22 - 01 - 2020
وخامت دوباره توزیع درآمد در دهه ۹۰
سعید مسگری*- اگرچه رشد اقتصادی مناسب و پایدار، یکی از اهداف اصلی سیاستهای اقتصادی است اما بهبود صرف شاخصهای رفاه نمیتواند منجر به توسعه پایدار جامعه شود. از اینرو است که توزیع مناسب درآمد و به عبارت دقیقتر عدالت اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار است و یکی از اهداف مهم دولتها محسوب میشود.
برای بررسی توزیع درآمد در جامعه شاخصهای مختلفی تدوین شده که شناختهشدهترین آنها، ضریب جینی است. این شاخص توزیع کلی درآمد در جامعه را نشان میدهد و عددی بین صفر و یک است. نگاهی به روند این شاخص نشان میدهد همواره در اقتصاد ایران در اکثر سالها ضریب جینی بالای ۴/۰ بوده و وضعیت چندان مناسبی نداشته است. ضریب جینی با وجود نوساناتی که در دورهها و سالهای مختلف داشته هیچگاه نتوانسته برای یک دوره میانمدت کمتر از ۴/۰ باقی بماند.
ضریب جینی از سال ۸۹ و پس از اجرای هدفمندی یارانهها روند نزولی به خود گرفت و توانست از ۴۱/۰ در سال ۱۳۸۸ به ۳۶/۰ در سال ۱۳۹۲ برسد که بهبود قابل ملاحظهای برای این شاخص محسوب میشود. اما از ابتدای سال ۱۳۹۳ این شاخص دوباره رو به افزایش نهاد و در سال ۱۳۹۷ مجدد به بالای ۴/۰ رسید. بنابراین دستاورد حاصل شده در نیمه دوم دهه ۸۰ در توزیع درآمد، در دهه ۹۰ از دست رفت و دوباره ضریب جینی به وضعیت بلندمدت خود بازگشت.اما ضریب جینی شاخص کامل و جامعی برای بررسی توزیع درآمد نیست و نقدهای جدی بدان وارد است. این شاخص صرفا توزیع کلی درآمد در جامعه را نشان میدهد و در مورد جزئیات توزیع درآمد و سهم طبقات و دهکهای مختلف از درآمد توضیحی ارائه نمیدهد. بنابراین ضروری است برای بررسی دقیق وضعیت نابرابری در جامعه از سایر شاخصهای توزیع درآمد نیز استفاده شود.نسبت هزینه ثروتمندترین دهکها به هزینه فقیرترین دهکها جزئیات توزیع درآمد را با دقت بیشتری نشان میدهد. نسبت هزینههای دهک دهم (ثروتمندترین افراد جامعه) به دهک اول (فقیرترین افراد جامعه) از سال ۱۳۸۹ رو به کاهش نهاد و از ۹۷/۱۵ در سال ۱۳۸۸ به ۶۸/۱۰ در سال ۱۳۹۲ رسید. اما این شاخص هم نتوانست به روند نزولی خود ادامه دهد و از سال ۱۳۹۳ صعودی شد و به ۴۵/۱۴ در سال ۱۳۹۷ رسید. میانگین این شاخص در دهه ۸۰ حدود ۳/۱۶ بوده و با ادامه روند فعلی به نظر میرسد در زمان کوتاهی به میانگین قبلی خود بازگردد. نسبت هزینه دو دهک پردرآمد به دو دهک فقیر نیز روند نسبتا مشابهی را با شاخص فوق داشته بهطوری که پس از کاهش چهار ساله از سال ۱۳۹۳ مجددا صعودی شد و از ۵۷/۶ در سال ۱۳۹۲ به ۳۶/۸ در سال ۱۳۹۷ رسید. با ادامه این روند انتظار میرود ظرف دو سال آینده این شاخص به میانگین خود در دهه ۸۰ یعنی ۶/۹ برسد و حتی فراتر از آن برود. نسبت هزینه چهار دهک ثروتمند به چهار دهک فقیر جامعه نیز در این مدت روند مشابهی اما با شدت کمتر طی کرده است.بررسی روند این سه شاخص نشان میدهد در سال ۱۳۹۷ نسبت به سال ۱۳۹۲ نسبت هزینههای ۱۰ درصد ثروتمند به ۱۰ درصد فقیر ۳۵ درصد، نسبت هزینه ۲۰ درصد ثروتمند به ۲۰ درصد فقیر ۲۷ درصد و نسبت هزینه ۴۰ درصد ثروتمند به ۴۰ درصد فقیر ۱۹ درصد افزایش یافته است. این اعداد به معنای افزایش شکاف طبقاتی و فاصله گرفتن بیشتر دهکهای ثروتمند از دهکهای فقیر و حتی دهکهای میانی هستند. یکی از دلایلی که در سالهای اخیر شکاف طبقاتی بیشتر از قبل احساس میشود و بخشی از جامعه احساس نابرابری بیشتری میکنند همین تغییرات هزینهای دهکهای درآمدی است. به زبان ساده فاصله ۱۰ درصد جامعه از سایر مردم و حتی از طبقه متوسط به شدت در حال افزایش است و این موضوع سبب بیشتر شدن احساس نابرابری در جامعه شده است. اینکه این اتفاق چگونه و به چه دلایلی در حال رخ دادن است نیاز به بررسیهای دقیق و علمی دارد. اکنون ضروری است که نحوه توزیع درآمد و تغییرات هزینه دهکهای برخوردار مورد توجه ویژه کارشناسان، سیاستگذاران و رسانهها قرار گیرد زیرا با ادامه روند فعلی نهتنها شاخصهای توزیع درآمد به میانگینهای بلندمدت و قبلی خود بازخواهند گشت بلکه حتی بیم آن میرود که فراتر از میانگینهای بلندمدت نیز بروند. فارغ از نتایج این بررسیهای جامع، به نظر میرسد یک متهم اصلی برای بدتر شدن وضعیت توزیع درآمد در دهه ۹۰ وجود دارد.
دو جهش تورمی بزرگ در سالهای ۱۳۹۱و ۱۳۹۷ نقش بسیار پررنگی در تشدید نابرابری توزیع درآمد در دهه ۹۰ داشتهاند. تورم آن هم تورم بالا و دورقمی میتواند آثار مخرب شدیدی بر توزیع درآمد داشته باشد. این در حالی است که در هر دو جهش تورمی دهه ۹۰ تورم نقطهای به بالای ۴۰ درصد رسید و برای نخستین بار در اقتصاد ایران شاهد دو جهش تورمی در کمتر از ۱۰ سال بودیم. از این نکته هم نباید غفلت کرد که یکی از عوامل مهم بهبود توزیع درآمد در سالهای پایانی دهه ۸۰، اجرای طرح هدفمندی یارانهها و پرداخت نقدی یارانه بود که تاثیر مثبتی در دهکهای پایین جامعه داشت. اما به مرور و در نتیجه تورمهای بالا، تاثیر اجرای آن از بین رفت و توزیع درآمد به روند قبلی خود بازگشت.
در پایان باید گفت دهه ۹۰، دهه بازگشت توزیع درآمد به وضعیت بلندمدت آن و از دست رفتن بهبود چندساله توزیع درآمد بوده است. روند افزایشی فاصله طبقاتی در این دهه همراه با بیشتر شدن شکاف طبقاتی دهکهای ثروتمند از سایر دهکها بوده است و این امر منجر به بیشتر شدن احساس نابرابری شده است. اگرچه تورم میتواند عامل اصلی بدتر شدن توزیع درآمد باشد اما افزایش فاصله دهک برخوردار از سایر دهکها نمیتواند صرفا ناشی از تورم باشد و باید نقش سایر عوامل را هم لحاظ کرد. بنابراین ضروری است بررسیهای دقیق و جامع درباره تغییرات توزیع درآمد در ۱۰ سال اخیر و علل و ریشههای آن انجام شود. این بررسی میتواند چراغ راه سیاستگذاری و تدوین راهکارهای مناسب برای بهبود توزیع درآمد در جامعه باشد و در نهایت به افزایش احساس عدالت اجتماعی که از ضروریات امروز جامعه است کمک کند.
* کارشناس اقتصادی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد