1 - 09 - 2022
پایان زندگی معمار اصلاحات
گروه جهان- میخائیل سرگیویچ گورباچف، آخرین دبیرکل حزب کمونیست و رییسجمهور اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی پس از مدتها دستوپنجه نرم کردن با بیماری سرانجام در شامگاه سهشنبه ۳۰ آگوست (۸ شهریور) در ۹۱ سالگی در بیمارستان مرکزی مسکو جهان را بدرود گفت.
میخائیل گورباچف آخرین رهبر اتحاد شوروی بود که طی سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۱ هدایت این کشور را برعهده داشت؛ روستازادهای از استپهای روسیه که آمده بود تا جهان را تغییر دهد. بسیاری در غرب گورباچف را بهخاطر پایان جنگ سرد ستایش میکنند این در حالی است که او در روسیه چندان محبوب نبود.
میخائیل گورباچف یکی از بانفوذترین چهرههای سیاسی قرن بیستم بود. او در زمان انحلال اتحاد جماهیر شوروی رهبر این کشور بود. در آن زمان بیش از ۷۰ سال از عمر اتحاد شوروی میگذشت، و این کشور از زمان جنگ جهانی دوم بخشهای وسیعی از آسیا و اروپای شرقی را تحت سلطه خود داشت. با این حال، وقتی او در سال ۱۹۸۵ فرآیند اصلاحات را شروع کرد، هدفش صرفا احیای اقتصاد راکد کشور و ترمیم رویهها و فرآیندهای سیاسی آن بود. او نمیدانست که تلاشهایش نقطه آغاز سلسله رویدادهایی است که نهایتا به پایان حکومت کمونیستی در اتحاد شوروی و همچنین دیگر کشورهای اقماری آن منجر خواهد شد.
گورباچف آخرین رهبر بازمانده دوران جنگ سرد بود. او با اینکه کمتر از هفت سال در قدرت بود، اما اصلاحات سیاسی-اقتصادی گستردهاش منجر به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و در نهایت بلوک شرق شد. گورباچف بخش اعظمی از دو دهه گذشته را در حاشیه حیات سیاسی روسیه گذراند و به طور متناوب از کرملین و کاخسفید خواست تا روابط بین واشنگتن و مسکو را اصلاح کنند، زیرا معتقد بود تنشها بین آنها به سطحی که در دوران جنگ سرد رسیده بود، افزایش یافته است.
معمار اصلاحات و فضای باز سیاسی
دوستان و همراهانش او را فردی جاهطلب، سختکوش، کاریزماتیک و مهربان توصیف میکردند. او هر چه در سلسله مراتب حزب کمونیست بالا میرفت بیش از پیش از ماهیت سیستمی که بهبودناپذیر به نظر میرسید، سرخورده میشد. گورباچف با قرار گرفتن در راس اتحاد جماهیر شوروی دکترین دوگانه «پرسترویکا» یا اصلاحات اقتصادی و «گِلاسنوست» به معنای شفافیت و فضای باز سیاسی را مطرح کرد.
سیاست «گلاسنوست» دولت او به جامعه روسیه اجازه داد که دولت را به نحوی که تا پیش از آن غیرقابل تصور بود نقد کنند. از طرف دیگر، این سیاست به ملیگرایان در کشورهای عضو اتحاد جماهیر شوروی اجازه داد که با انتقاد از مسکو به دنبال استقلال و در دست گرفتن حکومت در سرزمین خود بروند که در نهایت هم همین روند به فروپاشی شوروی انجامید. این در حالی است که پس از فاجعه چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ هیچ نشانهای از شفافیت دیده نشد. مقامات شوروی ابتدا پنهانکاری کردند و سپس دست به انتشار اطلاعات نادرست زدند. گورباچف نوزده روز پس از این فاجعه برای نخستینبار با مردم روبهرو شد و از ترس و وحشت موجود و نیز پذیرفتن اشتباه سخن گفت.
مسامحه پس از فرو ریختن نماد جنگ سرد
گورباچف پس از این حادثه بیش از همیشه مصمم به اجرای اصلاحات بود. وی در سال ۱۹۸۷ پیمان منع استفاده از موشکهای هستهای میانبرد را با رونالد ریگان، رییسجمهوری آمریکا امضا کرد. گورباچف و ریگان هر دو خواستار تغییر بودند و دوستی آنها در نهایت به خنثی کردن جنگ سرد کمک کرد. آخرین رهبر شوروی نیروهای تغییر را فعال کرده بود و قصد نداشت این روند را متوقف کند. او در سال ۱۹۸۹، زمانی که دیوار برلین به عنوان نماد جدایی شرق و غرب پس از ماهها اعتراض فرو ریخت با رویکرد عدم مداخله از جنگ و خونریزی جلوگیری کرد.
کودتا و فروپاشی شوروی
اما مسامحه او به کشورهای بالتیک تعمیم پیدا نکرد. در ژانویه ۱۹۹۱ تمایلات استقلالطلبانه ساکنان لیتوانی توسط نیروهای شوروی سرکوب شد و در جریان ناآرامیها ۱۳ غیرنظامی جان باختند.
نیروهای تندرو در کادر رهبری شوروی که مخالف اصلاحات گورباچف بودند، آگوست ۱۹۹۱ کودتایی نظامی را بر ضد او تدارک دیدند. کودتا در مسکو اما با مقاومت مدنی و سپس ابتکار بوریس یلتسین، رییسجمهوری روسیه شکست خورد. گورباچف پس از سه روز حبس خانگی در کریمه به مسکو بازگشت. شکست کودتا اما آغاز یک پایان بود. گورباچف دسامبر ۱۹۹۱ استعفا کرد و چند روز پس از آن اتحاد جماهیر شوروی رسما از هم پاشید.
جایزه صلح نوبل
اصلاحات گورباچف در واقع زمینهساز فروپاشی اتحاد شوروی بود. از او در جهان به عنوان مردی یاد میکنند که موفق شد با روشی صلحآمیز به جنگ سرد پایان دهد؛ بهانهای که جایزه صلح نوبل را برایش به ارمغان آورد.
گورباچف همواره از اصلاحات به نیکی یاد میکرد و از عملکرد خود پشیمان نبود: «برخی افراد گورباچف را همچون موم، منعطف میپندارند. و حالا برایشان جالب نیست که این موم ظرف شش سال اینقدر تغییر کرده است. من انتخاب بسیار درستی انجام دادم. اگر به آن زمان بازمیگشتم همان انتخاب را میکردم اما بدون آنکه اشتباهات گذشته را تکرار کنم.»
بنیانگذاری یک بنیاد سیاسی در مسکو
میخائیل گورباچف که یک بنیاد سیاسی را در مسکو پایهریزی کرده بود تا هنگام مرگ به امور این بنیاد که خط مشی آن حفظ ارزشهای دموکراتیک و نزدیکی روسیه به غرب بود، رسیدگی میکرد.
او کتابهای متعددی را به رشته تحریر درآورد که در آنها از جمله به ناامیدی از آلمانیها و غرب و ترسیم تصاویر خصمانه جدید علیه روسیه پرداخته شده بود. گورباچف در سالهای گذشته از بیماریهای مزمن رنج میبرد و بارها در بیمارستان بستری شده بود. قرار است پیکر گورباچف در گورستان تاریخی و معروف «نووودیویچی» مسکو در کنار رایسا، همسرش به خاک سپرده شود.
از راننده کمباین تا هدایتگر بلوک شرق
میخائیل سرگیویچ گورباچف در ۲ مارس ۱۹۳۱ (۱۲ اسفند ۱۳۰۹) در منطقه استاوروپول در جنوب روسیه بهدنیا آمد. پدر و مادر او هر دو در مزارع اشتراکی کار میکردند، و گورباچف خودش در ابتدای جوانی راننده ماشین دروی محصول -کمباین- بود. او در سال ۱۹۵۵ از دانشگاه دولتی مسکو فارغالتحصیل شد، و از همان زمان یکی از اعضای فعال حزب کمونیست بود. او سپس با همسرش رایسا به استاوروپول برگشت و ترقی سریع خود را در تشکیلات منطقهای حزب آغاز کرد.
گورباچف به نسلی از فعالان حزب تعلق داشت که بعد از انقلاب سال ۱۹۱۷ روسیه متولد شده بودند، و دیگر حضور چهرههای سالخورده در ردههای عالی حزب را برنمیتابیدند. او در سال ۱۹۶۱ دبیر منطقهای سازمان جوانان حزب کمونیست شد و به عنوان نماینده برای حضور در کنگره حزب انتخاب شد.
تقدیر جهان از مرد مسامحه
به دنبال اعلام این خبر کرملین بامداد دیروز اعلام کرد که ولادیمیر پوتین رییسجمهور روسیه درگذشت آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی در ۹۱ سالگی را تسلیت میگوید. ولادیمیر پوتین اظهار کرد: «گورباچف سیاستمدار و دولتمردی بود که تاثیر شگرفی بر روند تاریخ جهان گذاشت.» وی افزود که گورباچف ضرورت اصلاحات را درک کرده بود و به دنبال ارائه راهکارهای خودش به مسائل مبرم بود.
بایدن رییسجمهور آمریکا به خانواده و دوستان گورباچف تسلیت گفت و گورباچف را مردی با بینش قابل توجه مورد احترام قرار داد. بایدن گفت: میخائیل گورباچف مردی بود که بینش قابلتوجهی داشت. زمانی که او به قدرت رسید، جنگ سرد برای نزدیک به ۴۰ سال و کمونیسم حتی طولانیتر، با عواقب ویرانگر ادامه داشت. تعداد کمی از مقامات بلندپایه شوروی شجاعت پذیرش این موضوع را داشتند که به چیزهایی نیاز است. به عنوان یکی از اعضای کمیته روابط خارجی سنا، من دیدم که او این کار را انجام داد و کارهای دیگری انجام داد. به عنوان رهبر اتحاد جماهیر شوروی، او با رییسجمهور ریگان همکاری کرد تا زرادخانه هستهای دو کشورمان را کاهش دهد تا مردم در سراسر جهان برای پایان دادن به مسابقه تسلیحات هستهای دعا کنند. پس از دههها سرکوب سیاسی وحشیانه، او اصلاحات دموکراتیک را پذیرفت. در گلاسنوست و پرسترویکا -گشایش و بازسازی- نه به عنوان یک شعار صرف، بلکه به عنوان راه رو به جلو برای مردم اتحاد جماهیر شوروی صورت گرفت. اینها اقدامات یک رهبر کمیاب است که میتواند ببیند که آیندهای متفاوت امکانپذیر است. او گفت: نتیجه، یک دنیای امنتر و آزادی بیشتر برای میلیونها نفر بود. ما عمیقترین تسلیتهای خود را به خانواده و دوستان او و مردمی که در همهجا از اعتقاد او به جهانی بهتر بهرهمند شدند، میفرستیم.
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل هم از درگذشت میخائیل گورباچف ابراز ناراحتی عمیق و خاطرنشان کرد که آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق یک دولتمرد منحصربهفرد بود که مسیر تاریخ را تغییر داد. گوترش در بیانیهای گفت که گورباچف بیش از هر کس دیگری برای پایان مسالمتآمیز جنگ سرد تلاش کرد و افزود که با خروج او جهان یک رهبر بزرگ جهانی را از دست داد که به چندجانبهگرایی متعهد بود و خستگیناپذیر از صلح دفاع کرد.
عبدالله شاهد رییس مجمع عمومی سازمان ملل متحد با ابراز تاسف از مرگ میخائیل گورباچف گفت: «از درگذشت میخائیل گورباچف، آخرین رییسجمهور اتحاد جماهیر شوروی و برنده جایزه صلح نوبل (۱۹۹۰) متاسفم، کسی که مسیر اصلاحات رادیکالی را آغاز کرد و همچنین منجر به پایان جنگ سرد بدون خونریزی شد.
بوریس جانسون نخستوزیر انگلیس هم گورباچف را فردی شجاع و صادق توصیف کرد، و از مرگ او ابراز تاسف کرد و در توئیتر نوشت: «بابت درگذشت گورباچف متاسفم. من همیشه شجاعت و صداقتی که او برای پایان دادن به جنگ سرد نشان داد را تحسین کردهام. در حالی که رییسجمهور روسیه به حملات خود علیه اوکراین ادامه میدهد، تعهد خستگیناپذیر او (گورباچف) به باز بودن جامعه شوروی نمونهای برای همه است.»
امانوئل ماکرون رییسجمهور فرانسه هم از فوت میخائیل گورباچف ابراز تاسف کرد و در توئیتی نوشت که «گورباچف مردی صلحطلب بود که انتخابهایش راه آزادی را برای روسها هموار کرد. تعهد او به صلح در اروپا تاریخ مشترک ما را تغییر داد.»
اورزولا فون درلاین رییس کمیسیون اروپا، میخائیل گورباچف را یک رهبر قابل اعتماد و مورد احترام خواند که نقشی تعیینکننده برای پایان دادن به جنگ سرد و فروریختن پرده آهنین ایفا کرد. فون درلاین گفت: این اقدام راه را برای اروپای آزاد باز کرد… این میراث میراثی است که ما فراموش نخواهیم کرد.
بنیاد و موسسه ریگان اعلام کرد که در غم از دست دادن رهبر شوروی سابق میخائیل گورباچف، مردی که زمانی دشمن سیاسی رونالد ریگان بود و در نهایت دوست شد، سوگواری میکند. این بنیاد گفت: افکار و دعاهای ما برای خانواده گورباچف و مردم روسیه است.
بررسی تجربه اصلاحات اقتصادی در چین و روسیه
مردم اغلب میپرسند که چرا میخائیل گورباچف، نخستوزیر شوروی، زمانی که در نیمه دوم دهه ۱۹۸۰ تلاش میکرد اقتصاد شوروی را دوباره احیا کند، از رویکرد موفق اصلاحات چینی پیروی نکرد. ورای شکاف عظیم بین یک کشور به شدت شهری و صنعتی و یک کشور عمدتا روستایی و کشاورزی، اتحاد جماهیر شوروی برگی مانند هنگکنگ نداشت تا سرمایهگذاریهای ورودی را بر اساس ملاحظات بازار جذب و هدایت کند. بدین ترتیب نه از هنگکنگ بریتانیایی خبری بود و نه از معجزه چینی. دو عامل اصلی در رشد سریع اقتصادی و صنعتی شوروی در دوره استالین نقش داشتند: سرکوب بخش کشاورزی و سرکوب مصرف و انتقال منابع به سمت سرمایهگذاری.
شوروی تا دهه ۶۰ توانست از این طریق رشد اقتصادی زیادی را تجربه کند، اما از دهه ۷۰ وارد دورهای از رکورد شد؛ چراکه تا پیش از آن شوروی در حال طی کردن مراحل آسان توسعه بود، اما بعد از آن نیاز به ابتکار و نوآوری داشت. از عوامل این رکود میتوان به دو مولفه اشاره کرد: کاهش رشد بهرهوری اقتصادی و عامل دوم، انباشت سرمایه که بعد از مدتی رو به کاهش گذاشت و بر رشد اقتصادی شوروی تاثیر منفی داشت. در نهایت در دوره گورباچف برخی شوکهای منفی اقتصادی ایجاد شد؛ مثلا افت قیمت نفت و کسری بودجه که باعث فشار اقتصادی و در نهایت فروپاشی شوروی در سال۱۹۹۱ شدند. درسال ۱۹۷۸ با به قدرت رسیدن شیائوپنگ و اصلاحات اقتصادی، اقتصاد چین از همان ابتدا به طور میانگین سالانه ۱۰ درصد رشد کرد. شیائوپنگ به بخش کشاورزی دستور داد همچنان باید به همان میزان معینشده محصول تولید کنند، اما درصورت تولید محصول مازاد میتوانند آن محصولات را بهصورت آزاد در بازار بفروشند و سود کنند. او همین اصلاح را در صنعت نیز انجام داد. این الگوی اصلاحاتی دو خاصیت داشت: اول اینکه کل سیستم را باهم به هم نریخت و منافع ذینفعان را حفظ کرد و دوم اینکه یکسری سیاستها را مورد بررسی قرار داد و با توجه به نتایج، اصلاحات را بسط داد. یکی از دلایلی که چین توانست اصلاحات را پیش ببرد، آشنایی سیاسیون با اندیشههای رقیب اقتصادی بود. از دهه ۷۰ به بعد با نرمال شدن روابط چین و آمریکا، چین تصمیم گرفت اندیشههای اقتصادی آمریکا را مطالعه و آنها را وارد کند و به نوعی بین اقتصاددانهای چین و آمریکا ارتباطی ایجاد میشود، همین قضیه زمینه را برای اصلاحات اقتصادی چین فراهم میکند.
عامل دوم در موفقیت چین توانایی بالای دستگاه دولتی در اجرای سیاستهای اقتصادی یا همان state capacity است. اما علت اعتماد و قبول پیشنهاد شیائوپنگ توسط ذینفعان چه بود؟ عامل اول ذهنیتی بود که هر دو طرف از اقتصاد داشتند و هر دو با سیاستهای اقتصادی رقیب آشنا بودند. همچنین خاطرات شکست اقتصادی سنگین مائو نیز در ذهنشان بود. عامل دوم اطمینان ذینفعان از توانایی انجام پیشنهادات شیائوپنگ بود؛ چون هم تیم اقتصادی قوی و هم قدرت اجرایی و نظارت لازمه وجود داشت و حتی در صورت اجرای این سیاستها، منافع آنها همچنان تا حدی حفظ میشد.
در روسیه نیز گورباچف همین سیاستها را پیشنهاد داد اما ذینفعان قبول نکردند. دلیل اول این بود که بدنه حزب کمونیستی شوروی چندان با اندیشههای غیرسوسیالیستی آشنایی نداشت و بر این باور بود که سیستم موجود، بسیار پایدار است و نیازی به تغییر نیست. همچنین گورباچف از نظر مالی در تنگنا بود، زیرا قیمت نفت پایین بود و کسری بودجه بسیار بالایی وجود داشت و مجموع این عوامل توان اجرایی کردن این سیاستها را از او میگرفت. هیچیک از ذینفعان فکر نمیکردند که راه اشتباهی را در پیش گرفتهاند و این سیستم قرار است سال ۱۹۹۱ از هم فرو بپاشد، همچنین بر این باور بودند که گورباچف تیم اقتصادی لازم را ندارد و از نظر مالی هم بهشدت در تنگناست.
گفتنی است موفقیت اصلاحات اقتصادی دو شرط لازم دارد: اول اینکه یک اجماع در مورد ضرورت اصلاحات بین نخبگان شکل بگیرد و همه به یک نتیجه واحد برسند و یک تصور اقتصادی واحد وجود داشته باشد و شرط دوم وجود قدرت اجرایی کافی برای اصلاحات است.
البته باید توجه کرد که چین و شوروی در دو مرحله متفاوت از نظر درآمد بودند؛ گورباچف یک اقتصاد با درآمد میانه را در اختیار گرفته بود که مراحل آسان اولیه توسعه را پشت سر گذاشته بود و اصلاحات سختتر شده بود. اما شیائوپنگ یک اقتصاد فقیر را تحویل گرفته بود که اصلاح آن آسانتر بود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد