3 - 06 - 2018
ورشکستگی مدیریت آبی
سارا اردو* – بحران آب در کشور از آنچه دیده میشود، بحرانیتر است. آنچه مشاهده میشود تالابها یا دریاچههای سطح زمین است که خشک میشود اما کسی منابع زیر سطح زمین را نمیبیند. بحران خشک شدن آبهای زیرزمینی قابل مشاهده نیست؛ بحرانی که وخیمتر از سطح زمین است.
نشستهای زمین، فروچالهها و خشک شدن چاههای آبی کشاورزی بیانگر وضعیت وخیم منابع زیرزمینی است.
امروزه کلانشهرها برای تامین منابع آبی خود به حفاری چاهها روی آوردهاند. به همین دلیل هرسال شاهد افت کیفیت آب هستیم زیرا برای رسیدن به منابع زیرزمینی هر سال عمق چاهها بیشتر میشود.امروز بدون توجه به مدیریت منابع آبی صرفا عمق چاهها را افزایش دادهایم یا در منطقه پرآب دیگری چاه زده شده و به این فکر نشده که آبهای زیرزمینی نیز روزی تمام خواهد شد.بحران آب نتوانسته از توسعه شهری جلوگیری کند و هر روز شاهد توسعه فضای شهری و انتقال آب از مکانی به مکان دیگر هستیم. فاضلابهای شهری به زیر زمین یا رودخانه ریخته شده و حتی آبهای خاکستری (آب باران) را نیز هدر دادهایم.
اگر بحران آب نتوانسته مانع توسعه جغرافیای شهری شود اما در عوض موجب محدود شدن روستاها و هجرت روستاییان شده است. از طرفی افزایش جمعیت موجب کاهش سرانه منابع میشود. به همین دلیل توزیع نامتوازن جمعیت در کشور بحران مدیریت منابع آبی را به همراه داشته است.
حدود ۹۰ درصد آب در حوزه کشاورزی تخصیص داده شده در حالی که صنعت کشاورزی از ابزار مدرن بیبهره است. از همین رو به دلیل نوع سنتی کشاورزی بخش قابل توجهی از منابع آبی هدر میرود. این امر مستلزم توسعه کشاورزی مدرن به منظور پیشگیری از هدررفت منابع آبی در این بخش است.
از سویی دیگر هنوز به مساله پسابها توجه نشده و نتوانستهایم از آن استفاده کنیم. موضوع دیگر در حوزه بحران آب، هزینهبر بودن تصفیه و انتقال آن است. عدهای بر این عقیدهاند که اگر هزینههای این بخش در زندگی روزمره اعمال شود، توجه بیشتری به آب خواهد شد. در عین حال که میتوان مردم را تشویق به تصفیه پسابهای خود به خصوص آبهای خاکستری در منزل از طریق آموزشهای کوتاهمدت کرد.
باید پذیرفت که مدیریت منابع آبی اشتباه بوده و در این میان استفاده از روشهای غیراصولی برداشت به بحران آب دامن زده است. برای ترمیم این بخش نیازمند آمایش سرزمینی هستیم تا به طور دقیق اندازه و آمار دقیق منابع کشور به دست آید. همچنین نقاط حساس کشور شناسایی شده و با هوشمندسازی شهرها و روستاها و رصد منابع میتوان در حفظ و استفاده بهینه تلاش کرد. اکنون نیازمند تغییر نگاه مدیریت منابع آبی در کشور هستیم.
امروزه استفاده از آبهای خاکستری یکی از مهمترین راهکارهای مدیریتی در بخش شهری است. آبهای خاکستری که با فاضلاب ترکیب نشده باشد را میتوان در مصارفی مانند باغبانی، استحمام، و دیگر مصارف خانگی، به کار برد. کشوری مانند آلمان به اندازه کافی آب در اختیار دارد و از منابع آبی خود بارها استفاده کرده است و بخش عظیمی از جمعیت آلمان از طریق بازچرخه آبی تامین میشود.
برای بهرهبرداری از آب خاکستری نیاز به زیرساختهای لازم از جمله خطوط لوله مجزاست. توسعه فناوری استفاده از آب خاکستری حتما باید مورد توجه قرار گیرد. ایران برای بهرهبرداری از آب خاکستری هیچ برنامهای ندارد. این در حالی است که از مزایای استفاده از آبهای خاکستری میتوان به صرفهجویی قابل توجه در حجم آب مصرفی و بازیافت بهینه آب مصرفشده و مهمتر آنکه کاهش استفاده از منابع آبی ذخیره شده اشاره کرد.
حدود یکچهارم آبی که به صورت بارش به منابع آبی قابل استفاده تبدیل میشود، به دلیل ناکارآمدی و بازده بسیار کم، در آبیاری و آبرسانی هدر میرود که این خود یک چالش بسیار بزرگ در مدیریت منابع آبی است. ارتقای فناوری در بخش کشاورزی برای کاهش مصرف آب یکی از مهمترین بخشهای مدیریتی منابع آبی است که باید مورد توجه قرار گیرد.با وجود تمام راهکارهای مدیریتی موجود اما تا به امروز از راهکارهای کوتاهمدت که بیشتر جنبه تدافعی با بحران داشته استفاده شده که موجب شده از مرحله بحران آب به مرحله ورشکستگی منابع آبی برسیم. این در حالی است که نگاه مدیریتی باید آیندهنگر باشد نه کنترل اوضاع در همان شرایط نامطلوب. مدیریت در کشورهای توسعهیافته به مفهوم پیشگیری، رفع چالش و کنترل اوضاع است اما در مدیریت منابع کشور ما به دلیل نداشتن مرحله پیشگیری ابتدا چالش ایجاد میشود، سپس به فکر کنترل اوضاع هستیم. برای همین همواره در مرحله کنترل بحران باقی میمانیم.
* استاد دانشگاه و کارشناس محیطزیست
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد