27 - 11 - 2022
۱۵ توصیه اقتصادی به دولت روحانی
استاد ایرانی یک دانشگاه آمریکا به ارایه ۱۵ توصیه به دولت روحانی برای بهبود وضعیت اقتصاد کشور پرداخت و در مورد یارانه نقدی گفت که یارانهها در بهترین شکل خود باید به افرادی که از پس مخارج روزانه خود برنمیآیند، داده شود.
رضا حمزهای، استاد ایرانی دانشگاه ایالتی میسوری غربی آمریکا در گفتوگو با تسنیم به بیان دیدگاههای خود درباره اقتصاد ایران و شیوه عملکرد دولت پرداخته است.
وی با این تعبیر که اقتصاد ایران به مثابه بیماری است که در آیسییو به سر میبرد با ارایه ۱۶ توصیه مختلف اقتصادی بر این باور است که حمایت عمومی مردم ایران از روحانی در این مقطع حساس تنها ضامن خروج تدریجی از بحرانهای جاری اقتصادی و سیاسی تحمیلی است.
حمزهای میگوید: هیچ دولتی قادر نخواهد بود با عواقب فعلی ناشی از تحریمهای جاری که اثرات رکودی- تورمی آنها بر همگان روشن است راهحل مناسبی در زمینههای سیاست مالی و پولی اتخاذ کند. درآمدهای ناشی از نفت و مشتقات آن شدیدا تنزل یافته و اقتصاد در رکود تورمی به سر میبرد. مردم ایران هنوز به دولت آقای روحانی امید دارند زیرا که برنامههای سیاسی-اقتصادی وی بهطور واضحی بر درایت و همهجانبه نگری لازم و اضطراری مبتنی است.
به گفته وی، رشد اقتصادی ایران مطابق آخرین تخمینها حدود ۵/۴ درصد گزارش داده شده که رکود پنهان و زیربنایی موجود که مسبب بیکاری لجام گسیخته است را قابل توجیه نمیسازد. آمار و ارقام موجود و انضباط لازم در مدیریت و تنظیم مسوولانه آنها متاسفانه نیازمند چندین سال اهتمام گروهی متخصصان است.
این اقتصاددان گفت: پیشنیازهای هرگونه برنامه مفیدی عبارتند از: ۱- توافق با جامعه جهانی، ۲- ترخیص ذخایر نقدی ایران که در زمان انقلاب توسط آمریکا و برخی دیگراز کشورهای غربی ضبط شده بود که تا حد وسیعی جبران کمبود بودجه دولتی خواهد بود، ۳- تقاضای تسهیلات صادرات و واردات کمهزینه از دولتهای غربی به ویژه آمریکا در قبال توافقهای جاری که جهان خواهان آن است و ۴- تقاضای بازنگریهای اضطراری آینده در زمینه برخورد عادلانه و متساوی ملل گوناگون منطقه در تولید انرژی.
وی تصریح کرد: روزی ایران آزادانه باید قادر باشد که در همایشهای بینالمللی به مذاکره مبتنی بر منطق و اصول انسانی و توافقهای جدی بپردازد. ذکاوت ایجاب میکند که بیم از دست دادن چند مهره پیاده و سواره در جلوگیری کردن از مات شدن کامل دور از برنامه استراتژیک دولت باشد. همانطوری که دولت آقای روحانی تا سر حد امکان از شعار دادنهای مد روز و در واقع عوامفریبانه جلوگیری جدی کرده- راه عاقلانه خروج ایران و مردم سختکوش این کهن خاک زرخیز در جلوگیری از مات کامل شدن تحمیلی است که تا حد زیادی هم فقدان شایستگی و دوراندیشی دولت افراطی گذشته و طیف فکری آن مقصر بودهاند.
وی با بیان اینکه در بحث توافق با جامعه جهانی باید تاکید کنم در حال حاضر آمریکا روی یک دوره ۱۰ ساله محدودیتی که ایران را از توانایی در تولید سلاحهای هستهای بازمیدارد مشغول فعالیت است، خاطرنشان کرد: این خود یک دستاوردی است قابل ملاحظه که به موجب آن ایران در آینده خواهد توانست در جهت برنامههای بلندمدت هستهای خود در منطقه احاطهشدهاش با تفوق اسراییل، پاکستان و هند حرکت کند. مذاکرات دولت ایران در تمامی موارد باید پیوسته متمرکز بر محدود کردن هستهای سه کشور نامبرده به منطقیترین شکل خود باشد.
ایران و آمریکا در حال رسیدن به توافقی هستند که به موجب مفاد اصلی آن، ایران تا ۱۰ سال قادر به رسیدن به مرحله تولید سلاح هستهای نخواهد بود.
این اقتصاددان گفت: با توجه به اینکه آقای روحانی مقام ریاستجمهوری منتخب مردم ایران را دارد و به کرات و نیز بیوقفه در سنگر دفاع از رفاه مردم ایستادگی کرده است – حمایت عمومی مردم ایران از وی در این مقطع حساس تنها ضامن خروج تدریجی از بحرانهای جاری اقتصادی و سیاسی تحمیلی است.
به گفته وی، سیاستهای ضدرکودی مالی و رونقزا در شرایط مناسب اقتصادی- و نه در این بحران سردرگم تحمیلی- باید متمرکز بر کاهش مالیاتها، ازدیاد مخارج دولتی و یا حتی در مواردی اجباری و نامطلوب، ترکیبی از هردو باشد زیرا بر تمامی اقتصاددانان جهان پرواضح است که سیاستهای ضدرکودی مالی (سیاستهای مالی به طور عمده شامل مالیاتها و مخارج دولتی است) و رونقزا باید متمرکز بر کاهش مالیاتها، ازدیاد مخارج دولتی یا حتی در مواردی اجباری و نامطلوب، ترکیبی از هر دو باشد و چنانچه سیاستهای پولی که به طور عمده شامل کنترل عرضه پول و نرخ بهره هستند باید اتخاذ شوند. سیاست ضدرکودی با بالا بردن عرضه پول و یا پایین آوردن نرخ بهره بانکی یا هر دو عملی خواهد شد.
اثر سیاستهای ضدرکود
حمزهای معتقد است سیاست مناسب مالی ضدرکودی بر پایین آوردن مالیاتها تمرکز دارد که متاسفانه منجر به تنزل درآمد دولت و در نتیجه رشد بیشتر کسری بودجه خواهد شد. سیاستهای پولی مناسب ضدرکودی نیز مبتنی بر گسترش عرضه پول و پایین آوردن نرخ بهره است که متاسفانه هر دو به ازدیاد نرخ تورم لجامگسیخته فعلی خواهند انجامید. در شرایط بحران تحمیلی جاری که تمامی شریانهای مالی را جهان بر ملت ایران مسدود کرده است متاسفانه این اقتصاد بیمار که بر دوش سختکوشترین مردم جهان گذاشته شده است به مداوای اساسی قلب و گشایش شریانهای حیاتی آن نیاز مبرم دارد.
وضع مالی دولت ایران در شرایطی نیست که از ابتکارات بهینه استاندارد شده در مقابله با رکود، تورم و کسری بودجه استفاده کرده و ترمیمی مفید ارایه دهد. چنانچه پیش از این ذکر شد، راه بهینه علاج اقتصاد ایران در حال حاضر در جلوگیری کردن از مات شدن در این مسابقه شطرنج (تحریم) تحمیلی است. مجبوریم با جامعه جهانی همکاری کرده و اعتماد آسیبدیده جهان غرب را به خود در مذاکرات جهانی مورد ترمیم و بهسازی قرار دهیم. اساس رکود تورمی ایران بر کمبود عرضه مبتنی است. سریعترین علاج، ختم فوری تحریمهای جاری است. تمامی کشورهای پیشرفته در طی دوران اقتصادی رکودی جهانی ٢٠٠٩-٢٠٠٧ که در برخی از ممالک هنوز خاتمه نیافته است ترکیبی از سیاستهای اقتصادی ترمیمی را برگزیدند که هرگز در شرایط متعارف دست به آنها نمی زدند. در شرایط موقتی برای حل معضلات اقتصادی برخی از گزینهها الزامی است.
۱۵ توصیه اقتصادی به روحانی
حدود ۱۵ توصیه در این خصوص دارم که به آنها تیتروار اشاره میکنم:
۱- کسب اعتماد بینالمللی در رسیدن به یک توافق قابل اتکا.
۲- کسب سریع توافق با دولت اوباما قبل از هرگونه نفوذ اقدامات مخرب اسراییل و جمهوریخواهان آمریکا که علیه منافع ایران خواهد بود.
۳- دفاع منطقی مبتنی بر اصول انسانی و حقوق متساوی ملل و پیشگیری کردن از هرگونه خلع سلاح بلندمدت، بیرویه و ناعادلانه ایران در این منطقه مسلح هستهای.
۴- ترخیص ذخایر نقدی ایران که در زمان انقلاب توسط آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی ضبط شده بود و تا حد وسیعی جبران کمبود بودجه دولتی خواهد بود.
۵- تقاضای تسهیلات صادرات و واردات کمهزینه از دولتهای غربی به ویژه آمریکا در قبال توافقهای جاری که جهان خواهان آن است.
۶- تقاضای بازنگریهای اضطراری آینده در زمینه برخورد عادلانه و متساوی ملل گوناگون منطقه در تولید انرژی؛ ایرانیها نباید زیر بار زور اسراییل که تا به دندان به تمامی سلاحهای اتمی و ضدبشری مسلح است، کشانده شوند.
۷- بالا بردن بدون استثنای نرخ مالیاتهای افراد، خانوارها و کسبوکارهایی که از بالاترین درآمدها برخوردارند.
۸- اتخاذ سیاستهای مالیاتی تشویقی عرضه که اساس بحران اقتصادی فعلی ایران را تشکیل میدهد.
۹- اتخاذ مبتکرانه وامهای با نرخ بهره نازل از صندوق بینالمللی پول.
۱۰- خصوصیسازی بسیاری از تاسیسات دولتی که از کارایی صفر یا نازل برخوردار هستند.
۱۱- تک مرکزی کردن دولت و تقویت اختیارات و قدرت آن.
۱۲- خلع بودجه و قدرت کردن از برخی سامانههای اضافی که با دولت در رقابت غیرسازنده و مخرب به سر میبرند.
۱۳- طرح و اعطای جوایز اعتباری و نرخهای بهره و نیز ارز خارجی با بهای بسیار نازل به سامانهها و کسبوکارهایی که در هر سه ماه گذشته به اشتغال نیروی کار از ١٠ تا ١٠٠ نفر اهتمام عملی موفق کردهاند به طوری که تسهیلات بیشتر بر اشتغال بیشتر مبتنی باشد.
۱۴- تاسیس و راهاندازی مرکز جذب، حمایت و تقویت مغزهای در حال گریز از مملکت که با طرحهای مفید و حساب شده میتوان آنها را در آغوش مام وطن محافظت کرد.
۱۵- از نیروی پرذکاوت دانشجویان در خدمت به نیازمندان علم و مشاوره استفاده کنیم و در عوض به تحصیل آنها با اعطای یارانههای دولتی تحصیلی نسبتا مکفی مساعدت خواهد شد.
اقتصاد زرخیز ما که حدود ٨٠ درصد درآمد صادراتیاش را در شرایط نرمال از محل فروش نفت کسب میکرده و آن خود تا حدود ٢۶ درصد کل درآمد ناخالص داخلی را تشکیل میداده، امروز نه تنها از فروش آن محروم است بلکه با ازدیاد سریعالسیر تولید نفت آمریکا به میزان معتنابهی از یک طرف و بحران جهانی ٢٠٠٩-٢٠٠٧ که منجر به تقلیل شدید تقاضای سوخت و نفت شده است از طرف دیگر موجب پایین آوردن مهلک بهای نفت بینالمللی شده است. این مجموعه شرایطی بوده که باعث شده جهان غرب به سرکردگی آمریکا را بر سه کشور روسیه، ایران و سوریه در زمینههای اقتصادی به طور همزمان چیره سازد. هر سه کشور اکنون در شرایط رکودی مزمن متشابه به سر میبرد. دولت مسوول ایران در دفاع از بیشترین حقوق مملکت باید سیاستی بهینه و تمهیداتی نوین در راستای نجات مردم و این خاک زرخیز به طریقی منسجم و خستگیناپذیر بگزیند.
گفتوگو از: مریم سلیمی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد