جهان صنعت، قیمت برنج در ایران این روزها بیش از آنکه تنها محصول خاک، آب و دسترنج کشاورز باشد، بازتابی از تحولات پیچیده اقتصادی در داخل و خارج کشور است. این محصول پرمصرف که نقش حیاتی در تأمین امنیت غذایی و کالری روزانه میلیونها خانوار دارد، زمانی از ثبات نسبی برخوردار بود و کمتر دستخوش نوسانات شدید میشد. اما اکنون هر تغییر در نرخ ارز، هر موج تورمی، هر تکانه در بازارهای جهانی و حتی هر تصمیم در حوزه واردات میتواند قیمت آن را دگرگون کند.
برنج برای بسیاری از خانوادهها نهتنها یک ماده غذایی بلکه شاخصی از وضعیت معیشت است. افزایش قیمت آن به سرعت در سفرهها و بودجه خانوارها دیده میشود و حتی میتواند الگوی مصرف غذایی را تغییر دهد. در سالهای اخیر بازار این محصول به صحنهای تبدیل شده که در آن عوامل گوناگون از هزینههای تولید داخلی و نرخ ارز آزاد گرفته تا قیمتهای جهانی و سیاستهای تجاری در یکدیگر تنیدهاند. این پیوند چندلایه باعث شده که کنترل قیمت برنج صرفاً با افزایش تولید یا محدودیت واردات ممکن نباشد. آنچه امروز در بازار میبینیم نتیجه تعامل نیروهایی است که هم در مرزهای کشور و هم فراتر از آن عمل میکنند.
وقتی برنج از سفرهها عقبنشینی میکند
برنج، پس از گندم، مهمترین منبع تأمین انرژی برای خانوارهای ایرانی است و جایگاهی ویژه در سبد غذایی مردم دارد. این محصول به تنهایی بیش از نیمی از کالری روزانه و بخش قابلتوجهی از پروتئین مصرفی را فراهم میکند. نقشی که آن را به یکی از ستونهای اصلی امنیت غذایی کشور بدل کرده است. هرگونه نوسان در قیمت برنج، بیدرنگ در زندگی روزمره میلیونها نفر از تغییر در الگوی مصرف گرفته تا افزایش فشار معیشتی بر اقشار کمدرآمد بازتاب پیدا میکند.
افزایش قیمت این محصول بهویژه در سالهای اخیر نهتنها قدرت خرید مردم را کاهش داده بلکه شاخص فقر غذایی را نیز تحت تأثیر قرار داده است. خانوارهایی که پیشتر میتوانستند برنج را به عنوان غذای اصلی خود تأمین کنند ناچار به کاهش مصرف یا جایگزینی با اقلام ارزانتر و کمکیفیتتر شدهاند. این تغییر در بلندمدت میتواند سلامت عمومی و حتی پایداری الگوی تغذیه کشور را تهدید کند. از همین رو تحولات بازار برنج دیگر صرفاً موضوعی کشاورزی یا تجاری نیس، بلکه به یک مسئله اجتماعی و اقتصادی با پیامدهای گسترده بدل شده است.
معادله پیچیده قیمت برنج در ایران
بازار برنج ایران، امروز صحنه اثرگذاری همزمان چندین عامل اقتصادی و تجاری است که هر یک میتواند روند قیمت را دگرگون کند.
نخستین و شاید مهمترین متغیر نرخ ارز است. نوسانات نرخ دلار مستقیماً بر هزینه واردات و حتی قیمت برنج داخلی تأثیر میگذارد. با افزایش نرخ ارز قیمت برنج وارداتی بالا میرود و این موج به بازار داخلی نیز سرایت میکند. حتی محصولاتی که در داخل تولید میشوند، بهدلیل رقابت قیمتی و انتظارات تورمی، متأثر از این تغییرات گران میشوند. بررسی دادههای دو دهه اخیر نشان میدهد هر جهش ۱۰ درصدی نرخ دلار در فاصله کوتاهی میتواند قیمت برنج ایرانی را حدود ۲ درصد افزایش دهد. بهعنوان مثال در اردیبهشت ۱۴۰۱ تغییر مبنای ارز واردات کالاهای اساسی از ۴۲۰۰ تومان به نرخ نیمایی ظرف کمتر از دو ماه قیمت هر کیلو برنج تایلندی را بیش از ۳۰ درصد بالا برد و اثر روانی آن به بازار داخلی نیز سرایت کرد.
عامل دیگر، تورم داخلی است. وقتی سطح عمومی قیمتها در اقتصاد بالا میرود، هزینه تولید، حملونقل و توزیع نیز افزایش مییابد و برنج به عنوان کالایی اساسی از این فشار قیمتی در امان نمیماند. تورم نهتنها قیمت نهایی را بالا میبرد بلکه قدرت خرید مصرفکنندگان را نیز کاهش میدهد و ترکیب سبد غذایی آنها را تغییر میدهد.شواهد نشان میدهد که افزایش ۱۰ واحد درصدی در نرخ تورم سالانه بهطور متوسط حدود ۱ تا ۲ درصد بر قیمت برنج داخلی اثر مستقیم میگذارد. نمونه بارز آن تابستان ۱۴۰۱ است که با عبور نرخ تورم نقطهای از ۴۰ درصد، قیمت برنج ایرانی در کمتر از سه ماه حدود ۱۵ درصد رشد کرد.
کالاهای جانشین نیز در این میان نقش تعیینکنندهای دارند. تغییر قیمت برنجهای جایگزین مانند طارم اعلاء یا باسماتی پاکستانی میتواند تقاضا را میان انواع مختلف برنج جابهجا کند. وقتی قیمت جانشین ارزانتر کاهش یابد مصرفکنندگان به سمت آن متمایل میشوند و فشار تقاضا بر نوع دیگر کمتر میشود و برعکس، افزایش قیمت کالای جانشین میتواند تقاضا و قیمت برنج اصلی را بالا ببرد.
بازار داخلی همچنین به قیمت جهانی برنج وابسته است. هر تغییر در شاخص جهانی این محصول بهویژه در شرایط وابستگی به واردات میتواند مستقیماً قیمتها را در ایران تحت تأثیر قرار دهد. این اثر نهتنها از مسیر واردات بلکه از طریق شکلگیری انتظارات قیمتی در بازار داخلی نیز منتقل میشود. دادهها نشان میدهد که افزایش ۱۰ درصدی شاخص جهانی برنج، در شرایط وابستگی به واردات، میتواند تا ۳ درصد قیمت داخلی را بالا ببرد. در سال ۲۰۲۲ با جهش شاخص جهانی برنج بهدلیل جنگ اوکراین و روسیه، قیمت برنج وارداتی در ایران بهطور میانگین ۲۵ درصد افزایش یافت.
میزان واردات بهعنوان سوپاپ اطمینان بازار عمل میکند. افزایش واردات میتواند عرضه را بالا ببرد و مانع جهش قیمت شود، اما کاهش یا توقف آن بهدلیل کمبود ارز، سیاستهای محدودکننده یا شرایط جهانی بلافاصله بازار را با کمبود و افزایش قیمت روبهرو میکند. به بیان ساده، بازار برنج ایران همانقدر که به شرایط کاشت و برداشت داخلی وابسته است، به این متغیرهای اقتصادی و تجاری نیز گره خورده و هر تغییر در آنها، مستقیماً بر سفره مردم اثر میگذارد. نمونه مشخص آن هم شرایط چند وقت گذشته بازار برنج است. جاییکه به دلیل برآورد اشتباه و کاهش یک میلیون تن واردات برنج باعث شد که قیمت برنج ایرانی به بیش از ۳۰۰ هزار تومان افزایش پیدا کند.
برنج؛ آیینه تمامنمای اقتصاد ایران
آنچه از بررسی بازار برنج ایران برمیآید، این است که قیمت این محصول نهتنها به عوامل کشاورزی و تولید داخلی وابسته است بلکه در شبکهای پیچیده از متغیرهای اقتصادی، تجاری و حتی سیاسی شکل میگیرد. نرخ ارز، تورم، قیمت کالاهای جانشین، شاخص جهانی برنج و میزان واردات هر یک بهتنهایی توان ایجاد موج در بازار را دارند، اما اثر واقعی آنها زمانی پدیدار میشود که همزمان و در تعامل با یکدیگر عمل کنند.
این پیچیدگی باعث میشود که سیاستگذاری برای ثبات قیمت برنج، صرفاً با اتکا به یک ابزار چه افزایش تولید و چه محدودیت واردات موفق نباشد. تجربه نشان داده که کنترل پایدار قیمت نیازمند رویکردی چندجانبه است. باید توجه داشت که برنج تنها یک محصول غذایی نیست؛ شاخصی از وضعیت معیشت و امنیت غذایی در کشور است. حفظ ثبات آن به معنای حفاظت از سفره میلیونها خانوار ایرانی است و این هدف، جز با نگاهی جامع و هماهنگ میان سیاستهای اقتصادی، تجاری و کشاورزی دستیافتنی نخواهد بود.