6 - 03 - 2017
ضربه به حیثیت جامعه هنری
گروه فرهنگ و هنر- چند هفته از مراسم اختتامیه نهمین جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی گذشته و فجر طوبای زرین این نمایشگاه هم مشخص شده است اما واکنش چهرههای هنری درباره این جشنواره و آثار ارائهشده در آن همچنان ادامه دارد؛ جشنوارهای پرحرف و حدیث که اگرچه کپی بودن چند اثر برای کارشناسان محرز شده بود اما یکی از همین آثار به عنوان برنده اعلام شد تا حتی صدای صاحب اصلی اثر «شاکر گوکچه» را هم درآورد و البته بیانیه انجمنهای مختلف تجسمی را هم در پی داشته باشد. آنها در بیانیهای مشترک اعلام کردهاند: «این اتفاق اعتبار جمعی از هنرمندان کشورمان در عرصههای جهانی را زیر سوال برده است.»
شباهت اثر کاظم خراسانی با عنوان «کوچ» که در نهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر طوبای زرین جشنواره را از آن خود کرد با اثر هنرمند ترکیهای شاکر گوکچه باء و اعتراض این هنرمند در صفحه شخصی اینستاگرامش، حاشیههایی برای نهمین جشنواره تجسمی فجر ایجاد کرده است. پس از اعتراض هنرمند ترکیهای در صفحه شخصی اینستاگرامش، کاظم خراسانی اما درباره اثرش میگوید: ایده یا همان استیمتنتی که ارائه میشود مهم است و آثار نهمین جشنواره هنرهای تجسمی براساس سه محور استیتمنت، ایده و رزومه هنرمند بررسی شده است.
ستاد برگزاری جشنواره فجر: گرتهبرداری است
از طرف دیگر بیانیهای که از سوی ستاد برگزاری نهمین جشنواره هنرهای تجسمی درباره این اثر ارسال شده است، اثر کاظم خراسانی را نوعی گَرتهبرداری یا گَردهبرداری دانسته و در اینباره توضیح داده: گرتهبرداری نوعی وامگیری است که در آن، صورت ترکیبی یا عناصری از یک یا چند اثر برداشته و در ساختار اثر وامگیرنده بازنمایی یا ترجمه میشود. این شیوه در هنرهای گوناگون بهگونهای رایج است که گاه خود سرشاخه و ژانر ویژه محسوب میشود.
انجمنهای تجسمی: ضربه به حیثیت جامعه هنری
با این حال انجمنهای مختلف تجسمی با انتشار بیانیهای این عمل را «ضربه به حیثیت جامعه هنری» دانستهاند و باز شدن این بحث را همچون گشوده شدن دُملِ کهنهای دانسته اند که دیدنش هرگز خوشایند نبوده و نیست. در متن این بیانیه آمده است: «۱ – این روزها صحبت از جایزهایست که در جشنواره دولتی فجر به شخصی تعلق گرفته که اثر هنرمند دیگری را با مختصر تغییراتی به نام خود جا زده و به طریقی جایزه جشنواره را تصاحب کرده است. هیات داوران جشنواره هم با انتشار بیانیهای با ارجاع به بحث تئوریک «از آن خودسازی» کاملا از عملکرد خود دفاع نمودهاند که به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. اینکه یک اثر کپی از کار یک هنرمند دیگر توانسته طوبای زرینِ نهمین جشنواره بینالمللی تجسمی فجر را «از آن خود» سازد، دُملِ کهنهای را گشوده است که دیدنش هرگز خوشایند نبوده و نیست و سنگینی حضورش چنان گزنده است که نمیگذارد نادیده گرفته شود.
متاسفانه و بحق، هم در اذهان جامعه هنری و هم در اذهان عمومی، این واقعه به حیثیت پنج ساحت در حیطه هنر یورش برده و لطمه زده است: هنرمند، مدیریت هنری، هیات داوری، حرفهای بودن و شعور مخاطب. این حادثه شبهات واقعی و اساسی ایجاد کرده است و لازم است هرچه سریعتر، از طریق میزگردهایی تخصصی، با حضور مسوولین جشنواره، صاحبنظران موافق و مخالف و مطبوعات مورد بررسی عاجل قرار گیرد و آسیبشناسی شود چراکه برخورد سازنده با این واقعه قطعا میتواند مثبت و تغییردهنده باشد. اینگونه وقایع به راحتی میتوانند در این عصر دیجیتال آبروریزیهای ملی و بینالمللی برای کشور و هنرمان رقم بزنند.
۲- در این سالها، مدیریت دولتی هنر با فاصله گرفتن از انجمنهای تجسمی، خود را از اندیشه، دانش و همکاری این مجموعههای تخصصی محروم کرده است. انجمنهایی که میتوانند در برنامهریزیهای کلان فرهنگی – هنری مشاورانی ارزشمند باشند. بیشک این نادیده انگاشتن بخش قابل توجه جامعه هنری که هریک تجربه نزدیک به دو دهه فعالیت و برنامهریزی در حوزه تخصصی خود دارند، آسیبهای جدی به فضای هنری امروز وارد آورده و این درحالی است که با هر تغییر مدیریتی انجمنهای تجسمی برای همکاری اعلام آمادگی کردهاند.
۳- جناب آقای صالحی امیری، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، در نشستی که در موزه هنرهای معاصر تهران در ۲۶ بهمن سالجاری با برخی از هنرمندان، نمایندگان مطبوعات و برخی از مدیران دولتی و خصوصی داشتند، قول دادند که سال ۱۳۹۶، سال تحول در عرصههای کلان هنرهای تجسمی باشد و صحبت از ایجاد شورای تجسمی، اتاق فکر و برنامههای دیگر کردند. همه اینها میتوانند امیدوارکننده و بسترساز باشند به شرط اینکه فضای عادلانه و حرفهای برای فعالیت و همکاری هنرمندان و صاحبنظران مستقل با مدیریت دولتی فراهم شود. اینک بهترین فرصت است. تجربه تلخ جشنواره فجر نباید تکرار شود.
انجمن هنرمندان نقاش ایران، انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران، انجمن هنرمندان سفالگر، انجمن عکاسان ایران، انجمن تصویرگران ایران و انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران.»
هم در فرم و هم در تکنیک اثر از شاکر گوکچه باء کپی شده
علیرضا جهرمی درباره تفاوت گرتهبرداری با کپیبرداری از یک اثر هنری توضیح میدهد: «گاهی یک معلم به هنرجوی خود توصیه میکند از یک اثر هنری شاخص باهدف شناخت فرم و تکنیک، کپی کند. در موزههای مختلف دنیا نیز امکان کپی کردن یک اثر با شرایطی خاص برای افراد وجود دارد. کپی کردن در هنرهای تجسمی به معنای مطالعه اثر یک هنرمند از طریق اجرای فرم و تکنیک آن اثر است. اگر در اثری فرم و تکنیک مطابق اصل اثر اجرا شود به آن کار کپی میگوییم. حال اگر فرض کنیم شخصی باهدف کپی یک اثر از رمبرانت، کار خود را شروع کند ولی توانایی اجرای دقیق آن را نداشته باشد، آیا میتوانیم بگوییم که اثر حاصلشده کپی نیست و گرتهبرداری یک اثر از رمبرانت است؟ جالب اینجاست که اغلب موارد گرتهبرداری در جشنواره هنرهای تجسمی فجر کیفیتی بهمراتب نازلتر از اثر اصلی داشتند.»
او در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان اثری را نو یا تقلیدی دانست، میگوید: «اثر نو (در هنرهای تجسمی) به اثری گفته میشود که «هنرمند» به یک ساختار و تکنیک جدید و خلاقانه در آثارش رسیده که این فرآیند نیز غالبا تدریجی است و سالها زمان میبرد. روی کلمه «هنرمند» تاکید دارم. اگر شخصی کاری را برای اولینبار و فقط یکبار انجام دهد آن کار اثر هنری یا شخص «هنرمند» نیست. وقتی تاریخ هنر را موردمطالعه قرار دهیم مشاهده میکنیم هیچ شخصی با یک کار، هنرمند یا کارش اثر هنری نامیده نمیشود! پس با این تعریف، بیشتر آثار جشنواره امسال و سالهای پیش هنرهای تجسمی فجر «اثر هنری» نامیده نمیشوند.»
جهرمی درباره اینکه آیا اثر کاظم خراسانی در جشنواره فجر چیست، گرتهبرداری است یا کپی؟ توضیح داد: «همانطور که گفتم برای یک هنرجوی هنرهای تجسمی کپی کردن یک امر طبیعی است. همه نیاز دارند دورههایی از زندگی هنرجویی خود را به کپی کردن بگذرانند. اما من به هنرجوها توصیه میکنم با هدف آموزش، از هنرمندان بزرگ تاریخ کپی کنند ولی بههیچوجه باکار کپی خود در هیچ جشنوارهای شرکت نکنند. فکر میکنم چنین آثاری حتی بهعنوان اثر یک هنرجو (و نه یک هنرمند) هم قابل ارزیابی نیست.»
او ادامه داد: «کاظم خراسانی به گفته خود، اثر شاکر گوکچه باء را دیده بود. بعد همان کار را با اضافه کردن نقوش حیوانات بهعنوان اتود به جشنواره ارسال میکند! ایشان حتی یکبار زحمت اجرای آن کار را در کارگاه خود متحمل نشدهاند. وقتی شخصی آنقدر به زیباییشناسی یک اثر ایمان یا اعتقاد ندارد که آن را یکبار اجرا کند تا کموکاستیهای اثر را ببیند، در چه حالت میتوانیم به تولیدش اثر هنری بگوییم و آن فرد را هنرمند خطاب کنیم! ایشان هم در فرم و هم تکنیک اثر از شاکر گوکچه باء کپی کردهاند. حال اگر شخص یا داوران اصرار دارند که مفهوم تغییر کرده است، باید پرسید که وقتی اثری به گفته رییس سیاستگذاری جشنواره مجید ملانوروزی، ۸۰درصد آن کپی است، آیا این اثر حتی صلاحیت وارد شدن به جشنواره را دارد چه رسد به دریافت جایزه!»
پیشتر هم در جشنواره آثار کپی وجود داشت
این هنرمند در پاسخ به این سوال که آیا در جشنواره بازهم اثری بوده که بهنوعی کپی از آثار دیگر هنرمندان داخلی یا خارجی باشد؟ گفت: «بله. هم در جشنواره امسال و همسالهای پیش کارهای کپی یا کاردستی بسیار بود. جستوجوهایم را در مورد جشنواره فجر از تاریخ ۱۳/۱۰/۹۵ با نامهای از سوی محمدحسن حامدی، مدیرمسوول دوهفتهنامه تندیس شروع کردم. مجتبی آقایی و جمشید حقیقتشناس از من خواستند که آثار مشابه جشنواره را برایشان ارسال کنم تا حداقل به آن آثار جوایزی تعلق نگیرد و تعداد زیادی تصویر را برای مجتبی آقایی ارسال نمودم.»
جهرمی با بیان اینکه در یک اثر هنری نباید تنها به استیتمنت آن اثر توجه داشت، گفت: «این رویکرد در هنرهای تجسمی قابلقبول نیست. مهمترین بخش در آثار تاثیرگذار و مهم دنیا، فرم و تکنیک اثر است که در کنار آن دو مفهوم نیز بیان میشود. اگر داوران این جشنواره تنها براساس استیمنت اثری را قبول داشته باشند از سال بعد سیل آثار کپی هست که برایشان ارسال میشود و هیچ راهی ندارند که از آنها نمایشگاه بگذارند. این دلیل فقط یک توجیه برای اشتباهات داوری و شخص تولیدکننده است.» این پژوهشگر با بیان اینکه بررسی آثار ارسالی به جشنواره از وظایف داوران است به ایلنا گفت: «مجتبی آقایی در بخش نخست گفتوگوهایی که در مورد جشنواره فجر داشتهام، عنوان کردند «جشنواره این سیستم بررسی کردن را نداشته است»، سیستم جستوجو کردن از وظایف کسی است که در مقام قضاوت قرار میگیرد. همچنین در گفتوگویی که با جمشید حقیقتشناس داشتم، ایشان اعلام کردند که هرسال «حداقل یک میلیارد تومان هزینه شده است». طبق فراخوان جشنواره ۱۹۰میلیون تومان برای جوایز پرداخت و حدود ۸۰۰میلیون تومان برای مخارج جانبی هزینه شده است. این مبلغ از بسیاری جشنوارههای مهم خارجی، بیشتر است.»
داوران در حق شرکتکنندگان خیانت کردند
او در پاسخ به این سوال که طبق گفتههای آقای خراسانی برخی از داوران در جریان اصل اثر بودهاند، آیا نباید از همان ابتدا تصمیم درستی در اینباره گرفته میشد، توضیح داد: «بله. اگر داوران اعلام میکردند که اثر شاکر گوکچه باء را ندیدهاند میتوان گفت که داوران اطلاع کافی برای قضاوت نداشتهاند ولی وقتی دانسته این کار را انجام دادهاند، بیعدالتی و خیانتی در حق تمام شرکتکنندگان این جشنواره انجام دادهاند که باید پاسخ دقیق و روشن دهند. از طرف دیگر پیگیریهای هنرمند ترکیهای در فضاهای مختلف، باعث شده است اعتبار جمعی هنرمندان کشورمان در عرصههای جهانی زیر سوال برود و از این حرکت و دفاع از آن شرمسار باشند. همین تناقض که جشنوارهای با صرف هزینههای فراوان و با بلندپروازیهای فرامرزی به چنین آسیبی دامن زده باشد، تلخی چنین واقعهای را دوچندان میکند.»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد