6 - 12 - 2019
گانگستربازی در پایتخت
گروه جامعه- در سالهای اخیر رفتارهای خشن که منجر به جرم میشود در حالی افزایش یافته است که مسوولان قضایی کشور از تعداد زیاد جمعیت کیفری گلایههای زیادی داشتهاند. اما راهکارهای کاهش خشونت در جامعه چیست؟ از لحاظ جرمشناسی مواردی مانند فقر اقتصادی حاکم بر جامعه، مسائل فرهنگی ازدحام و تراکم جمعیت، عدم شناخت صحیح افراد از مقررات، قوانین و همچنین ناآگاهی و آشنا نبودن مردم با حقوق خویش و … عموما باعث افزایش خشونت در جامعه میشود که البته نتیجه این خشونت، تکرار جرم یا ایجاد جرم جدید در جامعه است.
نگرانی در این روند اما زمانی بیشتر میشود که علاوه بر مردم عادی افراد شاخص نیز وارد دایره جرایم بسیار خشن میشوند. روزهای اخیر هیاهو پرونده شهردار سابق تهران در پی قتل همسر دوم خود آیینهای بود تا شاهد میزان خشونت بسیار بالایی در سطح جامعه باشیم. عصر روز یکشنبه اما حوالی تئاترشهر تهران شاهد تیراندازی بود. وحشت بر گلوی مردم چنگ زد و درست در این شرایط بود که باری دیگر زنگ خطر بحران جامعه به گوش رسید. در دسترس بودن اسلحه موضوعی بسیار نگرانکننده است و البته حتی در صورت نبود اسلحه آنچه نگرانی را چند برابر میکند آمار نزاع خیابانی و ضرب و شتم با سلاح سرد است.
جزئیات تیراندازی دستفروشها مقابل تئاترشهر
سردار کیوان ظهیری درباره شلیک گلوله در حوالی تئاترشهر تهران توضیحاتی ارائه داده است. به گفته وی حوالی ساعت ۱۹ عصر یکشنبه خبری درباره وقوع درگیری میان دو فرد و شلیک تیر در محوطه تئاترشهر به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ اطلاع داده شد که درپی آن تیم گشت کلانتری در محل حاضر شد. البته رییس پلیس پیشگیری تهران بزرگ گفت: برای ضارب پروندهای تشکیل شده است.
وی افزود: در تحقیقات اولیه مشخص شد فردی ۲۴ ساله با سلاح کلت کمری به سمت دوست ۲۶ سالهاش شلیک و او را مصدوم کرده است که بلافاصله نسبت به دستگیری ضارب اقدام شد و اقدامات درمانی روی مضروب نیز در همان محل انجام شد. تحقیقات در کلانتری جامی انجام میشود همچنین ضارب ادعا کرد که دوستش به مادرش که در قید حیات نیست فحاشی کرده و به همین دلیل اقدام به شلیک به سمت پای چپش کرده و یک تیر هم هوایی شلیک کرده است.
ظهیری درباره اینکه این فرد سلاح را چگونه تهیه کرده بود، گفت: متهم اعلام کرد که اسلحه را از یکی از استانهای غربی کشور خریداری کرده. مصدومیت مضروب سطحی بود و در تحقیقات تکمیلی مشخص شد که متهم تاکنون سه بار اقدام به خودکشی کرده که ناکام بوده است و اسلحه را نیز برای خودکشی تهیه کرده بود. هر دو نفر دستفروش بودند، ضارب در چهارراه کالج تیشرت میفروخت و مضروب نیز در محوطه تئاترشهر بدلیجات میفروخت که حدود سه ماه از آشناییشان گذشته بود.
کارشناسان، دلایل گوناگونی را در مورد افزایش خشم در جامعه برشمردهاند و از جمله این عوامل، افزایش مهاجرت به شهرهاست. سرازیرشدن افراد با فرهنگهای گوناگون به سوی شهرهای بزرگ در حالی که این افراد آموزش شهرنشینی ندیدهاند، میتواند زمینه بروز مشکلاتی را برای افراد ساکن در شهرهای بزرگ ایجاد کند. عامل دیگری که نقشی پررنگ در افزایش خشونت در جامعه دارد، نبود امنیت اقتصادی یا فقر است که فشارهای زیادی را بر افراد تحمیل کرده و به دنبال آن نیز خشمی فروخورده وجود افراد را فرا میگیرد. عامل دیگر نیز این است که امروز خانوادهها نقش آرامشبخشی خود را از دست دادهاند. مشاجره و دعوا میان پدر و مادر در حالی که فرزندان شاهد آن هستند نیز میتواند زمینهساز رفتارهای خشونتآمیز این کودکان در آینده باشد. روانشناسان نیز عوامل متعددی را در مورد افزایش خشم در جامعه ذکر میکنند.
اما آنچه مسلم است اینکه خشونت عاملی مهم در ارتکاب جرائم محسوب میشود. همه ما اخبار تلخی را که ناشی از رفتارهای خشونتآمیز هستند بارها شنیدهایم. تجاوز و مثله کردن آتنا دختر هفت ساله یا کودکی که زیر شکنجههای ناپدری جان میدهد یا مردی که با چاقو به چند نفر حمله میکند و خود نیز کشته میشود یا دختری که دهها بار از سوی ناپدریاش مورد تعرض قرار میگیرد و پیکر نیمهجانش به بیمارستان میرسد. البته رفتار عجیب شهردار سابق تهران و به قتل رساندن همسرش نشان داد که این حجم گسترده خشم خفته در جامعه مربوط به سطح خاصی نیست و همه اقشار را دربرمیگیرد. نمونههای عینی از رفتارهای خشونتآمیز و به دنبال آن ارتکاب جرم و جنایت در جامعه هستند؛ رفتارهایی که امنیت اجتماعی افراد را تهدید میکند و نگرانیهای زیادی در جامعه ایجاد کرده است.
یک سوال اساسی درباره این اتفاقات آن است که ما نسبت به قبل خشنتر شدهایم یا نه. اشرف احمدی جامعهشناس و تحلیلگر اجتماعی در این باره به «جهانصنعت» میگوید میزان این خشونتها و پرخاشگریها در جامعه ما بالا بوده است و فقط این روزها بیشتر به چشم میآید: «این طور نیست که مسائل مربوط به خشونتها و پرخاشگریها حاد شده باشد. قبلا هم به همیناندازه زیاد بوده است اما این روزها این ماجراها بیشتر رسانهای میشود. موارد دیگری هم قبلا بوده که مطرح شده و این خشونتها بیشتر به چشم آمده است. گاهی هم رسانههای بیگانه از این مساله سوءاستفاده میکنند تا با دستکاری این اخبار یک مساله اجتماعی را مصادره به مطلوب خودشان کنند و بگویند که در کشور امنیت نیست.»
احمدی در تحلیل ریشههای وجود چنین پدیدهای میگوید: «این مساله ریشههای مختلفی دارد که از جنبههای گوناگون قابل بررسی است اما شاید دو مورد از بقیه بیشتر به چشم بیاید و مهمتر باشد. این خشونتها و پرخاشگریها در درجه اول ریشه در مسائل اجتماعی دارد. اصولا خشونتهای اجتماعی محصول احساس محرومیتهای نسبی است.
وقتی توقعات در جامعهای بالا رود و در واقع گروههای اجتماعی وسایل لازم برای دستیابی به اهداف مورد نظرشان را نداشته باشند، احساس محرومیت غالب میشود و تبعاتی به بار میآورد. رسانههای جمعی هم در روزگار ما روی این موضوع تاثیر بسزایی دارند. وقتی این رسانهها کالاها و خدمات جدید را تبلیغ و ارزشهای جدید ایجاد میکنند، اگر رسیدن به آنها ممکن نباشد حالت خوبی به وجود نمیآید و منجر به خشن بودن فرد و جامعه میشود. اگر از جنبه دیگری پیشینه و سابقه این افرادی را که خشونت و پرخاشگری را اعمال میکنند بررسی کنید، متوجه خواهید شد که این افراد در زندگیشان تجربه ناکامی و محرومیت و مورد خشونت واقع شدن را داشتهاند.»
این استاد دانشگاه در ادامه به راه و روش کنترل خشونتها در جامعه اشاره میکند و نوع این مدیریت را یکی از عوامل پایین یا بالا رفتن این پدیده میداند؛ « مقداری از این خشن شدنها هم به روشهای مدیریت و کنترل خشونت اجتماعی برمیگردد. بعضی مواقع پلیس نیروهای خودش را در سطح شهر و خیابانها زیاد میکند تا موجب کنترل و نظم شود اما به آثار کارش واقف نیست. به نظر میرسد مدیریت این مسائل با استفاده از روشهای قهری و زیاد کردن نیروهای انتظامی اشتباه است و باید به فکر کارهای زیربنایی بود. شرایط باید موجب نظم شود نه ابزارها و راهکارهای دیگر.»
باید عالمانهتر برخورد کرد
وقتی خوب به این حادثهها نگاه میکنیم، پی میبریم خیلی از این اتفاقات بدون هیچ گفتوگویی بین دو طرف ماجرا اتفاق افتاده و اصولا دیالوگهایی که در گذشته در بین افراد جامعه ایرانی با این مختصات فرهنگی برقرار بود از بین رفته است. دکتر انتظاری معتقد است این موضوع نتیجه بستری است که جامعه برای آن فراهم میکند. «اصولا وقتی میزان خشونتها بالا میرود، دو نوع برخورد با آن صورت میگیرد. یکی مواجهه آزادمنشانه است که در آن لوازم و ابزار گفتوگو فراهم است و مشکلات با دیالوگ برقرار کردن حل میشود. اما برخورد دیگر اخلالطلبانه است که در آن لوازم خشونت وجود دارد و طرفین بدون هیچ گونه گفتوگویی به خشونت روی میآورند. حالا اگر در جامعهای آزادمنشانه برخورد شود بستر گفتوگو مهیاست و طرفین به راحتی مشکل خود را حل میکنند اما اگر به سمت رفتاری اخلالطلبانه برویم بستر خشونتآمیز میشود و نتایجی مثل خشونتهای اخیر به وجود میآید.»
به اعتقاد احمدی باید رویکردها را عوض کرد و از سمت مسائل احساسی به سمت رویکرد عقلانی رفت. این رویکرد باید در ایدئولوژیها و رسانهها و نظام تعلیم و تربیت جا بیفتد. در یک کلمه باید عقلانیت را حاکم کرد. از سوی دیگر برای کنترل خشونتها باید روشهای عالمانهتری را پیش گرفت. نباید از روشهای آزمون و خطا استفاده کرد. ما ایرانیها راهکارهای خوبی در دین و فرهنگمان داریم که باید از آنها بهره ببریم.
خلأ قانونی محسوس است
نکته قابل توجه دیگر این است که اصولا در هرکشوری شرایط قانونگذاری باید همراه با پیشرفت مسائل در جامعه شکل بگیرد و این نکتهای است که متاسفانه در قانونگذاری ما مشهود نیست. به عبارت دیگر با توجه به اینکه پدیدههای اجتماعی هر روزه از لحاظ شکل، مصادیق و نوع، افزاینده، پیشرونده و جدید میشوند اما مقررات قانونی در کشور همسو و همگام با این پدیدهها نبوده یا به عبارتی خلأ قانونی محسوس است، پس این عوامل باعث تشدید خشونت در جامعه خواهند بود.
نباید از این موضوع ساده گذر کرد که فقر و مشکلات اقتصادی از عوامل تشدید خشونت در جامعه است. در کنار مسائل قانونگذاری، شرایط اقتصادی یا به عبارتی فقر مطلق یا فقر فزاینده در جامعه، عدم اشتغال یا بیکاری و… از موضوعات مهم در افزایش خشونت در جامعه هستند. مورد دیگر نیز افرادی هستند که در جامعه به صورت ناهماهنگ قدرت رشد پیدا کردهاند در حالی که از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و تحصیلاتی با این رشد، همسو نبودهاند که این نیز به نوعی باعث کدورت و خشونت میان افراد و همچنین ایجاد جرم خواهد شد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد