7 - 01 - 2020
یک پذیرایی باشکوه
ریحانه جولایی- اسمش ملکناز است. ۱۱ بچه دارد و در این ۷۶ سالی که زندگی کرده در صحرا بوده و در خانه عشایری زندگی کرده و حالا هم با اینکه امکان زندگی در شهر را دارد خودش انتخاب کرده تا عشایر بماند. در خانه کوچک ملکناز به روی همه باز است مخصوصا آنهایی که از شهرهای دیگر میآیند و مسافر هستند. روبهروی خانهاش با چوب و تنه درختان، جای قرار گرفتن گاو و گوسفندان و مرغها درست شده و یک مشک فلزی هم کنار خانهاش دیده میشود. صبحها، شوهرش گوسفندان را به چرا میبرد و کار ملکناز شروع میشود. دوشیدن گاوها، جمع کردن تخممرغها و غذا دادن به مرغ و خروسها و به قول خودش مشک زدن با مشک فلزی مدرنش. این روزها دیگر کسی از مشکهای طبیعی استفاده نمیکند و همه ترجیح میدهند یک مشک فلزی بزرگ داشته باشند چون کار کردن با آن راحتتر است و زودتر هم به نتیجه میرسند.
در خانه ملکناز زندگی خیلی ساده در جریان است. دو فرش نهچندان بزرگ روی زمین پهن شده و گاز پیکنیکی و یک چراغ علاءالدین سبز از همانها که در کودکی دیدهایم وسط اتاق است. برای فرار از سرمای ارتفاعات خلخال چند پتو روی دیوارهای نازک خانه عشایریاش که با برگ و چوب درختان ساخته شده انداخته و رویش هم یک پلاستیک ضخیم کشیده؛ اینطوری هوای گرم بیرون نمیرود و خانه گرم میماند. در خانه خبری از یخچال و وسایل زندگی نیست. گوشهای از خانه را نیممتری کنده و غذاها را در آنجا نگه میدارد. با خنده میگوید: «این یخچال ما، اون بزرگا یخچال شما... تازه برای ما طبیعی و خنکه، یخ نمیزنه». حرفش درست است غذاها همه خنک ماندهاند و آب درون کوزه سفالی سرمای مطبوعی دارد.
چند کاسه استیل کوچک میآورد و از صندوقچهاش مقداری نخودچی، کشمش و چند آبنبات داخلش پر میکند و جلوی ما میگذارد؛ بعد بیرون میرود و با یک ظرف خیار تازه برمیگردد. خیارها خیلی صاف و زیبا نیستند. آبلهرو هستند اما عجیب خوشمزه، از آن خیارهایی که در تهران و شهرهای بزرگی که همه زندگی ما را ربودهاند پیدا نمیشوند. محصول خودشان است و به این افتخار میکند. خیالش که راحت میشود خیارها به دلمان چسبیده باز غیب میشود و حدود ۱۵ دقیقه بعد با نان داغ، پنیر و کره محلی، روغنی که با نان میخورند و خیار، گوجه، انگور و شیر تازه برمیگردد. سفره میاندازد و برای مهمانهایش ضیافتی بی نظیر برگزار میکند. همه لذت او همین بود،پذیرایی شایسته از مهمانهایش.
سمفونی چهرهها، داستان آدمهایی است که کمتر به چشم میآیند.اینجا هر هفته مجالیست برای دیده شدن و خواندن داستانهای کوتاهشان.شما هم میتوانید روایتگر آنهایی باشید که دوست دارید دیده شوند.
rjoulaei@yahoo.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد