13 - 03 - 2024
پیچیدگیهای پیش روی جنوب جهانی
کشورهایی که خود را با نام جنوب جهانی معرفی میکنند، باید با مشکل طولانیمدت ترویج تغییرات در سیستم سیاسی و اقتصادی بینالمللی کنونی دست و پنجه نرم کنند تا نیازهای توسعه خود را بهتر برآورده کنند.
براساس پالیسیسنتر، اصطلاح «جنوب جهانی» بیانگر و نشانگر کشورهای در حال توسعه یعنی بسیاری از مستعمرات سابق قدرتهای غربی است. آنها در نارضایتی عمومی و تمایل به تغییر، نظم سیاسی و اقتصادی جهانی و نهادهای آن مشترکند- که عمدتا توسط ایالاتمتحده و متحدان نزدیک آن در اروپا و آسیا پشتیبانی و به عنوان ناتوانی در برآوردن نیازهای توسعهای جنوب جهانی شناخته میشود.
تعاریف کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد از کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته به برخی از تحلیلگران راه مناسبی برای ترکیب جنوب جهانی با کشورهای در حال توسعه داده است. آنها اصطلاح «جنوب جهانی» را ترجیح میدهند، زیرا در مقایسه با اصطلاحات کشورهای در حال توسعه یا جهان سوم کمتر قضاوتآمیز یا تحقیرآمیز به نظر میرسد. براساس گزارش کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد(آنکتاد)، کشورهای در حال توسعه شامل کشورهای آفریقا، آمریکای لاتین، دریای کارائیب، آسیا به استثنای ژاپن، کرهجنوبی و اسرائیل و اقیانوسیه بدون استرالیا و نیوزلند هستند.
در مقایسه، کشورهای توسعهیافته کشورهایی در اروپا، آمریکای شمالی و کشورهایی در آسیا و اقیانوسیه هستند که به عنوان کشورهای «در حال توسعه» تعریف نشدهاند. بهطور کلی، اصطلاح «جنوب جهانی» و تلفیق آن با کشورهای در حال توسعه، انتقاد بسیاری از تحلیلگران غربی را برانگیخته است. آنها اشاره میکنند که خود این اصطلاح از نظر جغرافیایی نادرست است، زیرا کشورهای عضو هم در نیمکره جنوبی و هم در نیمکره شمالی قرار دارند.
علاوه بر این، جنوب جهانی بسیاری از کشورهای ناهمگون را با سطوح مختلف توسعه، جهتگیریهای سیاسی و دیدگاهها در مورد نظم بینالمللی آینده گرد هم میآورد. در نتیجه، چنین گروهبندی متنوعی نمیتواند به اندازه کافی منسجم باشد و یک نیروی سیاسی باشد که برنامه مشترکی برای دستیابی به اهداف مورد توافق را ایجاد کند. برای سیاستگذاران کشورهای توسعهیافته اشتباهی جدی است که پتانسیل افزایش نارضایتی از نظم بینالمللی کنونی و تمایل به تغییر در میان کشورهای در حال توسعه را دست کم بگیرند- صرف نظر از اینکه چقدر ناهمگن باشند. در واقع، این نکات عمیقا احساس شده، اگرچه هنوز به خوبی بیان نشده، قبلا روابط بینالمللی را شکل داده است- همانطور که با کاهش نفوذ غرب در امور جهانی نشان داده شده است.
نحوه بازی چین و روسیه و اینکه سایر کشورهای در حال توسعه چگونه به این دو کشور نگاه میکنند، تاثیر زیادی بر چگونگی تکامل جنوب جهانی و واکنش غرب به آن خواهد داشت.
روسیه
روسیه که پس از جنگ اوکراین توسط غرب تحریم و منزوی شده بود، با اعلام اینکه بخشی از این گروه است، سعی کرده در جنوب جهانی دوستان و متحدانی پیدا کند. ولادیمیر پوتین رییسجمهوری روسیه اعلام کرده که روسیه یک رهبر طبیعی جنبش ضد استعماری در میان کشورهای در حال توسعه است، در حالی که هدف آن پایان دادن به هژمونی ایالاتمتحده است. بر همین اساس، به نظر میرسد استراتژی پوتین برای ارائه سلاح، مزدوران و انرژی برای به دست آوردن نفوذ در آفریقا، به ویژه در ساحل و جنوب آفریقا است.
در آخرین نمونهها، حکومت نظامی در مالی، نیجر و بورکینافاسو روابط خود را با فرانسه و سایر کشورهای غربی قطع کرده و پس از تحریم از جامعه اقتصادی غرب آفریقا خارج شده و برای حمایت به روسیه متوسل شدهاند. به ویژه، بورکینافاسو پس از اخراج سربازان فرانسوی، از نیروهای روسیه برای کمک به حفظ امنیت رژیم حاکم دعوت کرده و مالی قراردادی با روسیه برای ساخت یک پالایشگاه طلا امضا کرده است.
برخی از کارشناسان معتقدند که با توجه به جنگ اوکراین و هدف اعلامشده آن برای تحکیم «حوزه نفوذ ممتاز» خود در کشورهای همسایه (خارج نزدیک آن) و موقعیت آن به عنوان دومین قدرت نظامی جهان با بزرگترین ذخایر کلاهکهای هستهای (علیرغم اینکه اقتصاد سالخورده آن بهطور فزایندهای به استخراج منابع طبیعی متکی است)، دشوار است که روسیه را به عنوان بخشی از جنوب جهانی یا شمال جهانی تصور کنیم؛ همانطور که توسط کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد تعریف شده است.
چین
وضعیت چین حتی مبهمتر است. با قضاوت براساس سطح درآمد سرانه (درآمد متوسط رو به بالا) و تجارب تحقیر آن توسط قدرتهای غربی در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، چین چندین موضوع مشترک با بسیاری از کشورهای نوظهور دارد. در واقع، چین در طول مبارزات ضد استعماری پس از جنگ جهانی دوم، با بسیاری از جنبشهای آزادیبخش ملی که بسیاری از آنها به احزاب حاکم در کشورهای خود تبدیل شدهاند- همذاتپنداری و قویاً از آنها حمایت کرد. این کشور خود را بخشی از کشورهای غیرمتعهد و در حال توسعه در جنگ سرد قبلی بین اتحاد جماهیر شوروی و ایالاتمتحده دانسته است.
از زمان پیوستن به سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱، چین مدعی وضعیت کشور در حال توسعه برای بهرهمندی از رفتار ویژه و متفاوت این گروه تجاری شده است. اخیرا نیز این کشور از این استدلال برای عقبنشینی از تقاضاها برای مشارکت بیشتر در تلاشها برای مقابله با تغییرات آبوهوایی استفاده کرده است؛ علیرغم اینکه چین به بزرگترین تولیدکننده دیاکسیدکربن تبدیل شده است. از همه مهمتر، معاون رییسجمهوری چین، هان ژنگ، در هفتاد و هفتمین مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۲۳ گفت که چین به عنوان بزرگترین کشور در حال توسعه، عضوی از جنوب جهانی است و با اهداف و چالشهای کشورهای کمترتوسعهیافته همذات پنداری میکند، در حالی که جایگزینی برای «هژمونی غربی» ارائه میکند.
در واقع، شی جین پینگ، چشمانداز خود از جامعه جهانی آینده مشترک را به عنوان طرحی برای تغییر نظم جهانی فعلی مطرح کرده است. با این حال، از نظر بسیاری از ناظران، از جمله برخی کشورهای در حال توسعه، به عنوان دومین اقتصاد بزرگ و تقریبا برابر با ایالاتمتحده از نظر نظامی، چین واقعا رقیب ایالاتمتحده برای نفوذ است، به ویژه در جنوب جهانی- به جای اینکه یکی از اعضای آنها باشد. حتی برخی از خود میپرسند که آیا چین واقعا در تلاش برای ترویج جهان چندقطبی است یا اینکه فقط میخواهد جایگزینی برای نفوذ آمریکا در جهان باشد؟
رویکرد تقابلی چین در واژگونی سیستم تحت رهبری ایالاتمتحده، که باید با نظم خود جایگزین شود، در مقایسه با دیدگاه «چندقطبی خوشخیم» که توسط رییسجمهوری برزیل، لولا داسیلوا، ترجیح داده شده است با تاکید بر مذاکرات برای تغییر با کشورهای توسعهیافته، کاملا قابل قدردانی است. به عنوان مثال، در دوران ریاست خود بر گروه ۲۰ در سال ۲۰۲۴، برزیل بر مبارزه با گرسنگی، فقر و نابرابری، ترویج توسعه پایدار و اصلاحات در سیستم حکمرانی جهانی از طریق مذاکره تمرکز خواهد کرد. همچنین مهم است به خاطر داشته باشیم که خود چین نیز در این سردرگمی نقش داشته است.
باوجود شرکت فعال در کنفرانس آسیا- آفریقا در باندونگ اندونزی در سال ۱۹۵۵ و درخواست ناظر شدن در سال ۱۹۹۲، تصمیم گرفته است که عضو جنبش غیرمتعهدها نباشد. همچنین در حالی که چین از گروه ۷۷ کشور غیرمتعهد (که اکنون ۱۳۴ عضو دارد) در سازمان ملل متحد حمایت میکند، اما بخشی از این گروه نیست؛ بهطوری که منجر به برچسب ناخوشایند جی۷۷+ چین میشود که به تازگی سومین اجلاس سران آن در ۲۱ تا ۲۲ ژانویه ۲۰۲۴، در کامپالا، اوگاندا (که امسال ریاست این گروه را بر عهده دارد)، برگزار شد.
بهطور خلاصه، ابهامات زیادی در مورد تعریف دقیق جنوب جهانی و نقش روسیه و چین در این گروهبندی وجود دارد؛ بهطوری که چنین ابهاماتی ممکن است بهطور قابلتوجهی بر رویکردهای جنوب جهانی و شکل دادن به مواضع و اقدامات آنها تاثیر بگذارد. از طرفی این کشورها باید با مشکل طولانیمدت ترویج تغییرات در سیستم سیاسی و اقتصادی بینالمللی کنونی دست و پنجه نرم کنند تا نیازهای توسعه خود را بهتر برآورده کنند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد