18 - 01 - 2024
ماجرای رسوایی اخلاقی خالق «داستان اسباببازیها»
وقتی نخستین قسمت «داستان اسباببازی» در سال ۱۹۹۵ اکران شد، رسانهها آن را بهعنوان اولین انیمیشن تمامکامپیوتری تاریخ معرفی میکردند که بدون دخالت دستان پرمهارت استادان انیماتور قدیمی تولید شده است.در آن دوران هنوز خبری از فناوریهای پیشرفته امروزی نبود و انیمیشنهای دوبُعدی، مثل «دیو و دلبر» (۱۹۹۱)، «علاءالدین» (۱۹۹۲) و «شیرشاه» (۱۹۹۴)، با داستانهای جذاب و شخصیتهای دوستداشتنیشان، به فانتزیهایی جان میدادند که هم هوش از سر کودکان میبرد و هم بزرگسالان را به تحسین وامیداشت. «داستان اسباببازی» انقلابی در صنعت انیمیشن به وجود آورد که یکی از مهمترین دستاوردهایش گسترش مرزهای خیالپردازی بود. اسباببازیهای این انیمیشن نهتنها در غیاب آدمها جان میگرفتند و با یکدیگر حرف میزدند، بلکه دارای عواطف و احساسات انسانی متفاوتی همچون حسادت، ترس، شجاعت، نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن، غرور، ازخودگذشتگی و… بودند که باعث میشد تماشاگران سریع و بیواسطه با آنها همذاتپنداری کنند و به «کلانتر وودی»، «باز لایتر»، «آقای سیبزمینی»، «اسلینکی» و باقی شخصیتها دلبسته شوند. جان لَس ت ر، کارگردان فیلم، به همراه همکارانش شازدهکوچولوهای قرن بیستم را خلق کرده بودند که همه درگیریها و اختلافهایشان بر سر این بود که چطور همدیگر را اهلی کنند و با یکدیگر دوست شوند، اما جان لستر کیست و چطور به نامی معتبر در دنیای انیمیشن تبدیل شد و چرا حالا کمتر خبری از او میشنویم؟با اینکه لستر تنها ۵ انیمیشن بلند کارگردانی کرده، «داستان اسباببازی»، «زندگی یک حشره» (۱۹۹۸)، «داستان اسباببازی ۲» (۱۹۹۹)، «اتوموبیلها» (۲۰۰۶) و «اتوموبیلها ۲» (۲۰۱۱)، اما به دلیل تاثیری که در پیشرفت انیمیشن داشته، به اعتقاد برخیها بحق لایق عنوان «والتدیزنی معاصر» است. جان لستر با نام کامل جان آلان لستر در ۱۲ ژانویه ۱۹۵۷ در هالیوود ایالت کالیفرنیا متولد شد. مادرش علم هنر و پدرش مدیر فروش پارهوقت کمپانی شورلت بود. جان از کودکی به انیمیشن علاقه زیادی داشت و در ۵ سالگی با نقاشی یک سوارکار بدون سر برنده جایزهای محلی شد. در دبیرستان با خواندن کتابی درباره نحوه ساخت انیمیشن زیبای خفته متوجه شد که به چه شغلی علاقه دارد و زمانی که انیمیشن «شمشیر در سنگ» دیزنی را دید، تصمیم گرفت انیماتور شود. لستر در مورد دوره انیمیشنسازی موسسه هنرهای کالیفرنیا چیزهایی شنید و تصمیم گرفت که رویاهایش را دنبال کند و انیمیشنساز شود. بعد از فارغالتحصیلی در سال ۱۹۷۹، به سرعت کار انیماتوری را در والتدیزنی به واسطه موفقیت انیمیشن کوتاهش یعنی «خانم و چراغ» آغاز کرد. در بین سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۸۱ به طور اتفاقی با انیمیشنهای کامپیوتری ابتدایی و کوتاهی برخورد کرد که چیزی بیشتر از کرههای شناور نبود، اما اولین تجربه از انیمیشن کامپیوتری را برای او رقم زد.یکی از آثاری که باعث به سر زبان افتادن نام جان لستر شد، انیمیشن «اسباببازی کوچک»، برنده جایزه اسکار بهترین انیمیشن کوتاه بود. این انیمیشن کوتاه که لستر انیماتور، کارگردان و طراح مدل آن بود، در مورد نوزادی است که به اسباببازیهایش حمله میکند. این انیمیشن بسیار تاثیرگذار از آب درآمد و لستر امیدوار شد که انیمیشن کامپیوتری توانایی بهتر شدن دارد. جان در سال ۱۹۹۵ داستان اسباببازی را در پیکسار و با کمک دیزنی کارگردانی کرد که در گیشه بسیار موفق ظاهر شد و پول فراوانی را هم به جیب لستر سرازیر کرد. در سال ۱۹۹۸، جان دومین فیلم انیمیشن بلند پیکسار با نام زندگی یک حشره را کارگردانی کرد که در مورد زندگی حشرات و رابطه آنها با یکدیگر است و همانند فیلم قبلی پیکسار گیشهها را درنوردید. سال بعد، داستان اسباببازی ۲ در مورد دور شدن آنها از خانه و محیط امنی که میشناختند ساخته شد. این فیلم موفقیت دیگری برای پیکسار بود که فروش بالایی را تجربه کرد. ۷ سال بعد، جان در سال ۲۰۰۶، به خاطر علاقه به خودروها، کارگردانی انیمیشن اتوموبیلها را بر عهده گرفت. فیلم در مورد ماشین مسابقهای به نام «مککویین» است که به شهری ناشناخته پا میگذارد. منتقدان نظرات مختلفی درباره فیلم داشتند، اما فروش خوب آن نشانه استقبال تماشاگران بود. در سال ۲۰۱۱، لستر دوباره به سراغ اتوموبیلهای محبوبش رفت و دنبالهای بر فیلم نخست ساخت که مثل همه کارهای لستر در گیشه موفق شد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد