1 - 08 - 2021
وظایفی که نادیده گرفته میشود
گروه جامعه- این جمله معروف که با دیگران طوری رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود، را شنیدهاید. آیا ما نیز با دیگران و در جامعه کوچک (خانواده) یا جامعه بزرگتر (اجتماع و شهر) چنان رفتار میکنیم که انتظار داریم در موردمان رفتار شود؟
قطعا همگان در شرایط وخیم کرونا از یکدیگر انتظار رعایت بهداشت فردی را داریم این در حالی است که شاید خودمان کمتر به این موضوع توجهی داشته باشیم. اگر میخواهیم اجتماع مسوولیت خود را در قبال ما انجام دهد ابتدا باید به مسوولیت اجتماعی فردی توجه بیشتری داشته باشیم زیرا مسوولیت اجتماعی فردی اساس مسوولیت اجتماعی گروهی است. در نتیجه جامعهشناسان بر این عقیدهاند که اگر میخواهید در کشوری به مسوولیت اجتماعی گروهی دست یابیم باید به مسوولیت اجتماعی فردی بهطور ویژه توجه کنیم. با این تفاسیر جامعه ایرانی در سالهای اخیر با پستی و بلندیهای بسیاری دست و پنجه نرم کرده است و یکی از اساسیترین آن کاهش مسوولیتهای اجتماعی است. زمانی که وزارت بهداشت در دوران گسترش کرونا مدام شهروندان را ترغیب به رعایت پروتکلها بهداشتی میکرد، ما در عوض شاهد بیخیالی برخی مردم نسبت به رعایت پروتکلها بودیم. همین امر به خودی خود نشاندهنده کاهش مسوولیتهای اجتماعی در بین جامعه ایرانی است. در حالی که مسوولیت اجتماعی امری کاملا آموختنی است و مدنیت در بستر جامعه به وجود میآید. افراد هنگام قرار گرفتن در آن بستر به خودی خود مسوولیت اجتماعی را فرا میگیرند؛ اگر چه شاید برخی مردم ما مسوولیت اجتماعی را به درستی بلد نیستند. زیرا تاکنون در برخی مقاطع زمانی، بستری برای ایفای آن وجود نداشته است. جامعه ایرانی فاقد هرگونه سرمایه و مسوولیت اجتماعی است و تنها دلیل آن هم نبود رفتار متقابل بین دولت و مردم است.
در مورد دیگر مثلا هدر رفت آب، آلودهسازی محیطزیست و… برخی شهروندان به تکالیف اجتماعی خویش عمل نمیکنند و برخی دیگر به جای دادن تذکر و جلوگیری از انجام خطا، تنها به گرفتن فیلم از صحنه تخلف و نمایش آن در شبکههای اجتماعی و… بسنده میکنند. در جایی که وظیفه اجتماعی آنها جلوگیری از انجام تلف است.
جامعهشناسان بر این باورند اگر خطر بیثباتی و هدم مسوولیت اجتماعی در جامعه زمانی افزایش مییابد که مردم به حکومت اعتماد نداشته باشند، حکومت فاسد یا مسوولیتناپذیر تلقی شود، یا حکومت نتواند خدمات اصلیای که مردم نیاز دارند را ارائه کند، اقداماتی مانند اعتراضات عمومی، تظاهراتهای خیابانی، ضرب و شتمها زمانی اتفاق میافتد که مسیری برای گفتوگوها و مذاکرات سازنده باقی نمانده باشد.
سازوکارهای مسوولیت اجتماعی فرصتهایی را برای گفتوگو و مذاکره سازنده و مفید بین مردم و دولت و شناسایی راهحلهایی که از سوی دوطرف پذیرفته شده باشد ایجاد و بنابراین به حکومتی بهتر و پایداری سیاسی بیشتر کمک میکند. از طرفی اعتماد شهروندان به حکومت زمانی افزایش مییابد که احساس کنند در حکومت گوش شنوایی دارند و یا دولت موضوعات مورد نظر آنان را میبیند و به آنها پاسخ میدهد. سازوکارهای مسوولیت اجتماعی میتواند نقش مهمی در افزایش اعتبار و مرجعیت حکومت ایفا کند.
نابرابری اجتماعی
در همین راستا دکتر حسین ایمانی جاجرمی، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران در خصوص کاهش مسوولیتهای اجتماعی در سالهای اخیر به «جهانصنعت» گفت: به عقیده بنده سرچشمه مسوولیت اجتماعی حقوق شهروندی است؛ یعنی در حالی باید از مسوولیت اجتماعی صحبت کنیم که در ابتدا حقوق شهروندی آنها در نظر گرفته شده باشد. برای این که مردم مسوولیت اجتماعی داشته باشند ابتدا باید دولتها به اندازه کافی به آنها قدرت اختیار و انتخاب بدهند، به عنوان مثال مگر دولت از مردم پرسیده که میخواهند در تهران برج میلاد بسازند یا نه؟ در کشور ما مردم نقش پررنگی ایفا نمیکنند؛ به همین دلیل مردم ما مسوولیت اجتماعی را آموزش ندیدند. جاجرمی ادامه داد: مهمترین موضوعی که همگان را آزرده خاطر کرده است، مساله نابرابری اجتماعی است. زیرا هر بحرانی که در کشور به وجود میآید به قشر ضعیف ضربه مهلکی وارد میشود، بنابراین ما علاوه بر پاندمی کرونا، درگیر نابرابری اقتصادی هستیم.
بیاعتنایی مردم نسبت به دولت
وی افزود: امروزه براساس آمار وزارت بهداشت رعایت پروتکلهای بهداشتی از سوی مردم به زیر ۴۰ درصد رسیده است و در برخی نقاط کشور هم شهروندان به طور کلی از ماسک استفاده نمیکنند؛ این امر نشاندهنده عدم مسوولیت اجتماعی شهروندان در قبال یکدیگر است. البته شاید یکی از دلایل بیاعتنایی مردم نسبت به گفتههای دولت این باشد که دولتها سالهاست با زبان زور با مردم صحبت کردند و حالا که به همکاری مردم نیاز دارند آنها هم اعتنای چندانی به دستورات دولت نمیکنند. در تمام مدت منافع بازیگران ثروت و قدرت ارزش داشته است، بنابراین وقتی از مسوولیت اجتماعی مردم عادی صحبت میکنیم چون این افراد قبلا از سوی دولت محبت چندانی ندیدند حالا که دولت از آنها خواستار رعایت پروتکلهای بهداشتی است آنها هم به نوعی به حرفهای دولت بیاعتنایی میکنند. وقتی پشت اتاقهای بسته برای شهر تصمیم گرفته میشود مردم هم نسبت به اتفاقات شهر بیاعتنا میشوند.
این جامعهشناس اظهارکرد: به هر حال به عقیده من امروزه وضعیت مسوولیت اجتماعی در کشور پایدار نیست و به نوعی عمیقتر شدن بحران اعتماد است. البته هماکنون اعتماد بین دولت و ملت و برعکس کمتر شده و به طریقی در جامعه ما شکاف اعتماد رخ داده است. یکی از معایب شکاف اعتماد این است که به مشارکتهای جمعی ضربه وارد میکند. متاسفانه امروزه ما در تراژدی مشاعات گیر کردیم و همه میخواهند به طریقی از منابع عمومی برداشت کنند اما فردی حاضر نیست برای تامین منابع عمومی تلاش کند. این روند به نوعی دور باطل است که متاسفانه جامعه ایران در آن افتاده است. این که چرا جامعه ایرانی این گونه شده است باید عملکرد دولت را در ۴۰ سال گذشته بررسی کرد. موضوعی که در جامعه اعتماد را از بین میبرد نظر مردم درباره عدالت اجتماعی است. اگر مردم قبول نداشته باشند که جامعه براساس سازوکارهای عادلانه هدایت میشود و همه حق و فرصت مساوی در جامعه دارند، دیگر اعتمادی در آن جامعه شکل نمیگیرد. اگر اعتماد شکل نگیرد در مقابل مسوولیت اجتماعی هم وجود ندارد.
عدم اجرای قانون
جاجرمی با تاکید بر اینکه قانون میتواند منجر به افزایش مسوولیت اجتماعی در جامعه شود یا خیر، اظهار کرد: اگر قانونی بخواهد در جامعه منجر به افزایش مسوولیت اجتماعی شود باید ریشههای اجتماعی داشته باشد. قانون در بین عموم عامه باید صاحب مشروعیت باشد و منافع اکثریت را نمایندگی کند. قانون باید بدون تبعیض برای تمام مردم اجرا شود. به نظرم یکی از مشکلاتی که در کشور وجود دارد، این است که فرآیند قانونی مطلوب نیست. سطح نازل مباحث در مجلس و نبود سیاستمداران ملی به این امر دامن زده است. قوانین ما از کشورهای دیگر بیشتر است اما آیا میتوانند این قوانین را به درستی اجرا کنند؟ وقتی قوانین به درستی در کشور اجرا نشود مردم هم فرض میکنند قوانین برای گروهی خاص از جامعه است و اگر فردی قدرت داشته باشد میتواند قوانین را دور بزند، بنابراین اگر قوانین اجماعی نباشد و کیفیت بحثهای آن پایین باشد این قوانین هیچگاه منجر به افزایش مسوولیت اجتماعی نمیشود. به عقیده من موضوعی که بسیار نگرانکننده به نظر میآید این است که جامعه ما تبدیل به دو شقه شده است؛ یعنی یک طبقه جدید در حال شکلگیری است؛ همانند بحث آقازادهها که همیشه منافع عظیم مالی و قدرت در اختیار دارند و طرف دیگر اکثریتی هستند که از امکانات و منابع محروم هستند. اگر ما به این وضعیت دچار شویم وضعیت ما بسیار وخیم و بحرانی میشود. آن زمان اگر فردی از قانون سخن بگوید عدهای میخندند.
اعتماد نحیف
جاجرمی درخصوص رابطه بین سرمایه اجتماعی و مسوولیت اجتماعی اینگونه توضیح داد: سرمایه اجتماعی دو نوع دارد؛ یکی محدودکننده و دیگری غیر محدود است. سرمایه اجتماعی که در ایران وجود دارد به درد مسوولیت اجتماعی نمیخورد. سرمایه اجتماعی موجود در ایران از نوع گروههای باندینگ یعنی از نوع گروههای محدود است. سرمایه اجتماعی باندینگ یعنی این که فرد تنها به خانواده، دوستان و افراد بسیار محدودی اعتماد دارد و در ازای آن به غریبهها اعتمادی ندارد. این نوع سرمایه اجتماعی اصلا مناسب نیست. این امر خوب است که سرمایه اجتماعی که انسانها را فراتر از تعلقات گروهی به یکدیگر وصل کند؛ طوری که تمام افراد جامعه برای کمک به همدیگر پیشقدم شوند و فرد بداند هیچ کس در ازای این مهربانی به آن آسیبی وارد نمیکند بلکه جواب مهربانی خود را خواهد دید. در این مورد نوع اعتماد انسانها از نوع ضخیم است. اگر چه امروزه جامعه ایرانی دچار اعتماد نحیف شده است. اعتماد نحیف زمانی شکل میگیرد که هرفردی به راحتی در خیابان تردد کند در صورتی که امروزه به دلیل فقر، آمار سرقتها بسیار افزایش یافته و در مقابل افراد دیگر به هم اعتماد کافی ندارند. بنابراین اگر روند سرقتها به همین منوال افزایش یابد سطح اعتماد نحیف افراد به موتوسوارها از بین میرود.
بنابراین ارتباط سرمایه اجتماعی و مسوولیت اجتماعی به نوع سرمایه اجتماعی و نسبت اعتماد افراد به یکدیگر در جامعه بستگی دارد.
احیای بستر یادآوری مسوولیت اجتماعی
وی در خصوص آموزشهای لازم برای داشتن مهارت مسوولیت اجتماعی در جامعه بیان کرد: برخلاف تصورات رایج، آموزش راهحل تمام مشکلات نیست. در موضوعات فعالیتهای مدنی دولت نباید آن را آموزش دهد، بلکه افراد زمانی که در بستر جامعه قرار بگیرند به خودی خود مسوولیت اجتماعی را فرامیگیرند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد