چیزهای زیادی تغییر کرده است
نادر کریمی جونی
حتی وقتی دیپلماتهای ایرانی در پایتختهای مختلف با اروپاییها مذاکره میکردند میدانستند که دولتهای تروئیکای اروپایی، بازگشت تحریمها علیه ایران را هدف گرفتهاند و به همین دلیل شرط ناشدنی مذاکره با ایالاتمتحده را درون پیششرطهای خود قرار داده بودند. اروپاییها در این نقطه ممکن است با مقامات کاخ سفید همدست بوده و تقسیم کار کرده باشند. چنانکه به شرکای آمریکایی خود اطمینان داده باشند که شرطهای ناشدنی در پیششرطهای خود قرار دهند و آمریکاییها هم به طور مطلق از مذاکره با ایران پرهیز کنند. در نتیجه تنها راه باقیمانده اجرای مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمها علیه ایران است که در نهایت نابودی توافق هستهای با کشورمان رقم میخورد.
این مکانیسم از همان ابتدا از طرف روسها و چین علیه اروپاییها در توافق برجام گنجانده شده بود و هدف آن بود که غرب و مشخصا ایالاتمتحده آمریکا، ایران و منافع آن را برای خود مصادره نکند و راهی وجود داشته باشد تا در صورت به هم خوردن موازنه منافع حاصل از ایران، روسیه و چین اهرمی برای تنظیم این موازنه در اختیار داشته باشند. حالا اما این مکانیسم دقیقا علیه منافع روسیه و چین در ایران به کار گرفته شده و نگرانی مسکو و پکن را برانگیخته است.
البته اکنون نمایندگان قدرتهای بزرگ در شورای امنیت سازمان ملل متحد در گفتوگوهای غیررسمی و نشستهای غیرعلنی، برای حصول توافق درباره بازگشت تحریمهای سازمان ملل متحد علیه ایران تلاش میکنند. در طول ماههای گذشته، غربیها به ویژه از طریق عملیات روانی و با ابزار رسانهای برای جداسازی و دور کردن ایران از روسیه و چین تلاش زیادی کردهاند. در اینباره حتی مقامات حکومتی ایالاتمتحده، رژیم صهیونیستی و… به میدان آمده و با زدن اتهامهای گوناگون به مسکو و مقامات روسی چنین القا کردهاند که روسیه از پشت به جمهوری اسلامی ایران آسیب رسانده و نه فقط روسها که چینیها هم در حال بازی با کارت ایران برای اخذ امتیازهای بیشتر و منفعتطلبی حداکثری از ایران هستند. با این حال گمان نمیرود که ایرانیان- دستکم در سطح مقامات، تصمیمسازان و تصمیمگیران- این اتهام را باور کرده باشند چراکه همکاری تهران- مسکو- پکن همچنان و بیشتر از گذشته ادامه دارد و چشمانداز مبهمی در مقابل آن دیده نمیشود.
در گذشته و درخصوص کرهشمالی، چین و روسیه بارها تحریمهای شورای امنیت را نادیده گرفته و زیر پا گذاشتهاند و در این مورد اگر همکاری با ایران ادامه پیدا کند، در واقع میتواند از زیر پا گذاشته شدن قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه پیونگ یانگ تبعیت کند.
از نظر نویسنده چندان مهم نیست که در پیشنهاد سیدعباس عراقچی به اروپاییها چه امتیازهایی نهفته است و این پیشنهادها از حمایت کدام گروه و چند درصد از ایران برخوردار است، مهم این است که توافق حال حاضر هستهای ایران هم از نظر دونالد ترامپ و هم از نظر بنیامین نتانیاهو، توافقی بد و نامطلوب محسوب میشود و به همین دلیل باید نابود شود. علاوه بر این از نظر اروپاییها، آمریکاییها و اسرائیلیها، ایران نباید حق غنیسازی داشته باشد و این مسالهای نیست که طرف مقابل بتواند با آن کنار بیاید.
از این بابت از همان روزی که موضوع اجرای مکانیسم علیه ایران مطرح شد، بازگشت تحریمها حتمی به نظر میرسید ولی در این میان گفتوگوهای عباس عراقچی با استیو ویتکاف توانست امیدهایی برای حصول توافق میان تهران- واشنگتن را به وجود آورد اما وقتی آشکار شد که گفتوگوهای ایران- آمریکا برای سرگرم کردن و انحراف توجه مقامات نظامی- امنیتی ایران از حمله رژیم صهیونیستی بوده است، احتمال بازگشت تحریمها و اجرا شدن مکانیسم ماشه بیش از پیش تقویت شد و برای بسیاری از تحلیلگران و ناظران شکی باقی نماند که روند حاضر حتما و لاجرم به اجرایی شدن بازگشت تحریمهای سازمان ملل متحد علیه ایران منجر خواهد شد.
البته جای خوشحالی است که در حال حاضر روابط میان روسیه و چین با غرب در پرتنشترین حالت از زمان پایان جنگ سرد قرار دارد و موضوعهای اوکراین و تایوان امکان همگرایی میان این دشمنان قدیمی را از میان برده است. همین دیروز بالاخره تحریمهای جدید اتحادیه اروپا علیه روسیه به تصویب رسید و دونالد ترامپ نیز پس از آنکه نتوانست به جنگ اوکراین پایان دهد، حالا تمام تلاش خود را برای به صفر رساندن صادرات و فروش نفت روسیه و وضع تعرفههای سختگیرانه علیه چین مصروف کرده است. در چنین شرایطی حتما روسیه و چین قدر متحدان و شرکای خویش را میدانند و به این نکته راهبردی که شورای امنیت سازمان ملل متحد به ابزاری برای حفظ منافع ایالاتمتحده تبدیل شده، توجه میکنند.
بر این پایه کاملا قابل انتظار است که در روزهای آینده مکانیسم ماشه علیه ایران فعال شود و از آن گریزی نباشد اما فعال شدن و حتی بازگشت همه تحریمهایی که در دوره باراک اوباما در شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران وضع شده بود، لزوما به این معنی نیست که شرایط اعمال و اجرای آن نیز مانند همان زمان خواهد بود چراکه نسبت به آن زمان چیزها و شرایط زیادی تغییر کرده است و از آن جمله توانایی اروپا و آمریکا برای محاصره ایران.