2 - 11 - 2022
پوپولیستها دریونان
مسعود سلیمی – افراطیگری سیاسی و به تبع آن اجتماعی و اقتصادی، از چپ گرفته تا راست از یک آبشخوار تغذیه و در یک بستر رشد میکند؛ فقر و بیعدالتی و گسترش فاصله طبقاتی شرایط را برای پیدایش و رشد تفکرات افراطی فراهم میکند. هنگامی که جنگ جهانی اول با توافق ورسای به طور رسمی به پایان رسید بسیاری بر این باور بودند که شرایط تسلیم آلمان و همپیمانانش و رسیدن به صلح آنقدر یکجانبه و ناعادلانه از سوی متفقین تنظیم شده که میتواند بار دیگر جنگ را در اروپا شعلهور سازد و در کمتر از ۲۰ سال اوضاع به گونهای بود که به آتش زیر خاکستر شباهت داشت تا جایی که به آدولف هیتلر این امکان را داد تا با سوار شدن بر موج نارضایتی عمومی و نابسامانی سیاسی و اقتصادی اروپا، رهبری یکی از افراطیترین تفکرهای راستگرایانه را به دست بگیرد. سر بر آوردن دوباره افراطیگری در اروپا پس از سقوط شوروی از آغاز دهه ۹۰ میلادی در بخش شرقی قاره نمایان شد و راست افراطی برآمده از تجزیه یوگسلاوی سابق چندین سال مشغول خونریزی و کشتار بود.
در عین حال در کشورهای غرب اروپا هم افراطیهای چپ و راست رفتهرفته در لایههای فرودست جامعه نفوذ کرده و با اتکا به اصل «پوپولیسم» یعنی شعارهای عوامفریبانه، شکاف طبقاتی را با برنامههای سیاسی و اقتصادی ممکنناشدنی به رخ آنها میکشیدند.
در فرانسه «جبهه ملی» به رهبری لوپن در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۰۲ با پس زدن سوسیالیستها، دور دوم مقابل ژاک شیراک دستراستی میانهرو قرار گرفت که اگر بسیج عمومی چهرههای سرشناس در کنار آگاهیرسانی رسانهها نبود، چه بسا ژان ماری لوپن افراطی دستراستی طرفدار تبعیضنژادی به کاخ الیزه میرفت!
در کنار فرانسه در دیگر کشورهای جنوب اروپا و حتی شمال توسعهیافته شبهقاره، افراطیهای راست و چپ هرکدام با توجه به اصول فکری خود در انتخابات پارلمان و انجمن شهر و شهرداریها به موفقیتهای نمادین رسیدهاند که طرح و برنامه همه آنها بر همان وفاداری به «پوپولیسم» و دادن وعدههای توخالی استوار بوده و همچنان ادامه دارد.
پیروزی حزب چپ افراطی «سیریزا» که بیش از ۱۰ سال از عمر آن نمیگذرد در انتخابات پارلمانی یونان تازهترین نماد تداوم «پوپولیسم» در اروپاست.
شعارهای رهبر ۴۰ ساله این حزب ….، تمام و کمال ایدههای پوپولیستی را نمایندگی میکنند.
الکسی سیپراس، با سوار شدن بر موج نارضایتی عمومی برآمده از بحران اقتصادی و به طور خاص سیاست ریاضت اقتصادی که کاهش درآمد، بالا رفتن سن بازنشستگی، افزایش مالیات و کاستن از خدمات عمومی را برای جبران بدهکاریهای دولتی و رسیدن به رشد اقتصادی در راس آن قرار دارد، وعدههایی را به مردم داد که تحقق آنها با هیچکدام از شرایط کنونی اقتصاد جهان و همچنین امکانات بالقوه یونان، همخوانی ندارد. او که در آغاز مبارزات انتخاباتی با شدت تمام از نپرداختن وامهای یونان سخن میگفت، یکشنبه شب گذشته و پس از قطعی شدن پیروزی حزب سیریزا، با لحنی متفاوت از گفتوگو و تعامل با اتحادیه اروپا حرف زد. در اینکه با اعمال ریاضت اقتصادی، طبقات فرودست بیش از پیش با مشکل روبهرو میشوند، تردیدی وجود ندارد اما هنگامی که حدود چهار سال پیش یونان به عضو ورشکسته اتحادیه اروپا بدل شد، به غیر از دریافت وام از نهادهای مالی جهانی و اتحادیه اروپا برای ادامه حیات راهی نداشت و اینک که تا حدودی اوضاع عوض شده و شرایط برای رشد بالای دو درصدی در پایان ۲۰۱۵ فراهم آمده، باز هم یونان به کمک مالی خارجی احتیاج دارد. در شرایطی که الکسی سیپراس با مشتهای گره کرده از تغییر شرایط و ورود یونان به عصر جدید حرف میزند، تا یکی دو ماه آینده- در ماه مارس ۲۰۱۵- قرار است به دنبال گزارش عملکرد آتن قسط بعدی کمکها واریز شود، در غیر این صورت یونان یک یورو هم در خزانه نخواهد داشت.آخر اینکه، خروج یونان اگرچه برای اتحادیه اروپا به نوعی شکست به حساب میآید اما آتن برای اجرای برنامههای پوپولیستی سیپراس، به غیر از صندوق جهانی پول و اتحادیه اروپا، دنبال وامدهندههای دیگری باشد.الکسی سیپراس مانند همه «پوپولیستی»های جهان با بهرهبرداری از ناتوانی مردم و فقر و بیعدالتی جامعه، در عین حال بدون ارایه برنامههای واقعگرایانه، روی صندلی ریاستجمهوری یونان جلوس خواهد کرد!
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد