14 - 03 - 2024
از شوی تبلیغاتی تا واقعیت
هستی عبادی- فشارافزایی در چاههای کمجان میدان مشترک پارسجنوبی از نان شب واجبتر است. این شاه کلید دیدگاههای کارشناسان انرژی است که پس از رونمایی دولت از پروژه ۲۰میلیارد دلاری با همین هدف در روزهای اخیر مطرح میشود. اگرچه کلیات کار را تایید میکنند، اما در نحوه اجرا و مسیر تذکرهای جدی به وزارت نفت وارد میکنند.
اوایل هفته، جواد اوجی وزیر نفت و همکارانش قرارداد طرح فشارافزایی میدان مشترک گازی پارسجنوبی با چهار پیمانکار دولتی به امضا رساندند. این قرارداد که با رقم ۲۰میلیارد دلار در راستای افزایش برداشت گاز و میعانات گازی با شرکتهای پتروپارس، اویک، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا و مپنا به امضا رسیده، باعث اعتراض بخش خصوصی شده است.
تذکر آنها به وزارت نفت این است که چرا تذکر مقام معظم رهبری مبنی بر استفاده از توان بخش خصوصی در پروژههای صنعت نفت مورد توجه اوجی و تیم او قرار نمیگیرد. همین یک ماه پیش بود که رهبر معظم انقلاب به وزیر نفت تذکر دادند که چرا از توان بخش خصوصی استفاده نمیشود، این در حالی است که هنوز یک ماه از تذکر ایشان نگذشته وزارت نفت باز هم راه خود را میرود و به تذکر رهبرانقلاب توجه ندارد.
مساله دیگری که کارشناسان نسبت به نحوه اجرای این پروژه ابراز نگرانی میکنند، موضوع سختافزاری است که به نظر میرسد مثلا در ساخت کمپرسورها با مشکل مواجه هستیم یا توان تکنولوژیکی لازم را در این زمینه در کشور نداریم.
چرا دولتیها؟
حمید حسینی سخنگوی اپکس به «جهانصنعت» گفت: بحث مهمی که در رابطه با فشار افزایی چاههای گاز مطرح است، اینکه از سال ۱۳۸۰ که برداشت گاز آغاز شده، به تدریج فشار گاز از چاهها کاهش یافته است. چاهی که فشار متناسبی داشته باشد، نهتنها خودش از چاه بیرون میآید، بلکه این قدرت را دارد که وارد خطوط لولهای شود که به سرچاه متصل شده است این در حالی است که این شرایط را در پارسجنوبی نداریم و اگر نتوانیم فشارافزایی کنیم سالانه ۷میلیون مترمکعب از تولید پارسجنوبی کم میشود.
او با بیان اینکه قطر هم برای فشارافزایی دارد، اظهار داشت: در این مسیر با سه مساله مواجه هستیم؛ نخست، سکوهای مورد نیاز این نوع کمپرسورهاست که سکوهای خیلی بزرگی است در حالی که ما توان ساخت سکوهای حداکثر ۳۰۰۰ تا ۳۵۰۰ تنی داریم برای این کار باید چند سکو را به هم بچسبانیم یا سکوهای ۱۰۰۰۰ ،۱۵۰۰۰ یا ۲۵۰۰۰ تنی بسازیم. دومین مساله این است کسانی که تخصص کمپرسور دارند، میگویند به هیچوجه امکان ساخت چنین کمپرسورهایی در ایران وجود ندارد. این نوع کمپرسورها را فقط زیمنس میسازد که آنها هم به هیچوجه به ایران نمیفروشند.
حسینی با تاکید بر اینکه مساله این است که چگونه میخواهیم با وضعیت تحریم این سکوها را بسازیم و این کمپرسورها را تامین کنیم، گفت: مساله سوم بحث منابع مالی است. برای ۵۱۴/۱۴درصد شرکت ملی نفت کلی هزینههای دیگر وجود دارد بنابراین باید درآمد نفت ۴۰میلیارد دلار در سال باشد که قاعدتا با درآمدهای فعلی نمیشود این پروژه را انجام داد.
او اضافه کرد: اگرچه من هم معتقدم که این پروژه از نان شب هم واجبتر است و باید این کار را انجام دهیم و حتی اگر نیاز باشد لازم است که حفاریهای جدید هم انجام دهیم، اما باید به موانع هم توجه کرد. البته اکتشافی که اخیرا قطریها انجام دادند نشان میدهد ما هم میتوانیم از میدان پارسجنوبی افزایش برداشت داشته باشیم و لذا اگر شرکت نفت بتواند این کار را انجام دهد شاهکار است، ولی با شک و تردید و ابهام مواجه است.
حسینی خاطرنشان کرد: امیدواریم شرکت نفت به جای اینکه محاسبه کند ببیند چقدر درآمد دارد و البته در روند اجرایی بگوید چرا شرکتهایی که در سکوسازی تجربه و توان دارند در این پروژه نیستند؟
او با اشاره به ترکیب پیمانکاران قرارداد ۲۰میلیارد دلاری فشارافزایی از پارسجنوبی عنوان کرد: این ترکیب به نظر نمیرسد ترکیب خوبی باشد به خصوص پس از اینکه رهبری اعلام کردند کارها را به بخش خصوصی بدهید، این سوال مطرح است که چرا چند سازمان و نهاد عمومی و شرکت دولتی را مجری این پروژه کردند؟
انحصار برداشته شود
فرزین سوادکوهی کارشناس انرژی نیز در همین خصوص به «جهانصنعت» گفت: پیشبینیها نشان میدهد،پنج یا حداکثر هفت سال آینده میزان تولید گاز ایران از پارسجنوبی که ۷۰۰میلیون مترمکعب است به نصف میرسد، یعنی ۳۵۰میلیون مترمکعب؛ این در حالی است که بخش بزرگی از گاز تولیدی کشور از این میدان است و گازی که تولید میشود هم در داخل مصرف میکنیم بنابراین با ادامه این وضعیت در آینده با یک بحران خیلی شدید روبهرو خواهیم شد و هرچه زودتر باید اقدام کنیم.
وی افزود: اینکه شرکت ملی نفت یا وزارت نفت در پی حل این مساله هستند نگاه بسیار درستی است، ولی واقعیت امر چیز دیگری است؛ اول اینکه این طرح را بسیار دیر شروع کردیم و سالها پیش باید این کار را انجام میدادیم. البته دولتهای قبلی هم اراده و اندیشهای برای مساله فشارافزایی نداشتند و پس از منتفی شدن اجرای فاز ۱۱ و خروج توتال از این پروژه بقیه طرحها هم تقریبا متوقف شد. از سویی، فشارافزایی تکنولوژی و سرمایه قابل توجهی لازم دارد. البته ظاهرا این بستر توسط شرکت ملی نفت مهیا شده ولی در شرایطی میتوان گفت این کار اجرایی میشود که امکان سرمایهگذاری وجود داشته باشد. گفته شده که ۲۰میلیارد دلار سرمایهگذاری از محل ۵/۱۴درصد سهم نفت در نظر گرفته شده، حال آنکه واقعیت این است که چنین درآمدی با توجه به تحریمها و سختی ورود پول نفت به ایران وجود ندارد.
او افزود: سکوهای فشارافزایی ویژگی خاصی دارند و با سکوهای معمولی گازی فرق میکنند؛ به لحاظ وزنی و حجمی بزرگتر و سنگینترند و حداقل نزدیک به ۷هزار تن هستند که ما امکان ساختش را نداریم، زیرا کلا سه کارگاه یا اصطلاحا یارد داریم که در خرمشهر، بندرعباس و بوشهر هستند و سکوهایی که تاکنون ساختهایم حداکثر ۵۵۰۰تن بودهاند. ما سکوهای ۷۰۰۰ تن را نساختیم یا ساختنش برایمان سخت است.
سرمایهگذاری میخواهد. هر کدام از این سکوها میلیونها دلار خرج دارد. البته اگر به جای سکوهای ۲۰هزار تنی سه پلتفرم ۷هزار تنی بسازند شاید بهتر باشد. مساله دیگر این است که طراحیها باید براساس تحقیقات و دادههای تحتالارضی و سطحالارضی باشد. مدتها طول میکشد تا این تحقیقات به نتیجه برسد. گاهی طی دو سال حاصل این تحقیقات به نتیجه میرسد.
در عین حال در بخش فنی سکوهای فشارافزا، نیاز به توربینها و توربو کمپرسورهای بسیار قوی ۳۰ ۴۰ مگاواتی است که قابلیت گاز ترش را داشته باشند. چنین توربو کمپرسورهایی برای اینکه راهاندازی شوند باید از برق یا از گاز استفاده کنند و نمیتوانند گاز ترش را استفاده کنند تا راه بیفتند و باید گاز شیرین باشد بنابراین روی این سکوها چه در دریا و چه در خشکی باشد این توربو کمپرسورها باید با گاز شیرین کار کنند و لذا یک شیرینسازی گاز هم نیاز داریم و این گره کار را پیچیدهتر و فرو بستهتر میکند تا این توربو کمپرسورها بتوانند گاز ترش را بگیرند.
این کارشناس انرژی خاطرنشان کرد: هرچه در این زمینه دیرکرد داشته باشیم، به همان نسبت فشار چاههایمان کمتر میشود که در اصطلاح فنی به آن نقطه شبنم میگویند. نقطه شبنم بخشی یا حالتی است که وقتی فشار یک چاه کم شد ناخالصیها یا میعان معکوسی که در چاهها هست دوباره به چاه برمیگردد و دیگر امکان درآوردنش نیست و باید مراقب باشیم که این اتفاق نیافتد، یعنی چاههایمان به نقطه شبنم نرسند که اگر برسند سرمایه عظیمی را از دست میدهیم، زیرا قابلیت استحصال موادی که در داخل فرو رفتند را نداریم.
سوادکوهی گفت: مساله دیگر مشکلات تکنولوژیکی است. مثلا قرار است مپنا به عنوان یکی از شرکتهایی که در کنسرسیوم توربو کمپرسورها را بسازد حال آنکه این شرکت تاکنون تجربه ساخت چنین توربو کمپرسورهایی را نداشته است و فقط روی سکوی ابوذر یکبار ساخته بود که نمیدانم نتیجهاش چه شد که مثبت بود یا نه؟!
این کارشناس انرژی با تاکید بر اینکه با شعار و تبلیغات نمیتوان کار را پیش برد، گفت: بایستی بستر را برای سرمایهگذاری مهیا سازیم. مثل این است که فروشگاهی داشته باشیم و آن را پر از کالا کرده باشیم، ولی در فروشگاه را بسته باشیم تا هیچکس نتواند وارد شود. الان هم در پارسجنوبی که به سرمایهگذاریهای عمده نیاز دارد بستر سرمایهگذاری فراهم نیست و تا موقعی که این بستر فراهم نیست؛ دروازههای ورود تکنولوژی به کشور باز نیست، پس خیلی نمیتوانیم امیدوار باشیم.
او افزود: اگر انتقاد محسوب نشود طرح فشارافزایی میدان پارسجنوبی بیشتر به یک نمایش تبلیغاتی شبیه است و تا زمانی که انحصار وجود دارد و شرکتهای خصوصی امنیت سرمایهگذاری نداشته باشند، نمیتوان انتظار داشت که اتفاق خاصی در میدان گازی پارسجنوبی بیفتد.
سوادکوهی تاکید کرد: موضوع جداسازی میعانات و مایعات گازی همراه با آب و دیگر ناخالصیها که به چاه برمیگردد و نقطه شبنم است موضوع کمی نیست و باید آن را خیلی جدی گرفت. تکنولوژی و سرمایهگذاری خاصی میخواهد. شرایط باید به گونهای مهیا شود که شرکتهای صاحب این تکنولوژی بتوانند ورود کرده و کار کنند. بیهوده نیست که در تمام دنیا حداکثر یکی دو شرکت هستند که قادر به چنین کاری هستند و چنین تکنولوژی در اختیارشان است. ما به خودی خود نمیتوانیم ادعا بکنیم که همه این کارها را میکنیم. این امکان را نداریم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد