پیامدکاهش بهای نفت بر اقتصاد ایران
محمود خاقانی، کارشناس بینالمللی انرژی
باوجود رقابتها و دعویهایی که بین روسیه، چین و آمریکا مطرح است این نکته را باید مورد توجه قرارداد که پشت پرده و در خلوت درباره کشورهای دارای منابع غنی نفت و گاز و عناصر کمیاب زیرخاکی گفتوگو و توافقهایی بین قدرتهای نظامی و اقتصادی بهطور مستمر در جریان است. به طور مثال براساس یک توافق بین دولت چین و دولت جو بایدن شیر صادرات نفت ایران به مقصد چین در دولت سیزدهم باز شد. وزارت نفت دولت سیزدهم نیز مدعی شد که بیشترین صادرات نفتخام را داشت و پول نفتخام هم به کشور بازگشت ولی هیچکس توضیح نداد که چرا اقتصاد کشور بدتر شد و نرخ برابری ریال در برابر دلار آمریکا سقوط کرد. این در حالی بود که دولت دوازدهم پس از خروج آمریکا از برجام در سال۱۳۹۷ با مشکلات زیادی دست به گریبان شد.
تکهتکه کردن صنعت نفت
اسناد موجود در سازمان بازرسی کل کشور در زمانی که شهید رئیسی به مدت هشتسال در طول عمر دولت هفتم و هشتم ریاست سازمان بازرسی کل کشور را عهدهدار بود، شهادت میدهند که صنعت نفت کشور و بهطور کلی اقتصاد خرد و کلان کشور از فساد و اختلاس تا حدود زیادی مصون مانده بود. دولت هفتم و هشتم هرگونه فساد و اختلاسی را پیگیری و فاش میکرد. هنوز معلوم نیست چه کسانی طرحهای تکهتکه کردن صنعت نفت و فروش قسمتهای سوده صنعت نفت و انرژی کشور به خودشان را طراحی و در دولت نهم و دهم اجرایی کردند. نتیجه این شد که تا امروز شاهد فسادها و اختلاسهای بزرگ در بخشهای مختلف اقتصاد خرد و کلان کشور هستیم.
نقش اشخاص حقیقی و حقوقی خاص
واگذاری فروش نفتخام به اشخاص حقیقی و حقوقی خاص که در واقع کنترل نرخ برابری ریال در برابر دلار را هم مدیریت کردند و میکنند، شاید دلیل اصلی شیوع گسترده فساد و اختلاسهای عمده در کشور است. متاسفانه نهادهای نظامی، امنیتی و نظارتی هم در این رابطه غفلت کردند بهطوریکه فروش و صادرات نفتخام، فرآوردههای نفتی و میعانات گازی توسط اشخاص حقیقی و حقوقی(دربرگیرنده نفوذیها) موجب به مخاطره افتادن امنیت ملی ایران شد که در جنگ ۱۲روزه به تلخی خودش را نشان داد. درواقع پس از اینکه رییس دولت چهاردهم بیان کرد که چگونه روزانه ۲۰میلیون لیتر سوخت گم میشود درحالیکه تولیدکننده و عرضهکننده خودمان هستیم، باید برای این سرقت مرا دار بزنند، موجب شد که بهطور وسیعی نهادهای مختلف ناگزیر وارد میدان شوند و شبکههای وسیع قاچاق سوخت را ردیابی کردند. اگرچه هنوز محاکمههای علنی بزرگان و نفوذیهای قاچاق سوخت را مردم تاکنون شاهد نبودهاند.
نفت ایران در بازار
اخیرا بحثهایی توسط وزیر امورخارجه روسیه مطرح شده که چگونه بند مکانیسمماشه در برجام وارد شد. نکتهای که وزیر محترم امورخارجه روسیه بیان نکرد این بود که چرا روسیه و چین به قطعنامههای سازمان ملل متحد علیه ایران و تحریمهای گسترده علیه ایران در دولت نهم و دهم که آنها را کاغذ پاره نام نهاد، رای مثبت دادند؟ این در حالی بود که روسیه و چین دوستان بانفوذ ضدروابط با غرب در ایران داشتند که هنوز هم از قدرت و نفوذ زیادی برخوردار هستند.
روابط روسیه و چین با رژیمصهیونیستی علیه ایران چگونه بوده و هست؟ منافعی که روسیه و چین از تحریمهای صنعت نفت و گاز ایران بردند چه میزان بوده؟ و هنوز تا چه میزان به نفع آنهاست؟
توجه به این نکته ضروری است که مافیای نفتی در دولت نهم و دهم پا به عرصه وجود گذاشت و در دولت سیزدهم بیشترین صادرات نفتخام ایران توسط اشخاص حقیقی و حقوقی خاص به بازار چین عرضه شد. در سال جاری۱۴۰۴ (۲۰۲۵ میلادی) نیز آمار بینالمللی حاکی از آن است که اشخاص حقیقی و حقوقی خاص حدود ۶/۱میلیون بشکه در روز نفتخام ایران را عمدتا به چین، باوجود تحریمهای مداوم آمریکا صادر کردهاند. درحال حاضر روسیه و چین اظهار تمایل کردهاند که از ایران حمایت کنند تا تولید خود را به رکورد دولت سیزدهم یعنی حدود ۳/۴میلیون بشکه در روز برساند.
ناوگان سایه
اشخاص حقیقی و حقوقی خاص مدعیاند که برای دور زدن تحریمها، از یک «ناوگان سایه» از نفتکشها استفاده و خریداران مانند پالایشگاههای چینی، نفت را با تخفیفهای قابلتوجه خریداری میکنند. رییس مجلس یازدهم و دوازدهم نیز در مناظرات انتخاباتی ریاستجمهوری چهاردهم بیان داشت که پول نفت فروختهشده تا به ایران برسد ۳۰درصد کاهش ارزش پیدا میکند.
آیا افزایش تولید نفتخام در بازار جهانی مشتری دارد؟
در حالی که ایران همیشه یک تولیدکننده بزرگ بود و هنوز میتواند باشد، نقش مهمی که در بازارهای جهانی داشت بهدلیل عرضه نفتخام توسط تولیدکنندگان جدید کاهش یافته است. با این حال صادرات نفتخام توسط اشخاص حقیقی و حقوقی خاص، آن بخشی از درآمدها که به کشور باز میگردد، تا حدودی درآمد حیاتی برای اقتصاد کشور را فراهم میکند بنابراین هرگونه اختلال در تولید و صادرات نفتخام یا فرآورش نفتخام در داخل کشور میتواند خطراتی را برای امنیت ملی ایران به وجود بیاورد و در بازارهای بینالمللی هم میتواند قیمتها و میزان عرضه نفتخام را تحتتاثیر قرار دهد.
بازار نفتخام مشتری ندارد؟
در ماههای اخیر سالجاری، بازار جهانی به دلیل مشکلات اقتصادی و کاهش تقاضا با کاهش قیمتها دست به گریبان شده است. نفتخام برنت دریای شمال اسکاتلند روز یکشنبه ۲۷مهرماه۱۴۰۴ حدود بشکهای ۶۱دلار و ۲۹سنت معامله شد. نفتخام متوسط غرب تگزاس آمریکا مشهور به WTI نیز در هر بشکه ۵۷ دلار و ۵۴ سنت معامله شد.
تحریمهای شدیدتر
نمایندگان کنگره آمریکا «قانون توقف حملونقل نفت ایران» را در دل لایحه کمک نظامی به اوکراین و رژیمصهیونیستی جا دادند تا با محدود کردن صادرات نفتی و فرآوردههای نفتی ایران، هرچه بیشتر به اقتصاد انرژی و اقتصاد خرد و کلان ایران ضربه وارد کنند. این محدودیتها در حالی وضع شد که صادرات نفت ایران، با وجود تحریمهای شدید قبلی، رکوردی ششساله ثبت کرد و فروش نفت ایران در دولتسیزدهم به یکمیلیون و ۵۶۰ هزار بشکه در روز رسید. در هر حال برآوردها نشان میدهد که ایران در حال حاضر حدود ۸۰درصد نفت خود را به چین میفروشد.
چرا چین از تحریم ایران سود میبرد؟
مهمترین دلیل اینکه چین در گذشته به تحریمهای سازمان ملل علیه ایران همراه با روسیه رای مثبت داد این بود که میدانست، میتواند نفت ایران که توسط اشخاص حقیقی و حقوقی خاص صادر میشود را ارزان بخرد که هنوز میخرد. درهمین حال با روابطی که با برخی نهادهای قدرتمند در ایران دارد بهجای بهای نفت با خدمات و کالاهای چینی تهاتر میکند.
چین چگونه تحریمها را دور میزند؟
سوال اینجاست که چین چطور در میان اینهمه تحریم و نظارت بینالمللی تحریمهای آمریکا نفتخام ایران وروسیه را میخرد؟ شواهد بسیاری وجود دارد که نشان میدهد چین طی سالها سیستم پیچیدهای برای دور زدن تحریمها طراحی کرده است. مایا نیکلادزه، تحلیلگر اقتصادی در اندیشکده شورای آتلانتیک آمریکا مدعی است ارکان اصلی این سیستم دادوستد، نفتکشهای «ناوگان تاریک»، پالایشگاههای «قوری» و بانکهای محلی چینی با حداقل تماس و ارتباط بینالمللی هستند. این سه عامل، در انتقال و پالایش نفتخام و پرداخت پول توسط چین به ایران و روسیه نقش حیاتی دارند. صادرکنندگان ایرانی و روسی به این ترتیب میتوانند بهطور کامل سیستم کشتیرانی و بانکی غربی و همچنین دادوستد با واحدهای پول غربی را دور بزنند.
پالایشگاههای قوری
این پالایشگاهها مجموعهای از تاسیسات کوچک و نیمهخصوصی در چین هستند که بهجای شرکتهای بزرگ و دولتی چین نفت ایران را میخرند. در قانون جدید آمریکا برای تحریم نفت ایران هم با همین عنوان (teapot refineries)به آنها اشاره شده است. این اصطلاحی است که برای این نوع پالایشگاهها به کار میبرند زیرا این تاسیسات بسیار ابتدایی که عمدتا در منطقه شاندونگ در جنوب شرق چین واقع شدهاند، در ابتدا شبیه قوری چای بودند.
شرکتهای بزرگ چینی در سطح بینالمللی فعالیت میکنند و نیاز به دسترسی به شبکه مالی آمریکا دارند درحالیکه وضعیت پالایشگاههای کوچک و خصوصی متفاوت است چون فعالیت برونمرزی قابلتوجهی ندارند، با دلار آمریکا معامله نمیکنند و به سرمایهگذاری خارجی نیازی ندارند. در دولت سیزدهم و نیز در حال حاضر پالایشگاههای قوری حدود ۹۰درصد از نفتخام صادراتی ایران را تحت عنوان نفت مالزی یا امارات متحده عربی خریداری کردند و هنوز میکنند.
بانکهای کوچک
پرداخت پول نفتخام خریداریشده توسط چین به ایران توسط شبکه مالی بینالمللی تحت نظارت غرب صورت نمیگیرد بلکه از طریق بانکها و موسسات مالی کوچکتر چینی انجام میشود. در همین حال چین از طریق قراردادهای تهاتری با نهادهای قدرتمند اقتصادی در ایران برخی خدمات و کالاها را با نفتخام ایران تهاتر میکند. در همین حال به قرار معلوم شرکتهای چینی پول نفت ایران را نه به دلار بلکه به یوآن، واحد پول چین پرداخت میکنند. درواقع یکی از نگرانیهای آمریکا همین است که بهنظر میرسد استفاده از یوآن در این معاملات روزبهروز بیشتر میشود. این پولها به بانکهایی در چین منتقل میشود که با ایران ارتباط دارند. سپس از این پول برای واردات کالاهای چینی استفاده میشود. علاوه بر این به احتمال قریب به یقین میتوان گفت که بخشی از این پول به ایران فرستاده میشود اما چندان روشن نیست که ایران با این پولها که به یوآن پرداخت میشود، دقیقا چه کار میکند. بدیهی است تداوم این نوع معاملات میتواند خطری برای دلار آمریکا محسوب شود. یادآوری این موضوع ضروری است که در سال۱۳۵۲(۱۹۷۳میلادی) آمریکا از حکومت آلسعود در عربستان خواست که نفتخام را فقط با دلار آمریکا بفروشد و پس از آن در سال۱۳۵۴(۱۹۷۵ میلادی) کشورهای عضو اوپک خواهان فروش نفتخام به دلار آمریکا شدند و همین موضوع باعث شد که دلار تبدیل به ارز بینالمللی شود. در هر حال احتمالا روسیه و ایران از شبکهای از صرافیها برای تبدیل پولهای فروش نفت به یوآن چین و تبدیل آن به دلار به منظور گم کردن رد آنها در شبکههای مالی بینالمللی استفاده میکنند.
آمریکا هم از تحریم نفتی ایران سود میبرد؟
اولویت اصلی برای کابینه دولت جو بایدن برای شل کردن شیر صادرات نفتخام ایران در دولت سیزدهم کاهش قیمت سوخت در آمریکا بود. درواقع پایین نگهداشتن بهای سوخت در آمریکا برای دولت جو بایدن و دولت اول و دوم دونالد ترامپ حتی از مسائل سیاست خارجی هم مهمتر بود و هست بنابراین صادرات نفتخام ایران توسط اشخاص حقیقی و حقوقی خاص به چین در یک توافق پنهان موجب میشود که بهای انرژی در چین و آمریکا افزایش پیدا نکند.
کاهش خطرات ژئوپلیتیکی در بازار نفت
همیشه دو موضوع در کاهش و افزایش بهای نفتخام در بازار موثر بوده و هست؛ نخست، میزان عرضه نفتخام به بازار و دوم، خطرات بحران و جنگ در مناطق تولید و صادرات نفتخام (نظیر خاورمیانه و خلیجفارس).
میزان نفت موجود در نفتکشهای در حال ترانزیت به بالاترین حد خود از سال۱۳۹۵(۲۰۱۶میلادی) تاکنون رسیده و این موضوع تولیدکنندگان و صادرکنندگان نفتخام را نگران کرده است زیرا نفت زیادی به بازار عرضه شده که خریدار ندارند. با این حال چین هنوز خریدار بوده و در حال ساخت مخازن انبار کردن نفت بیشتری برای افزایش موجودی ذخایر راهبردی چین است. گزارشها حاکی از آن است که در حال حاضر ۲/۱میلیارد بشکه نفتخام در نفتکشها روی آب دریا وجود دارد که از مکانی به مکان دیگر منتقل میشوند. شبکه خبری بلومبرگ میگوید که این بالاترین میزان حجم نفتخام و نتیجه تولید بیشتر توسط کشورهای صادرکننده کلیدی است و بهدنبال خریدار میگردند. در نهایت این نشان میدهد که تقاضا برای نفت بسیار کمتر از عرضه است. در هر حال گزارشها حاکی از آن است که چین با بهرهبرداری از قیمت پایین نفتخام تاکنون بخش زیادی از مازاد عرضه نفتخام در سالجاری را خریداری و انبار کرده است.
خبرگزاری رویترز اخیرا گزارش داد که شرکتهای بزرگ انرژی دولتی چین در حال ساخت ۱۱انبار بزرگ ذخیرهسازی جدید برای نفتخام در سال جاری و سال آینده هستند. ناظران آگاه معتقدند که چین به تداوم آتشبس غزه اعتماد ندارد و احتمال تکرار هرگونه تجاوز نظامی به ایران را هم مدنظر دارد. در گزارش رویترز آمده که میزان ظرفیت ذخیرهسازی نفتخام چین قرار است طی دو سال آینده اضافه شود و در حدود ۱۶۹میلیون بشکه خواهد بود. البته قرار است چین این رقم را به حدود ۱۸۰ تا ۱۹۰میلیون بشکه افزایش دهد. چین بزرگترین واردکننده نفتخام جهان، از ابتدای سال جاری میلادی روزانه نزدیک به یکمیلیون بشکه نفت ذخیره کرده است. علاوهبر نگرانیهای چین از توسعه برخوردهای نظامی در خاورمیانه چین میداند در دنیای نفت هیچچیز قطعی وجود ندارد بهخصوص روند تولید و صادرات نفتخام. تولید نفتخام و گاز طبیعی غیرمتعارف مشهور به شیل اویل و شیل گاز در آمریکا بهعنوان دلیل اصلی کاهش قیمتها مطرح میشود اما رشد تولید شیل اویل و شیل گاز آمریکا هم در حال کند شدن است – همانطورکه همیشه وقتی قیمتها رو به کاهش هستند، این اتفاق میافتد.- نکته مهمتر این است که در صورت افزایش تقاضا، اوپک پلاس قادر نخواهد بود به اندازه گذشته ظرفیت تولید داشته باشد. در واقع گزارشها حاکی از آن است که اوپکپلاس بهطور مداوم از اهداف افزایش تولید خود عقب مانده است. این امر میتواند در صورت افزایش ناگهانی تقاضا در بازار نگرانکننده باشد زیرا نشان میدهد که ظرفیت اضافی به اندازهای که قبلا تصور میشد، وجود ندارد. آژانس بینالمللی انرژی ظرفیت اضافی را بهعنوان «سطح ظرفیتی که میتواند ظرف ۹۰ روز به آن دست یابد و برای مدت طولانی حفظ شود» تعریف میکند. بنابراین احتمال کاهش قیمت نفتخام طبق پیشبینی بانک آو آمریکا Bank of America به زیر ۵۰ دلار در هر بشکه ممکن است.
ایران چه خواهد کرد؟
بدیهی است در بازار رقابتی نفتخام که تقاضا کم و فروشنده بسیار است ایران با مشکل مواجه خواهد بود و باید به تنها مشتری که دارد تخفیف بیشتر و بیشتر بدهد و پول آن را هم بهصورت تهاتر خدمات و کالا بگیرد. سوال این است که آیا تولید گران نفتخام در ایران بهدلیل عدم دسترسی به فناوریهای نو و ارزانفروشی مقرونبهصرفه هست یا نه؟ آیا برنامه افزایش تولید بیشتر نفتخام به این معنی است که میزان کاهش درآمدهای نفتی با فروش حجم بیشتر نفتخام جبران شود؟
میدان جدید پاژن
معمولا وزرای نفت دولتها سعی میکنند مدعی شوند که در دوران وزارت آنها ظرفیت جدید کشف شده یا بهتر عمل کردهاند. اخیرا اعلام شد که یک میدان گازی و نفتی بزرگ در بخش خشکی ایران حاوی ۱۰هزارمیلیارد فوتمکعب گاز و ۲۰۰میلیون بشکه نفت کشف شده است. این ادعا نیز به عمل آمده که با بهرهبرداری از این میدان، تولید روزانه گاز طبیعی به بیش از ۲۰میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید و میتواند به تامین گاز تهران برای ۲۵سال و تامین گاز چهار استان کشور برای بیش از ۱۸سال کمک کند. ادعا شده است که عملیات اجرایی میدان یادشده بهزودی آغاز و پیشبینی شده که حدود ۴۰ ماه دیگر امکان برداشت از آن فراهم شود. با توجه به اینکه پیشبینیها در ایران معمولا براساس ضربالمثل «بزک نمیر بهار میاد، کمبزه با خیار میاد!» است، این وعده عملی نیست. مردم ایران هم باید امسال مثل سالهای قبل صبور باشند و قطعی و کمبود گاز و برق را تحمل کنند تا میدان پاژن به تولید برسد.
افزایش عرضه حجم نفتخام در بازار و نگرانی از کاهش فعالیتهای اقتصادی جهانی موجب شده که بهای نفتخام تولیدی در آمریکا به پایینترین قیمت در پنجسال اخیر کاهش پیدا کند.
تعرفهها و چین
تهدید دونالد ترامپ برای اعمال مجدد تعرفههای واردات ۱۰۰درصدی کالاهای تولید چین به آمریکا و وعده همزمان اجلاس ترامپ-پوتین در بوداپست، موجب کاهش بیشتر بهای نفت در بازارها شد زیرا بخش عمدهای از حق بیمه ریسک ژئوپلیتیکی سالهای گذشته از بین رفته است. افزایش حجم نفتخام در ذخایر راهبردی آمریکا، نگرانیها در مورد وجود نفتخام بیشتر از سطح تقاضای سال جاری۲۰۲۵ میلادی را افزایش داده است. بنابراین پیشبینیها درمورد اینکه بهای نفتخام به زیر بشکهای ۶۰ دلار و حتی ۵۰ دلار برسد، ممکن است چندان دور از دسترس نباشد.
تهدید اروپا
قطر دوباره اروپا را تهدید به قطع رابطه کرد. سعد الکعبی، وزیر انرژی قطر هشدار داد که اگر بروکسل قوانین پایداری شرکتی فعلی اتحادیه اروپا را تغییر ندهد، این کشور خاورمیانهای قادر به تجارت LNG با اروپا نخواهد بود. در حال حاضر قطر ۱۳درصد از نیازهای LNG اروپا را تامین میکند.
چراغ نفتکشهای ایرانی روشن شد
هنوز معلوم نیست چرا ولی بیشتر نفتکشهایی که از نظر تاریخی برای حمل نفت ایران استفاده میشدند (۱۱۱ از ۱۷۰) در روزهای اخیر پس از سالها دریانوردی در تاریکی، فرستندههای خود را روشن کردهاند که تنها چند روز پس از بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه تهران رخ میدهد. برخی کارشناسان معتقدند که احتمالا این سیاست جدید نشاندهنده تغییر در استراتژیهای صادرات نفتخام ایران است.
ایران باید مراقب باشد
با توجه به تحولات مختلف در صنعت نفت و گاز در صورت تداوم آتشبس در نوار غزه و کاهش تنش بین روسیه و اکراین برخی کارشناسان اقتصاد انرژی معتقدند که بهای نفتخام به دلیل کاهش خطرات ژئوپلیتیکی ممکن است به زیر بشکهای ۵۰دلار کاهش پیدا کند. اگرچه با خرید و انبار کردن نفتخام توسط چین بهای نفتخام فعلا آنطورکه انتظار میرفت سقوط نکرده است. بنابراین نفوذیها(کاسبان جنگ) در ایران و اسرائیل ممکن است تلاش کنند که بحران تازهای در خلیجفارس خلق شود. اکثر بانکها سهامداران عمده شرکتهای نفتی بینالمللی هستند که توسط صهیونیسم بینالمللی مدیریت میشوند. کاهش بهای نفتخام برنت دریای شمال اسکاتلند به هر بشکه ۵۰ دلار و کمتر، اقتصاد تولید نفتخام شیل گاز طبیعی و شیل اویل در آمریکا و سایر کشورها را به هم میریزد و موجب ضرر و زیان سرمایهگذاران در این صنعت نفت خواهد شد. علاوهبر آن تولید نفت و گاز در دریای کاسپین- خزر نیز غیراقتصادی خواهد شد. در هر حال دولت دونالد ترامپ برای مدیریت بازار بینالمللی انرژی سعی دارد که بر ذخایر نفت و گاز ونزوئلا، عراق و ایران مسلط شود. بنابراین وقوع هرگونه عملیات تروریستی یا تجاوز نظامی علیه ایران را نباید نادیده گرفت زیرا برای بالا بردن بهای نفت بازار به بحران و التهاب نیاز دارد؛ اگرچه دولت دونالد ترامپ ممکن است از کاهش بهای سوخت در آمریکا در آستانه انتخابات کنگره نیز بهرهمند شود.