16 - 03 - 2023
سال ۱۴۰۱؛ سال سکوت و جولان بحرانها وعدم توجه به اطلاعرسانی
فرهاد خادمی
سال ۱۴۰۱را بهواقع باید سال بحرانها در نظام اطلاعرسانی کشور نامید؛ سالی که مرجعیت رسانهای داخل به سخره گرفته شد و رسانههای بیگانه تاختند و تازاندند!
سالی که چند روز بیشتر به پایان آن نمانده است، سالی بود که شایعه و حرفهای بیربط بیشتر از نظام رسمی اطلاعرسانی کشور مقبولیت داشت و همه اینها و هر آنچه نگفتیم در سایه بیتدبیری و عدمتوجه به نقش و مرجعیت رسانههای داخلی بود.
سال ۱۴۰۱ را در حالی به پایان میرسانیم که موجسواری رسانههای معاند توانست با فضاسازی کاذب و دروغ، جامعه را ملتهب و به آتش بکشاند که مصداق بارز آن حوادث پاییزی و اغتشاشات سه ماهه سوم سال و نیز موضوع مسمومیت دانشآموزان در روزهای پایانی سال بود.
البته این عیب و اشکال بزرگ مختص به ۱۴۰۱ نیست، بلکه سالیان سال است که گرفتارش هستیم! و گوش شنوایی هم نیست و ارادهای هم برای اصلاح آن وجود ندارد؛ گویی عدهای را این «هردمبیل» اوضاع را خوش میآید!
در این سال دستگاههای دولتی با آن همه سیستم عریض و طویل روابط عمومیشان از بحرانها رو دست خورده و نتوانستند بهنگام وارد میدان شوند و اوضاع را کنترل کنند و متاسفانه زمانی به بازی وارد شدند که «نوشداروی» پس از مرگ بود و دشمن روایتهای خود را به افکار عمومی تحمیل کرده بود!
بازار شایعه و ترکتازی رسانههای بیگانه زمانی قوت گرفت که امپراتوری رسانهای استکبار توانست با تجزیه و تحلیل و شناخت دقیق از عدم جسارت مدیران مسوول نظام اطلاعرسانی کشور، میدان بازی را در دست بگیرد و با کمک عوامل سرسپرده داخلیاش در تنور این بحرانها بدمد و «هیزم شایعات» و اخبار دروغ و نادرست را در آن بریزد و افکار عمومی را برای مدتی جهتدهی کند و به سمتی بکشاند که مرجعیت رسمی رسانههای کشور نیز زیر سوال برود!
عدم ورود بهنگام و نداشتن یک استراتژی مدون و مشخص و حتی بعضا سکوت دستگاههای رسمی اطلاعرسانی و از طرفی ایجاد موانع گوناگون برای نظام رسانهای عمومی کشور، باعث شد تا امپراتوری رسانه استکباری فرصت و زمین بازی مدیریت افکار عمومی جامعه را از دست سیستم رسمی کشور خارج کند و خود میداندار شود و با انتشار اخبار دروغ و ناراست، چالشی اساسی برای کشور و افکار عمومی به وجود آورد و عملا رسانههای داخلی نیز به دلیل سیاست سکوت و انکار مسوولان، قافیه را باختند.
در سال ۱۴۰۱ و بحرانهای رنگارنگش وقتی رسانههای دشمن میداندار شدند، روایتهای جعلی و چندگانه در جامعه رایج شد و یک فضای فکری و وحشتآفرین در ذهن افکار عمومی شکل گرفت و عملا سررشته کار حتی از دست دستگاههای نظارتی و امنیتی هم خارج شد و اواسط بحرانها بود که متوجه شدند ضربهها را از کجا خورده و میخوریم و آنگاه بود که دستگاه اطلاعرسانی کشور را ملزم به ارائه اخبار درست و موضعگیری به موقع شدند و حتی در جاهایی به جای سیستم اطلاعرسانی کشور وارد میدان شده و خود اطلاعرسان شدند.
(اطلاعیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران)
متاسفانه باید به یک موضوع «نخنما و کهنه» شده قدیمی اشاره کنیم که شیوه مواجهه بخشی از حکمرانی با موضوعاتی که در نهایت چالشیشده و هزینههای گزافی به نظام تحمیل کرده است، الگویی شبیه مساله اخیر بوده و با وجود تجربه مکرر و نتایج آن، تغییری در این رویکرد به وجود نیامده است.
آنچه مسلم است در دنیای امروز ارائه دلخواه «روایت اول» از پدیدهها و رخدادها از مهمترین اولویتهای نظام اطلاعرسانی است و دشمنان ایران اسلامی به دقت به این نقطه ضعف ما اشراف دارند و در سایه غفلت و تعلل رسمی ما در اطلاعرسانی حرف خود و القائات خود را به افکار عمومی ما «حقنه» میکنند و اینجاست که دیگر عملا سیاست سکوت و انکار رخدادها رنگ میبازد و این ما هستیم که وقت طلایی و فرصت مناسب اطلاعرسانی صحیح و درست را از دست میدهیم.
همه این اشکالات متاسفانه در شرایطی رخ داده و میدهد که رهبر معظم انقلاب اسلامی با شناخت دقیق از زوایای تحرکات دشمن و ابزارهای آنها، دکترینی با عنوان «جهاد تبیین» را به عنوان یک استراتژی راهبردی برای تقابل با نظام سلطه مطرح کردند و از ضرورت تلاشی جهادگونه در این عرصه برای تبیین و روشنگری سخن گفتهاند، اما متاسفانه ارادهای جدی برای پیادهسازی جهاد تبیین در نظام اطلاعرسانی رسمی کشور را شاهد نیستیم.
اینک با توجه به حوادث اخیر، بحث اصلاح نظام حکمرانی مطرح شده است که به نظر میرسد در وهله اول باید اصلاحات اساسی و زیربنایی در نظام اطلاعرسانی کشور و به رسمیت شناختن مرجعیت رسانههای داخلی مدنظر و توجه قرار گیرد و به تصویب برسد و آنگاه به مسائل دیگر پرداخته شود؛ چراکه در صورت عدم توجه یا تغییرات جزئی و باسمهای در نظام اطلاعرسانی، باز هم میدان را به دشمنان قسمخورده انقلاب اسلامی خواهیم باخت و آنها هستند که روایت اول را مطرح میکنند و چه خوب است که طراحان نظام اطلاعرسانی کشور نگذارند در سال ۱۴۰۲ و سالهای بعد «در بر همان پاشنه» بچرخد!
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد