وقتی لاوروف بر اختلافهای داخلی ایران نفت میریزد؛ درسهایی از برجام

جهان صنعت – اقدام دولتهای اروپایی به فعالسازی مکانیسم اسنپبک و بازگشت قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران در مهرماه بار دیگر بحث داغ برجام و مذاکره با غرب را در داخل کشور دامن زدهاست.
در شرایطی که مباحث داخلی در مورد اسنپبک و بازگشت تحریمهای بینالمللی داغ میشد، اظهار نظر وزیر امور خارجه روسیه، بنزینی بر آتش جدلهای سیاست داخلی ایران بود.
اظهارات لاوروف، در مورد مسوولیت ظریف در پذیرش «دام حقوقی» و «ساز و کار نامتعارف» اسنپبک، هر چند با تکذیب ظریف مواجه شد، دوقطبی شدید میان هواداران و مخالفان مذاکره با غرب را در داخل کشور تشدید کردهاست.
تردید مهمی که این روزها افکار عمومی را آزار میدهد این است که وزیر امور خارجه پیشین جمهوری اسلامی ایران راست میگوید یا وزیر امور خارجه «کشور دوست»؟
لاوروف در یک نشست خبری در جمع خبرنگاران عرب در مسکو گفت: «واقعیتش را بخواهید [پذیرش اسنپبک توسط ظریف] برای ما یک غافلگیری بود. اما اگر شرکای ایرانی ما این ساز و کار را پذیرفتند که راستش را بخواهید یک دام حقوقی بود، جایی برای اعتراض ما وجود نداشت. البته میتوانم درک کنم که چرا ظریف ممکن است چنین فرمول غیرمتعارفی را بپذیرد.»
در حالی که وندی شرمن، مذاکره کننده ارشد آمریکا در مذاکرات برجام، در کتاب خاطرات خود نوشتهاست که مساله تعیین تکلیف قطعنامههای پیشین شورای امنیت با پیشنهاد سرگی لاوروف، وزیر خارجه روسیه حل و و فصل شد، لاوروف مسوولیت این پیشنهاد را کاملا بر عهده ظریف میگذارد و میگوید: «تصمیم نهایی در مورد برجام مستقیما توسط ظریف و جان کری، وزیر خارجه آمریکا گرفته شد. دیگر کشورهای مشارکت کننده در مذاکرات در این مرحله دیگر صرفا تماشاچی بودند که رسیدن ایران و آمریکا به یک توافق را تماشا میکردند.»
واقعیت چیست؟
روز جمعه محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین جمهوری اسلامی ایران در سخنرانی اخیر خود در پاسخ به این اظهارات گفتهاست: «همین آقای لاوروف در جلسه تصمیمگیری میگفت من اجازه نمیدهم حق وتوی ما را از ما بگیرید. حالا میگوید ظریف رفته این کار را کرده، البته من تا الان ملاحظه کردم و چیزی نگفتم.»
واقعیت این است که در ماجرای اخیر اظهارات لاوروف، آنچه از اهمیت کمتری برخوردار است، راست بودن یا دروغ بودن این خاطره است.
اهمیت اظهارات لاوروف در دخالت مستقیم او در امور داخلی ایران و دامن زدن به دو قطبی کاذب در افکار عمومی ایرانیان است.
هر چند سیاستهای قدرتهای جهانی غربی و شرقی به ویژه در قبال جمهوری اسلامی ایران تفاوتهای چشمگیری با یکدیگر دارند، اما واقعیت این است که رفتار قدرتهای جهانی دست کم در مورد دخالت در سیاست داخلی کشورها همیشه مشابه یکدیگر است.
رسم «تفرقه بیانداز و حکومت کن» شیوه همیشگی قدرتهای جهانی برای افزایش نفوذ و اثرگذاری خود در کشورهای کوچکتر جهان است.
سفارتخانههای قدرتهای خارجی در همه کشورها به صورت مستمر رسانهها و افکار عمومی را بررسی میکنند و تلاش میکنند تا از جهتگیریهای افکار عمومی در راستای منافع خودشان بهرهمند شوند. در این زمینه هیچ تفاوتی میان قدرتهای شرقی و غربی وجود ندارد و همان اندازه که آمریکا یا انگلیس برای منافع خودشان در امور داخلی دیگر کشورها استفاده میکنند، روسیه نیز متهم است که برای منافع خودش به دوگانههای داخلی در کشورهای مختلف جهان دامن میزند.
رویکرد انگلیسی
سرگی لاوروف هفته پیش در مصاحبهای با شبکه تلویزیونی راشا تودی، در واکنش سوالی در مورد روابط ایران و کشورهای عربی گفتهبود: «انگلیسیها همواره به خاطر این رویکرد مشهور بودهاند و در موضوع روابط ایران و کشورهای عربی، اقدامات آنها حتی محدود به عبارت تفرقه بیانداز هم نیست، بلکه رویکرد آنها، در مقابل هم قرار دادن و حکومت کردن است.»
مسکو نیز از قاعده مورد اشاره وزیر امور خارجهاش مستثنی نیست. روسها از اختلافهای داخلی ایران برای تقویت موقعیت خودشان در عرصه بینالمللی و سیاست خارجی ایران استفاده میکنند.
هیزم لاوروف برای جدلهای سیاست داخلی ایران بین اردوگاه مذاکره و اردوگاه مخالفت با مذاکره، تلاشی برای دامن زدن به احساسات طرفهای مخالف مذاکره و متهم کردن تلویحی مذاکرهکنندگان و تصمیمگیرندگان ارشد جمهوری اسلامی ایران به خیانت است، که فقط با هدف تامین منافع روسیه مطرح شدهاست.
برای قدرتهای جهانی، رفاه و امنیت مردم ایران در قیاس منافع سیاسی خودشان بدون تردید از اهمیت ناچیزی برخوردار است. اظهارات لاوروف در شرایط فعلی هم قطعا با هدف تامین منافع روسیه بیان شدهاست.
بیان این اظهارات در شرایط فعلی و به ویژه زمانی که شکاف افکار عمومی درون ایران در مورد مذاکره با غرب تشدید شدهاست، باعث تردید در مورد نیت طرفهای خارجی از دخالت در جدلهای سیاست داخلی ایران میشود. به سختی بتوان نیت مثبتی از چنین دخالتهایی برداشت کرد.
دوقطبی، بزرگترین دشمن ایرانیان
نباید تردید کرد که در شرایط فعلی، بزرگترین دشمن رفاه و امنیت ایرانیان، دو قطبیها کاذب و دعواهای جناحی بر سر وقایعی است که در گذشته رخ دادهاند.
مرور خاطرات مذاکرات برجام، قطعا میتواند چراغ راه مذاکرات آینده دستگاه دیپلماسی کشور باشد. تجربه برجام باید در فضایی آرام و منطقی و بدون دخالت احساسات ارزیابی شود تا بتواند برای آینده کشور مفید باشد.
اینکه لاوروف راست میگوید یا دروغ، در مقابل نیت او از بیان این مطالب در شرایط فعلی، در درجه دوم اهمیت قرار دارد.
جامعه ایران، نباید اجازه دهد که قدرتهای خارجی با سوءاستفاده از احساسات افکار عمومی به اختلافهای داخلی دامن بزند و از آب گلآلود به دنبال منافع خود باشد. نباید لحظهای تردید کرد که دخالت قدرتهای خارجی در امور داخلی کشور فقط با هدف تامین منافع این قدرتها انجام میشود و نباید در میدانی بازی کرد که از سوی قدرتهای جهانی برای اختلافافکنی در جامعه ایران چیدهشدهاست.