پرسش مردم و کارشناسان از پزشکیان
یکم– یکسال پیش در ایران چه اتفاق مهمی افتاد؟ یکسال پیش در همین روزها بود که شهروندان ایرانی به چشم دیدند مسعود پزشکیان که بهطور ناگهانی در زمستان سال۱۴۰۲کاندیدای ریاستجمهوری شده و در تیرماه۱۴۰۳ بیشترین آرا را به دست آورد به کاخ ریاستجمهوری در خیابان پاستور تهران رفت.
دوم– پس از آن چه اتفاقی افتاد؟ شهروندانی که به او رای داده بودند و نیز درصدی از شهروندانی هم که به او رای نداده بودند خرسند شدند و روزنهای از امید برایشان باز شد که شاید او بتواند به وعدههایش عمل کند.
سوم– آیا رییس دولت چهاردهم توانست به وعدههایش عمل کند؟ یک نظرسنجی حتی از سر اشاره از مردم و کارشناسان نشان میدهد که پاسخ به این پرسش منفی است.
چهارم– چرا او کامیاب نبوده است؟ واقعیت این است که نهاد دولت در ایران به شکل سیستماتیک تضعیف شده است. از سوی دیگر منتقدان تندروی پزشکیان نیز راههای کامیابی احتمالی را بستند.
پنجم– سهم کشورهای خارجی در ناکامی پزشکیان چیست؟ رژیم صهیونیستی با ترور اسماعیل هنیه وضعیت را بد کرد و نیز تهدیدها و تحریمها بیشتر شده و راهها بستهتر شد.
ششم– حالا پزشکیان کاری میتواند کند؟ این یک پرسش مهم است. مردم، کارشناسان و فعالان سیاسی و اقتصادی همه این پرسش را دارند: آیا تنها آدم اجرایی که رای شهروندان را دارد میتواند در این وضعیت کاری کند؟ مثلا او باید چه کند؟ پزشکیان میتواند سیاست خارجی را به سویی سوق دهد که بشود با تنشزدایی جلوی شرایط بدتر را بگیرد.
هفتم– آیا او اختیار و قدرت لازم را برای این کار دارد؟ واقعیت این است که او باید این را در دستور کار قرار دهد. او نمیتواند برای اجرای کارها بهانه بیاورد.