18 - 05 - 2021
افسردگی سیاسی
مهدیه بهارمست- تنها یک ماه و چند روز تا موعد انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری مانده است. اما برخلاف سالهای گذشته تا کنون شور و شوق خاصی در جامعه دیده نمیشود. اگر چه یکی از اصلیترین دلایل آن بحران کرونا و مشکلات اقتصادی است. به همین خاطر کاندیداهای انتخاباتی خود را ناجی مردم معرفی میکنند. در این میان تجربه انتخابات مجلس یازدهم و میزان پایین مشارکت مردم در آن نگرانی بسیاری را برانگیخته است. از طرفی مرکز افکارسنجی ایسپا نتایج تازهترین نظرسنجی در اردیبهشتماه را منتشر کرده که نشان میدهد، تنها ۴/۱۱ درصد مردم اخبار مربوط به انتخابات ریاستجمهوری را در حد زیاد پیگیری میکنند و بر اساس همین نظرسنجی بیش از ۳۸ درصد شهروندان حتی از ماه برگزاری انتخابات هم اطلاع ندارند. با این حال جمال عرف رئیس ستاد انتخابات کشور گفته: «در انتخابات سال ۹۸ اثبات کردیم. اگر نگاه کنید میانگین مشارکت مردم در انتخابات عموما زیر ۵۰ درصد نبوده است. در همان سال نیز اینگونه بحثها مطرح بود که آیا جمهوری اسلامی آمار پایین را اعلام میکند یا نه. در همان سال، هم آقای وزیر و هم ما در ستاد انتخابات اعلام کردیم که امانتدار مردم هستیم و هر عددی بود، همان را اعلام میکنیم. البته برخی نیز به ما خرده گرفتند که چرا اینگونه اعلام کردید.» او در ادامه گفته: «دقیقا. ما باید این فضا را عوض کنیم. باید کاندیداها برنامه عملیاتی داشته باشند تا فضا از حالت سلبی به سمت ایجابی حرکت کند تا انتخاباتی سالم، پرشور، رقابتی و امن داشته باشیم.» اما در حال حاضر براساس گفتههای کارشناسان اجتماعی نوعی افسردگی یا قهر سیاسی در کشور به وجود آمده است. البته یکی از دلایلی که مردم با دولت و ساختار سیاسی قهر کردند، روند کند واکسیناسیون است. ایران برخلاف دیگر کشورهای درگیر بحران کرونا برای تهیه واکسن کرونا تعلل کرد و همین امر موجب ناراحتی و قهر مردم نسبت به دولت فعلی شده است. از طرفی درگیری خانوادهها با هزینههای کمرشکن کرونا و بیتفاوتی دولت در این امر از دیگر مواردی است که مردم نسبت به قبل شور و شعفی برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ ندارند.
انتخابات پرشوری در پیش نداریم
در همین راستا دکتر احمد بخارایی، جامعهشناس و استاد دانشگاه به «جهانصنعت» گفت: در جامعه ایرانی نیز همانند هر جامعه دیگری قشرها، سلیقهها و مطالبات مردم خیلی متنوع و متکثر است. این سه عنصر در هر جامعهای باعث میشود که درگیریها به ویژه در ایام انتخابات که از منظر جامعهشناسی به آن رفتار رای دهی میگوییم، شکل خاصی به خود بگیرد. در شرایط کنونی که از لحاظ سیاسی، اقتصادی و روابط بینالمللی به ویژه فراز و فرودهایی داشتیم شرایط مطلوب نیست. همچنین درگیریهای موجود بین احزاب سیاسی و نبود گروههای فعال سیاسی که عمدتا به دو گروه حاکم اصلاحطلب و اصولگرا منتهی میشود- که البته آنها در دهههای گذشته قدرت را بین خودشان تقسیم کردند- تقریبا ما در یک دوره افسردگی سیاسی به سر میبریم. زیرا فضای پرشوری که برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ در جامعه انتظار میرود، در حال حاضر در ایران مشاهده نمیشود.
کاهش میزان مشارکت
این جامعهشناس درخصوص تبعات این افسردگی سیاسی در جامعه افزود: اگر بخواهیم انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری خرداد ۱۴۰۰ را نسبت به دوازده دوره گذشته شبیهسازی کنیم، این دوره شباهت زیادی با دوره ششم- سال ۱۳۷۲ و ریاستجمهوری مرحوم هاشمیرفسنجانی دارد که در آن زمان کمترین درصد میزان مشارکت مردم را داشتیم. در آن دوره حدود ۶۶/۵۰ درصد افرادی که میتوانستند رای دهند مشارکت کردند. دوره ششم انتخابات ریاستجمهوری دوره بسیار سرد و بیرمقی بود. البته جالب است در آن دوره هم کاندیداهای ریاستجمهوری اختلاف معناداری با هم نداشتند. زیرا از چهار کاندیدا که تایید صلاحیت شده بودند، تقریبا سه تن همفکر بودند. همچنین رقیب آقایهاشمی هم احمد توکلی بود. چه بسا در این دوره هم همین گونه است. در حال حاضر هم اختلاف معناداری بین کاندیداهای انتخاباتی وجود ندارد. آقای لاریجانی و دیگر آقایان همانند جهانگیری و تاجزاده به طریقی میتوانند در زمره نمایندگان اصلاحطلبان تلقی شوند. آقای تاجزاده که به دلیل رادیکال بودن احتمال ردصلاحیتشان زیاد است. البته اگر هم ردصلاحیت نشوند، در این ساختار سیاسی همانند دولت روحانی کار آنچنانی از دستشان برنمیآید. تنها ممکن است یک گام رو به جلو باشد. افرادی هم که در این دوره تایید شوند، اختلاف معناداری با هم ندارند. اگر چه بین کاندیدای اصلاحطلبان و اصولگرایان هم اختلاف فاحشی وجود ندارد. زیرا عملا مسائل سیاسی در کشور در جای دیگری رقم میخورد. چه بسا براساس قانون اساسی، رهبر انقلاب تصمیمگیرنده نهایی است.
وی افزود: در حالی که سال ۷۲ میزان مشارکت پایین بود ولی در سال ۷۶ مشارکت مردم ۸۰ درصدی بود. گویا این فنر جمع میشود و در نقطهای رها میشود. به همین خاطر شاید این دوره میزان مشارکت کاهش پیدا کند ولی احتمالا در دوره بعد مشارکت افزایش مییابد. اگر چه میزان مشارکت دوره بعد تابع شرایط چهار سال آینده است.
مسائل معیشتی اصل کار کاندیداهای انتخاباتی نیست
بخارایی با تاکید بر برخی شعارهای پوشالی کاندیداهای انتخاباتی بیان کرد: بنابراین به عقیده من دوره افسردگی سیاسی ناشی از این است که دغدغههای مردم تغییر یافته است. مردم ایران چند سالی است که درگیر مشکلات اقتصادی و گرانی هستند. اگر چه مباحث دیگر هم بر این افسردگی سیاسی چیره شده است. با این حال اگر به شعارهای کاندیداهای ریاستجمهوری دقت کنید، متوجه میشوید که کمتر کاندیدایی به مسائل معیشتی و اقتصادی مردم اشاره کرده است.
اگر هم اشاره کرده، کلی و بدون تحلیل اقتصادی و ریشهیابی است. امروزه ۵۰ درصد مردم زیر خط فقر هستند و این افراد زیر پوشش هیچ سازمان حمایتی و حقوقی رسمی و غیررسمی قرار ندارند.
کاندیداهای انتخاباتی اصلا اطلاعی از آسیبهای اجتماعی نیمی از جامعه و اختلاف طبقاتی فاحشی که گریبانگیر مردم ایران شده و تبعات آن، ندارند. به نظرم هیچکدام از کاندیداهای انتخاباتی درک صحیحی از موضوعات و آسیبهای اجتماعی جامعه ندارند. همچنین براساس قانون اساسی مالکیت خصوصی تضمین میشود. مالکیت خصوصی که ممکن است برچسب مشروع هم بخورد ولی اساسا نامشروع است.
متاسفانه در سالهای اخیر میزان فاصله طبقاتی در جامعه عمیقتر شده و توزیع ناعادلانه فرصت، قدرت و ثروت انگیزهای برای مردم باقی نگذاشته است. بنابراین از این جهت میگوییم اختلاف معناداری بین کاندیداهای انتخاباتی مشاهده نمیشود که دغدغههای مردم و با شعارها و دغدغههای کاندیداهای انتخاباتی کاملا متفاوت است. در اصل دغدغه کاندیداهای انتخاباتی توزیع قدرت بین خودیهاست. اگر چه این روند در چند دهه در حال تکرار است.
وی خاطرنشان کرد: البته در این بین طبقه نوکیسهای هم وجود دارد که به هر طریقی خود را به افراد سیاسی شاخص نزدیک میکنند و از رانتها و موقعیت آنها استفاده میکنند. وقتی سخن از مردم میگوییم یعنی منهای افرادی که در هر فرصتی به دنبال منفعت و سود خود به هر طریقی هستند.
با این حال درصد بسیار کمی از مردم براساس اعتقادات همیشه رای میدهند و این افراد تحلیل عمیقی نسبت به آسیبهای اجتماعی و دید عمیقی به روند فروپاشی اجتماعی ندارند.
مردمی که قشر پویا، آیندهنگر و عقلانیتر فکر میکنند به سختی برای رایدهی قانع میشوند. بنابراین امسال کار کاندیدهای انتخاباتی کمی سخت است. اگر چه دولتها هم نقش خاصی ندارند. زیرا شایستهسالاری در ساختار سیاسی وجود ندارد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد