پسلرزههای رکود گریبانگیر گردشگری
نادر نینوایی– با گذشت چندماه از پایان جنگ تحمیلی ۱۲روزه آثار آن هنوز بر روابط خارجی و فضای اقتصادی کشور سایه انداخته است و صنعت گردشگری ایران در یکی از دشوارترین دورههای خود بهسر میبرد.
فعالان این حوزه از تداوم رکود، افت محسوس سفرهای ورودی و کاهش نرخ اشغال هتلها سخن میگویند؛ رکودی که به گفته کارشناسان ریشه در مجموعهای از عوامل اقتصادی و سیاسی دارد.
هشدارهای برخی کشورها درباره سفر به ایران، فعال شدن «مکانیسمماشه»، تحریمها و تنشهای دیپلماتیک اخیر سبب شده است که امید به جذب گردشگر از بازارهای غربی کمرنگ شود. وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی نیز تحتتاثیر این شرایط تمرکز خود را بر جذب گردشگر از کشورهای همسایه و محور نوروز(تاجیکستان، افغانستان و …) و نیز توسعه گردشگری داخلی گذاشته است.
آنطور که از صحبتهای فعالان گردشگری کشور برمیآید هنوز «پسلرزههای رکود» ادامه داشته و جامعه جهانی با دید تردید به اعزام تورهای گردشگری به ایران نگاه میکند. مشکلات نقدینگی در هتلها و افت توان مالی خانوارها سایه خود را بر صنعت گردشگری ایران انداختهاند. از سوی دیگر تورم بالا و افزایش قیمت کالاهای اساسی سفر را از اولویت مردم خارج و گردشگری داخلی را با رکود مواجه کرده است.
در این شرایط تکیه صرف بر گردشگری داخلی و یا جذب گردشگر از همسایگان پاسخگوی نیاز صنعت گردشگری نبوده و بدون اصلاح ساختار اقتصادی و بازسازی روابط خارجی نمیتوان امیدی به نجات صنعت گردشگری کشور داشت.
آینده مبهم صنعت گردشگری کشور
تورم فزاینده و بهتبع آن کاهش میل به سفرهای داخلی در کنار تنشهای بینالمللی و تحریمها موانعی جدی در مسیر گردشگری ایران محسوب شده و آیندهای مبهم و نهچندان روشن را در پیشرو قرار داده اند.
دکتر اسرافیل شفیعزاده، کارشناس اقتصاد گردشگری و عضو جامعه تورگردانان ایران درباره آینده توریسم ایران با توجه به برنامههای وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به «جهانصنعت» گفت: «اگر اخبار مربوط به رکود بهویژه پس از جنگ ۱۲روزه را دنبال کرده باشید متوجه میشوید که اظهارنظرهای متعدد از سوی تشکلهای صنفی گردشگری از جمله جامعه تورگردانان ایران، اعضای انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی و دیگر تشکلها همه نشان میدهد که این رکود هنوز پایان نیافته است. هنوز پسلرزههای ناشی از آن دوران وجود داشته و نشانههای روشنی برای اثبات این موضوع در دست است.» او در ادامه افزود: «اگر نگاهی ساده به وضعیت شرکتهای هواپیمایی بینالمللی بیندازید، میبینید بسیاری از خطوط هوایی اروپایی که پیشتر به ایران پرواز داشتند هنوز بازنگشتهاند. البته اخیرا خبری مثبت منتشر شد مبنی بر اینکه هواپیمایی اتریش قصد دارد پروازهای خود به ایران را از سر بگیرد و این اتفاق بدون شک نشانهای امیدبخش بوده اما واقعیت این است که بازگشت کامل خطوط هوایی بینالمللی هنوز رخ نداده و به همین دلیل نمیتوان گفت صنعت گردشگری کشور به وضعیت پایدار رسیده است.»
فشار اقتصادی و ناتوانی در رونق گردشگری داخلی
شفیعزاده با اشاره به وضعیت دشوار فعالان داخلی این حوزه گفت: « جامعه هتلداران ایران نیز بارها نسبت به محدودیتها و مشکلات مربوط به تامین نقدینگی ابراز نگرانی کردند. نرخ اشغال هتلها پایین بوده و طبیعتا اتکای صرف به گردشگری داخلی نمیتواند ناجی صنعت گردشگری ایران باشد.»
وی در توضیح علت این وضعیت افزود: «وقتی قیمت برنج چنین جهشی داشته و تورم به حدود ۴۰درصد میرسد چگونه میتوان انتظار داشت گردشگری داخلی رونق بگیرد؟ گردشگری داخلی در چنین شرایطی نمیتواند موتور محرک این صنعت باشد. مردم در اولویتبندی هزینههای خود ناگزیرند سفر را به آخرین انتخاب تبدیل کنند.»
این کارشناس گردشگری در ادامه تصریح کرد: «مشکلات این صنعت بسیار گسترده است و تا زمانی که سیاستگذاریهای اصولی در حوزه دیپلماسی و اقتصاد صورت نگیرد نمیتوان به تحول جدی در گردشگری ایران امیدوار بود. در درجه نخست سیاستهای دیپلماتیک بر گردشگری تاثیر میگذارد و باید زمینه تعامل با جهان را فراهم کرده و همزمان سیاستهای اقتصادی درست نیز اجرا شود.»
شفیعزاده ضمن تاکید بر اینکه اصلاح ساختار اقتصادی کشور نقشی تعیینکننده در این مسیر دارد، گفت:«باید سیاستهای اقتصادی مناسبی در زمینه کنترل نقدینگی، جلوگیری از چاپ پول بدون پشتوانه و توزیع صحیح منابع بانکی اجرا شود. باید زمینه تشویق توسعه کسبوکارها و اعطای اعتبارات بهویژه برای کارآفرینان با سرمایههای کوچک نیز فراهم شود. این اقدامات میتواند به تحول در بازار اشتغال و ایجاد فرصتهای تازه در حوزه گردشگری منجر شود.»
او تاکید کرد: «اگر این تحولات در کشور روی ندهد حتی در بخش گردشگری داخلی هم رشد قابلتوجهی نخواهیم دید. مردمی که در تامین نیازهای روزمره خود با دشواری مواجه هستند طبیعی است که سفر در سبد هزینهشان جایی نداشته باشد. تنها گروه اندکی از مردم آن هم با تکیه بر خودروهای شخصی و به دلیل بنزین ارزان هنوز سفرهای داخلی انجام میدهند اما همین بنزین ارزان نیز خسارات سنگینی برای اقتصاد کشور بههمراه دارد.» شفیعزاده در ادامه با لحنی انتقادی گفت: «واقعا تاسفبرانگیز است که سیاستهایی اتخاذ میشود که نتیجهای جز ضرر برای کشور ندارد. وقتی بنزین را با قیمتی پایینتر از آب عرضه میکنیم طبیعی است که مصرف بیرویه سوخت افزایش یافته، شبکه حملونقل جادهای تحت فشار قرار گرفته و آلودگی هوا، ترافیک، بیماریهای قلبی و دهها مشکل دیگر ایجاد شود.»
تمدن و فرهنگ؛ کلید بازسازی تصویر ایران در جهان
شفیعزاده درباره چشمانداز آینده گردشگری ایران نیز گفت: « همواره از من سوال میشود و پاسخ من این بوده که آینده ایران روشن است اما بهشرط آنکه سیاستهای درست اتخاذ شود. ایران از جمله کشورهای تمدنساز جهان است. زمانی که در رویدادهای بینالمللی با کارشناسان گفتوگو میکنیم بسیاری از آنان از ایران بهعنوان «مهد تمدن» یاد میکنند. ایران کشوری صاحب تمدن است هرچند تبلیغات جهانی اغلب تصویری نادرست از آن ارائه میدهد. بخش عمده این تبلیغات منفی نیز ناشی از خصومت سیاسی با حاکمیت ایران است.»
او افزود: «با این حال شکوفایی ایران در حوزه گردشگری مشروط و وابسته به اتخاذ سیاستهای مناسب بوده و این سیاستها از جهات مختلفی قابل بررسی است. برای مثال در حوزه توسعه گردشگری سیاستهای مرتبط با دیپلماسی نقشی بنیادین دارند. مناسبات ما با کشورهای قدرتمند اقتصادی که در سازمانهای بینالمللی عضویت دارند تعیینکننده مسیر رشد گردشگری ایران است.»
شفیعزاده ادامه داد:«بهبود روابط با کشورهای همسایه نیز اهمیت فراوانی دارد. گسترش مناسبات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با این کشورها میتواند تحولات بزرگی در گردشگری ایران ایجاد کند. توسعه گردشگری خارجی ارتباط مستقیمی با سیاستهایی دارد که در داخل کشور تدوین و اجرا میشود. بهعنوان نمونه اگر در استانهای مرزی مانند خراسانرضوی و نیز در شهر مشهد دولت حمایتهای لازم را انجام دهد شاهد رونق چشمگیری در گردشگری خواهیم بود.»
او با یادآوری دورههای گذشته گفت: «اگر به حدود ۳۰سال پیش یعنی به دوران ریاستجمهوری آقای خاتمی بازگردیم، میبینیم که بسیاری از گردشگران خارجی از کشورهای پیرامونی مانند عمان، قطر، بحرین، کویت و حتی عربستان سعودی به ایران سفر میکردند. آن دوره را میتوان یکی از تاریخیترین دورههای شکوفایی گردشگری ایران دانست. در آن زمان سیاست گفتوگوی تمدنها در سطح جهانی مطرح بوده و همین موضوع موجب جلب اعتماد جهانی به ایران شد. کشورهای غربی نیز در آن دوران حضور پررنگی در رویدادهای ایران داشتند.» او افزود: «در آن دوران در یکی از نمایشگاههای گردشگری بینالمللی شرکت کردم و استقبال از غرفه ایران بسیار چشمگیر بود. علاقه و کنجکاوی نسبت به ایران در سطح بالایی قرار داشت زیرا جهان ایران را بهعنوان کشوری صاحب تمدن میشناخت.»
مردم؛ سرمایه واقعی گردشگری ایران
شفیعزاده در ادامه به جایگاه تمدنی ایران اشاره کرد و گفت: «اگر تمدن ایران را با تمدنهای باستانی دیگر مانند مصر، هند، چین یا یونان مقایسه کنیم درمییابیم که ایران در جایگاهی بسیار بالاتر قرار دارد. حتی در مقایسه با تمدنهای آمریکای شمالی، آمریکای مرکزی و جنوبی(مانند مایاها) ایران از نظر عمق تاریخی و فرهنگی جایگاهی استثنایی داشته و در شمار دیرینهترین تمدنهای جهان است.» او با تاکید بر تنوع فرهنگی و انسانی ایران افزود: «یکی از ویژگیهای منحصربهفرد ایران تنوع قومی و نژادی آن بوده اما فراتر از همه این عوامل مهمترین و اثرگذارترین عنصر در توسعه گردشگری مردم ایران هستند. رفتار، منش و فرهنگ مردم ایران است که میتواند چهره واقعی کشور را به جهانیان نشان دهد.»
این کارشناس گردشگری ادامه داد:«مفهوم مهماننوازی ایرانی بزرگترین برگ برنده ما در عرصه جهانی است. متاسفانه بسیاری از سیاستگذاران به این ویژگی بیتوجه هستند. آنچه ایران را از دیگر کشورها متمایز میکند نه فقط آثار تاریخی و طبیعی بلکه رفتار مردم آن است. در ادبیات فارسی شاعران بزرگی به ستایش مهماننوازی ایرانیان پرداخته و نوع برخورد ایرانیان با بیگانگان حتی با کسانی که همکیش یا هممسلک ما نیستند نشانهی بلوغ فرهنگی و تمدنی این سرزمین است.» او افزود: «تمدن ایران مفهومی فراتر از مرزهای جغرافیایی امروز دارد. ما باید از «ایران فرهنگی» سخن بگوییم؛ از گسترهای که در طول تاریخ منشأ تعامل، اندیشه و هنر بوده است. اگر از آینده گردشگری ایران صحبت میکنیم باید بدانیم که تحقق آن منوط به اجرای سیاستهای درست در عرصههای داخلی و بینالمللی است.»
شفیعزاده با تاکید بر نقش سیاستگذاری گفت: «رشد گردشگری بهخودیخود اتفاق نمیافتد. این حوزه بهشدت وابسته به سیاستهای اقتصادی، فرهنگی و دیپلماتیک کشور است. ایران از نظر منابع طبیعی، تاریخی و انسانی در جایگاهی ممتاز قرارداشته اما اگر بسترهای مناسب فراهم نشود این ظرفیتها هرگز بالفعل نخواهند شد.»
ضرورت بازتعریف جایگاه گردشگری در کشور
صنعت گردشگری ایران در نقطهای ایستاده که همزمان با فشارهای درونی و بیرونی نیازمند بازتعریف جایگاه خود در اقتصاد ملی و سیاست خارجی است. امروزه این صنعت نهتنها قربانی تورم و کاهش قدرت خرید شده بلکه از کماعتمادی بازار جهانی و ضعف در برنامهریزی راهبردی نیز آسیب دیده است. در حالی که بسیاری از کشورها از گردشگری بهعنوان ابزاری برای دیپلماسی فرهنگی و توسعه پایدار بهره میگیرند در ایران این حوزه هنوز با چالشهای جدی مواجه است.
بازسازی تصویر ایران در عرصه جهانی پیشنیاز هرگونه تحول در این حوزه بوده اما آنچه در عمل دیده میشود کمتوجهی به قدرت نرم ایران است؛ قدرتی که ریشه در تمدن، فرهنگ و رفتار اجتماعی مردم دارد. در شرایطی که زیرساختهای فیزیکی گردشگری فرسودهاند و سرمایهگذاری جدید در حداقل ممکن است تنها اتکا به این سرمایه فرهنگی میتواند موتور محرک بازسازی باشد ولی مشروط به آنکه سیاستگذاران آن را درک کرده و از نگاه صرفا آماری به صنعت گردشگری فاصله بگیرند.
چالش اصلی گردشگری ایران در این مقطع نبود هماهنگی میان سیاست اقتصادی و سیاست دیپلماتیک است. تا زمانی که روابط خارجی در فضای بیاعتمادی باقی بماند و اقتصاد ملی با تورم مزمن دستوپنجه نرم کند نمیتوان انتظار جهشی واقعی در ورود گردشگران داشت. آینده این صنعت به تصمیمهایی بستگی دارد که خارج از وزارت گردشگری اتخاذ میشود؛ در اتاقهای فکر سیاست خارجی و شورای اقتصادی کشور.
با این همه ظرفیتهای تاریخی، فرهنگی و انسانی ایران چنان عمیق است که درصورت اتخاذ سیاستهای عقلانی و پایدار میتواند بار دیگر این سرزمین را در نقشه گردشگری جهان به جایگاه شایستهاش بازگرداند. گردشگری در ایران بیش از هر زمان دیگری نیازمند ثبات، اعتماد و آیندهنگری است؛ سهعنصری که بدون آنها هیچ صنعت خدماتی در جهان دوام نخواهد آورد.
