کاربرد انرژی‌های تجدید‌پذیر در توسعه اقتصاد سبز

قدرت طاهری
کدخبر: 570645
انرژی‌های تجدیدپذیر با ترویج توسعه پایدار، ایجاد مشاغل و کاهش اثرات زیست‌محیطی، نقشی حیاتی در پیشبرد اقتصاد سبز ایفا می‌کنند.
کاربرد انرژی‌های تجدید‌پذیر در توسعه اقتصاد سبز

قدرت طاهری– انرژی‌های تجدیدپذیر با ترویج توسعه پایدار، ایجاد مشاغل و کاهش اثرات زیست‌محیطی، نقشی حیاتی در پیشبرد اقتصاد سبز ایفا می‌کنند. ادغام منابع انرژی تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی، بادی و برق‌آبی در گذار به سوی یک مدل اقتصادی پایدارتر و عادلانه‌تر نقشی محوری دارد.

رشد اقتصادی و ایجاد شغل

پذیرش فناوری‌های انرژی تجدیدپذیر به طور قابل‌توجهی به رشد اقتصادی و ایجاد شغل کمک می‌کند. در ایالات متحده، مشاغل انرژی پاک به سرعت در حال رشد بوده‌ و در سال ۲۰۲۳ با افزایش ۹/‏۴‌درصدی روبه‌رو بوده‌اند که بیش از دو برابر نرخ رشد تولید ناخالص داخلی ۰/۲‌درصدی در مدت مشابه است. این رشد منجر به ایجاد تقریبا ۱۴۹۰۰۰شغل جدید شد که بخش قابل‌توجهی از آن در بخش انرژی تجدیدپذیر بود و منعکس‌کننده روند گسترده‌تری در سراسر جهان است  و کشورهایی که انرژی تجدیدپذیر را اتخاذ کرده‌اند، مزایای اقتصادی مشابهی را تجربه می‌کنند.

علاوه بر این بخش‌هایی مانند انرژی خورشیدی و بادی نرخ رشد شغلی قوی را گزارش کرده‌اند، به طوری که بخش خورشیدی ۳/‏۵‌درصد و بخش بادی ۵/‏۴‌درصد در سال‌های اخیر افزایش یافته است. انتظار می‌رود این رشد با افزایش سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر ادامه یابد که تا حدی ناشی از ابتکارات دولتی مانند قانون کاهش تورم در ایالات‌متحده است که هدف آن دو برابر کردن سهم تولید برق از منابع پاک تا سال ۲۰۳۰ است.

پایداری محیط‌زیست

گذار به منابع انرژی تجدیدپذیر برای دستیابی به پایداری محیط‌زیست ضروری است. حرکت به سوی یک اقتصاد سبز، مزایای زیست‌محیطی قابل‌توجهی را به همراه دارد، ازجمله کاهش انتشار کربن و آلودگی که به هوای پاک‌تر و آب سالم‌تر کمک می‌کند. کشورهایی مانند آلمان نشان داده‌اند که سیاست‌های تهاجمی انرژی تجدیدپذیر می‌تواند منجر به کاهش قابل‌توجه انتشار گازهای گلخانه‌ای شود و کمترین سطح را در بیش از ۷۰ سال گذشته نشان دهد.

با احترام به محدودیت‌های زیست‌محیطی و حفظ سرمایه طبیعی، سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر می‌تواند به جلوگیری از تجاوز زیست‌محیطی و تقویت تنوع زیستی کمک کند. این اصل، مبنای اقتصاد سبز است که بر شمولیت و انصاف تاکید دارد و تضمین می‌کند که گروه‌های به حاشیه رانده شده سنتی مانند زنان و جوامع کم‌درآمد، از شیوه‌های پایدار بهره‌مند شوند.

مالیه سبز و سرمایه‌گذاری

سازوکارهای مالیه سبز از جمله اوراق قرضه سبز و وام‌های مرتبط با پایداری، به طور فزاینده‌ای برای حمایت از سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر مورد استفاده قرار می‌گیرند. این ابزارهای مالی، سرمایه‌گذاری‌های مسوولانه از نظر زیست‌محیطی را تشویق، جریان سرمایه را با اهداف آب‌وهوایی بلندمدت هماهنگ و گذار به اقتصاد سبزتر را تسهیل می‌کنند. با تعهد کسب‌وکارها و دولت‌ها به اهداف خالص صفر، نقش بازارهای مالی در تخصیص مجدد سرمایه‌گذاری‌ها به سوی بخش‌های کارآمد انرژی، حیاتی می‌شود.

ادغام موثر مالیه سبز نه‌تنها پذیرش فناوری‌های تجدیدپذیر را تسریع می‌کند بلکه با تنوع بخشیدن به منابع انرژی و افزایش استقلال انرژی، تاب‌آوری اقتصادی را نیز ارتقا می‌دهد. کشورهایی که به طور استراتژیک در انرژی‌های تجدیدپذیر سرمایه‌گذاری می‌کنند، می‌توانند از دام‌های وابستگی به سوخت‌های فسیلی که اغلب در معرض شرایط بی‌ثبات بازار و تنش‌های ژئوپلیتیکی قرار دارند، اجتناب کنند.

عدالت اجتماعی و مشارکت جامعه

گذار به اقتصاد سبز همچنین باید عدالت اجتماعی را در نظر بگیرد. درگیر کردن ذی‌نفعان مختلف ازجمله اتحادیه‌های کارگری، سازمان‌های اجتماعی و گروه‌های به حاشیه رانده شده برای توسعه استراتژی‌های مشارکتی که به نگرانی‌ها و منافع کارگران در طول گذار به انرژی پاک می‌پردازند، حیاتی است.

سیاست‌هایی که گذارهای عادلانه را ترویج می‌کنند، تضمین می‌کنند که کارگران و جوامع آسیب‌دیده از حمایت‌های لازم ازجمله آموزش مجدد و کمک به کاریابی برای شکوفایی در یک اقتصاد انرژی تجدیدپذیر برخوردار شوند.

سیاست‌ها و مقررات

دولت‌ها در سراسر جهان به طور فزاینده‌ای اهمیت سیاست‌ها و مقررات قوی را برای تقویت اقتصاد سبز تصدیق می‌کنند. انواع استراتژی‌ها مانند قیمت‌گذاری کربن، مشوق‌های مالی برای فناوری‌های سبز و استانداردهای بهبود یافته بهره‌وری انرژی که هدف آنها کاهش انتشار کربن و تشویق شیوه‌های صنعتی پایدار است، در حال اتخاذ هستند.

این اقدامات نظارتی نه‌تنها به حفاظت از محیط‌زیست کمک می‌کنند بلکه نوآوری و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های پایدار را نیز تحریک و در نهایت اقتصاد جهانی را به سمت جایگزین‌های سبزتر هدایت می‌کنند.

حاکمیت برای اقتصاد سبز

حاکمیت مؤثر و پاسخگو برای موفقیت اقتصاد سبز حیاتی است. این امر شامل تصمیم‌گیری نهادها براساس ترکیبی از تحقیقات علمی، تحلیل اقتصادی و دانش محلی است. حاکمیت خوب مستلزم همکاری بین بخش‌های مختلف، حفظ بی‌طرفی و پاسخگویی به نیازها و آرزوهای جامعه است. علاوه بر این شکل‌دهی یک سیستم مالی که پایداری بلندمدت و رفاه اجتماعی را در اولویت قرار دهد، ضروری است و باید اطمینان حاصل شود که رشد اقتصادی، سلامت زیست‌محیطی و اجتماعی را به خطر نمی‌اندازد.

نوآوری‌های انرژی پاک

مجموعه‌ای از مطالعات موردی که نوآوری‌های انرژی پاک تامین ‌شده توسط دولت‌های ملی را بررسی می‌کنند، رویکردهای متنوعی را برای راه‌حل‌های انرژی نشان می‌دهند. این موارد شامل پیشرفت در سوخت‌های زیستی، انرژی خورشیدی، انرژی هسته‌ای، هیدروژن، تولید برق‌آبی و فناوری‌های ذخیره انرژی است. این ابتکارات که عمدتا توسط پروژه‌های تحقیقاتی مستقر در دانشگاه انجام می‌شوند، بر اهمیت حمایت و سرمایه‌گذاری دولتی در مقیاس‌بندی فناوری‌های انرژی پاک تاکید می‌کنند.

سیاست‌های بین‌المللی و بهترین شیوه‌ها

بررسی سیاست‌های موفق در کشورهای مختلف، درس‌های ارزشمندی را برای تلاش‌های جهانی در زمینه پایداری ارائه می‌دهد. به عنوان مثال، کشورهایی مانند آلمان، کاستاریکا و نروژ، اجرای مؤثر سیاست‌های سبز را به نمایش می‌گذارند و نشان می‌دهند که چگونه همسویی با اهداف پایداری بین‌المللی مانند اهداف تعیین‌شده در توافقنامه پاریس ۲۰۱۵ می‌تواند با وجود چالش‌ها، نتایج عملی به همراه داشته باشد.

چالش‌ها و فرصت‌ها در کشورهای در حال توسعه

باوجود موفقیت‌های مستند شده، کشورهای در حال توسعه در انتقال به اقتصاد سبز با چالش‌های منحصربه‌فردی روبه‌رو هستند. موانع شامل هزینه‌های بالای سرمایه‌گذاری اولیه و دسترسی محدود به فناوری‌های پایدار است. با این وجود، ابتکاراتی که اقتصاد چرخشی و کارآفرینی سبز را ترویج می‌کنند، استراتژی‌های امیدوارکننده‌ای را برای غلبه بر این موانع نشان می‌دهند. تطبیق راه‌حل‌ها با زمینه‌های اقتصادی و فرهنگی خاص هر کشور برای جلوگیری از تشدید نابرابری‌های موجود در طول انتقال به پایداری بسیار مهم است.

چالش‌ها و موانع

گذار به اقتصاد سبز، به‌ویژه از طریق اجرای انرژی‌های تجدیدپذیر با چالش‌ها و موانع متعددی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه روبه‌رو است. این موانع از محدودیت‌های مالی گرفته تا موانع نظارتی را شامل می‌شود و موانع قابل‌توجهی برای توسعه پایدار ایجاد می‌کند.

محدودیت‌های مالی

یکی از مهم‌ترین چالش‌ها، هزینه‌های بالای سرمایه اولیه مرتبط با پروژه‌های انرژی‌های تجدیدپذیر است. سرمایه‌گذاری اولیه مورد نیاز می‌تواند برای مشاغل و افراد، به ویژه در مناطقی که سوخت‌های فسیلی از نظر اقتصادی سودمند باقی می‌مانند، بازدارنده باشد. علاوه بر این بسیاری از کشورهای در حال توسعه سطوح بالایی از بدهی را تجربه می‌کنند که توانایی آنها را برای تامین بودجه برای ابتکارات پایدار محدود می‌کند. دسترسی به منابع مالی به دلیل رتبه‌بندی اعتباری این کشورها به عنوان پرخطر، پیچیده‌تر می‌شود و جذب سرمایه‌گذاری بخش خصوصی را دشوار می‌کند.

موانع نظارتی و سیاستگذاری

سیاست‌های ناسازگار و چارچوب‌های نظارتی مانع مهم دیگری را ایجاد می‌کنند. فقدان قوانین منسجم و حمایتی می‌تواند مانع از توسعه پروژه شود و عدم اطمینان را برای سرمایه‌گذاران ایجاد کند. کشورهای در حال توسعه اغلب برای ایجاد مقررات لازم می‌تواند در حالی که نیازهای اقتصاد خود را متعادل می‌کنند، انرژی سبز را ترویج کنند.

محدودیت‌های فناوری

محدودیت‌های فناوری نیز نقش مهمی در کندی پذیرش انرژی‌های تجدیدپذیر ایفا می‌کند. مسائلی مانند ذخیره انرژی، ادغام شبکه و کارایی فناوری‌های تجدیدپذیر می‌تواند اجرای گسترده آنها را محدود کند. کشورهای در حال توسعه به ویژه، ممکن است به فناوری‌های پیشرفته لازم برای تولید و توزیع کارآمد انرژی دسترسی نداشته باشند و چالش برآوردن تقاضای روبه رشد انرژی را بیشتر تشدید کنند.

موانع اجتماعی و آگاهی

درک و آگاهی عمومی در مورد فناوری‌های انرژی‌های تجدیدپذیر نیز می‌تواند به عنوان مانعی برای اجرا عمل کند. تصورات غلط در مورد قابلیت اطمینان و مقرون ‌به‌صرفه بودن منابع انرژی سبز، مانع از پذیرش بالقوه می‌شود. علاوه بر این اطمینان از اینکه کارگران و جوامع آسیب‌پذیر در انتقال به اقتصاد سبز گنجانده شده‌اند، برای یک رویکرد عادلانه و منصفانه ضروری است.

* پژوهشگر انرژی‌های تجدیدپذیر

وب گردی