18 - 05 - 2024
چالشهای بنگاههای اقتصادی در خلأ استراتژی صنعتی
شهریار شفیعی*
جای هیچ شکی نیست که یکی از مولفههای اصلی قدرت در جهان امروز، قدرت اقتصادی کشورهاست. زمانی که از قدرت اقتصادی صحبت میشود از توان تولید صنعتی کشورها یاد میشود. البته تولیدات کشاورزی و معادن همگی سرجای خود است و با توجه به اینکه کشور ما یکی از غنیترین ذخایر معدنی و زیرزمینی دنیا را دارد اما باید از آن به عنوان یک دارایی یاد کرد. زمانی که در تلاشیم تا اقتصاد را پیش ببریم، مسلما تولید صنعتی جایگاه ویژهای دارد و تمام کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه بر سر این نکته توافق دارند. حال بخشخصوصی یا هر فرد دیگر اگر میخواهد در این حوزه فعالیت کند باید توجه داشته باشد که کلیت کشور به کدام طرف در حال حرکت است. در اینجا یک سندی لازم است که آن سند در واقع استراتژی صنعت است. امکان دارد برخی وزرا و دولتها روی این واژهها مانور داده باشند اما آن چیزی که در
۳۰-۲۵سال گذشته مشاهده شده این است که استراتژی مشخصی در مورد توسعه صنعتی و اقتصادی شاهد نبودیم و تامین هزینههای جاری و عمرانی کشور با فروش نفت همراه بوده اما این کار روش و راهبرد توسعه نیست.
حتما بسیاری از صاحبان اندیشه بر این نظرند که این بحث مفصلی است و باید در برنامه توسعه به آن توجه شود که تمام این سخنها مورد قبول است اما زمانی که به بنگاههای اقتصادی میرسیم آنها نمیتوانند زمان زیادی را معطل بمانند تا دعوای دولت و مجلس حل شود. بنگاهها درگیر حقوق، پرداخت اجاره، بیمه و پیچیدگیهای مالیات هستند و باید بتوانند زنده بمانند. برای اینکه زنده باشند احتیاج دارند که تا حدودی آینده خود را ببینند. نه اینکه مدام درگیر مسائل سیاسی، بحران مالیات، تغییر قیمتها و ارز و… باشند و نتوانند جهتگیریهای خودشان را بهینه کنند. مهمترین این جهتگیریها همان استراتژی توسعه است. هر کشوری باید استراتژی توسعه را آشکار کند و بنگاهها در ذیل آن برای خود استراتژی کسبوکار تعریف کنند. اینگونه نیست که کشتی و ناوگان کشور بخواهد به سمت شمال و یک فعال اقتصادی بخواهد به سمت جنوب حرکت کند. ما باید داخل این اقتصاد حرکت کنیم و این اقتصاد باید تکلیف خود را مشخص کند تا روشن شود جهتگیریهای اصلی توسعه صنعتی کجاست. البته بخشهایی از حوزه فناوری ریاستجمهوری و وزارت ارتباطات و وزارت صمت، بحثهایی در خصوص حمایت از استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان داشتهاند و بودجههایی هم تخصیص داده شده اما ما باید شاهد خروجیها باشیم. آیا خروجیهای قابل قبولی وجود داشته است؟
با اختصاص منابع و وام نمیتوان گفت که یک استارتاپ تبدیل به کسبوکار فعال و بالنده شده است. به این دلیل که آن کسبوکار باید توسط استراتژی کلی صنعتی کشور حمایت شود. سندی در خصوص استراتژی کلی صنعتی کشور به صورت کامل وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد بیشتر به صورت کلیات است و وزارتخانههای مربوطه در این جهت شرکتها را رو به جلو نبردهاند و تجربه نشان داده که در این ۳۰سال گذشته این اتفاق رخ نداده اگر هم بوده آنقدر کوتاهمدت بوده که تا شرکتها و بنگاهها خودشان را با آن تطبیق دهند دولت و مجلس عوض شده و تمام ماجرا به سمت دیگری حرکت کرده است. این اتفاق در کشورهایی که مقصد صادراتی ایران هستند کاملا مشهود است که در گذشته به چند کشور صادرات داشتیم و در حال حاضر به چند کشور کاهش پیدا کرده است. تمام این مشکلات نشان از نقصان یک تصویر روشن و استراتژی مشخص توسعه صنعتی و توسعه پایدار کشور است.
* رییس هیات علمی آکادمی برند ایران
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد