شناسه خبر : 34521
2 - 02 - 2020
2 - 02 - 2020
چرا لحن منطقی ما را ناسزا به حساب میآورید
سهشنبه گذشته، هشتم بهمنماه جاری پاسخ نخست مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به گزارش این روزنامه درباره برکناری رییس دفتر حراست سازمان صندوق بازنشستگی کشور و توضیح «جهانصنعت» در اینباره به چاپ رسید. از آنجا که توضیح این روزنامه برای آن مرکز ناخوشایند بوده، مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دومین پاسخ خود را ارسال کرده است که متن کامل آن در پی میآید. خوانندگان محترم روزنامه پس از این پاسخ توضیح روزنامه «جهانصنعت» را نیز ملاحظه خواهند کرد.
«مدیرمسوول محترم روزنامه
«جهانصنعت»
با سلام و احترام
ضمن تشکر از درج به موقع پاسخ این مرکز در آن رسانه مورخ سهشنبه ۸ بهمن ۹۸ توضیحات ذیل ارسال میگردد:
۱- آنچه که به عنوان پاسخ از سوی این مرکز برای آن روزنامه ارسال شده، در راستای عمل به رسالت طبیعی و ذاتی یک روابط عمومی یعنی پاسخگویی و شفافیت است. طبیعتا زمانی که آن روزنامه به طور غیرحرفهای و غیرمسوولانه از تریبونی که در اختیار دارد گزارشی را منتشر میکند سراسر کذب و مشحون از انگزنی و افترا، باور آن سخت است که فرض بدانیم گردانندگان این رسانه متوجه نیستند که این شیوه نقد بیپایه، به جای اطلاعرسانی صحیح و مستند به مخاطبان، تا چه حد میتواند تبعات منفی به دنبال داشته و به اعتماد مردم و مسوولان خدشه وارد کند. تغییر عادی و معمول یک پست مدیریتی که از اختیارات هر مدیر است بهانه و دستاویزی میشود برای توهین، افترا و تهمت به مدیر عالی یک دستگاه، بعد انتظار میرود روابط عمومی آن دستگاه نسبت بدان بیتفاوت بوده و درخواستی برای ارائه مستندات نداشته باشد.
۲- چگونه است که آن روزنامه اختصاص یک صفحه با تیتری جهتدار، غرضورزانه و کنایهآمیز به وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی را آن هم بدون ارائه ادله و مستندات قابل قبول از مصادیق روشنگری و تنویر اذهان عمومی میداند اما لحن منطقی این مرکز را که صرفا یک پاسخ ساده به یک گزارش غیرمستند بوده ناسزا و فحش به حساب میآورد و جالبتر آنکه در اقدام عجیبتر به جای انتشار مستندات درخواستی این مرکز با جنجالآفرینی، سعی در مظلومنمایی و انحراف اذهان مخاطبان از موضوع اصلی که همانا تهی و پوچ بودن این ادعاهاست دارد.
۳- اصرار بر وجود ارتباط میان تغییر مدیر حراست سازمان بازنشستگی و مدیرعامل پیشین آن بدون اینکه حتی یک دلیل و مدرک قابل قبول ارائه شود این شائبه را به ذهن متبادر میسازد که آیا گردانندگان این روزنامه منافعی را در این تغییر از دست دادهاند که اینچنین برآشفته و خشمگین شدهاند؟!
۴- تیتر «یک» روزنامه و یک نیمصفحه را به گزارشی سراسر تخریبی علیه یک وزارتخانه اختصاص دادهاید و بعد استدلال میکنید صرفا شنیدهها را بازنشر دادهاید؟
استفاده از عبارت «شنیدهها حاکی است و امثالهم…» و به دنبال آن درج و انتشار هر آنچه که دلتان بخواهد افترا و تهمت، مصداق بارز نشر اکاذیب است و نمیتواند آن رسانه را از مسوولیت انتشار این مطالب دروغین مبرا سازد، کدام ماده و تبصره قانون مطبوعات کشور چنین اجازهای را به رسانه داده است؟ بهتر است به جای پنهان شدن در پشت این عبارات ژورنالیستی و توجیه کردن اقدامات غیرحرفهای، مدارک لازم برای ادعاهای واهی خود ارائه کنید.
۵- پاسخ عجولانه روزنامه، بیپایه و اساس بودن این گزارش را صحه میگذارد، آنجا که خود روزنامه نیز اعتراف میکند «نتوانسته موثق یا غیرموثق بودن این موضوع (پرداخت ۷۰۰ میلیون پاداش) را احراز کند»، اگر نتوانستید از صحت و سقم آن مطمئن شوید به دنبال چه بودهاید که آن را در فضای رسانهای بازنشر میدهید و انتظار دارید مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی در برابر این اتهامات و تخریب اذهان عمومی دست روی دست بگذارد و ساکت از کنار آن عبور کند. قطعا از مراجع رسمی این افتراها و اتهامات یک به یک پیگیری خواهد شد.
۶- وجود نسبت فامیلی جناب آقای شریعتمداری و آقای میعاد صالحی از دیگر ادعاهایی است که این روزنامه همچنان بر آن اصرار و ابرام دارد، ضمن تکذیب این موضوع، اگر آن روزنامه مدعی چنین رابطهای است بسیار خرسند خواهیم بود در اسرعوقت، اسناد آن را منتشر و در اختیار مخاطبان قرار دهد.
در غیر این صورت «جهانصنعت» ناگزیر خواهد بود در دادگاه این اتهام را پاسخ دهد. ضمن تاکید بر رعایت موازین اخلاق حرفهای روزنامهنگاری، دستور فرمائید بنابر قانون مطبوعات، پاسخ در همان صفحه و ستون
درج شود.
حامد شمس- رییس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی»
توضیح روزنامه «جهانصنعت»
تا سیهروی شود هر که در او غش باشد
برای روزنامه «جهانصنعت» روشن نیست که چگونه ارتکاب یک فعل در یک نامه هم میتواند مورد تقدیر قرار گیرد و هم مذمت شود؟! دوستان ما در روابط عمومی وزارت تعاون در ابتدای پاسخشان از اینکه پاسخ مرکز روابط عمومی به موقع چاپ شده تشکر میکنند ولی در میانه این نامه، با عجولانه خواندن پاسخ روزنامه این تعجیل در ارائه توضیح را نشانهای دال بر بیپایه و اساس بودن توضیح و به طریق اولی گزارش هفته گذشته «جهانصنعت» میدانند. جالب است که اگر درج پاسخ در موقع مناسب صورت گرفته، حتما توضیح این روزنامه نیز که باید متعاقب پاسخ به چاپ برسد در موقع مناسب منتشر شده است. از این بابت قابل درک نیست که چرا یک عمل در صدر و ذیل یک نامه با دو واکنش متضاد مواجه میشود.
دوستان روابطعمومی و آقای حامد شمس رییس این مرکز حتما توجه دارند که رسانه اساسا خود یک تریبون است و کارکرد آن شفافسازی، آگاهیبخشی و روشنگری است بنابراین تعبیر داشتن تریبون برای یک رسانه، تعبیری عاقلانه نیست اما دقیقا برای پاسداری از اعتماد عمومی، روزنامه «جهانصنعت» عین پاسخ دوستان مرکز روابطعمومی وزارت تعاون را انتشار داد تا امکان شفافسازی و اعتمادسازی نیز برای مخاطب و موضوع گزارش فراهم شود.
تردیدی نیست که کنار گذاشته شدن هر کارمند صادق و پاکدست که شبههها و فسادها را فریاد میزند نه فقط به منفعت این روزنامه که به منفعت آحاد ملت شریف ایران و منافع عمومی کشور لطمه میزند و همگان در این حذف و کنار گذاشته شدن متضرر میشوند اما اگر منظور دوستان مرکز روابطعمومی از عبارت «از دست دادن منافع»، منافع شخصی باشد این سوال مهم مطرح است که چگونه مدیر یک مرکز نظارتی وابسته به سرویس امنیتی کشور میتواند برای دیگران نفع شخصی داشته باشد؟ آیا وزارت اطلاعات به عنوان مقام ارشد و راهبر دفاتر حراست، داشتن نفع شخصی مدیر یک دفتر حراست برای دیگران را تایید و تحمل میکند؟ آیا شبههافکنی درباره وجود نفع شخصی این مدیر حراست برای دیگران، لطمه زدن به پاکی و صداقت یک دستگاه و سیستم نظارتی مانند وزارت اطلاعات نیست؟ این شبههافکنی هنگامی عجیب به نظر میرسد که شفافسازی روزنامه «جهانصنعت» با تعابیری همچون خشمگین شدن توصیف و ترور شخصیت میشود.
«تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها». نگاهی به صفحات روزنامههای سراسر جهان، نشان میدهد که بسیاری از افشاگریهایی که فسادها را برملا میسازد از شنیدههایی شروع میشود که در ابتدا برخی مقامات حتی وقت خود را صرف شنیدن آن نیز نکردهاند. اینکه ریاست قوه قضاییه برای گزارشهای مردمی- یا همان شنیدههایی که همکاران آقای حامد شمس در پاسخ دومشان آن را تخفیف و ترور شخصیت کردهاند- که فساد را برملا سازد جایزه و پاداش در نظر میگیرند از اهمیت همین شنیدهها و گزارشهای مردمی حکایت میکند. از این بابت معلوم نیست چرا دوستان روابطعمومی وزارت تعاون برای چاپ گزارشهای مردمی به دنبال مجوز میگردند.
روزنامه «جهانصنعت» براساس وظیفه حرفهای خویش دومین پاسخ مرکز اطلاعرسانی وزارت تعاون را نیز بلافاصله چاپ کرد. انتظار این است که اقدام بلافاصله و سریع روزنامه در انجام وظیفهاش، موجب سوءتعبیر نشود.
تا سیهروی شود هر که در او غش باشد
برای روزنامه «جهانصنعت» روشن نیست که چگونه ارتکاب یک فعل در یک نامه هم میتواند مورد تقدیر قرار گیرد و هم مذمت شود؟! دوستان ما در روابط عمومی وزارت تعاون در ابتدای پاسخشان از اینکه پاسخ مرکز روابط عمومی به موقع چاپ شده تشکر میکنند ولی در میانه این نامه، با عجولانه خواندن پاسخ روزنامه این تعجیل در ارائه توضیح را نشانهای دال بر بیپایه و اساس بودن توضیح و به طریق اولی گزارش هفته گذشته «جهانصنعت» میدانند. جالب است که اگر درج پاسخ در موقع مناسب صورت گرفته، حتما توضیح این روزنامه نیز که باید متعاقب پاسخ به چاپ برسد در موقع مناسب منتشر شده است. از این بابت قابل درک نیست که چرا یک عمل در صدر و ذیل یک نامه با دو واکنش متضاد مواجه میشود.
دوستان روابطعمومی و آقای حامد شمس رییس این مرکز حتما توجه دارند که رسانه اساسا خود یک تریبون است و کارکرد آن شفافسازی، آگاهیبخشی و روشنگری است بنابراین تعبیر داشتن تریبون برای یک رسانه، تعبیری عاقلانه نیست اما دقیقا برای پاسداری از اعتماد عمومی، روزنامه «جهانصنعت» عین پاسخ دوستان مرکز روابطعمومی وزارت تعاون را انتشار داد تا امکان شفافسازی و اعتمادسازی نیز برای مخاطب و موضوع گزارش فراهم شود.
تردیدی نیست که کنار گذاشته شدن هر کارمند صادق و پاکدست که شبههها و فسادها را فریاد میزند نه فقط به منفعت این روزنامه که به منفعت آحاد ملت شریف ایران و منافع عمومی کشور لطمه میزند و همگان در این حذف و کنار گذاشته شدن متضرر میشوند اما اگر منظور دوستان مرکز روابطعمومی از عبارت «از دست دادن منافع»، منافع شخصی باشد این سوال مهم مطرح است که چگونه مدیر یک مرکز نظارتی وابسته به سرویس امنیتی کشور میتواند برای دیگران نفع شخصی داشته باشد؟ آیا وزارت اطلاعات به عنوان مقام ارشد و راهبر دفاتر حراست، داشتن نفع شخصی مدیر یک دفتر حراست برای دیگران را تایید و تحمل میکند؟ آیا شبههافکنی درباره وجود نفع شخصی این مدیر حراست برای دیگران، لطمه زدن به پاکی و صداقت یک دستگاه و سیستم نظارتی مانند وزارت اطلاعات نیست؟ این شبههافکنی هنگامی عجیب به نظر میرسد که شفافسازی روزنامه «جهانصنعت» با تعابیری همچون خشمگین شدن توصیف و ترور شخصیت میشود.
«تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها». نگاهی به صفحات روزنامههای سراسر جهان، نشان میدهد که بسیاری از افشاگریهایی که فسادها را برملا میسازد از شنیدههایی شروع میشود که در ابتدا برخی مقامات حتی وقت خود را صرف شنیدن آن نیز نکردهاند. اینکه ریاست قوه قضاییه برای گزارشهای مردمی- یا همان شنیدههایی که همکاران آقای حامد شمس در پاسخ دومشان آن را تخفیف و ترور شخصیت کردهاند- که فساد را برملا سازد جایزه و پاداش در نظر میگیرند از اهمیت همین شنیدهها و گزارشهای مردمی حکایت میکند. از این بابت معلوم نیست چرا دوستان روابطعمومی وزارت تعاون برای چاپ گزارشهای مردمی به دنبال مجوز میگردند.
روزنامه «جهانصنعت» براساس وظیفه حرفهای خویش دومین پاسخ مرکز اطلاعرسانی وزارت تعاون را نیز بلافاصله چاپ کرد. انتظار این است که اقدام بلافاصله و سریع روزنامه در انجام وظیفهاش، موجب سوءتعبیر نشود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد