7 - 06 - 2022
۶ میلیون بیکار بدون ذخیره ارزی
این روزها خریدن یا نخریدن «خودروی صفر» تبدیل به یکی از بحثهای روز شده است به طوری که در هر جمعی، یکی از مباحث مطرحشده، به طور حتم حول موضوع خودرو است. فارغ از میزان تاثیرگذاری «کمپین نخریدن خودروی صفر» یا اینکه تاثیرگذاری این کمپین باعث رکود بازار بوده یا پایین آمدن قدرت خرید مردم یا رکود فصلی، باید با واقعیات جامعه روبهرو شویم. در حال حاضر در حوزه خودرو سه سرفصل داریم؛ یک- کمبود منابع ارزی که باعث میشود نتوانیم خودروی خارجی وارد کنیم. دو- مشکل اشتغال و شاغل بودن تعداد زیادی از افراد در صنایع خودروسازی. سه- لزوم تجدیدنظر در قیمت، کیفیت و خدمات پس از فروش.
اینها سرفصلهایی هستند که هر مسوول یا سازمانی که قصد ورود به این موضوع را داشته باشد باید این نکات را در نظر بگیرد. در خصوص قیمت خودروها در بازار باید این نکته را در نظر بگیریم که در واقع صحبت خودروسازها در مورد «هزینه تمامشده»، درست است اما هنر مدیریت و بهرهوری در اینجا نمایان میشود که با مدیریت صحیح و
بالا بردن بهرهوری، میتوان ۳۰ تا ۴۰ درصد از قیمت خودرو را کم کرد. از طرف دیگر مسوولان ما باید دقت لازم را داشته باشند که ادبیاتشان نسبت به مردم کریمانه و با احترام باشد تا به این صورت جلوی هر سوءاستفادهای را بگیرند.
اما درخصوص کمپین یا هر چیز دیگری که مردم را تشویق به نخریدن خودرو میکند، اینها هیچکدام یک مطالبه و خواسته ملی نیست و فقط با استفاده از فضای مجازی و قدرت انتشار این خبر، همهگیر شده و حتی مشخص نیست چه فرد یا افرادی پشت این کمپین هستند. پس نمیتوان رکود حاکم بر بازار خودرو را نتیجه کمپین دانست زیرا الان در بازار مسکن نیز رکود حاکم است. مدل خرید مردم تغییر کرده و خودرو دیگر آن اولویت سابق را برای مردم ندارد، درثانی اقتصاد ما در دوران رکود به سر میبرد و در بسیاری از بازارهای دیگر کشور نیز رکود حاکم شده است.
اما اگر بخواهیم به طور اختصاصی در مورد خودرو صحبت کنیم این صنعت مشکلاتی در حوزه خرید مواد اولیه و تحویل به موقع خودرو داشته است البته باید این موضوع را در نظر بگیریم که تا قبل از این، حمایتهای خوبی از صنعت خودروسازی میشده که مهمترین آن حمایت در فروش تولیدات بوده، حالا از طریق فروش لیزینگی یا دادن تسهیلات از سوی بانکها اما اکنون دیگر این حمایتها کمتر شده است. با توجه به مشکلاتی که الان دامن اقتصاد کشور را فرا گرفته و یکی از آنها خودرو است، به این نتیجه میرسیم که تنها راه مقابله با این مشکلات، اقتصاد مقاومتی است. در اقتصاد مقاومتی، بر تولید داخلی تاکید زیادی شده اما منظور از «حمایت از تولید داخلی»، لزوما انحصار نیست. در اینجا دولتیها مورد خطابم هستند و از آنها این سوال را دارم که اگر در راستای اقتصاد مقاومتی بر تولید داخلی تاکید داریم چرا کالای ساختهشده وارد کشور میکنیم؟ آیا بهتر نیست تکنولوژی را وارد کنیم؟
ما در کشورمان دو مشکل اساسی داریم؛ یکی خامفروشی است که با این کار در واقع فرصتهای اشتغال خودمان و ارزش افزوده را به خارجیها اهدا میکنیم و دوم، واردات کالای ساخته شده است. تا وقتی میتوانیم کالایی را در داخل بسازیم، نباید آن را وارد کنیم زیرا ما امروز در بحرانهای زیادی به سر میبریم؛ یکی بحران معیشت است و دیگری بحران بیکاری. در حال حاضر شش میلیون بیکار داریم و ایجاد شغل برای این افراد، باید در اولویت اقتصادی و حتی سیاسی کشور قرار بگیرد. در حال حاضر بیش از شش میلیارد دلار ذخیره ارزی نداریم و هیچ منطقی هم قبول نمیکند که پول فروش نفت را صرف واردات خودروهای خارجی کنیم. پس بهتر است با در نظر گرفتن نگرانیهای مردم، نسبت به تقویت صنعت داخلی اقدام کنیم.
افرادی که در پشت این کمپین و مروج آن هستند، اگر هدفشان این است که تلنگری به خودروسازهای ما وارد کنند، اقدام آنها قابل ستایش است اما اگر به دنبال تعطیلی بازار داخلی و تقدیم کردن آن به خارجیها هستند، باید به نیت آنها شک کرد. اما این موضوع نباید سبب شود که خودروسازها از این موضوع سوءاستفاده کنند و ادبیاتی همچون «قیمت خودرو همین که هست» را به کار ببرند؛ در این نظام، مردم «ولینعمت» ما هستند!
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد