چین و آفرینش مزیتهای نوین: از راهبردهای صنعتی تا تسلط جهانی
رضا موسایی– چین در فرآیند صنعتیسازی خود بهویژه از دهه۱۹۵۰ میلادی به بعد، مسیر متفاوتی را در پیش گرفت که برخلاف اصول کلاسیک اقتصاد، مانند اصل مزیت نسبی حرکت میکرد. این اصل اقتصادی پیشنهاد میکند که کشورها باید بر صنایعی تمرکز کنند که در آنها دارای مزیت طبیعی یا عامل تولید خاصی مانند نیروی کار ارزان یا منابع طبیعی فراوان هستند. بر این اساس چین با داشتن مزیت در صنایع کاربر مانند نساجی، پوشاک و مونتاژ ساده، تمرکز خود را بر توسعه صنایع سرمایهبر و پیشرفته گذاشت. این رویکرد بهویژه در دوران برنامهریزی مرکزی تحت رهبری مائو تسهتونگ بهوضوح قابلمشاهده است و در دوران پس از ۱۹۷۸ یعنی دوران اصلاحات اقتصادی، با استفاده از ابزارهایی مانند یارانههای دولتی، سرمایهگذاریهای عظیم دولتی و سیاستهای صنعتی بهشکلی مستمر ادامه یافت.
صنایع سنگین: فولاد و ماشینآلات
در دوران پرش بزرگ به جلو که بین سالهای ۱۹۵۸ و ۱۹۶۲ در چین برگزار شد، کشور تلاش کرد صنایع سنگین مانند فولاد و ماشینآلات را از صفر بنا کند. چین بهعنوان یک کشور کم منابع طبیعی، در آن زمان بهدلیل کمبود سنگآهن با کیفیت و فناوری پیشرفته برای تولید فولاد، دچار مشکلات عدیدهای بود. با این حال در این دوران چین بهشدت بر توسعه این صنایع تمرکز کرد. هدف از این سیاست خودکفایی صنعتی بود که به چین این امکان را داد تا در سالهای بعد به بزرگترین تولیدکننده فولاد جهان تبدیل شود.
بهطور مشخص چین در سال۲۰۲۰ تولید حدود ۹۸۰میلیون تن فولاد را گزارش کرد که حدود ۵۱درصد از تولید جهانی فولاد را به خود اختصاص داد. این موفقیت نشان میدهد که چین با وجود کمبود منابع طبیعی اولیه توانست از طریق سرمایهگذاریهای دولتی و برنامههای بلندمدت، صنعت فولاد خود را گسترش دهد و به یک قدرت جهانی در این صنعت تبدیل شود.
این رویکرد بدون توجه به مزیت نسبی منجربه مشکلاتی شد. تولید فولاد به مقیاس وسیع صورت گرفت. کیفیت آن اما معمولا پایین بود و هزینههای بالایی بههمراه داشت. علاوه بر این، ظرفیت مازاد در صنایع فولاد به وجود آمد که باعث ایجاد بحرانهای زیستمحیطی و مشکلات اقتصادی در پی آن شد. در این دوران چین باوجود نداشتن مزیت اولیه در این صنایع توانست به یک تولیدکننده بزرگ جهانی تبدیل شود.
صنایع شیمیایی و پتروشیمی
چین در دهههای۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، صنایع شیمیایی و پتروشیمی را توسعه داد؛ با وجود اینکه در آن زمان از منابع نفتی و گازی طبیعی کافی برخوردار نبود. این صنایع نیازمند سرمایهگذاریهای عظیم و فناوری وارداتی بودند که چین آن زمان فاقد آنها بود.
دولت چین به منظور رسیدن به خودکفایی در تولید محصولات شیمیایی، این صنایع را با یارانههای دولتی و سیاستهای صنعتی قوی ایجاد کرد، چین در حال حاضر یکی از بزرگترین تولیدکنندگان محصولات شیمیایی و پتروشیمی در جهان است.
بهعنوان نمونه در سال۲۰۲۳، چین ۸۳میلیون تن پلیاتیلن تولید کرد که حدود ۳۸درصد از تولید جهانی این محصول را شامل میشود. این صنایع اکنون علاوهبر تامین نیاز داخلی، به یکی از بخشهای صادراتی اصلی چین تبدیل شدهاند.
صنایع فناوری پیشرفته نیمهرساناها و هوشمصنوعی
یکی از مهمترین تغییرات در سیاست صنعتی چین، حرکت به سمت توسعه صنایع فناوری پیشرفته بود. در چارچوب برنامه ساخت چین۲۰۲۵، چین بهشدت بر توسعه صنایعی مانند تولید تراشههای نیمهرسانا، هوشمصنوعی، رباتیک و دیگر فناوریهای پیشرفته تمرکز کرد. این صنایع بهشدت به دانش فنی بالا و سرمایهگذاریهای تحقیقاتی نیاز دارند درحالیکه چین در ابتدا مزیت خاصی در این زمینهها نداشت.
با این وجود، چین از ابزارهای مختلفی همچون یارانههای دولتی، جذب فناوری خارجی و سرمایهگذاریهای عظیم برای ایجاد و توسعه این صنایع استفاده کرد. چین در زمینه نیمهرساناها با سرعت زیادی رشد کرده است.
در سال۲۰۲۳، چین بیش از ۲۰۰میلیارد دلار در صنعت نیمهرسانا سرمایهگذاری کرد و به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان تراشههای نیمهرسانا در جهان تبدیل شد. این در حالی است که چین تنها ۱۵درصد از نیاز خود به تراشههای پیشرفته را از تولید داخلی تامین میکند و به شدت به واردات تراشههای پیشرفته از کشورهایی مانند تایوان و کرهجنوبی وابسته است. با این حال سرمایهگذاریهای گسترده در صنعت تحقیق و توسعه نیمهرسانا نشان میدهد که چین بهزودی قادر خواهد بود تا در این زمینه نیز به خودکفایی برسد.
توسعه این صنایع باعث شد چین در زمینههایی همچون تولید تراشههای نیمهرسانا، به یک رقیب جدی برای کشورهای پیشرفته تبدیل شود. این تحول در واقع گواهی بر توانایی چین در ایجاد مزیت نسبی از طریق سیاستهای صنعتی است بهویژه در سالهای اخیر، چین توانسته به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان تراشههای نیمهرسانا و بازیگران اصلی در زمینه هوشمصنوعی تبدیل شود.
خودروهای الکتریکی و باتریها
چین در زمینه تولید خودروهای الکتریکی و باتریهای لیتیوم-یون نیز موفقیتهای بزرگی کسب کرده است. این صنایع که بهشدت سرمایهبر و فناوریمحور هستند، در ابتدا بهنظر نمیرسید که با مزیت نسبی چین(نیروی کار ارزان) همخوانی داشته باشند. با این حال چین با استفاده از سیاستهای صنعتی و یارانهها توانست این صنایع را توسعه دهد.
از دهه۲۰۱۰، چین بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان خودروهای الکتریکی و باتریهای لیتیوم-یون در جهان شناخته میشود؛ با این حال در سال۲۰۲۲، چین حدود ۸/۶میلیون خودروی الکتریکی تولید کرد که بیش از ۵۰درصد تولید جهانی خودروهای الکتریکی را شامل میشود. علاوهبر این، شرکتهای چینی مانند BYD و NIO اکنون در بازار جهانی خودروهای الکتریکی رقابت میکنند و صادرات این خودروها به خارج از کشور افزایش یافته است.
صنایع هوافضا و پهپادها
یکی دیگر از نمونههای برجسته توسعه صنایع در چین، صنعت هوافضا و پهپادهاست. چین باوجودنداشتن مزیت اولیه در فناوریهای دقیق، با سرمایهگذاریهای دولتی توانست در این بخشها رشد قابلتوجهی داشته باشد. در حال حاضر چین یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان پهپادهای تجاری و نظامی است، در سال۲۰۲۴، چین بیش از ۲۲۰هزار پهپاد تجاری به کشورهای مختلف صادر کرد و این تعداد همچنان در حال افزایش است. این پهپادها شامل مدلهای صنعتی، کشاورزی و نظامی هستند که تقاضای زیادی در بازارهای جهانی دارند.
نتیجهگیری و جمعبندی
چین با اتخاذ استراتژیهای صنعتی فعال و نادیده گرفتن اصول اقتصادی مانند «مزیت نسبی»، به یکی از بزرگترین قدرتهای صنعتی و فناوری جهان تبدیل شده است.
این کشور از طریق سرمایهگذاریهای دولتی، برنامهریزی بلندمدت و سیاستهای حمایتی، توانست در صنایع مختلفی چون فولاد، پتروشیمی، نیمهرساناها، هوشمصنوعی و خودروهای الکتریکی به موفقیتهای چشمگیری دست یابد. تجربه چین نشان میدهد که مزیت نسبی میتواند از طریق سیاستهای صنعتی و نوآوری خلق شود، نه فقط از منابع طبیعی. این رویکرد میتواند الگویی برای کشورهای در حال توسعه باشد که در جستوجوی رشد اقتصادی و رقابت در سطح جهانی هستند.
* سیاستپژوه صنعت و معدن
