23 - 02 - 2017
اکتشاف و استخراج خلاقیت
ضیاء مصباح- سازمان همکاری اقتصادی و توسعه پس از بررسی همهجانبه و عمیق در جوامع مختلف با توانمندیهای متفاوت به این نتیجه رسید که رابطه بسیار شدید و مستقیمی بین ثروتی که کشورها از منابع طبیعی خود به دست میآورند و خلاقیت، دانش و مهارتی که دارند، وجود دارد؛ استدلالی که همچنان مطرح و قابل توجه است.
براساس گزارش این سازمان، جوانان کشورهای فنلاند، کرهجنوبی و ژاپن با بهره ناچیزی که مملکت آنان از منابع طبیعی ندارد، دارای خلاقیت، بهره هوشی و پویایی بیشتری نسبت به جوانان قطر، عربستان و کویت ارزیابی میشوند و در عین حال این گزارش توصیه میکند اگر واقعا میخواهید بدانید که در قرن حاضر چه باید کرد که ثروتها و نیروی اجتماعی به جای تصور کاذب اتکا به منابع طبیعی، ملاک پیشرفت باشد باید وابستگی به استخراج و صادرات منابع طبیعی و واردات بیرویه، روزبهروز کاهش یابد.
عموم مردم باید بدانند کشورشان با داشتن دانش و مهارت پیش میرود و این موضوع با کیفیت تحصیلات و سیستم آموزشی مرتبط بوده و مهارت و توانایی جوانان، شانس آنان را رقم میزند. بنابراین لازم است فرهنگ و سیستم آموزشی کاملی را بر این مبنا بنا نهند.
کشورهایی که بیشترین تعداد شرکتها را در جهان دارند مانند چین، هنگکنگ، تایوان، هند، کره و سنگاپور، هیچکدام از منابع طبیعی لازم برای پیشبرد اهداف خود بهره نمیبرند در حالی که انگیزه در این کشورها تنها راه معقولی است که مسیر خود را از طریق فراهم کردن دانش و مهارت برای افراد بیشتری به منظور رقابت، همکاری و ارتباط میپیماید و پیشرفت کشور را فراهم میکند.
در اقتصاد قرن حاضر دانش و مهارت تبدیل به پول رایجی شده که دیگر توسط بانک مرکزی چاپ نمیشود و مردم هر کشوری مجبورند خود تصمیم بگیرند که چقدر پول چاپ کنند!
البته داشتن نفت و گاز خوب است و فرصتهای شغلی ایجاد میکند اما در درازمدت جامعه را ضعیف میسازد مگر اینکه برای ایجاد فرهنگ یادگیری از این سرمایهها استفاده شود. یقینا براساس این مطالعات چیزی که کشورها را به جلو میبرد و باعث پیشرفت میشود، عواملی است که مردم آنها را ساختهاند.
در این گزارش تاکید میشود کشورهایی که از داشتن معادن زیرزمینی و حتی جنگلها محروماند و از امروز فرهنگ تقویت مهارتهایشان را توسعه دادهاند، حرف اول را در اقتصاد جهانی میزنند؛ چیزی که باارزشترین و مهمترین منبع پویایی جوامع است.
در راستای اهمیت این گزارش گفتنی است وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و دست بالا تمام موسسات آموزشی و تحقیقاتی کشورمان که کم هم نیستند (البته از لحاظ کمی) با نیروی انسانی کلانی که در اختیار دارند و فرصتهای بیشماری که به راحتی در هر لحظه از بین میرود و زمانی که از اینگونه تحقیقات و مطالعات به دستشان میرسد تا از این فکرهای خوب و مترقی مطلع شوند، ضروری است همت کرده و در جهت نجات کشور بکوشند.
برمبنای آنچه آمد سیستم آموزشی و علمی کشور به بنیادی دیگر نیاز دارد و باید به دولت تدبیر و امید توصیه شود که در دور دوم زمامداری در پیش در این مسیر برنامهریزی و باور کند که ابتکار و خلاقیت در نبود منابع زیرزمینی حاصل میشود.
باید پرسید آیا میتوان به جای استخراج آنچه بهعنوان نفت و معدن در زیرزمین وجود دارد، ذهن و اندیشهمان را به سوی کشف استعداد، انرژی و هوشیاری جوانان بدون توجه به جنسیت از طریق علم و دانش و تحقیقات اصولی حرکت داد و با ایجاد انگیزه، خلاقیت، اندیشه و تولید فکر به سوی باروری هدایت کرد و به تبع آن، بخشی از درآمدهای ناشی از منابع طبیعی را صرف این مطالعات کرد؟
به طور طبیعی ضرورت ایجاد زمینه آرامش و آسایش مردم گرفتار کشورهای منطقه و پرهیز از خصومتهای خودکاشته و خودساخته موافق سرمایهداران جهانی در منطقه از عوامل اصلی پیمودن این مسیر به شمار میرود و افکار و شعارهای امثال ترامپ و بعضی مقامات تکیهزده بر مناصب امور اینگونه کشورها نباید مانعی در تحقق اهداف و برنامهریزی در این مسیر مثبت و انسانی و سازنده، شمرده شود.
بدون تردید نظر همه دلسوزان ایرانی در این راستا مثبت خواهد بود اما به طور قطع هنگامی که بحث تامین مالی چنین طرحی مبتنی بر توسعه همگانی کشور به میان میآید به خودی خود سدی به نام هزینههای جانبی و و غیرضروری و پنهان پیش میآید که فرصت شکافتن آنها در این مقال نمیگنجد اما به هر حال دولت روحانی در پی توافق برجام و تکیه پیامدهای مثبت آن و همچنین تعقل و تدبیر در دور دوم ریاستجمهوری بعد از انتخابات اردیبهشتماه با عبور از شایعات و توهمات، با حمایت اصولی همه متولیان میتواند گامهای نخست را در راستای عملی شدن جانمایه بحثی که به طور مختصر مطرح شد، بردارد.
Z.Mesbah1944i@gmail.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد