13 - 07 - 2024
بزرگترین تهدید ادبیات کودک و نوجوان چیست؟
ادبیات کودک و نوجوان هنگامی پدید آمد که بزرگسالان متوجه شدند کودکان و نوجوانان به سبب گنجایشهای شناختی و ویژگیهای رشدی خود آمادگی پذیرش متنهای بزرگسال را ندارند و به متنهایی نیاز دارند که پاسخگوی دوره رشد و نیازهای آنها باشد. حسن احمدی نویسنده با سابقه کتابهای کودک و نوجوان درباره دغدغه این روزهای ادبیات کودک و نوجوان و تغییرات آن طی دهههای گذشته، چالشها و موانع آن معتقد است: «یکی از بزرگترین تهدیدها چاپ نشدن آثار نویسندگان است. نویسنده ناشر نیست که بتواند کتابهایش را چاپ کند. پولدار نیست که پول بدهد کارهایش را چاپ کنند و باز از تهدیدهای بزرگ دلسرد بودن نویسندههاست. بعضیها یا نمینویسند یا خیلی کم مینویسند. این یعنی گرفتار شدن با انواع بیماریها. من اگر ننویسم مریض میشوم. افسرده میشوم. تهدیدی بالاتر از اینها؟ و باز، اندک بودن آثار تالیفی در برابر آثار ترجمه است. چاپ شدن آثار سطحی، بیمحتوا با رنگ و لعاب تصاویر است. خیلی از تصویرگرها بسیار زحمت میکشند اما کتاب فاقد داستان دلنشین و گولزننده برای خوانندهاش است. یکی دیگر از تهدیدهای بزرگ و ویرانکننده حضور و وجود کانالهای متعدد در ارتباطهای جمعی و دیجیتال است که وقت کودکان را میگیرد و فرصت برای خواندن کتاب باقی نمیگذارد. طوری که به سختی به کتابهای درسیشان می رسند. متاسفم از اینکه همه درگیر گوشیها شدهاند! حتی در میان خانواده و زمان حضور در جمعها هر کس با گوشی خودش به شکلی مشغول است و بچهها گاهی بیشتر! خیلی از پدر و مادرها حوصله و وقت برای خرید کتاب و خواندن داستانهای شیرین و دلنشین، مخصوصا در زمان خواب برای بچههایشان را ندارند و بیتوجه هستند. این نویسنده معتقد است: «یکی از نیازهای بزرگ ادبیات کودک و نوجوان حمایت از نویسندههاست. ارزان شدن کاغذ و مسائل مربوط به چاپ نیز از مسائل دیگر است. شناخت درست از مخاطب برای نویسنده، حضور در جمع بچهها در مراکز مختلفی که با آنها سر و کار دارند و خواندن آثارشان در جمع آنان و گرفتن بازخورد درباره نوشتههایشان، حتی قبل از چاپ نیز نیاز مهمی است که نادیده گرفته میشود. بچهها صادقانه و خیلی خوب حسها و برداشتهای خودشان را اعلام میکنند و این کمک بزرگی برای هر نویسندهای است. گاهی حتی خیلی بهتر از منتقدان و کارشناسهای پرادعا نقد و تحلیل میکنند. معرفی آثار و تبلیغات کتابها از طریق رسانههای پربیننده و خواننده هم بسیار مفید و مؤثر است که هیچگاه درباره آثار ما چنین اتفاقهایی نمیافتد. مگر برنامهای تلویزیونی یا رادیویی باشد که عوامل آن، تهیهکننده، مجری یا کارگردان به دلیل رفاقت و آشنایی با نویسنده به اشکال مختلف کتاب را معرفی میکنند یا در برنامههای مسابقه محور فقط یکی، دو اسم را مدام مطرح میکنند. الان چاپ کتابها واقعا در وضعیت بدی قرار دارد. باید کاغذ به میزان زیاد موجود و ارزان باشد. نباید بررسی و نظر کارشناسان انتشاراتیها طولانی باشد و بعد از ماهها با گفتن «در اولویت چاپ آثار ما نیست»! آب پاکی روی دست نویسنده بریزند! کتابها باید ارزان باشند. قیمتها گاهی به گونهای است که خانوادهها به دلیل شرایط بد اقتصادی نمیتوانند کتاب را در سبد خریدهایشان قرار دهند. باید به شکلی بچهها را به خواندن کتاب تشویق و علاقهمند کرد. گاهی باید برنامههایی مسابقهمحور مخصوص مخاطبان کتابها با تکنیکهای بالا و جذاب، حتی با مشارکت ناشران برای شبکههای مختلف طراحی شود. در برنامهها کتابها تبلیغ شوند و مسابقههایی پرکشش و پربیننده بر اساس داستانها برگزار شود. گاهی جوایز ارزشمندی را به برندهها اختصاص دهند؛ با این شیوهها شاید بچهها ساعتی از اینترنت و گوشیها دست بردارند و برنامهها را ببینند و با کتابها و نویسندهها آشنا شوند. با این روشها میشود تاثیر خوبی هم روی تیراژ کتابها گذاشت. البته باید با فکر و اصولی این اتفاقها رقم بخورد نه ساده و سطحی و ابتدایی و برای پر کردن جیبهای عوامل سازنده برنامهها.»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد