واقعیت یا بازی آماری؟

سارا اصغری – با انتشار آمار نرخ بیکاری بهار ۱۴۰۴ و مقایسه آن با فصل مشابه سال گذشته از سوی مرکز آمار، برخی صاحبنظران نسبت به انتشار کاهش نرخ بیکاری به ۳/۷درصد در این فصل ابراز تعجب کردند. این ابراز تعجب در حالی است که نرخ مشارکت اقتصادی نیز در این مدت کاهش نیافته و به میزان بسیار اندکی نیز افزایش یافته است. با وجود شرایط اقتصادی و نامناسب واحدهای تولیدی و رکود بازار، صحت آمارهای اشتغال منتشر شده از سوی مرکز آمار را با شائبههایی همراه کرده است.
براساس مرکز آمار ایران، باوجود کاهش میزان مشارکت اقتصادی زنان به میزان ۲۶هزار نفر نسبت به سال گذشته، نرخ مشارکت مردان تا ۳۱۰هزار نفر افزایش یافته که حاکی از افزایش زیر ۱/۰درصدی نرخ مشارکت نسبت به بهار سال گذشته است. این تغییرات نشان میدهد که طی یک سال اخیر باوجود مشکلات اقتصادی، شاهد ایجاد اشتغال بیشتر نسبت به گذشته بودهایم؛ به نحوی که نرخ بیکاری بهار سال ۱۴۰۳ حدود ۸/۷درصد بوده که در این مدت با وجود مشکلات متعدد و بحران بیبرقی در تابستان و بیگازی در زمستان، نرخ بیکاری کشور بازهم ۵/۰درصد کاهش یافته است.
برخی کارشناسان اقتصادی و متخصصان حوزه بازار کار، بر این باور هستند که این آمار باید از منظر «کیفی» و برخی شاخصها مورد ارزیابی قرار گرفته تا صحت آن مورد ارزیابی و کنکاش بیشتری قرار گیرد.
شاخصهای آمارگیری دقیق نیستند
در این زمینه حمید حاجاسماعیلی، کارشناس بازار کار در گفتوگوی اختصاصی با «جهانصنعت» درباره نحوه آمارگیری در ایران عنوان کرد: در گذشته تاکنون در مورد آمارگیری نرخ بیکاری در کشور همواره مسائلی مطرح بوده که این مسائل روشهای آمارگیری را همراه با دقت بالا همراه نمیکرده است و سبب انحراف شده است. یک مساله آن است که آمار نفوس و مسکن با وزارتخانههای مختلف که درگیر اشتغال هستند، همخوانی ندارد؛ از اینرو همواره در ارائه آمارها با مشکلاتی روبهرو هستیم و حتی به این موضوع خود مسوولان این امر هم متعرف هستند.
حاجاسماعیلی در ادامه با اشاره به این موضوع که برای اشتغال ممکن است برخی روشهای آمارگیری براساس شاخصهای بومی و برخی براساس شاخصهای بینالمللی باشد، عنوان کرد: مرکز آمار ایران مدعی است که براساس شاخصهای بینالمللی آمارگیری انجام میدهد که براساس این شاخص با روزی دو ساعت کار کردند یک فرد، در رده شاغلان قرار میگیرد.
سهم بالای جوانان، فارغالتحصیلان و زنان در بیکاری
این کارشناس بازار کار در ادامه با تاکید بر این موضوع که نرخ بیکاری ۳/۷درصد در چنین شرایط اقتصادی کشور قابل قبول نیست، عنوان کرد: براساس آمارهای اعلام شده در بخشهای مختلف، این نرخ بیکاری نمیتواند چندان دقیق باشد چراکه نرخ بیکاری جوانان در کشور ۷/۱۹درصد است که آمار بالایی بهشمار میرود و با توجه به این موضوع که جوانان متقاضیان اصلی کار هستند، صحت آمار کلی نرخ بیکاری را زیر سوال میبرد.
این کارشناس بازار کار در ادامه خاطرنشان کرد: فارغالتحصیلان ۴۰درصد بیکاران کشور را به خود اختصاص دادهاند که این گروه نیز پیشگامان متقاضی اشتغال در کشور محسوب میشوند، در حالی که نیمی از بیکاران جامعه را به خود اختصاص دادهاند. گروه سوم بیکاران در کشور زنان هستند که بیکاری آنها بیکاری محسوب نمیشود؛ این در حالی است که باید بپذیریم زنان طی دو دهه گذشته با تغییرات قابلتوجهی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روبهرو بودهاند و پدیدههایی همچون تجرد، طلاق و حضور آنها در عرصه وسیع اجتماعی را شکل داده است اما به تناسب این تغییرات نتوانستهاند بازار اشتغال را در اختیار بگیرند و ۱۴درصد آمار بیکاری را به خود اختصاص دادهاند. همچنین نیمی از دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاه نیز متعلق به زنان است.
کاهش جمعیت فعال کشور
حاجاسماعیلی در ادامه به موضوع جمعیت فعال کشور اشاره کرد و افزود: موضوع مهم و قابلتوجه در حوزه اشتغال این است که جمعیت فعال کشور طی چند سال گذشته رشد آنچنانی نداشته است. موضوع آن است زمانی که مشارکت اقتصادی زنان بیشتر میشود به همان تناسب نیز باید جمعیت فعال کشور افزایش یابد اما در ایران این اتفاق روی نداده است.
وی به اشتغال غیررسمی نیز اشاره کرد و افزود: برخی افراد نیز وارد حوزه دلالی و واسطهگری میشوند یا درآمدهای جانبی دارند که به هیچ عنوان در رستهای هیچ حرفهای قرار نمیگیرند که البته این مشاغل در حال گسترش هستند. این افراد به دلیل پیدا نکردن شغل مناسب یا دستمزدهای پایین وارد مشاغل رسمی نمیشوند و از جمعیت فعال کشور خارج میشوند. وقتی جمعیت فعال کشور کوچک میماند، نرخ بیکاری نیز افزایش پیدا میکند.
تمام بیمهشوندگان شاغل نیستند
این کارشناس بازار کار در ادامه با اشاره به آمارهایی که از صندوقهای بیمهای به عنوان شاخص اشتغال در نظر گرفته میشود، عنوان کرد: صندوقهای بیمهای رشد بالایی داشتهاند اما آمار این صندوقها به دلیل بیمه زنان خانهدار، بیمه دختران، بیمه دانشجویان و بیمه کارگران ساختمانی افزایش یافته است، در حالی که این موارد یاد شده شغل محسوب نمیشوند. حاجاسماعیلی در پایان تاکید کرد: این موارد یاد شده نواقصی هستند که آمارگیری نرخ بیکاری را دچار انحراف میکنند.
وقتی مشاغل سیاه و غیررسمی افزایش مییابد
زهرا کریمی، کارشناس اقتصاد اشتغال و عضو هیاتعلمی دانشگاه مازندران در رابطه با نرخ بیکاری ۳/۷درصدی توضیح داد: وقتی نرخ بیکاری نسبت به سال گذشته کم شده و نرخ مشارکت اقتصادی نیز به میزان اندکی بالا رفته است، به معنای افزایش عرضه نیروی کار و همچنین افزایش پاسخ مثبت بازار کار به افزایش عرضه نیروی کار (ناشی از بالا رفتن نرخ مشارکت اقتصادی) است. کاهش شکاف بین عرضه نیروی کار و تقاضای نیروی کار (که همان کاهش نرخ بیکاری است) محقق شده و این پدیده اقتصادی، چند تحلیل در بین متخصصان ایجاد خواهد کرد.
به گزارش ایلنا کریمی در ادامه افزود: در این شرایطی که ما از ابتدای زمستان سال گذشته تا میانه فصل بهار مدام قطعی برق و گاز داشتیم و در پایان بهار نیز شروع جنگ را تجربه کردیم و با وجود سیر نزولی رشد اقتصادی و افزایش ریسک سرمایهگذاری چگونه نرخ بیکاری نسبت به سال گذشته افت میکند؛ این در حالی است که بسیاری از بنگاههایی که در فصل بهار مقاومت کرده و نیروی خود را تعدیل نکردند، پس از وقوع جنگ و افزایش خاموشیها در تیرماه و مردادماه، ممکن است دست به تعدیل نیرو بزنند.
وی خاطرنشان کرد: تحلیل دیگری که شاید به واقعیت نزدیکتر باشد، این است که در این ایام سخت اقتصادی، افرادی که طی یک سال اخیر بیکار شدند، به ناچار ممکن است به مشاغل دیگری در سطحی بسیار نازلتر روی آورده باشند. به هرحال نمیتوان انتظار داشت افرادی که کار قبلی خود را از دست میدهند، بیکار بمانند. افراد در این شرایط خطیر اقتصادی که نمیتوان به راحتی از جیب خانواده و پسانداز ناچیز خرج کرد، به هر شغل و کاری تن میدهند اما هر کاری، شغل محسوب نمیشود.
این استاد دانشگاه با اشاره به رشد شدید تعداد فرصتهای شغلی غیررسمی و مشاغل سیاه و نامولد گفت: ما در یک سال اخیر بازهم در حاشیه شهرها شاهد افزایش دستفروشان سابقا شاغل، رانندگان تاکسیهای اینترنتی اعم از اتومبیل یا موتورسیکلت، مشاغل اینترنتی و خردهدلالیهای نامولد در حوزه رمزارز، فروشگاههای اینترنتی و سایر مشاغل واسطهای و غیررسمی سیاه بودهایم. بخشی از کارگران اخراجی نیز ممکن است از محیطهای کار رسمی اخراج و به کارگاههای غیرقانونی، زیرپلهای و غیررسمی رفته باشند و با وجود خروج از بخش رسمی بازار کار، بازهم ابراز شاغل بودن کنند و این اشتغال در آمارها منعکس شود.