18 - 01 - 2020
کاهش شدت انرژی با تکیه بر اندازه بنگاه
صنعتی شدن، زیربنای تحریکات توسعهای در هر کشور و از مهمترین عوامل تحول ساختاری اقتصاد و نیل به اقتصاد بدون اتکا به درآمدهای نفتی اسـت کـه موجبـات کـاهش مصـرف انـرژی و در نتیجـه افـزایش کارایی آن را فراهم میکند. بهبود در بهرهوری عوامل تولید، میزان استفاده از انرژی در یک سطح مشخص از فعالیت را کاهش میدهد. از آنجـا کـه پیشـرفت تکنولوژی موجب میشود برای تولید یک واحد محصول، انرژی کمتـری نسـبت بـه قبـل مصـرف شود، بنابراین سرمایهگذاری در تکنولـوژیهـای جدیـد و افـزایش بهـرهوری نیـروی کـار موجـب صرفهجویی در مصرف انرژی شده و کارایی انرژی افزایش مییابد.
اتخاذ استراتژیهای مناسب توسعه صنعتی با تکیه بر فناوریهای جدید، میتواند زمینههای بهبـود کارایی انرژی در بخش صنعت و به دنبال آن در سایر بخشهای اقتصادی را فراهم کند. در مقابل، توجه به این مساله ضروری است که در اقتصادهایی که وفور منابع طبیعی وجود دارد، فراوانی ایـن منابع میتواند انگیزههای خصوصی و عمومی را برای انباشتن سـرمایههای انسـانی بـه دلیـل وجـود سطح بالایی از درآمـد غیـردسـتمزدی (بـه دلیـل وجـود معافیـتهای مالیـاتی و یـا پرداخـتهای اجتمـاعی و توزیـع سـودها و یارانـههای مختلـف و…) کـاهش دهـد. نتایج این مطالعه که با استفاده از تکنیک رگرسیونی پنل دیتا انجام گرفته نشان داده رابطه مثبت و معنیداری بین شدت مصرف انرژی و اندازه بنگاه در صنعت محصولات کانی غیرفلزی وجود دارد.
محمدعلی فیضپور*- مساله مدیریت بهینه انرژی پس از اولین بحران نفتی در اوایل دهه ۱۹۷۰ اهمیت یافت. در این دوره مدیریت و کارایی انرژی تبدیل به یکی از محورهای عمده سیاست انرژی در اکثر کشورهای صنعتی شد. در آن دوران این بحران نفتی در کشورهای دارای منابع غنی انرژی همانند ایران کمتر قابل مشاهده بود. موضوع شدت مصرف انرژی هم از جمله مواردی بود که بعد از این بحران اهمیت یافت. در میان صنایع تولیدی، صنعت محصولات کانی غیرفلزی از انرژیبرترین صنایع تولید محسوب میشود، این در حالی است که این صنعت یکی از عمدهترین صنایع تولیدی کشور را تشکیل میدهد. بررسی اندازه بنگاه و شدت مصرف انرژی در صنایع تولیدی ایران موضوعی است که با همه اهمیت، کمتر مورد توجه قرار گرفته و از اینرو این مطالعه با هدف بررسی تاثیر اندازه بنگاه بر شدت مصرف انرژی در صنایع تولیدی ایران (مطالعه موردی صنعت سایر محصولات کانی غیرفلزی) تنظیم شده است. مقدار کل مصرف انرژی در این صنعت با توجه به دو معیار ارزش تولیدات و ارزشافزوده، اندازهگیری و دوره زمانی این پژوهش را سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۲ تشکیل داده و دادههای مورد نیاز از نتایج آمارگیری کارگاههای صنعتی ۱۰ نفر کارکن و بیشتر جمعآوری شده است. بدینمنظور از سهم بنگاههای کوچک، متوسط و بزرگ برای اندازه بنگاه استفاده شده است.
در میان صنایع تولیدی، میتوان صنعت محصولات کانی غیرفلزی (کد ۲۶ آیسیک) را انرژیبرترین صنایع تولیدی محسوب کرد، این در حالی است که این صنعت یکی از عمدهترین صنایع تولیدی کشور را تشکیل میدهد. به عنوان مثال براساس سالنامه آماری کشور در سال ۱۳۹۱، ۲۲ درصد جواز صادر شده توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت به این صنعت انرژیبر تخصیص یافته است. در زمینه میزان اشتغال این صنعت ۱۸ درصد کل کشور را در سال ۱۳۹۱ پوشش داده است. ۶/۲۱ درصد تعداد کارگاههای صنعتی متعلق به صنعت کد ۲۶ است. ارزشافزوده ایجاد شده این صنعت در سال ۱۳۹۱ براساس سالنامه آماری کل کشور ۰۹/۰ است. یکی از موضوعات مهمی که در بحث صنعت مطرح میشود بحث شدت مصرف انرژی است که از بحران نفتی در اوایل دهه ۱۹۷۰ آغاز شده است. شدت مصرف انرژی در صنایع مختلف موضوعی است که در چند دهه اخیر بیشتر به آن پرداخته شده است. تاثیر اندازه بنگاه بر شدت مصرف انرژی صنعت کانی غیرفلزی موضوعی است که با توجه به اهمیت آن کمتر در ایران مورد توجه قرار گرفته و براساس دانستههای نویسندگان، تاکنون مطالعهای که این موضوع را در این صنعت مورد بررسی قرار دهد، انجام نشده است.
مروری بر ادبیات موضوع
متغیرهای مختلفی بر شدت انرژی اثر میگذارند که یکی از مهمترین آنها اندازه بنگاه است. براساس تئوری وجود صرفههای ناشی از مقیاس در تولید، با افزایش اندازه بنگاه، هزینه متوسط واحد محصول کاهش مییابد، زیرا در بیشتر مواقع بنگاههای بزرگتر در خرید نهادهها از جمله انرژی، قدرت چانهزنی بالاتری داشته و همچنین توان مالی خرید کاراتر را دارا هستند، بنابراین با توجه به اینکه بنگاههای بزرگتر در مقایسه با بنگاههای کوچکتر دارای هزینه واحد محصول پایینتر و به عبارت دیگر کاراتر هستند، از اینرو انتظار میرود که شدت انرژی در بنگاههای بزرگتر به صورت نسبی پایینتر باشد اما بعضی مطالعات دیگر نشان دادهاند که بنگاههای کوچک و متوسط به دلیل قرار گرفتن در محیط رقابتیتر و داشتن انگیزه برای کاهش هزینهها، اقدام به نوآوری بیشتر کرده و تمایل بیشتری در بهکارگیری تجهیزات و تکنولوژیهای پیشرفته و کارا دارند. از اینرو بازده انرژی در این بنگاهها بیشتر و شدت انرژی پایین است.
ایروان و همکاران نیز در کشور اندونزی نشان دادهاند که اندازه بنگاه اثر منفی بر شدت انرژی بنگاه داشته است. در ایران نیز اگرچه تاثیر بنگاه بر شدت مصرف انرژی با همه اهمیت کمتر مورد توجه قرار گرفته است اما به عنوان مثال صادقی و سجودی (۱۳۸۹)، در پژوهشی یکی از عوامل موثر بر شدت انرژی را اندازه بنگاه ذکر کرده و نشان دادهاند که رابطه مستقیم بین اندازه بنگاه و شدت انرژی در بنگاه وجود دارد. بنابراین با توجه به مطالب فوق این پژوهش میکوشد به این سوال پاسخ دهد که «آیا اندازه بنگاه اثر منفی بر شدت انرژی دارد؟»
توصیف دادهها و نحوه جمعآوری آنها
دادههای مورد نیاز برای بررسی مقدار مصرف انرژی و اندازه بنگاه در بخش صنعت محصولات کانی غیرفلزی در سالهای مورد مطالعه این پژوهش از نتایج آمارگیری کارگاههای صنعتی ۱۰ نفر کارکن و بیشتر جمعآوری شده است. این مطالعه مقدار کل مصرف انرژی را در مقایسه با ارزش تولیدات و ارزشافزوده ایجاد شده در بخش صنعت محصولات کانی غیرفلزی مورد تحلیل قرار میدهد. برای این منظور، نسبت مقدار کل انرژی به ارزش تولیدات برحسب میلیون ریال و نسبت مقدار کل انرژی مصرفی در این صنعت به ارزشافزوده ایجاد شده برحسب میلیون ریال به عنوان شاخصهای مورد بررسی و سهم بنگاههای کوچک (۱۰-۴۹ نفر کارکن)، متوسط (۵۰-۹۹ نفر کارکن) و بزرگ (۱۰۰ نفر کارکن به بالا) در دوره زمانی ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۲ مورد بررسی قرار گرفته است. در جدول شماره (۱) سهم بنگاهها کوچک، متوسط و بزرگ و شدت مصرف انرژی برحسب ارزش تولیدات و ارزشافزوده صنعت محصولات کانی غیرفلزی در سالهای شروع و پایان برنامههای چهارم و پنجم توسعه نشان داده شده است. همانگونه که جدول شماره (۱) نشان میدهد در این مقطع زمانی سهم بنگاه کوچک (۱۰-۴۹ نفر کارکن) در همه فعالیتهای صنعت کانی محصولات غیرفلزی بیشتر از سهم بنگاه متوسط و بزرگ است. بریدن و شکل دادن و تکمیل سنگ (کد ۲۶۹۶) در بین این فعالیتها بیشترین سهم بنگاه کوچک را داراست و بیشترین شدت مصرف انرژی برحسب ارزش تولیدات و ارزشافزوده مربوط به فعالیت تولید آجر (کد ۲۶۹۷) است.
روش تحقیق و یافتههای پژوهش
در این مطالعه روش پژوهش، روش اقتصادسنجی پنل دیتاست. دادههای پنل ترکیبی از دادههای سری و زمانی و مقطعی است و اطلاعات مربوط به دادههای مقطعی را در طول زمان نشان میدهد. از این رو این دادهها دارای دو بعد هستند؛ یک بعد مربوط به دادههای مختلف در هر مقطع زمانی و بعد دیگر آن، بعد زمان است. از آنجا که در این روش دادههای سری و زمانی و مقطعی به طور همزمان با یکدیگر ترکیب میشوند، بنابراین حاوی درجه آزادی بالاتر و تغییرپذیری نمونهای بیشتری هستند. بنابراین کارایی تخمینهای اقتصادسنجی را بالا برده و دقت تخمین را افزایش میدهند (کامرون و همکاران، ۲۰۰۵). این پژوهش به بررسی تاثیر اندازه بنگاه بر شدت مصرف انرژی در صنعت کانی غیرفلزی میپردازد که دو مدل زیر در نظر گرفته شده است.
که در آن، LnEN ) Production value) لگاریتم طبیعی شدت مصرف انرژی بر حسب ارزش تولیدات، LnEN ) value added) لگاریتم طبیعی شدت مصرف انرژی برحسب ارزشافزوده، LnS و LnM و LnL لگاریتم طبیعی سهم بنگاه کوچک، متوسط و بزرگ و ما جزو خطاست. در ابتدا برای تخمین مدلها با استفاده از آزمون لیمر به منظور تعیین مدل بهینه و لزوم استفاده از روش «پولینگ دیتا» یا روش «پنل دیتا» انجام گرفته که بر اساس آمار به دست آمده، لزوم استفاده از روش پنل دیتا تایید شده است. (جدول شماره ۲)، در مرحله بعد، با توجه به اینکه روش پنل دیتا انتخاب شد، این پرسش مطرح است که مدل مورد بررسی در قالب کدام یک از مدلهای اثرات ثابت و اثرات تصادفی قابل بیان و بررسی است؟
بدین منظور از آزمون هاسمن، استفاده شده که بر اساس آمار به دست آمده، استفاده از مدل اثرات تصادفی مناسبتر است، که در جدول شماره ۳ ارائه شده است. فرضیه HO نشاندهنده عدم ارتباط و فرضیه H1 شاندهنده وجود ارتباط است. (اHO = احتمال آن بیشتر از ۰۵/۰ باشد) پس از آن بررسی وجود یا عدم وجود همبستگی مقطعی و سریالی و واریانس ناهمسانی با استفاده از آزمونهای پسران، وولدریج و درستنمایی ضرورت دارد (جدول شماره ۴ آزمون پسران، ۵ آزمون وولدریج و ۶ آزمون درستنمایی). در پایان نیز نتایج تخمین مدلها در جدول شماره ۷ ارائه خواهد شد. در این مطالعه، برای انجام آزمونها و تخمین مدلها از نرمافزار استتا استفاده شده است.
با توجه به تصریح مدلها و نتایج به دست آمده از آزمونهای انجام شده در بالا، این مدلها دارای همبستگی مقطعی و عدم وجود همبستگی سریالی و واریانس ناهمسانی نتایج تخمین مدلها در جدول شماره ۷ مشاهده میشود.
همانگونه که مشاهده میشود، تاثیر سهم بنگاههای کوچک و متوسط بر شدت مصرف انرژی مثبت و معنیدار است.
جمعبندی و نتیجهگیری
در چند دهه گذشته با افزایش مصرف انرژی در بخش صنعت، شناسایی عوامل موثر بر افزایش شدت انرژی برای برنامهریزی جهت صرفهجویی در مصرف انرژی اهمیت یافت. یکی از این عوامل که بر افزایش شدت انرژی تاثیر بسزایی دارد، اندازه بنگاه است. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه اندازه بنگاه و شدت مصرف انرژی در صنایع تولیدی ایران (مطالعه مورد صنعت کانی غیرفلزی) است. تحلیلهای تجربی انجام شده در این پژوهش با استفاده از روشهای اقتصادسنجی نشان میدهد که یک رابطه مثبت و معنیداری بین اندازه بنگاههای کوچک و متوسط و شدت مصرف انرژی وجود دارد. سیاست پیشنهادی نویسندگان این مقاله با توجه به نتیجه به دست آمده این است که بنگاههای کوچک و متوسط، دارای شدت انرژی به مراتب بالاتری بوده و تشویق این بنگاهها به تجهیز ماشینآلات و دستگاههای پیشرفته و انرژیاندوز میتواند در کاهش شدت انرژی موثر باشد.
* عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه یزد
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد