21 - 04 - 2020
پای لنگ فرهنگ در دولت تدبیر
محمد تاجالدین- اول بهمنماه محمد سلطانیفر معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد استعفا داد؛ چهرهای که سال گذشته به این منصب رسیده بود و در زمان مسوولیتش نه تنها باری از روی دوش مطبوعات برنداشت که موجب نارضایتی اصحاب رسانه نیز شد.
در مدت مسوولیت سلطانیفر و البته وزارت سیدعباس صالحی، قیمت کاغذ چند برابر شد. دولت با وجود قولهای ریز و درشت از طرف وزارت ارشاد یا وزارت بازرگانی و صنعت نتوانست بحران کاغذ را مهار کند. افزایش قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی خیلی زود خودش را در بازار کاغذ نشان داد و مطبوعات کاغذی و مستقل را زمینگیر کرد. بسیاری از روزنامههای غیروابسته برای تامین کاغذ روزانه دچار مشکل شدند و برخی نیز عطای کار را به لقایش بخشیدند. اما راهحل وزارت ارشاد و شخص سلطانیفر برای بهبود وضعیت موجود چه بود؟ هیچ!
دولت تدبیر و امید نشان داده برنامهای برای مطبوعات ندارد.
بود و نبود شخص سلطانیفر یا قبلتر از او حسین انتظامی چه تاثیری بر روند مطبوعات داشته و دارد؟ سلطانیفر با کدام برنامه سکاندار معاونت مطبوعاتی شد و بعد از یک سال نیز استعفا داد؟ آیا دلیل استعفای او نرسیدن به اهدافش بود؟ نگارنده بعید میداند سلطانیفر یا سلطانیفرهای دولت تدبیر و امید هیچ هدف و برنامهای برای کار داشته باشند.
پس بیراه نیست که شخص وزیر ارشاد عجلهای برای انتخاب معاونت مطبوعاتی ندارد. بعید نیست وزیر نیز به این نتیجه رسیده است که معاونت مطبوعاتی نه تنها نمیتواند باری از روی دوش مطبوعات بردارد که تنها و تنها اتاق و میزی را بدون هدف اشغال کرده است.
برخی گمان میکنند در شرایطی که مردم به دلیل تنگناهای مالی در صف گوشت و مرغ دولتی روز را شب میکنند و افزایش قیمت محصولات غذایی کمرشان را خم کرده، چه نیازی به رسانه و روزنامه است؟ چرا باید عدهای راه بیفتند و در بلبشوی بازار به فکر واردات کاغذ یا اختصاص یارانه به روزنامهها باشند؟ اما باید در جواب این ادعا گفت نبود رسانه و روزنامههای مستقل و تنگناهای ریز و درشت از مشکلات مالی گرفته تا سانسورهای هر روزه، وضعیت را به امروز کشانده است. وقتی فضای نقد به دلایل مختلف بسته شود فسادهای ریز و درشت از هر سو سر بر میآورند و دامان کشور را میگیرند. وقتی کسی نباشد که در پایان مسوولیت یا حین آن یقه مدیران دولتی را بگیرد و از مشکلات بگوید، معلوم است قدمی رو به جلو برداشته نمیشود.
عملکرد دولت فعلی این ادعا را به واقعیت نزدیک کرده است که برخی در حاکمیت وجود رسانه آزاد را نه نعمتی برای سالمسازی جامعه که سدی برای زدوبندهای ریز و درشتشان میدانند. از همین رو است که مثلا یارانه مطبوعاتی به رسانهها پرداخت نمیشود و از طرف دیگر رسانههای وابسته به مراکز دولتی یا خصولتی هر روز با رانتی تازه جان گرفته و هیچ نگرانیای بابت افزایش قیمت کاغذ یا دیگر مشکلات موجود ندارند.
از طرف دیگر شایعات پیرامون وزارت ارشاد زیاد است. هر روز خبر استعفای وزیر به گوش میرسد و عصر آن روز تکذیب میشود. درست است که مسوولان با لبخند جلوی دوربین ظاهر میشوند و اخبار ریز و درشت را تکذیب میکنند اما تجربه نشان داده آخر ماجراهای اینچنینی با گفته مسوولان تفاوت فراوانی دارد. صالحی نتوانسته انتظارات رایدهندگان به روحانی را برآورده کند. روحانی هم تلاشی برای بهبود شرایط موجود نمیکند. فرهنگ و مسائل مربوط به آن بیاهمیتترین بخش بین دولتمردان فعلی است. در تقسیمبندی اولویتهای آنان همه چیز در بازار خلاصه میشود. هرچند در آن زمینه نیز اگر تخریبها بیشتر از فضای فرهنگ نباشد، کمتر نیست.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد