وعده یا واقعیت؟

هستی عبادی– هرچند اجلاس شانگهای عرصه آرایش جدید کشورهای بلوک شرق برای غرب بود اما برای ایران که زیر سایه سنگین فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای بینالمللی است آنچه از این گفتوگوهای این نشست برایش حیاتی است، گستردهتر شدن تجارت با کشورهای عضو این پیمان و در راس آنها چین است؛ کشوری که مقصد اول صادرات نفت و محصولات نیمهخام پتروشیمی ایران است.
چین در گذشته همواره یکی از گزینههای مطرح برای سرمایهگذاری در ایران بوده است. پیش از برجام، توافقی حدود ۲۵میلیارد دلار با ایران منعقد کرد اما در عمل هیچیک از پروژههای نیروگاهی به نتیجه نرسید. چهار نیروگاه بزرگ آبادان، دزفول، لامرد و تهران قرار بود با حضور چینیها ساخته شوند اما بعد از برجام هیچکدام عملیاتی نشد. این تجربه نشان میدهد چینیها گرچه علاقه دارند اما ریسک سرمایهگذاری در شرایط ناپایدار بینالمللی ایران را نمیپذیرند.
به گفته کارشناسان، بخش انرژیهای تجدیدپذیر ایران جای زیادی برای ورود پیمانکاران بزرگ خارجی دارد بهخصوص پروژههایی که نیازمند تجهیزات تخصصی و حضور در محل هستند. چینیها یکی از بزرگترین تولیدکنندههای تجهیزات نیروگاههای خورشیدی و بادی در دنیا هستند و برای ایران که هدفگذاری برنامه هفتم توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر است، حضور آنها میتواند نهتنها کمبودهای تجهیزات داخلی را جبران کند بلکه فرصتهای یادگیری و انتقال فناوری برای شرکتهای ایرانی فراهم سازد. با این حال تجربه گذشته نشان میدهد نباید خیلی به حضور چینیها مطمئن بود. پروژههای نفت و گاز که پیشتر به چینیها واگذار شد حتی با قراردادهای طولانیمدت، عملا پیشرفت قابلتوجهی نداشت.
چین در سالهای سخت تحریم ایران تنها خریدار نفت کشورمان بوده است، با این حال تمایلی برای سرمایهگذاری یا پیگیری پروژههایی که از گذشته در ایران دنبال میکرد، ندارد. پیام آنها واضح است: تا زمانی که وضعیت امنیت سرمایهگذاری و ثبات اقتصادی ایران به حد مطلوب نرسد، چینیها و سایر شرکتهای خارجی صرفا به صورت احتیاطی وارد بازار خواهند شد و بیشتر در نقش تامینکننده تجهیزات فعالیت خواهند کرد تا سرمایهگذار اصلی پروژهها. با این حال گروهی در ایران انتظار دارند یا بهتر است بگوییم امیدوارند که عضویت ایران در چنین پیمانهای منطقهای که یک سر آن چین است، بهتوسعه مناسبات تجاری و سرمایهگذاری در ایران بینجامد؛ موضوعی که بنا به گفته کارشناسان به سختی قابل دستیابی است.
آنها که دولت را تشویق به ارتباط تنگاتنگ با چین میکنند، براین باورند که ایران هم اکنون در موقعیت بهتری نسبت به گذشته قرار دارد. توان داخلی در تولید نیروگاه حرارتی و تجهیزات مرتبط به حدی بوده که وابستگی به پیمانکاران خارجی کاهش یافته است. با این حال برای پروژههای بزرگ و پیچیده حضور شرکتهای بینالمللی میتواند به افزایش کیفیت و سرعت اجرا کمک کند. اگر چینیها بخواهند وارد این عرصه شوند، تجربه و توان فنی آنها میتواند مکمل توان داخلی باشد. «جهانصنعت» این دو رویکرد را در گفتوگو با کارشناسان بررسی کرده است.
حرفهایی که تازه نیستند
هاشم اورعی، کارشناس انرژی و استاد دانشگاه صنعتی شریف در همین خصوص به «جهانصنعت» گفت: اجلاس شانگهای موضوع تازهای نیست، چند سالی است که برگزار میشود. پیش از آن هم ایران توافقی با چین داشت، حدود ۲۵میلیارد دلار قرار بود سرمایهگذاری انجام شود اما در عمل چیزی محقق نشد. وی افزود: تا زمانی که ایران در شرایط فعلی بینالمللی قرار داشته باشد، چینیها عملا هیچگاه ریسک سرمایهگذاری در ایران را نخواهند پذیرفت. این یک نکته است. اورعی اضافه کرد: نکته دوم اینکه اگر تا پایان مهلت یکماههای که سه کشور اروپایی تعیین کردهاند، اقدامی توافقی صورت نگیرد که احتمال آن هم کم است، آنگاه شورای امنیت وارد عمل میشود. در صورتی که پرونده ایران ذیل بند هفتم منشور ملل متحد قرار بگیرد، عملا چین دیگر بهطور رسمی نمیتواند با ایران همکاری کند.
به گفته وی، اجلاس شانگهای و مباحث مشابه بیشتر در حد حرف و حدیث باقی میماند و دستاوردی واقعی برای ایران به همراه ندارد.
نیازی به سرمایه چینیها نیست
ابراهیم خوشگفتار، رییس سابق سندیکای تولیدکنندگان برق نیز بر این باور است که به طورکلی نیازی به چینیها نداریم. وی به «جهانصنعت» توضیح میدهد: ما به جز اینورتر که از چین میآوردیم و میآوریم، پروژه نیروگاهی دیگری برای ما انجام ندادند چرا که به اصطلاح کاری ثبت کرده بودند اما به نیروگاهشان خیلی ربطی نداشت. خودمان در بخش نیروگاه حرارتی سازنده هستیم. چینیها چهار تا نیروگاه قرار بود بسازند: آبادان، دزفول، لامرد و تهران. بعد از برجام دیگر به اصطلاح اینها هیچ نیروگاهی نساختند، ما همه چیز را خودمان تولید میکنیم و مشکلی در این زمینه نداریم. تنها موردی که چینیها هنوز پنل و اینورتر میدهند، همین تجهیزات خورشیدی است ولی این هم مشکلی ایجاد نمیکند.
خوشگفتار افزود: بحث ۷هزار مگاوات هم هست که بخش عمدهاش آماده شده تا به سایتها منتقل و نصب و راهاندازی شود. در واقع ما به چینیها خیلی وابسته نیستیم به جز پنل و اینورتر خورشیدی که تجهیزاتش از چین میآید و مشکلی هم ندارد. یک پروژه پیمانکاری هم گرفته بودند که فکر میکنم انجام نشده اما پروژهای که گرفتهاند، ایرانیها خودشان به راحتی میتوانند انجام دهند.
او اضافه کرد: در بخش نیروگاه حرارتی هم چهار نیروگاه داشتیم که بعد از برجام کاری نکردند بنابراین نمیتوان خیلی روی همکاریشان حساب کرد و حقیقتا به آنها نیازی نداریم. صادقانه بگویم در پنل و اینورتر همه میفروشند و به هم میفروشند، هم بخش خصوصی میخرد و هم دولت.
طبق حرفهای رییس سابق سندیکای تولیدکنندگان برق اصل موضوع این است که ما باید بدانیم چقدر به برق نیاز داریم و چه اقداماتی باید انجام دهیم. اگر این فهم درست باشد، میتوانیم مشکلات را شناسایی و راهحلهای آنها را پیاده کنیم.
همکاری با چینیها فعلا قابل اتکا نیست
حمیدرضا صالحی، عضو هیاتمدیره فدراسیون صادرات انرژی و صنایع وابسته نیز در گفتوگو با «جهانصنعت» تاکید کرد: در واقع چینیها بعد از جنگ ۱۲روزه از اینجا رفتند و امروز یکی پس از دیگری در حال برگشتن هستند. اگر واقعا در بحث انرژیهای تجدیدپذیر ورود پیدا کنند، ما استقبال میکنیم.
او با بیان اینکه ظرفیت همکاری و پروژهسازی در کشور مهیاست، تصریح کرد: چون میخواهیم گامهای بزرگی در کشور برداریم، این گامها نیازمند آن است که پیمانکاران بزرگ و حرفهای از سطح جهانی هم در پروژهها شرکت کنند. اگر چینیها در اجرای پروژهها حضور پیدا کنند، چه به صورت پیمانکاری و چه در سایر بخشها، استقبال میکنیم.
صالحی تصریح کرد: نرخ جهانی پروژهها و شرایط برای حضور آنها مناسب است اما به هر حال مانند سایر شرکتها، مسائل امنیتی و اقتصادی و اطمینان از فضای امن کاری برای سرمایهگذار اهمیت دارد. احتمالا آنها منتظر خواهند بود تا وضعیت به ثبات بیشتری برسد و با خیال راحتتر وارد پروژهها شوند.
وی افزود: با این حال پروژههای ما جای همکاری با چینیها دارد، مخصوصا در بخشهایی که اجرای پروژه مستلزم حضور شرکتها در محل است. حضور شرکتهای خارجی، حتی اگر بخشی از کار را انجام ندهند، بسیار مفید است و به پوشش بخشی از کمبودهای داخلی کمک میکند. همکاری با چینیها فعلا روی کاغذ قابل اتکا نیست باید در عمل دید. قبلا هم تجربه کردیم. در پروژههای نفت و گاز که چند سال در اختیارشان بود، کاری انجام ندادند. در شمال و جنوب میدانها حضور داشتند و یکی از مفاد قرارداد ۲۵ساله با چین هم تحقق نیافت. در نهایت همکاریهای قبلی در زمینههای مختلف چندان موفق نبود.
صالحی متذکر شد: امیدواریم در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر که اکنون تحریمها نیز به آن مرتبط است، چینیها نقش فعالتری داشته باشند. این میتواند محک خوبی برای آنها باشد تا نشان دهند میتوانند در کنار ما در پروژهها حضور واقعی و مفید داشته باشند. امیدواریم از این پس سرمایهگذاری و اجرای پروژهها با حضور آنها بهتر شود و دعا میکنیم که این همکاریها نتیجهبخش باشد.
جمعبندی دیدگاه کارشناسان براین نکته تاکید دارد که ایران باید در طراحی پروژهها و قراردادها، شرایطی را فراهم کند که سرمایهگذاران خارجی با اطمینان بیشتری وارد عمل شوند و همکاری واقعی شکل بگیرد؛ موضوعی که بخشی از آن از دایره سیاست خارجی و عادیسازی روابط با دنیا به دست میآید.
بازگشت چین به بازار انرژی ایران هم مثل بسیاری از کشورها میتواند فرصت باشد؛ فرصتی از آن جهت که میتواند سرمایه و فناوری مورد نیاز برای توسعه سریع انرژیهای تجدیدپذیر را فراهم کند. در عین حال تجربه همکاری با چینیها بدون چالش هم نبوده است. از آن جهت که تجربه گذشته نشان داده که نمیتوان روی وعدههای آنها مثل روسها حساب ویژه باز کرد.