واپسین فرصت نجات شوشتر
نادر نینوایی- بافت تاریخی شوشتر با آجرکاریهای ظریف و هنرمندانه، ساباطهایی که هرکدام روایتگر بخشی از میراث فرهنگی این سرزمین هستند و گذرهایی که هنوز رد زندگی در آنها جاری است، از شاخصترین بافتهای تاریخی ایران به شمار میآید. خانههایی که برخی از آنها مشرف به مجموعه ثبت جهانیشده آبشارها و آسیابهای آبی هستند و هریک بهتنهایی نشانهای هویتی از گذشتههای دور ایران زمین محسوب میشوند؛ گذشتهای که در لابهلای خشت و آجر و سایه روشن کوچهها، هنوز نفس میکشد.
باوجود این اهمیت و غنای تاریخی، بافت ارزشمند شوشتر سالهاست آرام و قرار ندارد و تقریبا هر روز با مخاطرهای تازه روبهرو میشود. گاه نفوذ آب به شوادانها- زیرزمینهای عمیق و سنتی خانههای قدیمی- به بلای جان بناهای تاریخی بدل میشود و پایههای استوار آنها را از درون میفرساید و گاه زمزمه خیابانکشی در قلب این بافت، بیم تخریب و گسست را به جان دوستداران میراث فرهنگی کشور میاندازد؛ تهدیدهایی که هر یک میتواند بخشی از این هویت تاریخی را برای همیشه از میان ببرد.
در چنین شرایط مخاطرهآمیزی، گروهی از فعالان میراث فرهنگی با احساس مسوولیتی برخاسته از دل همین نگرانیها، کارزاری را با عنوان «مطالبه مردمی ثبت جهانی بافت تاریخی شهر شوشتر در فهرست میراث جهانی یونسکو» شکل دادهاند. آنان امیدوارند با تحقق این مطالبه، بتوان سایه تهدید و تخریب را از سر این بافت ارزشمند کوتاه کرد و شوشتر را در جایگاهی شایسته از منظر حفاظت و توجه ملی و بینالمللی نشاند.
ثبت جهانی میتواند به تقویت سازوکارهای حفاظت از بافت قدیمی شوشتر بینجامد و نگاه استانداری، شهرداری و دستگاههای متولی میراث فرهنگی را بیش از پیش متوجه اهمیت این نماد هویتی کند.
از سوی دیگر بیتردید ثبت جهانی بافت تاریخی شوشتر میتواند به عنوان محرکی جدی برای توسعه گردشگری عمل کند؛ توسعهای که با بهرهگیری هوشمندانه از ظرفیتهای تاریخی و فرهنگی شهر، زمینهساز رونق اقتصادی و بازگشت زندگی پایدار به دل بافت تاریخی شهر خواهد بود.
تهدید نفوذ آب به زیرزمین خانههای تاریخی
چند سال است که بافت تاریخی شوشتر با بحرانی جدی و مزمن مواجه بوده که مهمترین نمود آن، نفوذ و تجمع آب در شوادانهای خانههای تاریخی است؛ بحرانی که اگرچه تازه نیست اما پیامدهای آن بهتدریج شدت گرفته و موجودیت بخشهایی از بافت را تهدید کرده است. شوادانها که زیرزمینهای عمیق و از عناصر شاخص معماری سنتی جنوبغرب ایران هستند، بهدلیل پر شدن از آب و تخلیه نشدن، به کانونی برای فرسایش، ناپایداری سازهای و در نهایت ریزش بناها تبدیل شدهاند.
در سالیان گذشته خانههای تاریخی شاخصی چون خانه جزایری با قدمت صفوی و خانه نجاتیان به عنوان نمونههای عینی این بحران معرفی شدهاند. حجم بالای آب جمع شده در شوادانها، بهویژه در خانه نجاتیان، نشانهای از آغاز «شمارش معکوس» برای تخریب این بناها تلقی شده بود. فعالان میراثفرهنگی نیز از «در معرض نابودی کامل قرار گرفتن بافت تاریخی شوشتر» سخن گفتهاند؛ تعبیری که عمق نگرانیها را در آن مقطع زمانی نشان میدهد.
اهمیت این بحران زمانی بیشتر میشود که بدانیم بافت تاریخی شوشتر با وسعتی حدود ۲۴۰ تا ۲۴۳هکتار، نهتنها حامل هویت تاریخی و فرهنگی شمال خوزستان است بلکه در صورت مرمت و احیا، ظرفیت قابلتوجهی برای توسعه گردشگری و بومگردی دارد. با این حال نفوذ آب به شوادانها این ظرفیت را به تهدیدی بالقوه بدل کرده و حتی خطرات جانی برای ساکنان و گردشگران را درپی داشته است.
براساس هشدارهای مطرح شده در سالیان گذشته مساله آبگرفتگی شوادانها سابقهای حدود ۳۰ ساله داشته و دلایل مختلفی برای آن مطرح بوده است؛ ازجمله فرسودگی و نشتی شبکه آب و فاضلاب شهری یا بالا آمدن سطح آب زیرزمینی. برخی کارشناسان از جمله دکتر غلامحسین معماریان با استناد به شرایط توپوگرافیک و عمق شوادانها، احتمال نشت آب از لولههای فرسوده را عامل اصلی دانستهاند. بهویژه آنکه خاک رسی و فشرده شوشتر در برابر نفوذ آب بسیار آسیبپذیر است و به سرعت دچار ریزش میشود.
گزارشهای منتشر شده در سالهای اخیر درخصوص نفوذ آب به شوادانهای خانههای تاریخی شوشتر، تصویری هشدار دهنده از وضعیتی ارائه میدهد که در آن نبود اقدام فوری، انفعال برخی نهادها و اختلافنظر درباره منشأ مشکل، جان ساکنان و بقای میراث تاریخی شوشتر را در معرض خطری جدی قرار داده بود؛ خطری که نیازمند تصمیمگیری کارشناسی، شفاف و فوری عنوان شده است.
مخاطره خیابانکشی در بافت تاریخی شوشتر
اردیبهشتماه امسال بافت تاریخی شوشتر بار دیگر در معرض تهدیدی جدی قرار گرفت؛ تهدیدی که اینبار، نه از جنس فرسودگی طبیعی بلکه ناشی از زمزمههای جدی برای خیابانکشی در دل بافت تاریخی بود. طرح ایجاد خیابان «میرزا هادی» که با عنوان یک مطالبه عمومی مطرح شده، موجی از نگرانی را در میان فعالان میراث فرهنگی شوشتر برانگیخته و آنان را به واکنش واداشت. به اعتقاد کنشگران میراث فرهنگی، احداث این خیابان نهتنها مداخلهای غیرضروری در کالبد تاریخی شهر است بلکه پیوستگی فرهنگی و هویتی شوشتر را مخدوش میکند. کنشگران میراث فرهنگی، این طرح را به «خنجری بر پیکره بافت تاریخی شوشتر» تشبیه کردهاند که مجموعههای ارزشمند مذهبی و تاریخی از جمله محدوده معنوی مرتبط با علامه شیخ جعفر شوشتری را نیز در معرض مخاطره قرار میدهد. از نگاه این فعالان میراث فرهنگی، خیابانکشی در چنین بافتی به معنای قربانی کردن تاریخ و تمدن شهر در برابر نگاهی کوتاهمدت جهت توسعه شهری است.
اهمیت بافت تاریخی شوشتر زمانی پررنگتر میشود که بدانیم هسته تاریخی این شهر، ساختاری جزیرهای دارد و عناصر ثبت جهانیِ «منظومه سازههای آبی تاریخی شوشتر» پیرامون آن شکل گرفتهاند. این بافت طی دهههای گذشته بارها از خیابانکشی آسیب دیده است؛ از جمله خیابان طالقانی و خیابان امام خمینی که بخشهایی از بافت را از هم گسستهاند. به گفته فعالان محلی، این مداخلات حاصل ناآگاهی از ارزشهای تاریخی و گردشگری بافت بوده و هرچند ممکن است در کوتاهمدت برخی مشکلات ترافیکی را حل کرده باشند اما در بلندمدت به تخریب هویت شهری انجامیدهاند. طرح خیابان میرزا هادی نیز در امتداد همین رویکرد ارزیابی میشود؛ بهویژه آنکه در دهههای گذشته نیز تلاشهایی برای اجرای آن وجود داشته و با مقاومت فعالان میراث فرهنگی متوقف شده بود. با این حال در سال۱۴۰۴ این طرح بار دیگر با پشتوانه تعهدات اداری و وعدههای انتخاباتی مطرح شده و نگرانیها را تشدید کرده است. این در حالی است که همزمان، تلاشهایی برای احیای بافت تاریخی و تبدیل خانههای قدیمی به هتل، بوتیک و فضاهای گردشگری در جریان بوده و خیابانکشی میتواند این روند را متوقف یا بیاثر کند. به نظر می رسد که تداوم نگاه توسعهمحورِ مبتنی بر تخریب، در کنار مشکلات حلنشدهای مانند آبگرفتگی شوادانها میتواند بافت تاریخی شوشتر را به نقطهای غیرقابل بازگشت برساند و فرصتهای پایدار گردشگری و اقتصادی این شهر برای همیشه از دست برود.
مطالبه مردمی برای ثبت جهانی بافت تاریخی شوشتر
در ادامه هشدارهای مکرر درباره وضعیت بحرانی بافت تاریخی شوشتر- از نفوذ آب به شوادانها تا تهدید خیابانکشی و مداخلات عمرانی- اکنون یک کارزار مردمی با مطالبه ثبت جهانی «بافت تاریخی شهر شوشتر» در فهرست میراث جهانی یونسکو شکل گرفته است؛ کارزاری که نشان میدهد دغدغه حفظ این میراث، از سطح کارشناسان و فعالان میراث فرهنگی فراتر رفته و به مطالبهای اجتماعی تبدیل شده است.
امضاکنندگان این کارزار که شامل شهروندان، کنشگران فرهنگی، دانشگاهیان، فعالان گردشگری و دوستداران میراث تاریخی ایران هستند، با خطاب قرار دادن وزیر میراث فرهنگی، استاندار خوزستان و کمیسیون ملی یونسکو تاکید کردهاند که شوشتر نباید صرفا از دریچه بناهای منفرد یا سازههای آبی ثبت شده جهانی دیده شود بلکه بافت تاریخی این شهر باید به عنوان یک کل منسجم تاریخی–فرهنگی به ثبت جهانی برسد. به باور آنان، ارزش واقعی شوشتر در «نظام دانشی و تمدنی» نهفته است که طی قرنها در ساختار شهری، معماری، شیوه زیست، مشاغل، آئینها و روابط اجتماعی آن شکل گرفته است.
در متن کارزار تصریح شده که بافت تاریخی شوشتر، صرفا مجموعهای از خانهها و گذرها نیست بلکه حاصل عقلانیت جمعی و تجربه زیسته مردمی است که توانستهاند شهری پایدار، خلاق و اثرگذار بسازند. از دل این بافت، نظامی پویا از مشاغل و صنایع، شبکهای از بازارها و حرفهها و همچنین آئینها پدید آمده که بخشی از میراث ناملموس شهری را شکل میدهد؛ میراثی که بدون حفاظت از کالبد و بافت، امکان تداوم ندارد.
کارزار همچنین به جایگاه شوشتر در شبکههای تاریخی تجارت و بازرگانی اشاره میکند؛ شهری که ساکنان آن در گذشته نقش موثری در مبادلات منطقهای و فرامنطقهای داشتهاند و نظامی از اعتماد، قراردادها و ساختارهای اقتصادی را شکل دادهاند که ردپای آن هنوز در معماری بازارها و سازمان اجتماعی شهر قابل مشاهده است. افزون بر این، وجود نظام آموزش استاد– شاگردی، انتقال بیننسلی دانش و مهارتها و تداوم تاریخی بدون گسستهای بنیادین، شوشتر را به سندی زنده از تاریخ شهرنشینی ایران تبدیل کرده است.
در بخش آسیبشناسی، امضاکنندگان هشدار دادهاند که تهدیدهای پیشروی بافت تاریخی شوشتر تنها به تخریب فیزیکی محدود نمیشود بلکه مهاجرت ساکنان بومی، گسست روابط اجتماعی، مداخلات ناهماهنگ عمرانی، تغییر کاربریهای غیرکارشناسی، خیابانکشی و تاسیسات زیرزمینی به فرسایش تدریجی این نظام دانشی– تمدنی منجر شده است.
مطالبات مشخص این کارزار شامل آغاز رسمی تهیه پرونده ثبت جهانی بافت تاریخی شوشتر با مشارکت متخصصان ملی و بینالمللی، تدوین و اجرای طرح جامع حفاظت و مدیریت، توقف یا بازنگری فوری مداخلات مغایر با معیارهای میراث جهانی، مشارکت واقعی جامعه محلی و نهادهای مدنی در تصمیمسازیها و شفافسازی روند و زمانبندی اقدامات است. به باور امضاکنندگان، ثبت جهانی نه یک اقدام نمادین بلکه ابزاری راهبردی برای حفاظت معنادار، جلب حمایت بینالمللی و انتقال آگاهانه این میراث به نسلهای آینده است؛ مطالبهای که اکنون به عنوان صدای مشترک دوستداران شوشتر شنیده میشود.
موقعیت شکننده بافت تاریخی و ضرورت رسیدگی
آنچه امروزه بافت تاریخی شوشتر را در موقعیتی شکننده قرار داده، نه یک تهدید منفرد بلکه همپوشانی چند بحران ساختاری است؛ بحرانی که از فقدان نگاه یکپارچه به «بافت» به عنوان یک موجود زنده تاریخی ناشی میشود. شوشتر سالهاست میان دو منطق متعارض گرفتار مانده است: از یکسو منطق حفاظت، هویت و توسعه پایدار و از سوی دیگر منطق مداخلات شتابزده شهری که مسائل کوتاهمدت را بر آینده تاریخی شهر ترجیح میدهد.
نفوذ آب به شوادانها را نمیتوان صرفا یک مشکل فنی دانست؛ این پدیده نشانهای از فرسایش مدیریت شهری در بافتهای تاریخی است. وقتی زیرساختهای فرسوده بدون برنامه جایگزین میشوند یا اساسا رها میمانند، بافت تاریخی نخستین قربانی است. آبگرفتگی شوادانها علاوه بر تخریب کالبدی، نشان میدهد که میان نهادهای متولی— شهرداری، میراث فرهنگی، آب و فاضلاب— تقسیم کار روشن و پاسخگو وجود ندارد. ادامه این وضعیت نهتنها بناها بلکه امنیت جانی ساکنان و گردشگران را نیز تهدید میکند.
در سوی دیگر خیابانکشی در بافت تاریخی، مصداق سوءتفاهم توسعه است. تجربه شوشتر و بسیاری از شهرهای تاریخی ایران نشان داده که خیابانکشی نهتنها مشکلات ترافیکی را به طور پایدار حل نمیکند بلکه با از هم گسیختن بافت، سرمایههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهر را نابود میکند. توسعهای که بر حذف حافظه شهری بنا شود، در نهایت خودِ شهر را از مزیت رقابتیاش تهی میکند.
در این میان شکلگیری کارزار مردمی برای ثبت جهانی بافت تاریخی شوشتر را باید نقطهعطفی اجتماعی دانست. این کارزار نشان میدهد جامعه محلی و بدنه آگاه کشور به این جمعبندی رسیدهاند که تنها راه نجات شوشتر، خروج از مدیریت جزیرهای و حرکت به سوی حفاظت مبتنی بر معنا، مشارکت و برنامه بلندمدت است. ثبت جهانی، اگر به درستی پیگیری شود، میتواند چارچوبی الزامآور برای توقف مداخلات مخرب، جذب منابع ملی و بینالمللی و بازتعریف نقش بافت در اقتصاد شهر ایجاد کند.
برای عبور از شرایط بحرانی کنونی تدوین فوری یک «برنامه اقدام اضطراری» برای مهار نفوذ آب با محوریت تشخیص قطعی منشأ آب، نوسازی هدفمند زیرساختها و پایش مداوم شوادانها باید طرف توجه مسوولان امر قرار گیرد. از سوی دیگر توقف هرگونه خیابانکشی جدید در محدوده بافت تاریخی تا زمان تهیه و تصویب طرح مدیریت یکپارچه نیز ضروری است. در مرحله بعد تبدیل حفاظت از بافت به یک پروژه اقتصادی– اجتماعی از طریق حمایت از سکونت بومی، بومگردی مسوولانه و مشاغل خلاق میتواند بسیار راهگشا باشد و در نهایت، تسریع در تهیه پرونده ثبت جهانی با مشارکت دانشگاهها، جامعه محلی و متخصصان مستقل مجموعه این اقدامات را تکمیل خواهد کرد.
باید در نظر داشت که نجات شوشتر نه در تخریب بلکه در فهم ارزش آن و مدیریت هوشمندانه این ارزش نهفته است؛ فرصتی که اگر از دست برود، به قیمت از دست رفتن یکی از ارزشمندترین نشانههای هویتی و شهری ایران خواهد بود.
