۲روی سکه جنگ و صلح

گروه اقتصادی
کدخبر: 563924
آتش‌بس شکننده در غزه به رغم توافق ترامپ، با ابهامات فراوان درباره خلع سلاح حماس و خروج رژیم صهیونیستی هنوز در معرض شکست است.
۲روی سکه جنگ و صلح

جهان‌صنعت- در حالی که پس از برگزاری نشست شرم‌الشیخ با حضور رهبران و مقامات کشورهای مختلف آتش‌بس شکننده در غزه سرانجام منجر به آزادی زندانیان صهیونیست و آزادی اسرای فلسطینی در بند رژیم صهیونیستی شد اما ممکن است این موضوع، اوج یک فرآیند طولانی و پر پیچ‌وخم باشد.

خبرگزاری آسوشیتدپرس با انتشار این مقدمه نوشت: هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌های آینده به چیزی بیش از بازسازی بخش زیادی از غزه که در طول دو سال جنگ به ویرانه تبدیل شده، نیاز خواهد داشت. جزئیات کلیدی طرح صلح ممکن است همچنان حل نشده باقی بماند. بنابراین برای پیشبرد طرح و جلوگیری ازسرگیری جنگ، باید جزئیات ریز مورد مذاکره قرار گیرد. مسیر صلح، ثبات و بازسازی نهایی مسیری طولانی و بسیار پر فراز و نشیب خواهد بود.

دونالد ترامپ، رییس‌جمهور آمریکا نیز روز دوشنبه در حالی که در کنار رهبران خارجی در مصر برای اجلاسی در مورد آینده غزه ایستاده بود، گفت: اولین گام‌ها برای صلح همیشه سخت‌ترین هستند. او از توافق آتش‌بس که بین رژیم صهیونیستی و گروه مقاومت فلسطینی حماس به عنوان پایان جنگ در غزه  و آغاز بازسازی این سرزمین ویران شده برقرار شده است، استقبال کرد. اگرچه ترامپ ابراز خوش‌بینی کرد که چالش‌برانگیزترین بخش تمام شده است و گفت که بازسازی شاید آسان‌ترین بخش باشد. فکر می‌کنم ما بخش زیادی از سخت‌ترین مرحله را انجام داده‌ایم زیرا بقیه‌اش درپی هم می‌آید، دیگران در مورد پیچیدگی‌های پیش رو محتاط‌تر بودند.

در واقع به گفته ناظران این طرح مملو از سوالات بی‌پاسخ است. چگونگی و زمان خلع سلاح حماس و محل استقرار سلاح‌های آن و همچنین برنامه‌های خروج رژیم صهیونیستی از غزه نامشخص است. قرار است یک نیروی امنیتی جدید برای غزه، متشکل از نیروهای کشورهای دیگر ایجاد شود اما مشخص نیست کدام کشورها نیرو اعزام خواهند کرد، چگونه از آنها استفاده خواهد شد و در صورت مواجهه با مقاومت چه اتفاقی خواهد افتاد؟ همچنین مشخص نیست چه کسی یک هیات حاکمه موقت برای غزه تشکیل خواهد داد، این هیات در کجا مستقر خواهد شد و مردم چگونه واکنش نشان خواهند داد؟

تمامی اینها در لایه‌های بالایی میراثی از درگیری، بی‌اعتمادی عمیق بین طرفین و احتمال مبهم و مشروط تشکیل نهایی یک کشور فلسطینی قرار دارد. همچنین حل و فصل همه این جزئیات در شرایطی صورت می‌گیرد که نوار غزه به توانبخشی گسترده نیاز داشته و جمعیتی دارد که متحمل آسیب‌های جسمی و روانی بی‌وقفه شده‌اند.

ده‌ها هزار فلسطینی شهید شده‌اند. بیش از ۹۰درصد از جمعیت غزه آواره شده‌اند. سیستم پزشکی متلاشی شده است. خانه‌ها و ساختمان‌ها با خاک یکسان شده‌اند. مزارع کشاورزی از بین رفته‌اند. گرسنگی فراگیر است. دیگر حتی مدرسه و مسجدی هم وجود ندارد. همه این نیازهای فوری باید همزمان با تقویت سیستم‌های امنیتی و دولتی انتقالی برطرف شوند. در نتیجه می‌توان گفت، در اینجا واقعا هیچ معیاری برای ترتیب‌بندی وجود ندارد و همه چیز باید به یک‌باره اتفاق بیفتد.

الگوی تکراری آتش‌بس

در همین رابطه و در حالی که وعده‌های ترامپ در مورد موضوع کشور فلسطینی عمدا مبهم عنوان شده، مجله فارن پالسی روز گذشته در گزارشی تحلیلی با اشاره به روند آتش‌بس و دورنمای صلح در آینده آورده است:  آتش‌بسی که این هفته در مصر حاصل شد، پس از دو سال خونریزی بی‌سابقه به‌دست آمده است؛ دو سالی که میزان خشونت و بی‌رحمی آن وجدان جهانی را لرزاند. هرچند مفاد این توافق هنوز به‌طور کامل علنی نشده اما آنچه تاکنون مطرح شده و از زمینه‌ها برمی‌آید، تردیدهای جدی درباره عملی شدن «طرح صلح ۲۰‌ماده‌ای آمریکا» ایجاد کرده است. نگرانی اصلی تنها به فاصله زیاد مواضع دو طرف یا نابرابری قدرت میان آنان مربوط نمی‌شود بلکه مساله مهم‌تر این است که سرنوشت کل توافق عملا به ضمانت یک فرد یعنی دونالد ترامپ گره خورده است.

در مذاکرات آتش‌بس پیشین، رژیم صهیونیستی و حماس بر سر مسائل متعددی اختلاف داشتند؛ ازجمله زمان و چگونگی خروج کامل نیروهای صهیونیست از غزه، خلع سلاح حماس و شکل و ساختار حکومت آینده در این منطقه.

در گفت‌وگوهای قبلی، از جمله مذاکرات ژانویه، میانجی‌ها راه‌حلی مرحله‌ای پیشنهاد دادند؛ به این معنا که موضوعات مورد اختلاف به مراحل دوم و سوم موکول شود، در حالی که در مراحل اولیه، تبادل تدریجی اسرا و ورود کمک‌های انسانی انجام گیرد اما همین روند مرحله‌ای این امکان را به رژیم‌صهیونیستی داد که پس از اجرای مرحله نخست، بدون هیچ پیامدی، آتش‌بس را نقض کند؛ زمانی که بخش زیادی از گروگان‌های خود را بازگردانده بود اما هنوز موظف به پایان جنگ و خروج کامل از غزه نشده بود.

اکنون این الگو دوباره در حال تکرار است. با وجود طرح جامع‌تری که از سوی رییس‌جمهور آمریکا ارائه شده، مذاکره‌کنندگان در مصر بار دیگر گزینه توافق مرحله‌ای را برگزیده‌اند، با این تفاوت که این بار تمامی گروگان‌های اسرائیلی به‌صورت یک‌جا آزاد شدند.

اختلاف‌های اصلی در طرح ترامپ از جمله شکاف میان نسخه‌ای که در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سپتامبر مورد توافق هشت کشور عرب و مسلمان قرار گرفت و نسخه‌ای که چند هفته بعد نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در واشنگتن بازنویسی و پذیرفت، هنوز حل نشده است.

آتش‌بس شکننده

اگرچه نکته مثبت این است که مردم غزه مجبور نخواهند بود برای اندکی آرامش، ماه‌ها منتظر بمانند اما دوام این آتش‌بس به ‌شدت زیر سوال است. حتی اگر توافقی جامع‌تر هم حاصل شود، نتانیاهو ممکن است در میانه مسیر تصمیم بگیرد که ادامه توافق به نفعش نیست یا جنگ را از سر گیرد یا ترتیبات تازه‌ای متناسب با منافع خود بیابد. در عمق ماجرا، مشکل بنیادی‌تری وجود دارد که حتی ساختار مذاکرات مرحله‌ای را نیز بی‌اثر می‌کند؛ اینکه هر امتیازی که حماس می‌دهد، برگشت‌ناپذیر است، در حالی که رژیم صهیونیستی می‌تواند هر امتیازی را که داده، پس بگیرد.

برای مثال، اگر رژیم صهیونیستی امروز نیروهایش را از غزه بیرون ببرد، فردا می‌تواند دوباره بازگردد؛ اگر هزار زندانی فلسطینی را آزاد کند، روز بعد می‌تواند دوباره آنها را بازداشت کند اما هنگامی که حماس گروگان‌های اسرائیلی را آزاد کند، آنها برای همیشه رفته‌اند. اگر هم تصمیم بگیرد سلاح‌هایش را کنار بگذارد، حتی اگر سازوکاری برای بازگرداندن سلاح‌ها در صورت نقض توافق از سوی رژیم صهیونیستی وجود داشته باشد، اجرای آن در عمل بسیار دشوار خواهد بود.

از این رو، برای حماس تضمین‌کننده توافق اهمیت حیاتی دارد و در اینجا پای ترامپ به میان می‌آید؛ شخصیتی که چندان قابل اعتماد نیست. هرچند مقام‌های حماس اخیرا ادعا کرده‌اند که به ترامپ اعتماد دارند اما واقعیت چیز دیگری است و دلایل روشنی هم دارد.

وقتی رژیم صهیونیستی در ماه مارس، یعنی در پایان مرحله نخست آتش‌بس ژانویه، آن را نقض کرد، این اقدام با تایید ترامپ انجام شد. در واقع ترامپ در همان مراحل اولیه توافق، با طرح این ایده که غزه باید به یک ریویرا تبدیل شود که تحت کنترل آمریکا باشد و از وجود فلسطینیان تخلیه شود، خود توافق را تضعیف کرد؛ فکری مضحک که فلسطینیان را نسبت به تعهد او به اصول بنیادین قانون، عدالت و اخلاق دچار تردید کرد. همین ایده نسنجیده، به نتانیاهو پوشش سیاسی داد تا مراحل دوم و سوم آتش‌بس را کنار بگذارد و آشکارا در جهت پاکسازی قومی نوار غزه حرکت کند. در طول مسیر نیز نتانیاهو و وزیرانش بارها ادعا کردند که اقدامات‌شان در چارچوب طرح ترامپ انجام می‌شود.

از آن زمان، اعتبار ترامپ بیش از پیش آسیب دیده است. در ماه ژوئن، او اجازه داد رژیم صهیونیستی در میانه مذاکرات هسته‌ای آمریکا و ایران، حمله غافلگیرانه‌ای به ایران انجام دهد و حتی مدعی شد که دور جدید مذاکرات را به‌عنوان پوششی برای این حمله مورد استفاده قرار داده است. در نهایت، ترامپ در حمله رژیم صهیونیستی به قطر در سپتامبر نیز متهم شد.

با این حال همین تصمیم اشتباه از سوی رژیم‌صهیونیستی و آمریکا، احتمالا راه را برای آغاز مذاکرات آتش‌بس کنونی هموار کرد. کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس و دیگر متحدان واشنگتن که از این حمله شوکه شده و آن را تهدیدی برای امنیت خود دانستند، در دفاع از قطر گردهم آمدند و جبهه‌ای واحد تشکیل دادند. آنها از ترامپ خواستند رژیم‌صهیونیستی را مهار کند و دوباره به تلاش برای پایان دادن به کشتار و قحطی در غزه بازگردد.

دیدار ترامپ با هشت کشور یادشده در نیویورک که به تولد تازه‌ترین طرح او منجر شد، نشان داد که این فشارها موثر بوده است. این بار، به نظر می‌رسد ترامپ به‌صورت شخصی و مستقیم‌تر درگیر شده، زیرا اعتبارش نزد متحدان منطقه‌ای در خطر است.  این کشورها توانسته‌اند تا حدی نقش وزنه تعادل در برابر نفوذ رژیم صهیونیستی در دولت ترامپ را ایفا کنند و همین مساله احتمال اعمال فشار لازم بر نتانیاهو را افزایش می‌دهد. اینکه این پویایی میان ترامپ و کشورهای عربی تا چه زمانی ادامه یابد، مشخص نیست اما اتحاد نوپدید میان کشورهای عربی، ترکیه و اروپا به تلاش‌های دیپلماتیک آنها وزن بیشتری داده است.

سرنوشت فلسطین

موضوع دیگر ترسیم مسیر سیاسی بزرگ‌تری برای تحقق حق تعیین سرنوشت فلسطینیان است؛ مساله‌ای که طبق ادعای فارن پالسی نه‌تنها برای فلسطینی‌ها بلکه برای کشورهایی که در آینده در اداره غزه نقش خواهند داشت. در نسخه اصلاح‌شده نتانیاهو به این موضوع پرداخته نشده اما هیچ کشوری تمایل ندارد درگیر مسوولیت بی‌پایان امنیتی و حکمرانی در غزه شود، به‌ویژه هنگامی که رژیم صهیونیستی همچنان اهداف اشغال‌گرایانه خود را در کرانه باختری دنبال می‌کند.

همین نگرانی باعث شده برخی کشورهای عربی و اروپایی دوباره به دیپلماسی برای تحقق راه‌حل دو دولت روی آورند و تلاش کنند تا توافق فعلی نه‌تنها عملی شود بلکه در پایان نیز به راه‌حلی سیاسی منتهی شود. حداقل خواسته آنان بازگشت تشکیلات خودگردان فلسطین به غزه است تا از بار مسوولیت مستقیم‌شان در صحنه میدانی کاسته شود؛ هرچند اسرائیلی‌ها به‌شدت با این امر مخالفند.

اینکه رژیم صهیونیستی اساسا خواهان توافقی گسترده‌تر باشد یا نه، هنوز روشن نیست. این رژیم به‌شدت منزوی شده و به‌سرعت دوستان خود را از دست می‌دهد. پرسش بزرگ‌تر این است که اگر نتانیاهو پس از رسیدن به اهدافش تصمیم بگیرد توافق را کنار بگذارد، آیا ترامپ از اهرم فشار خود برای واداشتن رژیم صهیونیستی به پایبندی استفاده خواهد کرد؟

نتانیاهو نشان داده که می‌داند چگونه با ترامپ وارد بازی شود؛ می‌داند چه زمانی کوتاه بیاید و چگونه در درازمدت او را دور بزند. از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ به بعد، او دریافته که جنگ چندجانبه و بی‌پایان بهترین میدان برای مانور سیاسی اوست. بنابراین اگر نتانیاهو توافق را در برابر دیدگان جهانی لغو کند، احتمالا موجی از واکنش‌ها و اقدامات تنبیهی علیه رژیم‌صهیونیستی شکل خواهد گرفت اما تجربه نشان داده که تنها فشار مستقیم از سوی ترامپ می‌تواند او را وادار به عقب‌نشینی کند و چنین فشاری هرگز تضمین‌شده نیست.

وب گردی