15 - 05 - 2017
پایان مرد معمولی
پنجشنبه اول دسامبر، روزی بود که فرانسوا اولاند آن را برای صحبت درباره آیندهاش انتخاب کرد. رییسجمهور فرانسه سخنرانیاش را با دفاع از کارنامهاش شروع میکند. از پیشرفتها در زمینههای اجتماعی و از بین بردن تبعیضها میگوید و از بهبود بیمه درمانی و قانونی شدن ازدواج همجنسگرایان. به نشست تغییرات اقلیمی در پاریس اشاره میکند و آن توافق را تاریخی میخواند.
او میگوید در زمینه مهاجرت کاری کرده که فرانسه هم پذیرای آوارگان جنگ باشد و هم مرزهایش را کنترل کند. اولاند اعتراف میکند که تنها از یک چیز پشیمان است؛ پیشنهاد قانون سلب تابعیت از مجرمان عملیات تروریستی.
و سرانجام لحظهای که فرانسه، مورخان و ثبتکنندگان رکورد در انتظارش بودند فرا میرسد. در دقیقه هشتم از سخنرانی که دیرتر میفهمیم تنها ۱۰ دقیقه طول خواهد کشید فرانسوا اولاند مستقیم به دوربین نگاه میکند. میگوید شفافیت اساس کارش بوده و حالا میداند که ناتوانی در ایجاد اتحاد تا چه حد خطرناک است. با مکثی کوتاه ادامه میدهد: تصمیم گرفتم در انتخابات نامزد نشوم. فرانسه نفسی عمیق میکشد و تاریخ تکان میخورد؛ برای اولینبار از آغاز جمهوری پنجم فرانسه درسال ۱۹۵۸، رییسجمهور برای ماندن در الیزه رقابت نمیکند.
کسی که زمانی با شعار «یک مرد معمولی» به کاخ الیزه رسید، کارنامهای غیرمعمول از خود به جا گذاشت. هم داستان رابطه پنهانیاش با یک هنرپیشه سینما سرگرمی ملت شد و هم از پس بیکاری (حدود ۱۰ درصد) و ناامنی (حملات متعدد داعش) برنیامد.
او میگوید اصلاحات اقتصادیاش ثمر میدهد اگرچه دیرتر از زمانی که وعده داده بودم اما خودش هم میداند که روز موعودش مدتهاست گذشته. اگرچه تاریخ فرانسه از اولاند به عنوان رییسجمهوری مقتدر یاد نخواهد کرد اما حتی منتقدان هم در یک مورد او را تحسین میکنند: سیاستمداری که فهمید چه زمان باید رفت.
فرانسوا اولاند، رییسجمهور فرانسه امروز(۱۴ می) قدرت را به رییسجمهور جدید این کشور واگذار میکند. دوران پنج ساله ریاستجمهوری فرانسوا اولاند ساعت ۱۲ شب ۱۴ می پایان مییابد. طبق نتایج قطعی منتشر شده از سوی وزارت کشور فرانسه، امانوئل ماکرون در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۷ فرانسه با کسب ۱/۶۶ درصد آرا موفق شد با غلبه بر مارین لوپن رقیب راست افراطی خود با ۹/۳۳ درصد آرا به عنوان رییسجمهور جدید فرانسه به کاخ الیزه راه یابد.
واگذاری قدرت از سوی اولاند به ماکرون در حالی صورت خواهد گرفت که وی پیشتر در جریان رقابتهای انتخاباتی نسبت به خطر پیروزی نامزد جبهه ملی فرانسه در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۷ این کشور هشدار داده و از فرانسویان خواسته بود با هدف ممانعت از راهیابی راستگرایان افراطی به الیزه در دور دوم انتخابات به ماکرون رای دهند.
کارنامه پنج ساله فرانسوا اولاند
طبق نظرسنجیهای اخیر فرانسوا اولاند عنوان نامحبوبترین رییسجمهور جمهوری پنجم فرانسه را کسب کرده است و او دوره پنج ساله خویش را در حالی به پایان رساند که محبوبیتش نزد فرانسویان، به ٢۶ درصد رسید.
فرانسوا اولاند ۵٧ ساله سوسیالیست، با به دست آوردن ۷/۵۱ درصد آرا در رقابت با سارکوزی، توانست سال ۲۰۱۷-۲۰۱۲ میلادی هفتمین رییسجمهور جمهوری پنجم فرانسه شود تا به انتظار حزب سوسیالیست پس از ١٧سال، برای وارد شدن به کاخ الیزه خاتمه دهد.
اولاند مانند سارکوزی، شخصیت جنجالی نیست، اما انتخاب وی سر و صدای زیادی در محافل سیاسی و افکار عمومی فرانسه ایجاد کرد و یک واقعه مهم سیاسی نهتنها در فرانسه بلکه در رابطه با اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن به شمار میآمد.
زمینههای پیروزی او را میتوان در تاثیر مسایل داخلی، برنامههای اعلامی از سوی او و همچنین انسجام و همبستگی سوسیالیستها برای به مسند قدرت رسیدنش خلاصه کرد. با پیروزی امانوئل ماکرون در انتخابات ریاستجمهوری فرانسه ۲۰۱۷، دوره پنج ساله ریاستجمهوری فرانسوا اولاند به پایان رسید. در این رهگذر نگاهی گذرا به کارنامه و عملکرد او در این مدت خواهیم داشت.
زندگینامه
فرانسوا ژرار ژرژ اولاند در سال ١٩۵۴ در شهر روآن فرانسه به دنیا آمد و در همانجا تحصیلات ابتدایی خود را گذراند. اولاند دارای مدرک لیسانس حقوق از پاریس و دو دیپلم مطالعات سیاسی و اقتصاد است. اولاند پس از کسب این مدارک وارد کالج ENA یا همان مدرسه ملی مدیریت شد.
شیفتگی او به میتران موجب پیوستن او به حزب سوسیالیست در سال ١٩٧٩ شد و خیلی زود توانست پلههای ترقی را پشت سر بگذارد و به سمتهایی از قبیل نمایندگی ناحیه کورز، نمایندگی پارلمان اروپا، مشاور ویژه میتران، سخنگو و دبیر حزب سوسیالیست فرانسه نایل آید اما برخلاف سایر روسایجمهور او هیچ وقت عهدهدار سمت مدیریت یک وزارتخانه نبوده است. و در آخر میتوان به عضویت او در شورای مرکزی و دبیری اول حزب سوسیالیست فرانسه که مهمترین پست سیاسیاش پیش از دستیابی به ریاستجمهوری فرانسه به حساب میآید، اشاره کرد.
چرایی پیروزی اولاند در انتخابات ٢٠١٢
مشکلات داخلی کشور از جمله نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی، عدم ایجاد شغل جدید و از دست رفتن بسیاری از فرصتهای شغلی و به تبع آن کاهش قدرت خرید مردم و فشارهای ناشی از بدهیهای خارجی دولت، موجب انتقاد شدید افکار عمومی از جناح حاکم محافظهکار شد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند در جریان این انتخابات، تودههای ناراضی مردم بیش از پیش مایل بودند تا سارکوزی را که سیاستهایی نزدیک به قشر ثروتمند و طبقه بورژوازی فرانسه داشت، کنار بزنند و در واقع رای این افراد نه به سیاستهای سارکوزی بلکه رای برای به صحنه آوردن جناحی جدید و نزدیکتر به تودههای مردم در فرانسه بود.
با توجه به موارد ذکر شده، نامزد حزب سوسیالیست فرانسه، فرانسوا اولاند توانست با برنامهریزی منسجمی که در این حزب صورت گرفته بود و با تکیه بر مشکلات و اشتباهات دولت سارکوزی، در انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری فرانسه در مقابل نیکولا سارکوزی با به دست آوردن ۷/۵۱ درصد آرا، به پیروزی برسد و قول داد بسیاری از مطالبات بر زمین مانده شهروندان فرانسه اعم از: ایجاد اشتغال و کاهش نرخ بیکاری، بهبود آموزش و پرورش، کاستن بدهیهای دولت، افزایش مالیات بر شرکتهای بزرگ، ایجاد توسعه برای حومه محروم شهرها، افزایش مالیات بر ثروت و ارث و کاهش بودجههای نظامی و... را محقق کند.
وضعیت اقتصادی
فرانسوا اولاند مبارزه با معضل بیکاری را از جمله مهمترین اهداف تدوین برنامههای اقتصادی بازرگانی دولت خود اعلام کرده بود و محور اصلی مبارزات و تعهدات انتخاباتی وی نیز مقابله با بیکاری بود. بیکاری در فرانسه در ژانویه ٢٠١٣ بیسابقه بود و شمار بیکاران متقاضی کار در این کشور به سه میلیون و ۵۶٠ هزار نفر میرسید.
رشد اقتصادی فرانسه در سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ به ترتیب ۷/۰ درصد، ۲/۱ درصد و ۱/۱ درصد گزارش شده است. کسری بودجه فرانسه ۴/۳ درصد تولید ناخالص داخلی و بدهیهای این کشور معادل ۹۶ درصد تولید ناخالص داخلی ارزیابی شده است. دولت فرانسه پیشبینی میکند میانگین رشد اقتصادی کشور از ۱/۱ درصد در سال ۲۰۱۶ به ۵/۱ درصد در سال ۲۰۱۷ برسد. بانک مرکزی کشور این رشد را ۳/۱ درصد ارزیابی کرده و کمیسیون اروپا خوشبینانهتر، رقم ۴/۱ درصد را در ارزیابیهای خود ذکر کرده است.
این کمیسیون همچنین کسری بودجه فرانسه را در سال ۲۰۱۷ زیر رقم سه درصد پیشبینی کرده این در حالی است که بانک مرکزی این کشور کسری بودجه را ۱/۳ درصد تولید ناخالص داخلی ارزیابی میکند. پیشبینی شده بدهیهای فرانسه نسبت به سال ۲۰۱۶ حدود ۷/۰ درصد بیشتر باشد.
اصلاحات داخلی
تغییر در تقسیمات کشوری (کاهش تعداد استانها از ٢٢ به ١۴ استان)- تصویب قانون « توبیرا » یا همان ازدواج برای همجنسگرایان ( این قانون موجب بروز عکسالعملهای شدیدی از جانب فرانسویان محافظهکار و کاتولیکهای مذهبی شد. )- تصویب قانون «الکمری» که به موجب آن، افزایش ساعات کار، کاهش بودجه و افزایش سن بازنشستگی را داشتهاند و باعث بروز اعتصابهای گستردهای شد.
سیاست خارجی
در ارتباط با آمریکا میتوان گفت سیاستهای او به نحوی دنبالهرو سیاستهای سارکوزی بوده است.
به عنوان مثال؛ مداخله بیش از حد سیاسی و نظامی در لیبی، اما بزرگترین چالش پیش روی حکومت فرانسوا اولاند، قبولاندن تجدیدنظر در پیمان مالی اروپا به آلمان بود که در واقع یکی از ۶۰ وعده انتخاباتی او محسوب میشد که تحقق نیافت. در ارتباط با عربستان سعودی، مسایلی از قبیل اعطای نشان لژیون دو نور توسط فرانسوا اولاند به ولیعهد سعودی، کشوری که در نقض حقوق بشر دست دارد و بیش از ۷۰ اعدام انجام داده، موجب اعتراض گسترده شهروندان فرانسوی شد که به گفته آنها، او از اعتبار این نشان کاسته است.
همچنین فروش تسلیحات نظامی به عربستان سعودی توسط سرژ دسو، مالک روزنامه فیگارو، فرانسه را به یکی از حامیان مالی تروریسم تبدیل کرده است.
مساله دیگری که اولاند در آن با سارکوزی اشتراک نظر دارد، سوریه است.
مواضع اخیر نشان داد که او بیش از سارکوزی خواهان سرنگونی بشار اسد است و در تمام این پنج سال سیاستهایش مبنی بر سقوط دولت اسد بوده و فرانسه از حامیان تسلیحاتی و مالی اصلی گروههای تروریستی مخالف دولت سوریه بوده و این واقعیت که صدها مسلمان تندرو و افراطی فرانسوی از مهاجران نسل دوم و سوم، عضو گروه تروریستی داعش شده بودند و خطر بازگشت آنها به فرانسه وجود داشت؛ باعث شد ضرورت مبارزه با گروه تروریستی داعش در صدر اهداف سیاست خارجی فرانسوا اولاند قرار گیرد و اقداماتی از قبیل اعمال قوانین سختگیرانه برای جلوگیری از ورود اتباع فرانسوی حاضر در سوریه و عراق به فرانسه، ممنوعیت خروج از فرانسه بدون اجازه والدین برای افرادی که به سن قانونی نرسیدهاند، افزایش نظارتها و مجموعه تحرکات سیاسی (از جمله ملاقات نمایندگان پارلمان فرانسه با بشار اسد در دمشق) و در آخر اقدام نظامی علیه داعش در سوریه (از جمله بمباران تاسیسات نفتی و مواضع نیروهای داعش و اردوگاه آموزشی آنان در سوریه توسط جنگندههای فرانسه.
برخی از تحلیلگران این گونه ارزیابی میکردند که حمله هوایی به مواضع داعش برای جلوگیری از حملات تروریستی آنان به فرانسه، بهانهای برای مداخله در سوریه و جهت بازگشت به خاورمیانه و احیای نقش نفوذ در منطقه، رقابت با روسیه و سایر بازیگران منطقهای و از همه مهمتر بر هم زدن موازنه قدرت در خاورمیانه بوده است.
تروریسم
از آنجایی که تامین امنیت داخلی از اولین خواستهها و دغدغههای هر شهروندی به حساب میآید، با وارد شدن کوچکترین خدشهای به این مساله بهطور حتم، شهروندان دولت را در برقراری امنیت و مهار مشکلات، ناتوان خواهند دانست.
از این رو در دولت اولاند، فرانسویها شاهد ناامنی بیسابقه، حملات و خونریزیهای گستردهای بودند که در بیشتر این حملات گروه تروریستی داعش مسوولیت آنها را برعهده گرفته و فرانسوا اولاند، بمباران و حمله را جایگزین گفتوگو و تلاشهای دیپلماتیک کرد و کارنامه خود را با کاهش اعتماد فرانسویان به خود و سیاستهایش برای مبارزه با تروریسم پر کرد.
در طول دوره ریاستجمهوری اولاند فرانسه شاهد حمله به مجله شارلی ابدو، گروگانگیری در تئاتر و از همه مهمتر حمله تروریستی اول نوامبر ۲۰۱۵ پاریس که ١٣٠ نفر کشته و بالغ بر ٣۶٨ نفر زخمی به جای گذاشت، بوده است که پس از شورشهای ٢٠٠۵ نخستینباری بود که فرانسه اعلام وضعیت فوقالعاده کرد و این حملات پس از جنگ جهانی دوم مرگبارترین واقعهای است که تاکنون در فرانسه رخ داده است. پس از این حملات، فرانسه علاوه بر افزایش تدابیر امنیتی در داخل، حملات هوایی خود علیه مواضع داعش در سوریه را تشدید کرد. به این ترتیب مجموعه اقدامات فرانسه عملا این کشور را در مقابل داعش قرار داد، اما تحولات بعدی نشان داد این فرانسه است که میتواند قربانی حملات تروریستی داعش قرار گیرد و این تروریستهای تکفیری داعش هستند که در اقداماتی تلافیجویانه در قلب پاریس قدرتنمایی میکنند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد