جهان‌صنعت معضل آزار و قتل کودکان را بررسی می‌کند:

پایان قصه ایلیا کوچولو

گروه جامعه
کدخبر: 550803
افزایش آزار و قتل کودکان، از جمله فاجعه‌ای که برای ایلیا زادحسین رخ داد، ضرورت بازنگری در قوانین و حمایت‌های اجتماعی از کودکان را به وضوح نشان می‌دهد.
پایان قصه ایلیا کوچولو

پویا اصل‌باغ– «یک روز گرم تابستانی، کودکی در خیابان مشغول بازی بود؛ آنقدر غرق رویای شیرین کودکی‌اش شده بود که نمی‌دانست این آخرین باری است که بازی می‌کند. مرد حیله‌گری از پشت دیوار نگاهش می‌کرد، به سمت او رفت و با وعده‌های رنگارنگ کودک را فریب داد. مقصدش پارک و شهربازی نبود بلکه خرابه‌ای متروک بود تا جنایتش را انجام دهد. معلوم نبود در آنجا چه گذشت اما لحظاتی بعد صدای خنده‌های شیرین کودک در تجاوز و قتل خاموش شد»؛ روایتی که خواندید واقعیتی تلخ از سرنوشت ایلیا زادحسین بود؛ کودک ۹ساله‌ای که در شهر رشت مفقود و پس از چند روز جست‌وجو سرانجام پیکر بی‌جانش در روستای گیلده شهرستان شفت پیدا شد. با دستگیری قاتل و روشن‌تر شدن جزئیات این جنایت، جامعه در بهت و اندوه فرو رفت. متاسفانه قتل کودکان، اولین‌باری نیست که در کشورمان رخ می‌دهد. این حادثه بار دیگر ضرورت بررسی جدی‌تر معضل آزار و قتل کودکان را یادآور شد.

آزار و قتل کودکان به روایت آمار

همانطور که پیشتر گفته شد، این نخستین‌باری نیست که چنین فاجعه‌ای در کشور رخ می‌دهد. آزار و اذیت کودکان از نگاه روانشناسی به دو شکل اصلی صورت می‌گیرد: خشونت جنسی و خشونت جسمی. هر یک از این دو نوع خشونت، پیامدهای عمیق و ماندگاری بر سلامت جسم و روان کودک بر جای می‌گذارد. متاسفانه در مواردی این آزارها به قتل کودکان نیز منجر شده که نشان‌دهنده جدی بودن و ابعاد فاجعه‌بار این مساله است.

براساس گزارش رییس اورژانس اجتماعی کشور در سال ۱۳۹۷، ۲۷‌هزار و ۵۰ مورد کودک‌آزاری در کشور ثبت شده که حدود ۱۶‌هزار مورد آن تنها در شش ماه نخست همان سال رخ داده است. طبق همین گزارش، ۲۹‌درصد این موارد مربوط به خشونت جسمی و ۲۹‌درصد دیگر مرتبط با خشونت جنسی علیه کودکان بوده است. برخی آسیب‌شناسان اجتماعی هشدار داده‌اند که طی سال‌های اخیر، مواردی از قتل کودکان به‌دنبال همین آزارهای جسمی یا جنسی اتفاق افتاده است. به‌عنوان نمونه در سال ۱۴۰۲ مادری در اصفهان دختر ۱۱ساله خود را که مبتلا به اوتیسم بود، با وارد کردن چندین ضربه چاقو به قتل رساند. در سال ۱۳۹۸ یکی از فعالان حقوق کودک اعلام کرد که بخش قابل‌توجهی از این رخدادهای تلخ در بازه سنی ۶ تا ۱۰سال اتفاق می‌افتد.

به گفته روا‌شناسان، عوامل متعددی از جمله مشکلات معیشتی و اختلالات روانی در بروز این فجایع نقش دارند. همانطور که آمار نشان می‌دهد، کشور ما در حوزه امنیت کودکان با خلأهای جدی مواجه است و بازنگری اساسی در قوانین و سازوکارهای حمایتی از کودکان ضروری به نظر می‌رسد.

علل و عوامل اصلی این رخداد چیست؟

همانطور که پیشتر گفته شد، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که مشکلات روانی و معیشتی از عوامل اصلی بروز کودک‌آزاری هستند. با این حال تحقیقات روان‌درمانگران نشان می‌دهد که سابقه تجربه آزار در دوران کودکی نیز نقش مهمی در این رفتار دارد. افرادی که خود در کودکی قربانی خشونت شده‌اند، ممکن است در بزرگسالی به رفتارهای مشابه روی بیاورند.

کودک‌آزاری محدود به افراد غریبه نیست. برخی والدین نیز به دلیل فشارهای اقتصادی، مشکلات روانی یا باورهای فرهنگی نادرست به آزار فرزندان خود دست می‌زنند. به عنوان نمونه در سال ۱۴۰۲ پدری به دلیل ناتوانی در پرداخت هزینه‌های درمان، فرزند معلول ۹ساله خود را با ضربات چاقو به قتل رساند. روانشناسان تاکید می‌کنند که اختلالات روانی بستر اولیه برای چنین رفتارهایی را فراهم می‌کند.

عوامل فرهنگی نیز بی‌تاثیر نیستند. برخی والدین همچنان معتقدند تنبیه بدنی وسیله‌ای موثر برای تربیت کودک است، یا در بعضی فرهنگ‌ها تبعیض جنسیتی باعث می‌شود دختران ارزش کمتری نسبت‌به پسران داشته باشند.

روش‌های کودک‌آزاری

کودک‌آزاری می‌تواند در اشکال گوناگون بروز کند و شدت آن آثار متفاوتی بر سلامت جسم و روان کودک دارد:

آزار جسمی که شامل ضرب و شتم، کشیدن مو یا تنبیه با ابزارهایی مانند کمربند است. حتی اگر این اقدامات به قصد «اصلاح رفتار» انجام شود، همچنان کودک‌آزاری محسوب می‌شود و پیامدهای جسمی و روانی دارد. آزار جنسی نیز ازجمله روش‌های کودک‌آزاری است، هرگونه رفتار جنسی میان کودک و بزرگسال، از جمله تجاوز، رابطه جنسی، لمس بدن یا نقض حریم خصوصی کودک، مصداق کودک‌آزاری جنسی است.

علاوه بر روش‌هایی که عنوان شد، آزار عاطفی و روانی نیز از روش‌های دیگر است که شامل رفتارهایی است که سلامت روان کودک را خدشه‌دار می‌کند، مانند تحقیر، توهین، نادیده گرفتن احساسات، بی‌محبتی، بی‌توجهی به نیازهای تحصیلی یا محروم کردن کودک از خوراک و پوشاک.

به گفته کارشناسان، حتی یک ضربه کوچک که احساسات کودک را جریحه‌دار کند، می‌تواند نوعی کودک‌آزاری باشد. پیامد این رفتارها ممکن است در کوتاه‌مدت باعث آسیب روانی شود و در بلندمدت زمینه تکرار چرخه خشونت را فراهم کند.

آزار دانش‌آموزان و کودکان کار

طی سال‌های گذشته چندین مرتبه آزار علیه دانش‌آموزان و کودکان کار انجام شده است. برای مثال در سال۱۳۹۷، آزار جنسی گروهی در یکی مدارس تهران اتفاق افتاد. در این حادثه بسیاری از خانواده‌ها عنوان کردند که فرزندانشان به خاطر این اتفاق دچار اختلالات روحی شدید، پرخاشگری، ترس، بیماری شدند. علاوه بر این خشونت فیزیکی که مدارس طی سال‌های گذشته انجام شد، نگرانی‌هایی را در خصوص عادی شدن این رفتار به وجود آورد. از سوی دیگر بنابر تحقیقات فعالان اجتماعی که در سال۱۴۰۲ انجام شد، آنها به این نتیجه دست یافتند که کودکان نیز از این حادثه بی‌نصیب نبوده‌اند. طبق داده‌هایی که آنها ارائه کردند مشخص شد، طی سال‌های گذشته حدود ۷۰کودک کار در معرض آزار و اذیت‌های مختلف قرار گرفتند. از این تعداد ۵۹ کودک خشونت فیزیکی و ۱۱مورد از آنها خشونت جنسی را تجربه کردند.

پیامد روانی و اجتماعی کودک‌آزاری

گفتنی است با توجه به نکاتی که مطرح شد، بد نیست از پیامدهای روانی و اجتماعی کودک‌آزاری بر جامعه نیز صحبت کنیم. پیامدهای اجتماعی کودک‌آزاری گسترده و عمیق است و نه‌تنها زندگی فرد آسیب‌دیده بلکه ساختار اجتماعی را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد. یکی از مهم‌ترین پیامدها، اختلال در رشد شخصیتی و اجتماعی کودک است. کودکی که در معرض خشونت یا سوءاستفاده قرار می‌گیرد، در بسیاری از موارد اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهد، احساس بی‌ارزشی پیدا می‌کند و در روابط اجتماعی دچار مشکل می‌شود. این اختلال‌ها ممکن است در آینده به انزوا، پرخاشگری یا حتی بزهکاری منجر شود. از نظر اجتماعی، تداوم کودک‌آزاری می‌تواند به افزایش چرخه خشونت در جامعه بینجامد.

تحقیقات روانشناسی نشان می‌دهد افرادی که در کودکی مورد آزار قرار گرفته‌اند، در بزرگسالی احتمال بیشتری دارد که به خشونت علیه دیگران یا فرزندان خود روی بیاورند. این روند یک چرخه نگران‌کننده‌ای ایجاد می‌کند که مهار آن دشوار است و در طول زمان باعث تضعیف بدنه جامعه می‌شود. از سوی دیگر پیامدهای اقتصادی نیز وجود دارد. کودکانی که به دلیل آزار جسمی یا روانی ترک تحصیل می‌کنند یا در یادگیری دچار مشکل می‌شوند، در آینده فرصت‌های شغلی کمتری خواهند داشت و این امر می‌تواند نرخ بیکاری، فقر و وابستگی به حمایت‌های دولتی را افزایش دهد.

کودک‌آزاری همچنین اعتماد عمومی به امنیت اجتماعی را کاهش می‌دهد. وقتی خبرهای مربوط به آزار یا قتل کودکان منتشر می‌شود، احساس ناامنی در میان خانواده‌ها تشدید شده و روابط بین اعضای جامعه به سمت بی‌اعتمادی می‌رود. این وضعیت می‌تواند مشارکت اجتماعی را کاهش دهد و حس همبستگی را تضعیف کند. در نهایت کودک‌آزاری تنها یک آسیب فردی نیست بلکه یک تهدید جدی برای سلامت روانی، امنیت اجتماعی و آینده یک جامعه به شمار می‌رود. پیشگیری و مقابله با آن نیازمند همکاری خانواده‌ها، نهادهای آموزشی، قانونگذاران و فعالان اجتماعی است تا بتوان این چرخه مخرب را متوقف کرد.

پایان خنده‌های ایلیا

پنجشنبه گذشته در شهرستان شفت استان رشت، ایلیا زادحسین کودک ۹ساله توسط فردی ربوده و به قتل رسید. بنابر گفته‌های عموی این کودک ابعاد مختلف این حادثه روشن شد.

شرح حادثه از زبان عموی ایلیا: در ساعت هشت و نیم ایلیا به همراه مادرش در بیرون از منزل مشغول بازی بود. از سوی دیگر فردی برای تعمیر آیفون به منزل برادرم مراجعه کرده بود که چندین بار برای انجام تعمیرات به آنجا رفته بود. برای لحظه‌ای مادر ایلیا برای انجام امورات خانه به داخل منزل برگشته و آن فرد تعمیرکار از دور متوجه حضور ایلیا شده است. در این میان به سراغ ایلیا رفته و با وعده خرید کابل بازی او را فریب داده و با خودش برده.

چند ساعت بعد از مفقود شدن ایلیا، گوشی همراه ایلیا توسط یکی از همسایگان در خیابان پیدا شد که نگرانی‌هایی را به وجود آورد. پس از چند روز جست‌وجو سرانجام از طریق مشاهده دوربین‌های مدار بسته، قاتل دستگیر شد. بعد از دستگیری و اعتراف قاتل سرانجام پیکر ایلیا کشف شد. طبق تحقیقات پلیس، فرد دستگیر شده، از اختلالات روحی رنج برده و علاوه بر آن سابقه کیفری نیز داشته است. این فرد در اعترافات خود عنوان کرده که با قصد و نیت قبلی این کار را انجام نداده است. هنوز پرونده تکمیل نشده و ابعاد دقیقی از این جنایت اعلام نشده است.

همچنین بعد از وقوع این حادثه، گمانه‌زنی‌هایی در خصوص تجاوز این فرد به ایلیا منتشر شد که تاکنون تایید یا تکذیب نشده است.

امنیت کودکان، امنیت جامعه است

گفتنی است با توجه به نکاتی که مطرح شد، امنیت کودکان و معضل کودک‌آزاری از جمله مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد. حادثه ایلیا، بهانه‌ای تلخ برای اشاره به این آسیب بود. در طول مدتی که در بخش اجتماعی رسانه مشغول به کار هستم، این تلخ‌ترین گزارشی بود که قلم زدم. حتی کلمات نیز در بیان این حادثه ناتوانند. همانطور که گفته شد، این معضل اثرات گسترده‌ای بر جامعه و آینده کودکان می‌گذارد. این معضل نشان می‌دهد باید در قوانین مربوط به امنیت کودکان بازنگری جدی صورت گیرد. از سوی دیگر آموزش‌های لازم باید در مدارس انجام شود، در مجموع اگر اقدامات مثبتی انجام شود، می‌توان محیط و جامعه‌ای شاد را برای کودکان فراهم آورد.

وب گردی