4 - 09 - 2016
چرا مجلس با کنشهای علی مطهری همصدا نیست
برای کسانی که با مسایل پارلمانی در فضای سیاسی و اجتماعی ایران سر و کار دارند، علی مطهری چهره شناختهشدهای است. این آشنایی قبل از آنکه حول شخصیت حقیقی او باشد، بیشتر حول محور شخصیت حقوقی و نوع کنشهای سیاسی اوست. علی مطهری از منظر گونه و جریانشناسی سیاسی حال حاضر ایران به جریان اصولگرایی تعلق دارد، اما کنشها و الگوهای رفتاری او در سپهر عمومی سیاست وقت حاضر ایران موید این نوع علقه و گرایشهای سیاسی او نیست. به عبارت دیگر رویکرد او در تمام طول حضورش در مجلس آن هم به عنوان یکی از نمایندگان تهران بیشتر تلاشی سازمانیافته در دفاع برای گفتمان اصلاحات است. به این ترتیب به نظر میرسد او را بتوان نماینده و سخنگویی برای گفتمان و جریان اصلاحطلبی دانست تا اصولگرایی. مواضع جسارتآمیز و بعضا ساختارشکنانه او که به نظر میرسد درصدد است از خطوط قرمز نظام عبور کند و تابوهای پیش رو را درنوردد، موید این حقیقت است. به واقع آن همه اصرار او بر سر عبور از تعدادی مسایل چالشزا و حساسیتبرانگیز سبب شده است که هم اپوزیسیون خارج از کشور و هم برخی از عناصر جریان اصولگرا از جمله برخی از اعضای جبهه پایداری او را پسر نوح پیامبر بخوانند که به جهت همنشینی و مصاحبت با بدان و معاندان خاندان نبوتش را گم کرده است. برای نمونه مواضع جنجالبرانگیز و قابل تامل او درباره چگونگی برخورد نظام و حاکمیت با پرونده فتنه و ماجراهای پساانتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ هم او و هم مواضعش را محل توجه قرار داده است تا حدی که تاوان این جسارتش را در قضیه شیراز پرداخت. در راستای همان کنشهای جنجالبرانگیز گذشتهاش، کنش جدیدی که بار دیگر او و مواضعش را کانون توجه ساخته است، طرح پرسش از وزیر محترم دادگستری پیرامون ماجراهای ۱۳۶۷ بوده است. حال پرسش آن است که چرا علی مطهری باوجود مواضع و کنشهای موثر و پرنفوذ خود در مجلس بر سر ماجراهایی تمرکز میکند که هم جزو خطوط قرمز نظام است و هم اساسا نیازی به پیگیری آن در وقت حاضر نیست؟
آیا برای علی مطهری مسایل اصلی کشور مسایلی چون پرونده فتنه، ماجراهای ۱۳۶۷، دلواپسی برای لغو کنسرتهای موسیقی و محاجه با فلان رجل سیاسی برای توجیه کنشهای ارتش و سپاه در امر سیاست باید مهم باشد؟آیا کشور مسایل مهمتری ندارد که علی مطهری و مطهریهای دیکر بخواهند بر آن اصرار و تمرکز کنند؟ آیا علی مطهری از مسایل مهمتری چون اقتصاد شکننده، معیشت کمرشکن، بیکاری گسترشیافته، تورم و فساد افسارگسیخته که کشور با آن درگیر است، بیاطلاع و بیخبر است؟
آیا علی مطهری نمیداند که زیر پوست شهرهای ایران چه میگذرد و وجود این دست مسایل فضای جامعه را ملتهب ساخته است؟ اساسا چرا باید علی مطهری به جای تلاش برای حل مشکلات موجود جامعه و درافکندن طرح نویی برای سامان و ثبات سیاسی به دنبال ارائه محاجاتی چالشزا و حساسیتبرانگیز در دفاع از موضوعاتی باشد که در حال حاضر در حیطه مسوولیتهای او نیست؟ طرفه آن است که علی مطهری متحیر و سخت در شگفت است که چرا فراکسیون امید و ولایت مجلس با این مواضع سختارشکنانه او همصدا و همراه نیستند؟ اما واقعیت چیست؟ آیا اعضای فراکسیون امید و همچنین فراکسیون ولایت باید با او همصدا باشند؟ پاسخ بسیار بین و روشن است و علی مطهری نباید انتظار داشته باشد که فراکسیونهای مجلس در پیگیری موضوعاتی که او به دنبال طرح آنهاست، همصدا باشند. این ناهمصدایی فراکسیونهای مزبور به آن جهت است که آنها خود را به برخی از مبانی و اصولی که نظام روی آنها سرسختی نشان میدهد، تعهد دارند و نمیتوانند خود را همصدا با مسایلی کنند که نه اولویتی برای رسیدگی دارند و نه در زمره مسوولیتهای کنونی آنهاست. ضمن آنکه فراکسیونهای مزبور به فراست دریافتهاند که ورود به این موضوعات چیزی جز آنومی شدن اوضاع و شرایط نمیتواند متضمن فواید دیگری برای فضای سیاسی و اجتماعی وقت حاضر باشد.
ورود علی مطهری به چنین موضوعاتی نتیجهای جز تولید تنش ندارد که اساسا او با مواضع ساختارشکنانهاش مبدع آن است. بدیهی است پیگیری و طرح چنین مواضع و اظهارنظرهای ساختارشکنانهای نتیجه دیگری را هم که میتواند به همراه داشته باشد چون گذشته دوقطبی کردن فضای مجلس در وجه سلبی و کاتالیزوری برای حیدری و نعمتی کردن فضای سیاسی و اجتماعی نیست؛ مسالهای که ذهنیت مردم ایران لااقل در شرایط حاضر از آن سخت خسته است. نباید غافل ماند که اینگونه اظهار نظرها آنگونه که علی مطهری میپندارد، شاید بتواند با توجه به سناریو و پروژه عبور از روحانی که مقدماتش از سوی مخالفان و جریانهای دلواپس فراهم شده است، در تجدید دوره ریاست جمهوری حسن روحانی به او کمک کند. علیمطهری اگر سخنگوی وجدان خفته برخی دیگر از همراهان خود در مجلس است که هست، باید از حاشیهپردازی که آفتی برای دولت است، پرهیز کند و ضمن حفظ خطوط قرمز نظام همراه با سایر نمایندگان خردمند در تدارک تمهید شرایطی برای ساماندهی و ثبات سیاسی کشور باشد. طبیعی است تمهید این شرایط منجر به بهبود شرایط در همه عرصهها خواهد شد و جامعه را به وضعیتی میرساند که لازمه هویت تکوینیاش خواهد بود.
*مدرس علوم سیاسی و روابط بینالملل
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد