3 - 01 - 2018
چرخه معیوب مدیریت
۱۱ تغییر در ۱۷ هفته؛ این آمار فاجعهباری است از برکناری و انتخاب سرمربیان جدید در چهار تیم خصوصی لیگ برتر فوتبال که نفت تهران به خاطر مشکلات مالکیتی سردمدار آن است.
پنج تیم سیاهجامگان، سپیدرود، نفت تهران، گسترش فولاد تبریز و حالا استقلال خوزستان جمع تیمهای متعلق به بخش خصوصی در لیگ برتر را تشکیل میدهند. به جز تیم گسترش فولاد تبریز که از نظر مالی، مالکیتی و فنی شرایط متعارفی دارد و در جدول ردهبندی نیز از حاشیه امنیت خوبی برخوردار است، سایر تیمهای خصوصی در وضعیت نامناسبی قرار دارند.
از پنج تیم حاضر در بخش خصوصی تنها تیم استقلال خوزستان است که تا این هفته تغییری روی نیمکتش ایجاد نشده. این تیم، لیگ را با عبدالله ویسی آغاز کرد و تا اینجای کار هم با خود ویسی ادامه داده است. هرچند برخی شواهد نشان میدهد که ویسی جایگاه مستحکمی روی نیمکت آبیپوشان اهوازی ندارد و هر آن ممکن است با یک نتیجه ضعیف دیگر جای خود را به مربی دیگری بدهد.
از پنج تیم حاضر در این مسابقات، چهار تیم سیاهجامگان، نفت، استقلال خوزستان و سپیدرود به ترتیب با ۱۲، ۱۳، ۱۴ و ۱۵ امتیاز در چهار رده انتهایی جدول قرار دارند تا این ۴ تیم خیال ۱۲ تیم دیگر را برای سقوط نکردن به لیگ یک راحت کنند.
اگر استقلال خوزستان که هنوز تغییری روی نیمکتش نداشته و گسترش فولاد با تنها یک تغییر (فیروز کریمی به جای لوکا بوناچیچ) را نادیده بگیریم، شرایط در سه تیم نفت، سپیدرود و سیاهجامگان بغرنج و آمار تغییرات روی نیمکت این سه تیم در حد فاجعه است. این سه تیم روی هم در ۱۷ هفته از لیگ برتر، ۱۰ سرمربی مختلف را روی نیمکتشان نشاندهاند. در این میان سهم تیم نفت تهران با علی کریمی، حمید درخشان، آتیلا حجازی، احمد آلنعمه و حالا هومن افاضلی بیش از دو تیم دیگر است. نفتیها البته باتوجه به اینکه علی کریمی و حمید درخشان را در چند نوبت جابهجا کردند بیش از پنج بار تغییرات روی نیمکتشان را اعمال کردهاند.
سپیدرود و سیاهجامگان هرکدام تاکنون حضور سه سرمربی را روی نیمکتشان تجربه کردهاند. به این ترتیب که سیاهجامگان لیگ را با اکبر میثاقیان آغاز کرد، با علیرضا مرزبان ادامه داد و به رضا عنایتی رسید. سپیدرودیها هم با علی نظرمحمدی کارشان را شروع کردند، با امیدرضا روانخواه ادامه دادند و حالا هم کار را به علی کریمی سپردهاند. با توجه به حضور علی کریمی در تیم سپیدرود، باید کریمی را پررفت و آمدترین مربی در این تیمها دانست. وی در دو مقطع مختلف در تیم نفت تهران مشغول شد و حالا سومین مقطع سرمربیگریاش را نیز در تیم سپیدرود تجربه خواهد کرد.
اسامی مربیان در پنج تیم لیگ برتری به شرح زیر است:
استقلال خوزستان: عبدالله ویسی
گسترش فولاد تبریز: لوکا بوناچیچ- فیروز کریمی
سپیدرود رشت: علی نظرمحمدی- امیدرضا روانخواه- علی کریمی
سیاهجامگان: اکبر میثاقیان- علیرضا مرزبان- رضا عنایتی
نفت تهران: علی کریمی- حمید درخشان- علی کریمی- حمید درخشان- آتیلا حجازی- احمد آلنعمه- هومن افاضلی
گفته میشود علی کریمی با جواد تنزاده مالک جدید باشگاه سپیدرود قرارداد امضا کرده و هدایت این تیم را برعهده گرفته، این در حالی است که کیومرث بیات، مدیرعامل سپیدرود و مالک ۲۰ درصد از سهام این باشگاه، مخالف حضور کریمی است و اعتقاد دارد تغییر سرمربی توسط مالک غیرقانونی است و این کار باید توسط مدیرعامل انجام شود.
انگار قرار نیست علی کریمی از اتفاقاتی که در یکی دو سال اخیر برایش رخ داده درس عبرت بگیرد. او هنوز درگیر شکایت از حمیدرضا جهانیان مالک شهرتطلب و جنجالی سابق نفت است اما با اولین تماس و پیشنهاد از مالک جدید و ناشناخته سپیدرود راهی رشت میشود تا هدایت این تیم را بر عهده بگیرد. او دوباره قرار است در باشگاهی کار کند که اختلافات مدیریتی بزرگی دارد و آینده آن به شدت غیرقابل پیشبینی است. کریمی به پیشنهاد کار در نفت و همکاری با جهانیان هم در حالی پاسخ مثبت داد که اهالی فوتبال هشدارهای زیادی به او داده بودند، اما کریمی توجهی به این هشدارها نکرد و البته خیلی زود تاوان این اشتباه را داد. قبل از نفت و جهانیان، کریمی پیشنهاد مالک متمول و پرحاشیه خونهبهخونه را هم پذیرفته و مدیریت فنی این تیم را بر عهده گرفته بود و از این کار خود هم پشیمان شد و به این همکاری ادامه نداد.
باید از علی کریمی پرسید که همکاری با قاسم حسنزاده مالک خونهبهخونه و حمیدرضا جهانیان مالک سابق نفت چه دستاوردهایی برای او داشته که باز هم به پیشنهادهای مشابه پاسخ مثبت میدهد؟ آیا کار در خونهبهخونه و نفت، ثمرهای جز شکست و بدنامی برای او داشته است؟ کریمی باید به این سوال پاسخ دهد که چرا اصرار دارد تیشه به ریشه خودش بزند؟
البته نباید از الان نسبت به همکاری او با مالک جدید سپیدرود بدبین بود اما آیا تجربههای تلخ قبلی کریمی، نباید او را دست به عصاتر کند؟ آیا او نباید در کار کردن با افراد ناشناخته و تازه به دوران رسیده، کمی محتاطتر عمل کند؟ آیا او نباید نگران اعتبار و حیثیتی باشد که به سختی به دست آمده و با این انتخابهای عجولانه، به راحتی خدشهدار شده است؟ کاش قبل از آن که دیر شود، کریمی به خودش بیاید و بیشتر مراقب خودش باشد. با این انتخابها، شاید در آیندهای نزدیک، او دیگر تفاوت چندانی با دیگران نداشته باشد و یکی بشود مثل همه!
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد