«جهان‌صنعت» عملکرد بازار سرمایه در آخرین روز معاملاتی هفته را بررسی کرد؛

یک بام و دو هوای حمایت‌های دولتی

گروه بورس
کدخبر: 544316
بازار سرمایه در آخرین روز معاملاتی هفته با کاهش شاخص‌ها، خروج نقدینگی و فشار فروش گسترده مواجه شد و مشکلات نظارتی و بی‌اعتمادی سرمایه‌گذاران تشدید شد.
یک بام و دو هوای حمایت‌های دولتی

جهان صنعت – در روز گذشته، شاخص کل بورس  مجددا با کاهش قابل‌توجهی مواجه شد و با ریزش ۸۷۲/‏۲۰واحدی معادل ۷۹/‏۰‌درصد نسبت به روز قبل، در سطح  ۲,۶۳۷,۳۶۶ واحد به کار خود پایان داد. این کاهش نشان‌دهنده فضای منفی حاکم بر بازار سرمایه و نگرانی سرمایه‌گذاران بود. در همین راستا، شاخص کل هم‌وزن نیز افت قابل‌توجهی را تجربه کرد؛ این شاخص که نمایانگر وضعیت کلی سهام کوچک و متوسط بازار است، با کاهش ۰۷۲/‏۹واحدی معادل ۰۹/‏۱‌درصد، در سطح ۰۲۷/‏۸۲۷ واحد بسته شد. این روند نزولی شاخص‌ها بیانگر ضعف کلی بازار و افزایش فشار فروش در بین نمادهای مختلف بود.

در این روز معاملاتی، سهام، حق‌تقدم‌ها و صندوق‌های سهامی باهم ارزش معاملات قابل‌توجهی را رقم زدند و مجموع ارزش معاملات به حدود ۶‌هزار میلیارد تومان رسید اما نکته مهم، خروج حدود دوهزار و ۴۰۰‌میلیارد تومان نقدینگی از بازار بود که نشان‌دهنده بی‌اعتمادی سرمایه‌گذاران و تمایل آنها به فروش سهام و خروج از بازار است.

در جزئیات بیشتر، از میان تمام نمادهای معاملاتی فعال، تعداد ۴۰۶‌نماد در محدوده منفی۲ تا ۳درصدی بسته شدند که نشان‌دهنده فشار شدید فروش و عدم توانایی این نمادها برای حفظ قیمت در روز منفی بود. در مجموع، نزدیک به ۷۷درصد از نمادها به رنگ قرمز و در سطوح منفی به معاملات پایان دادند. این درصد بالا از نمادهای قرمز رنگ، گویای گستردگی فضای منفی بازار و غالب بودن عرضه بر تقاضا در تمامی گروه‌ها و صنایع بورس است.

روند نزولی روز گذشته، تحت‌تاثیر عوامل متعددی ازجمله نگرانی‌های اقتصادی، ابهامات سیاسی و نیز فشار فروش‌های سنگین حقوقی‌ها و حقیقی‌ها شکل گرفت و باعث شد شاخص‌ها به صورت پیوسته افت کنند. در چنین شرایطی، سرمایه‌گذاران محافظه‌کار بیشتر تمایل دارند نقدینگی خود را از بورس خارج کرده و منتظر بهبود شرایط برای بازگشت باشند. با این حال، برخی تحلیلگران معتقدند این اصلاح قیمتی می‌تواند فرصتی برای خرید در قیمت‌های پایین‌تر و بازگشت بازار در روزهای آینده باشد.

در مجموع، روز گذشته یکی از روزهای منفی و چالش‌برانگیز بورس بود که با کاهش شاخص‌ها، ارزش معاملات بالا اما خروج نقدینگی قابل توجه، نمایانگر نگرانی بازار و فشار فروش گسترده بود. ادامه این روند نزولی در روزهای آتی می‌تواند بر روحیه سرمایه‌گذاران تاثیرگذار باشد و انتظار می‌رود فعالان بازار با دقت بیشتری شرایط را رصد کنند و تصمیمات خود را براساس تحلیل‌های دقیق اتخاذ کنند.

پلتفرم‌ طلا یا زندان سرمایه

در میانه نوسانات اخیر بازار طلا، گزارش‌ها حاکی از بروز اختلالاتی در عملکرد برخی پلتفرم‌های فروش آنلاین طلاست که نه‌تنها اعتماد عمومی را تحت‌تاثیر قرار داده، بلکه سوالاتی جدی درخصوص نظارت بر این بسترهای نوین مالی مطرح کرده است. براساس اظهارات رئیس اتحادیه طلا و جواهر تهران، در روزهای گذشته برخی از این پلتفرم‌ها تنها اقدام به خرید طلا از مشتریان کرده‌اند و عملا امکان فروش طلا به کاربران را فراهم نکرده‌اند.

این درحالی است که هنوز هم عده‌ای معتقد هستند که می‌توان از این پلتفرم‌ها طلا خرید تا در برابر ریسک‌های نوسان قیمت این فلز گرانبها مصون بمانند اما با بسته شدن امکان خرید طلا توسط کاربران از این پلتفرم‌ها، این موضوع ناممکن شده است. البته باید در نظر داشت که ممکن است این اتفاق به واسطه حواشی موجود در این صندوق‌ها بوده باشد.

مساله مهم‌تر اما در نحوه پرداخت وجه به مشتریانی‌ است که تقاضای دریافت پول نقد در قبال فروش طلای خود را داشته‌اند. به گفته این مقام صنفی، برخی از این پلتفرم‌ها پرداخت وجه را به‌شدت محدود کرده و تنها تا سقف یک میلیون تومان در روز به مشتریان پرداخت داشته‌اند. آن‌ هم با این توجیه که نقدینگی کافی برای تسویه حساب کامل ندارند. این در حالی است که ماهیت پلتفرم‌های طلا برپایه اعتماد کاربران به امنیت، شفافیت و قابلیت نقدشوندگی سریع دارایی استوار است و چنین عملکردهایی می‌تواند این اعتماد را خدشه‌دار کند.

کارشناسان بازار هشدار می‌دهند در شرایطی که بازارهای مالی سنتی و نوین درهم تنیده‌اند، بی‌ثباتی یا رفتار غیرشفاف در یک بخش می‌تواند تبعاتی گسترده در کل اکوسیستم مالی کشور به دنبال داشته باشد. این اتفاق، بار دیگر ضرورت تدوین چارچوب‌های نظارتی مشخص و اعمال کنترل‌های دقیق‌تر بر پلتفرم‌های طلا را برجسته می‌کند. در حالی که استقبال عمومی از خرید و فروش طلا در فضای آنلاین روبه افزایش است، تردیدها نسبت به پشتوانه مالی، امنیت و پاسخگویی این پلتفرم‌ها نیز بیش از پیش مطرح شده و نیازمند پاسخگویی شفاف و فوری از سوی نهادهای مسوول است.

در همین راستا، بسیاری از کارشناسان اقتصادی بارها تاکید کرده‌اند که اگر افراد قصد سرمایه‌گذاری در طلا دارند، به‌جای استفاده از پلتفرم‌های خرید طلای آب ‌شده که نظارت کافی بر آنها وجود ندارد، صندوق‌های سرمایه‌گذاری طلا در بورس را انتخاب کنند. این صندوق‌ها نه‌تنها شفاف‌تر و امن‌تر هستند، بلکه زیرنظر سازمان بورس فعالیت می‌کنند و از نقدشوندگی و پشتوانه قانونی قوی‌تری برخوردارند.

تداوم شکنجه سهامداران

در پایان هفته‌ای نیمه‌تعطیل و پرفشار، بازار سهام باز هم نتوانست از زیر سایه سنگین ترس و تردید بیرون بیاید. اگرچه ابتدای هفته امیدهایی هرچند شکننده برای بهبود وضعیت شکل گرفت اما هرچه به پایان هفته نزدیک شدیم، فشار عرضه، بی‌اعتمادی و تشدید نااطمینانی سیاسی، روند بازار را هرچه بیشتر به سمت رکود و بی‌رمقی سوق داد. نتیجه‌ آن شد که در مجموع ۸ روز کاری اخیر، بازار حتی یک روز‌ ونیم هم نتوانست عملکردی مثبت و امیدوارکننده را تجربه کند.

روز گذشته نیز بازار با فشار سنگین فروش آغاز به‌کار کرد. شاخص کل که در روزهای گذشته به‌صورت فرسایشی در حال افت بود، این‌بار با شیبی تندتر مسیر نزول را در پیش گرفت. معاملات اغلب نمادهای بزرگ بازار در صف فروش دنبال شد و حتی صنایع دلاری و کامودیتی‌محور نیز که معمولا در شرایط ریسک سیاسی نقش پناهگاه سرمایه‌گذاران را ایفا می‌کنند، این‌بار در برابر موج عرضه‌ها تاب نیاوردند. در بازار فرابورس نیز وضع بهتر نبود و حجم معاملات به‌شدت کاهش یافت؛ به ‌طوری ‌که بسیاری از نمادها حتی به کف حجم مبنا هم نرسیدند.

نکته نگران‌کننده آنجاست در شرایطی که بازار نیازمند آرامش، حمایت و ایجاد روزنه‌ای از امید است، بی‌عملی نهادهای ناظر، نبود خبر مثبت اثرگذار، تعلل در تصمیمات کلان اقتصادی و تشدید التهاب‌های ژئوپلیتیکی، همگی دست‌به‌دست هم داده‌اند تا سرمایه‌گذاران، به‌خصوص حقیقی‌ها، دچار فرسایش شدید روانی شوند. این روزها بازار بیش از هر زمان دیگر نه به محرک پولی، بلکه به اعتماد و پایداری سیاسی نیاز دارد.

در چنین شرایطی، نگاه همه به تعطیلات آخر هفته و تحولات پیرامون مسائل سیاسی دوخته شده؛ جایی که ترس از وقوع رخدادهای غیرمنتظره در حوزه سیاست خارجی، به کابوس مشترک سهامداران بدل شده است. بسیاری از فعالان بازار در وضعیت انتظار و بلاتکلیفی قرار دارند و حاضر به ورود سرمایه تازه نیستند؛ همین موضوع نیز نقدشوندگی بازار را به شدت پایین آورده و وضعیت معاملات را قفل کرده است.

اکنون بازار سهام در نقطه‌ای ایستاده که تحلیل تکنیکال، گزارش عملکرد شرکت‌ها و حتی نرخ ارز هم دیگر نقشی در تصمیم‌گیری معامله‌گران ندارند. تنها چیزی که فعلا تعیین‌کننده مسیر بازار است، ترس است؛ ترسی که هر لحظه ممکن است با یک تیتر خبری تشدید شود یا شاید با خبری از بازگشت ثبات، مسیر بازار را تغییر دهد.

آتش سوءمدیریت صندوق‌ها

صندوق توسعه و تثبیت بازار سرمایه، به ‌عنوان نهادی کلیدی در حفظ ثبات بازار، باید همواره در راستای حمایت از سهامداران خرد عمل کند و از هرگونه تصمیمی که به ضرر این دسته از سرمایه‌گذاران تمام شود، پرهیز کند. در این میان، استفاده از سرمایه متعلق به سهامداران خرد برای خرید واحدهای سرمایه‌گذاری صندوق‌ها، اقدامی غیرمسوولانه و خلاف ماهیت این صندوق‌ها به‌شمار می‌رود. این رویه نه‌تنها شفافیت لازم را ندارد، بلکه می‌تواند به ایجاد ریسک‌های پنهان و نارضایتی گسترده در بین سهامداران خرد منجر شود.

مدیران صندوق‌ها نیز باید به جای تمرکز بر دریافت کمیسیون و کارمزد، مسوولیت حرفه‌ای خود را جدی بگیرند. در روزهای رونق بازار که روند قیمت‌ها مثبت است، مدیریت صحیح نقدینگی و ریسک می‌تواند از رشد بی‌رویه صندوق‌ها جلوگیری کرده و از متورم شدن حجم واحدها که در نهایت منجر به فشار بر بازار هنگام ابطال واحدها می‌شود، پیشگیری کند. مدیریت هوشمندانه نقدینگی، کلید حفظ تعادل بازار و کاهش نوسانات کاذب است که می‌تواند به اعتماد بیشتر سهامداران خرد کمک کند.

در نهایت، نقش سازمان بورس و اوراق بهادار به ‌عنوان نهاد ناظر بیش از هر زمان دیگری اهمیت می‌یابد. این سازمان باید نظارت دقیق‌تری بر عملکرد صندوق‌ها اعمال کند و در صورت مشاهده رفتارهای غیرشفاف یا سوءمدیریت، نسبت به لغو مجوز فعالیت صندوق‌های متخلف اقدام کند. همچنین، انتشار اوراق مشتقه توسط صندوق‌ها که می‌تواند به افزایش ریسک و پیچیدگی‌های بازار منجر شود، باید با محدودیت‌های سختگیرانه‌ای مواجه شود تا از ایجاد موج‌های ناپایدار در بازار جلوگیری شود.

بدون شک، تقویت شفافیت، مدیریت ریسک هوشمندانه و نظارت دقیق نهادهای ناظر، راهکارهای اصلی برای حفظ ثبات بازار و حمایت واقعی از سهامداران خرد به‌شمار می‌رود و مانع از سوءاستفاده‌های احتمالی خواهد شد.

وب گردی