22 - 02 - 2018
کتابخوانی دبستانیها در ایام نوروز
محمدرضا نیکنژاد
ظرف یک ماه اخیر خبر حذف مدارس سمپاد و پیک نوروزی و جایگزینی آن با داستاننویسی و کتابخوانی برای دانشآموزان در ایام نوروز، جزو معدود خبرهای خوب آموزشوپرورش بود که توسط زنی به نام «رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش» تحقق یافت. اقداماتی شایسته و درخور که فارغ از تحلیلهای رایج و بایدها و نبایدهای آن، تصمیمات بسیار خوبی در گام نخست بود. او در این مدت در گفتوگو با رسانهها عنوان کرده بود:«دورههای عالی آموزشوپرورش در جهت تحقق بخشیدن به یکی از مهمترین اهداف تحول بنیادین است که بر محور تربیت، پرورش، رشد متوازن و همه جانبه دانشآموزان در دوره ابتدایی تاکید میکند و اولویت در دوره ابتدایی به این زمینه برمیگردد. وی با اشاره به جریان آسیبرسانی که در سالهای اخیر در سیستم آموزشی مدارس ابتدایی شکل گرفته بود ادامه داد: برگزاری آزمونهای متعدد و آمادهسازی دانشآموزان ابتدایی برای ورود به مدارس تیزهوشان و نمونه مردمی معضلی بود که با ورود موسسات مختلف به آن از این موضوع سودجویی میشد و متاسفانه به جای اینکه وقت دانشآموزان و معلمان عزیز ما صرف این شود که مهارتهای اصلی را در دوره ابتدایی آموزش دهند و جریان تربیت محور در راس کار قرار گیرد همه جریان به تربیت تعمیم پیدا کرده بود و همین استرس بسیار زیادی را به دانشآموزان دوره ابتدایی وارد کرده و شادی و نشاط را از آنها گرفته بود. متاسفانه خانوادههای ما با ناآگاهی هزینههای بسیار زیادی را صرف میکردند تا کودکانشان در آزمونهای این مدارس شرکت کنند و پذیرفته شوند. نتیجه این کار بازگشت شور و نشاط و محور قرار گرفتن تربیت در دوره ابتدایی است. در این مصوبه پیشبینی شده برگزاری هرگونه آزمون تستی در مدارس ابتدایی و استفاده از کتابهای کمکآموزشی و ورود موسسات دیگر به مساله آموزش و تربیت مدارس ابتدایی ممنوع است. با توجه به اینکه در دوره ابتدایی دوره ارزشیابی کیفی و توصیفی را داریم که هدف آن حذف استرس و رقابت و ایجاد یک فضای مشارکتی است برگزاری این آزمونها در تناقض آشکار با ارزشیابی دوره ابتدایی بوده و دوره متوسطه اول هم دوره آموزش عمومی است و امیدواریم این آموزشها مورد توجه قرار بگیرد.»
بیگمان آنان که از سویی خبرها و رخدادهای آموزشوپرورش کشور را دنبال میکنند و از دیگر سو آشناییهایی هر چند اندک با هدفهای نوین آموزش و ساختارهای آموزشی پیشرو و کامیاب در جهان دارند درخواهند یافت که سخنان بالا تا اندازه فراوانی به رویکردهای تازه و نوین آموزشی نزدیکند. بیگمان شنیدن چنین دیدگاههایی از زبان یک فرادست آموزشی میتواند امیدوارکننده و ارزنده باشد. تجربهها و انگارههای آموزشی در جهان نوین آموزشی آمیخته با رضایت، بازی و شادی را در دورههای آموزش رسمی سفارش میکنند؛ به ویژه در ۹ سال نخست آموزشهای مدرسهای که افزون بر دورهای پایهای و حساس برای یادگیری سواد رسمی مانند خواندن و نوشتن و حساب کردن است، بهترین بازه زمانی برای رشد فردی و اجتماعی نوآموزان نیز بهشمار میآید. از اینرو است که در این دوره تاکید میشود روشها، فرآیندها، درونمایههای آموزشی، فضای نرمافزاری و سختافزاری مدرسه و کلاس و. . . همخوان و همراه با هدفهای آموزشی این دوره باشند. با این رویکرد باید سخنان خانم حکیمزاده را به فال نیک گرفت و از آن پشتیبانی کرد. گمان میرود که سخنان معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزشوپرورش در هفتهها و ماههای گذشته تلاشی باشد برای بازتاب دلنگرانیهای نوین آموزشی و البته پرورشی در کشور.
اما سخن گفتن به تنهایی کافی نیست! بر کسی پوشیده نیست که تا زمینه اجرایی چنین سخنانی فراهم نشود سخن گفتن از تحول بنیادین و بهسازیهای ریشهای در نهاد آموزش راه به جایی نمیبرد. همچنان که پیش از این نیز بسیاری از کارشناسان آموزشی تاکید کردهاند، تا هنگامی که شمار دانشآموزان کلاس درس به استانداردهای جهانی- نزدیک ۱۵ تا ۲۰ دانشآموز- نرسد، معلمان افزون بر رضایت شغلی- چه آموزشی و چه معیشتی- شناخت و آموزشهای درخور را نداشته باشند، خانوادهها و حتی بسیاری از کار به دستان از فرهنگ آموزشی نمره مدار و کنکور محور فاصله نگیرند و تا زمانی که تحول بنیادین در سطح نظر و عمل در میان دستاندرکاران پذیرفته نشود و بودجه مورد نیاز برای پیادهسازی آنها فراهم نشود و... نمیتوان آغوش را با امید به این سخنانِ با ارزش گشود. گرچه اگر این سخنان را به عنوان نخستین گام بدانیم بیگمان این گام به درستی برداشته شده است. اما کار دیگر معاونت آموزش ابتدایی در این روزها حذف پیک نوروزی دانشآموزان دبستانی و جایگزینی آن با داستان نویسی، کتابخوانی و کارهایی از این دست است. خانم حکیم زاده در این باره هم میگوید: فرصت کودکی به کودکان دوره ابتدایی با تصمیم وزیر آموزشوپرورش بازگشته و داستاننویسی جایگزین پیک نوروزی میشود و ۵/۷ میلیون داستان در نوروز امسال تولید خواهد شد. به دلیل طولانی بودن نوروز، کودکان از فضای آموزشی دور میشوند و برای تقویت فعالیتهایی که در طول سال تحصیلی کمتر مورد توجه قرار میگیرند، این طرح اجرا میشود. پیک نوروزی و پیک شادی از شکل متمرکز به شکل منطقهای و مدرسهای درآمد اما بررسیها نشان داد که پیک نوروزی یک فرآیند فرسایشی شده بود و در تثبیت آموختهها نقش موثری نداشت.»این حذف نیز مانند کنار گذاشتن آزمونهای تستی، هماهنگ شده و همچنین ممنوعیت استفاده از کتابهای کمک آموزشی در سطح نظر از کارهای نو معاونت آموزش ابتدایی است. نسلهای پیاپی دانشآموزی کشور هیچکدام شان از تکلیف عید و پیکهای نوروزی خاطره خوشی ندارند و دست کم چنین روشهایی افزون بر اینکه روزهای شیرین نوروزی را تلخ میکرد، نتوانسته بود پاسخگوی نیازهای واقعی دانشآموزان باشد. روزهای نوروز زمانی است که بچهها به خاطر حضور در جمعهای فامیلی، دورهمیها و مهمانیهای شلوغ و برخوردهای بیشتر در سطح فردی و اجتماعی با دیگران فرصتی مییابند برای آموزشهایی که آنها را آماده میکند برای جامعهپذیری و برخورد با دیدگاهها و اندیشهها و سلیقهها و رفتارهای متفاوت. از دیگر سو آنها فضایی جمعی مییابند برای بازی و افزایش مهارتهای حرکتی و برطرف کردن نقصهای روحی و جسمی خویش. بیگمان خانه و خانواده در راستای تلاش یکدیگر باید زمینه آموزشهایی از این دست را برای نوآموزان فراهم کنند تا بچهها رشد متعادل تری داشته باشند. حذف پیک نوروزی با برداشتن فشار از روی دانشآموزان فضایی را فراهم میکند برای این گونه کنشهای آموزشی- پرورشی. اما نکته اینجاست که خانوادهها چندان با آموزشهایی اینچنینی آشنا نیستند. اگر در راستای چنین حرکت خوبی در مدت باقی مانده تا آغاز نوروز مدرسهها با برگزاری نشستهایی با خانوادهها، آنها را در راستای چنین فعالیتهایی آموزش داده و توجیه کنند، بیگمان نتیجه بهتر خواهد بود. از دیگر سو نگرانی از فاصله به نسبت زیاد تعطیلات نوروزی و قطع فرآیند آموزش سبب شده است که برخی از آموزگاران و خانوادهها نگران پایان تعطیلات نوروز و فراموشی درسها باشند. از این رو پیشنهاد میشود که آموزگاران در این زمینه آزادی عمل داشته باشند تا با سفارشهای آموزشی به خانوادهها تا حدی از دلواپسی خویش و آنها بکاهند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد