9 - 12 - 2019
پدیده خشونت جنسی
گروه جامعه – خشونت علیه کودکان ذاتا دردآور است اما دردآورتر آن است که شاهد آزار دیدن کودکان کار بیپناه باشی؟ کودکانی که از حداقل حقوق انسانی خود جا ماندهاند و مرتب استثمار میشوند. کودکانی که سرنوشت برای آنان بد خواسته است و از محبت پدر و مادر دور ماندهاند، کودکانی که بچگی نمیکنند بلکه یکشبه رویاهای کودکی خود را با کار کردن و التماس برای فرار از تنبیه سرکرده خود با هزار حسرت و آرزو با دنیای بزرگسالی معاوضه میکنند. با گردشی کوتاه در شهر، هر روزه شاهد حضور صدها کودک کار در سطح خیابان هستیم کودکانی که بدون توقع از زندگی کار میکنند و با التماس از تو میخواهند که در حد خریدن یک فال به آنها کمکی ناچیز کنی. این کودکان مرتبا در معرض سوءاستفاده هستند. با مشاهده این صحنهها دلت به درد میآید و بغض در گلویت خفه میشود اما دریغ که کاری نمیتوانی بکنی.
متاسفانه خشونت علیه کودکان و آزار آنان به تفریحی جذاب برای عدهای افراد سودجو بدل شده است و متاسفانه اقدام جدی از سوی دستگاههای مسوول در این باره صورت نمیگیرد. آزارهایی از جنس خیابانی که از تحقیر و تمسخر شروع میشود و با بهرهبرداری از کودکان بیپناه به خشونتهای بزرگتری همچون آزار جنسی ختم میشود. برخی شهروندان به ویژه آنان که با خودرو خود، ثانیههایی پشت چراغ قرمز توقفی کوتاه دارند، اغلب روزها نظارهگر صحنههایی از آزار کودکی خردسال توسط صاحبان خودروهای لوکس لاکچری در چهارراههای شمال شهر هستند، آنجا که میگویند بالا شهر، آنجا که محل قشر مرفهنشین است و فرهنگشان بالاست.
مثل دخترکی شیرین و معصوم با پیراهنی ژولیده و کثیف که به دلیل جذابیت جسمیاش مورد تمسخر و آزار جوانکهای سرنشین خودروهای لوکس چندصد میلیاردی قرار میگیرد. بیدردانی که قهقههزنان، دخترک را دست میاندازند و تا چراغ سبز شود او را بازیچه هوسهای خود میکنند و این تنها نمونهای بسیار ناچیز از هزاران نمونه آزارهایی است که کودکان معصوم کار میبینند. خشونت علیه کودکان به شیوههای مختلفی از قبیل وادار کردن آنان به انجام کارهای سخت و طاقتفرسا، تنبیه و آزار بدنی، سوءاستفاده و آزار جنسی انجام میشود و البته که آزار جنسی بیشترین آسیب را به کودک، اطرافیانش و در یک نگاه کلیتر به جامعه وارد میسازد.
معضل اجتماعی کودکان کار تنها منحصر به کشور ما نیست بلکه سالهاست که در جوامع مختلف بشری با این معضل اجتماعی روبهرو هستیم. این کودکان در بسیاری از کشورها زاییده روابط نامشروع و یا مادران معتاد هستند و متاسفانه مورد استثمار جنسی قرار میگیرند. آزار جنسی در کودکان کار فقط منحصر به دختران نمیشود بلکه شامل پسران هم میشود و آنان نیز آسیب میبیینند و متاسفانه کسی نیست که از آنها در برابر مخاطرات اجتماعی مراقبت کند. کودکان کار اغلب از ۱۲ تا ۱۳ سالگی مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند. از آنجا که این بچهها و به خصوص دخترها از قدرت فکری و جسمی لازم برخوردار نیستند مجبورند تا تن به خواستههای شیطانی کسانی همچون مراقبان خود بدهند.
این روانشناس بالینی اظهار میکند: کودکان کار توسط افرادی در جوامع ساماندهی میشوند که از آنها بهره میبرند. این افراد کودکان را در محلهایی نگهداری میکنند و در قبال آن از آنان بهره میبرند. کودکان کار در بسیاری از کشورها همچون برزیل، تایلند، هندوستان، بنگلادش و حتی در کشورهای آفریقایی ابزار کار خلاف برای برخی گروههای خاص میشوند و در رده سنی ویژهای به کشورهای دیگر صادر میشوند. مسلم است که وقتی این بچهها آسیب ببینند و بیمار روحی روانی شوند این بیماری را به دیگران و جامعه منتقل خواهند کرد. کار خیر کردن این نیست که پولی کف دست بچههای کار بگذاریم بلکه باید بتوانیم از آنان حمایت و مراقبت کنیم. باید سازمانهای مردمنهاد و خیریههایی توسط مردم و افراد فرهیخته برای کمک به کودکان کار و بدسرپرست ایجاد شود و از آنان در برابر هرگونه استثمار مراقبت شود.
وی در ادامه از دستگاههای اجرایی دولتی میخواهد دغدغه میز نداشته باشند بلکه بیایند و سازوکاری را فراهم کنند تا خیرخواهان برای کمک و مراقبت از کودکان کار پا به میدان بگذراند چرا که معضل کودکان کار همچون بسیاری از مشکلات و بیماریها همچون بیماری سل و وبا قابل حل است. در حال حاضر بهزیستی و معاونت اجتماعی نیروی انتظامی برای مقابله با استثمار کودکان کار و مراقبت از آنان در چارچوب وظایف اداری خود اقداماتی را به انجام میرسانند اما این اقدامات کافی نیست و کاربرد لازم را ندارد.
قوانین ایران در حمایت از کودکان آزار دیده چه میگوید؟
طبق قانون حمایت از کودکان و نوجوانان که در سال ۸۱ به تصویب رسیده است تمامی اشخاصی که به سن هجده سال تمام هجری شمسی نرسیده باشند مورد حمایت قرار میگیرند. براساس این قانون هر نوع اذیت و آزار کودکان و نوجوانان که موجب شود به آنان صدمه جسمانی یا روانی و اخلاقی وارد شود و سلامت جسم یا روان آنان را به مخاطره اندازد؛ ممنوع است. کودکآزاری از جرائم عمومی محسوب میشود و نیاز به شاکی خصوصی ندارد، یعنی هر کس میتواند به محض دیدن مورد کودکآزاری آن را گزارش دهد و دادستان هم به عنوان مدعیالعموم باید موضوع را پیگیری کند. حداکثر مجازاتی که در این قانون پیشبینی شده است شش ماه حبس و یک میلیون تومان جزای نقدی است.
و اما در قوانین کیفری ایران هیچ قانونی در حمایت از آزارجنسی کودکان پیشبینی نشده است. البته در فصل ۱۸ ماده ۶۴۰ قانون مجازات اسلامی به جرایم ضد عفت و اخلاق عمومی اشاره شده است اما هیچ اشارهای نسبت به کودکان در جهت حمایت بیشتر از آنها به عمل نیامده است و این در حالی است که «کمیته حقوق کودک سازمان ملل متحد» با تاکید بر لزوم قانونگذاری خاص در این خصوص، از تمام دولتها خواسته است که در قوانین کیفری خود، استثمار جنسی، فحشاء و قاچاق کودکان را به عنوان جرایمی مهم و با حداکثر مجازات برای مرتکبان پیشبینی کنند و اطفال را بدینوسیله، مورد حمایت کیفری بیشتر قرار دهند.
متاسفانه به نظر میرسد قوانین مربوط به حمایت از حقوق کودکان در ایران دچار نواقص زیادی است و قانونگذار کیفری باید با توجه به آسیبپذیری بیشتر اطفال، طفل بودن را از علل مشدده جرم قرار دهد و به جرمانگاری خاص برای اطفال در این زمینهها اقدام کند.
البته نحوه برخورد سیستمهای قضایی در برخورد با کودکآزاری در کشورها متنوع است. در کشور آلمان از سال ۱۹۶۹ میلادی کودکآزارانی که بیش از ۲۵ سال داشته باشند و درصورت نظر موافق کمیسیون پزشکی با استفاده از دارو عقیم میشوند؛ در سوئد نیز قانون مشابهی از سال ۱۹۹۳ اجرا میشود. در فرانسه و اسپانیا هم تمهیداتی برای اجرای موارد مشابه انجام گرفته است.
دولت اسپانیا اخیرا چنین قانونی را تصویب کرده است ضمن آنکه براساس قانون جدید این کشور نه تنها مجازات کسانی که متهم به کودکآزاری و سوءاستفاده جنسی از کودکان و نوجوانان هستند به طور قابل ملاحظهای افزایش خواهد یافت بلکه این افراد پس از طی دوران محکومیت در زندان و آزادی به مدت ۲۰ سال تحت نظر قرار خواهند گرفت تا در آینده و پس از آزادی نتوانند به استخدام هیچ نهادی که با کودکان و نوجوانان سروکار دارد درآیند و این در حالی است که در ایران اقدام سختگیرانهای درباره حمایت از کودکان وجود ندارد و در قانون دچار خلأهای زیادی هستیم.
آمارها چه میگویند؟
در حال حاضر آمار دقیقی که نشان از آزار جنسی کودکان به ویژه کودکان کار در کشورمان باشد؛ وجود ندارد. طبق اعلام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مطالعات انجام شده در حوزه روانپزشکی نشان میدهد در جوامع بشری سوءرفتار جنسی با کودکان، شایعتر از آن چیزی است که تصور میشود به گونهای که بر اساس نتایج پژوهشهای میدانی، در کشورهای غربی تا ۲۷ درصد دختران در کودکی مورد بدرفتاری و یا آزار جنسی قرار گرفتهاند.
حسین اسدبیگی، رییس اورژانس اجتماعی کشور نیز چندی پیش در نشستهای خبری خود با ارائه آماری درباره سوءاستفاده جنسی از کودکان میگوید: سال گذشته ۱۰ هزار و ۱۰۱ مورد کودکآزاری به واحدهای سیار اورژانس اجتماعی، دو هزار و ۷۶۵ مورد کودکآزاری به مراکز مداخله در بحران (مراکز حضوری) اورژانس اجتماعی و ۱۳ هزار و ۷۲۶ کودکآزاری به خط تلفنی ۱۲۳ اورژانس اجتماعی اطلاع داده شده است. از دو هزارو ۷۶۵ مورد گزارش شده کودکآزاری به مراکز حضوری اورژانس اجتماعی، ۸۰ کودک مورد سوءاستفاده جنسی و ۲۴ کودک هم مورد سوءاستفاده جنسی و هم مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند. همچنین تعداد پسر و دخترهایی که مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفتهاند برابر است. ۳/۲ درصد موارد گزارش شده کودکآزاری به خط تلفن ۱۲۳مربوط به کودکآزاریهای جنسی بوده است.
قصهای که ادامه دارد…
یک بسته فال در چهار رنگ سبز، آبی، صورتی و زرد در دست دارد و با خنده میگوید: «ازین فالها بخر. دونهای هزار تومن. NEW هستش. حافظ جدیدا گفته. مثل اون فالهای قدیمی و تکراری نیست.» همین یک کلمه «NEW» را که به زبان میآورد باعث میشود تعداد زیادی از افراد داخل کافه با خنده ازش فال بخرند. پسرک با اینکه که شاید ۱۱، ۱۲ سال بیشتر ندارد، با خوشحالی فالهایش را میفروشد و بیرون میرود.
پسر فالفروش و امثال او که به عنوان کودکان کار شناخته میشوند، تعدادشان کم نیست. چه در کشورهای اصلا توسعهنیافته، چه در کشورهای در حال توسعه و چه حتی در کشورهای توسعهیافته. انگار در همه جای دنیا کار کشیدن از کودکان جزئی جدانشدنی از اقتصاد و آسیبهایش شده است. اقتصادی که باعث شده، براساس گزارشهای بینالمللی ۲۵۰ میلیون کودک در معدنها، خیابانها، کارگاهها و مزرعهها کار کنند. به طوری که آمارها نشان میدهد، آسیا با ۶۱ درصد از به کارگیری کودکان کمتر از ۱۴ ساله، آفریقا با ۴۱ درصد و آمریکایلاتین و حوزه دریای کارائیب نیز با ۱۷ درصد، در صدر نقاط مختلف جهان قرار دارند که کودکان در آنجا ناچار به کار اجباری میشوند.
برای این ۲۵۰ میلیون کودک کار، تعریف دقیق و روشنی وجود ندارد. مثلا نمیتوان گفت همه کودکانی که در خیابان دیده میشوند، بیخانمان هستند. بیشتر آنها یعنی بیش از سه چهارم تا ۹۰ درصد از این کودکان در کشورهای مختلف در حال رشد، در خیابان کار میکنند اما در خانه زندگی میکنند و نانآور خانه هستند. از طرفی دیگر هم «کودکان خیابانی» اصطلاحی است که اغلب هم برای توصیف «کودکان کار» و هم کودکان بیخانمانی که در خیابان زندگی میکنند، میخوابند و اغلب هیچ تماسی با خانوادهشان ندارند، گفته میشود. البته گروه دوم در معرض بیشترین خطرات هستند، خطراتی از جمله به قتل رسیدن، کودکآزاریهای مکرر و برخوردهای بیرحمانه غیرانسانی، بیماریهای مانند ایدز و هپاتیت. ولی به هر حال، کودکان کار به کودکان کارگری گفته میشود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند. کار معمول کودکان کار میتواند شامل کار در کارخانه، معدن، روسپیگری، کشاورزی، کمک در کسبوکار والدین، داشتن کسبوکار شخصی مانند فروش غذا یا کارهای نامتعارف باشد. اما ناپذیرفتنیترین شکلهای کار کودکان استفاده نظامی و تنفروشی آنها است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد