4 - 03 - 2018
ویرانههای مدور
خورخه فرانسیسکو ایسیدورو لوئیس بورخس، نویسنده بزرگ آرژانتینی، در ۲۴ آگوست ۱۸۹۹ در بوئنوسآیرس متولد شد. بورخس نخستین داستان کوتاهش را با نام «سلطان جنگل» در سال ۱۹۱۲ منتشر کرد. او پیش از آن نیز شاهزاده خوشبخت، اثر اسکار وایلد، را به اسپانیایی ترجمه کرده بود، در ۱۹۰۸. پدر بورخس که مدرس روانشناسی بود، به علت کم شدن بیناییاش پیش از آغاز جنگ جهانی اول دست از فعالیت کشید و با خانوادهاش به اروپا رفت. آنها پس از بازدید از لندن، پاریس و شمال ایتالیا به ژنو رفتند و به دلیل شروع جنگ چهار سال ناگزیر در این شهر اقامت کردند. بورخس در این هنگام به اسپانیایی و انگلیسی تسلط کامل داشت و در این دوران فرانسه و لاتین و آلمانی را نیز آموخت. نخستین کتاب شعر بورخس در ۱۹۲۳ با نام سودای بوئنوسآیرس منتشر شد. او در ۱۹۲۴ بار دیگر با همکاری چند تن از دوستانش انتشار مجله پروآ را از سر گرفت، مجلهای که دو سال پیش به راهش انداخته بودند و انتشارش متوقف شده بود. او ضمنا با مجله معتبر آوانگارد مارتین فیرو نیز همکاری میکرد. تا سال ۱۹۳۵ داستانهای بورخس جز در نشریات منتشر نمیشد و او در این سالها چند مجموعه رساله و کتاب شعر و... منتشر کرد. در ۱۹۳۵ نخستین مجموعه داستان او با نام تاریخ جهانی رذالت منتشر شد که بسیاری از روایاتش قبلا در کریتیکا به چاپ رسیده بودند. بورخس در ۱۹۴۶ به دلیل امضای اعلامیههایی علیه حکومت فاشیستی پرون مغضوب دستگاه دولتی شد. همچنین در ۱۹۴۸ مادر و خواهرش به جرم شرکت در تظاهراتی علیه پرون به زندان افتادند. پرون را در ۱۹۵۵ دولتی نظامی سرنگون کرد. او نخستین دکترای افتخاریاش را از دانشگاه کویو در آرژانتین دریافت کرد و سپس دکتراهای افتخاری فراوان دیگری نیز به او اعطا شد. بورخس در ۱۹۵۷ جایزه ملی ادبیات را برد و در ۱۹۶۱ نیز جایزه ناشران بینالمللی فورمنتور را (مشترکا با بکت) به دست آورد. این جایزه در شهرت بینالمللی او تاثیر بسزایی داشت. بورخس مجموعه داستان گزارش برودی را در ۱۹۷۰ منتشر میکند. او در چند سال پیش از این آثار دیگری نیز تالیف کرده بود: کتاب شعر در ستایش سایه، وقایعنامههای بوستوس، کتاب موجودات خیالی و... در ۱۹۷۳ بار دیگر پرون به قدرت بازگشت و دولتش به بورخس «اجازه» داد که از مدیریت کتابخانه ملی کنارهگیری کند. بورخس سه کتاب شعر دیگر نیز سرود: سکه آهنی، تاریخچه شب و رقم. او در همین سالها آثار شفاهی بورخس (مجموعهای از سخنرانیهای بورخس)، ۹ رساله درباره دانته، داستانهای جدید بوستوس دومک و... را نیز منتشر کرده است. بورخس در ۱۹۸۶ با ماریا کوداما ازدواج کرد و در ۱۴ ژوئن در ژنو درگذشت.
هیچکس قدم به خشکیگذاردن او را در شبی آرام ندید، هیچکس غرق شدن کرجی خیزرانی را در گل و لای مقدس ندید. اما در خلال چند روز کسی نبود که نداند مرد کمحرفی که از جنوب آمده است از یکی از دهکدههای بیشمار بالای رودخانه است؛ دهکدهای که عمیقا در شکاف کوه فرو رفته و هنوز در آنجا زبان اوستایی به زبان یونانی آلوده نشده و جذام بسیار نادر است. مسلم بود که پیر سپید موی گل و لای رودخانه را بوسیده و از کنار آن (شاید بدون احساس) بالا رفته است و بدون آنکه خارهایی که گوشت بدنش را میدریده به کنار زند، چاردست و پا، دل بههم خورده و خونآلود به سوی طاقنمای دایرهایشکلی رفته، که پیکره سنگی ببر یا اسبی چون تاج بالای آن قرار داشته است. این بنا که روزی به رنگ شعلهها بوده است اکنون خاکستری رنگ به نظر میرسید
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد