جهان‌صنعت خشونت علیه پسران و مردان را در گفت‌وگو با سیدمحمود علیزاده‌طباطبایی بررسی کرد:

هیس! پسرها فریاد نمی‌زنند!

مهدیه بهارمست
کدخبر: 558093
طی روزهای اخیر، رسانه‌ها به موضوع آزار جنسی مردان پرداخته‌اند و تأکید کردند که این پدیده به دلیل تابوها و خلأهای قانونی، کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد و قربانیان به حفظ آبرو، از پیگیری حق قانونی خود صرف‌نظر می‌کنند.
هیس! پسرها فریاد نمی‌زنند!

مهدیه بهارمست– طی روزهای گذشته برخی رسانه‌ها به موضوع تجاوز و آزار جنسی علیه مردان پرداختند و ابعاد مختلفی از آن را بررسی کردند. همین امر واکنش‌های بسیاری در میان جامعه داشته است، برخی تجربیات خود را در فضای مجازی به اشتراک گذاشتند و بعضی دیگر ابراز همدردی کردند. افکار عمومی همواره بر این باورند که چنین جنایتی بیشتر در حق زنان رخ می‌دهد، این در حالی است که این مساله‌ قابل تفکیک جنسیتی نیست اما به خاطر یک‌سری از باورها و نگرش‌های موجود در جامعه، اگر این رخداد برای هر فردی اتفاق بیفتد بسیاری از آنها لب به سخن نمی‌گشایند و صرفا برای حفظ آبرو، از پیگیری و حق قانونی خود صرف‌نظر می‌کنند و به نوعی آن را به فراموشی می‌سپارند. اگرچه مشکلات روانی پس از این حادثه هیچ‌گاه در ذهن قربانی پاک نمی‌شود. در هر صورت به همین دلیل هیچ آمار و ارقام دقیقی در این خصوص وجود ندارد تا عمق فاجعه را نشان دهد. از سوی دیگر در بحث تعرض جنسی مردان نه‌تنها با چالش‌های ذکر شده دست‌وپنجه نرم می‌کند بلکه یک خلأ قانونی بزرگ نیز در این میان وجود دارد که شرایط را برای افراد آسیب‌دیده بیش از پیش دشوار کرده است. حال قرار است یک‌بار دیگر ابعاد مختلف این موضوع را بررسی و از نگاه قانونی به آن بنگریم.

فقدان آمار کار را سخت کرده

پیشتر گفته شد که این موضوع به‌ خاطر حفظ آبروی شخصی و خانوادگی توسط قربانی پنهان می‌شود، علاوه بر این تابوها، سکوت نهادهای دولتی و محدودیت‌های فعلی باعث شده که در این زمینه آمار رسمی و دقیقی وجود نداشته باشد. بنابر مطالعاتی که حدود ‌سه سال پیش صورت گرفت مشخص شد که حداقل ۵۱‌درصد از مردان و پسران در کشور انواع خشونت‌ها را تجربه کرده‌اند، همچنین براساس داده‌های غیر‌رسمی ۲۸درصد از آن مربوط به خشونت جنسی است. در ادامه این آمار غیررسمی آمده که حدود ۱۷درصد از پسران در مدارس مورد آزار جنسی قرار گرفته‌اند. برخی کارشناسان معتقدند که ۸۰درصد از مردان و پسرانی که مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته‌اند، ریشه در کودکی آنها داشته ‌است. این بدین معناست که افراد آسیب‌دیده علاوه‌بر بزرگسالی در کودکی نیز به آنها تجاوز شده که خود به تنهایی مساله‌ای قابل تامل است. متاسفانه به علت محرمانگی آمار و عدم دستیابی به داده‌های رسمی، پرداختن به موضوع دشوارتر است به گونه‌ای که یکی از اعضای سازمان روانشناسی کشور چند سال پیش اعلام کرد: «دسترسی به آمار مربوط به تجاوز در کشور محرمانه و با درخواست قبلی در اختیار کارشناسان قرار می‌گیرد.» آسیب‌شناسان در این‌باره هشدار داده‌اند که ارقام غیررسمی و محرمانگی موضوع بیانگر شیوع تجاوز جنسی علیه مردان است.

علل آزار جنسی علیه مردان و پسران

بسیاری از متخصصان درباره عوامل و تمایلات فرد انجام‌دهنده مطالعات زیادی انجام داده و موارد متعددی را نیز در این زمینه بیان کرده‌اند. روانشناسان ابتدا عوامل روانشناختی و رفتار فرد آزاردهنده را بررسی کردند. به باور آنها ناهنجاری‌های روانی و مشکلات رفتاری باعث شده فرد تجاوزگر از ضعف افراد سوءاستفاده کرده و این عمل را انجام ‌دهد. در مرحله بعد متخصصان این حوزه، سابقه رابطه با افراد آزاردهنده را بیان کردند. کارشناسان معتقدند که بیشتر مردان و پسرانی که مورد خشونت جنسی قرار گرفتند، یک رابطه خویشاوندی، کاری و یا دوستی نیز داشته‌اند. علاوه بر مواردی که گفته شد، بسیاری از افراد آزاردهنده به علت وجود تابوها و خلأهای قانونی دست به چنین اقدامی می‌زنند. مورد بعدی که متخصصان در این زمینه بیان می‌کنند، بحث سابقه خشونت و آزار در کودکی این افراد است به‌گونه‌ای که در یکی از مطالعات انجام شده در فرانسه، کارشناسان به این نتیجه رسیده‌اند که افراد تجاوزگر توسط والدین و افراد نزدیک به خود در سنین کودکی مورد خشونت جنسی قرار گرفته‌اند و این سابقه باعث شده که برخی افراد در بزرگسالی برای تخلیه حس کینه و نفرتی که دارند این کار را انجام ‌دهند. از سوی دیگر در برخی موارد قربانی به قتل می‌رسد که موضوعی بسیار مهم و قابل تامل است.

تباه شدن آینده

بسیاری از کارشناسان با تحقیقاتی که روی افراد آسیب‌دیده انجام داده‌ند به نتایج مهمی دست یافته‌اند. بنابر مطالعاتی که ۱۰‌سال قبل در آمریکا انجام شد، آنها به این نتیجه رسیدند که آمار مرگ‌های خودخواسته در مردان و پسرانی که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند، رشد پیدا کرده است. از سوی دیگر آنها دریافتند که این رخداد پیامدهای روانی دیگری نیز مانند افسردگی، انزوا و کاهش اعتمادبه‌نفس برای افراد آسیب‌دیده به همراه دارد. علاوه بر تبعات روانی، پیامدهای جسمی و اجتماعی مثل دوری از خانواده و دوستان، خودآزاری، پرخاشگری، افزایش تمایل به مصرف موادمخدر و الکل و… را نیز برای مرد یا پسر آزاردیده به‌وجود می‌آورد. این مسائل در بلندمدت باعث می‌شود که فرد به مرور نسبت به زندگی خود دچار ناامیدی و تباهی شود که تبعات سنگین و گسترده‌ای را به دنبال دارد.

چشمان معصوم امیرحسین

به عنوان نمونه پیش از اعتراضات سال۱۴۰۱، امیرحسین خادمی نوجوان ۱۶ساله اهل زرین‌دشت فارس مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفت و سرانجام توسط افراد تجاوزگر به قتل رسید. امیرحسین برای کمک به خانواده و تامین هزینه‌های زندگی خود کار می‌کرد. متاسفانه پدرش را از دست داده بود و مادرش نیز به بیماری سرطان مبتلاست. این امر باعث شد که او به ناچار در سن پایین مشغول به کار شود. به گفته مادرش، امیرحسین پیش از به قتل رسیدن موضوع تجاوز را برای خانواده خود مطرح کرده بود، سپس پس از شکایت و پیگیری‌های قضایی، پیکر بی‌جانش در بیابان‌های اطراف حاجی‌آباد پیدا شد. به باور برخی از نزدیکان و رسانه‌ها، او توسط کارفرمای خود و دو مرد دیگر مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفت و در آخر به قتل رسید. حادثه امیرحسین باوجود همه تلخی‌ها و ناملایمات روزگار، یک موضوع عمیق و مهمی را آشکار کرد و آن وجود یک خلأقانونی بزرگ در ایران است.

خلأ قانونی

در همین راستا سیدمحمود علیزاده‌طباطبایی، وکیل دادگستری درباره قانون‌های موجود برای خشونت جنسی علیه مردان و پسران به «جهان‌صنعت» گفت: در قوانین ایران آزار جنسی برای مردان و پسران تعریف نشده و جرم‌انگاری دقیقی در این خصوص وجود ندارد. طبق ماده‌۶۳۷ قانون مجازات اسلامی، هرگونه اعمال جنسی میان دو مرد مشمول مجازات است. سکوت قربانیان فقط مختص مردان نیست و در زنان هم وجود دارد. عمدتا این موضوع فرهنگی است و افشای آن می‌تواند به اعتبار و آبرو لطمه بزند، این مسائل باعث شده که پیگیری این موضوع دشوار و خلأقانونی نیز در این زمینه وجود دارد. وی افزود: معمولا این جرائم در خلوت اتفاق می‌افتد. ادله اثبات شامل اقرار، شهادت شهود و کارشناسی است. آزار جنسی معمولا آثاری ندارد که دیده شود بنابراین کارشناسی نمی‌تواند نظر دهد و اگر طرف اقرار نکند، اثبات بسیار دشوار است. در مورد مردان قوانین سختگیرانه‌ای وجود ندارد و قضیه نادیده گرفته می‌شود. در مورد زنان قوانین سختگیرانه‌تر است. ماده ۳۰۸ قانون مجازات اسلامی مربوط به ادله اثبات است. برای اثبات آزار جنسی، اعمالی مانند لمس، بوسیدن یا تفویض اعمال جنسی شامل شلاق می‌شود اما شاکی ترجیح می‌دهد شکایت نکند حتی اگر گواهی پزشکی قانونی وجود داشته باشد، دلیل شرعی محسوب نمی‌شود. طباطبایی تشریح کرد: در نمونه مشابه یکی از پرونده‌هایی که در اختیار داشتم، فرد آسیب‌دیده در هنگام تجاوز دچار مشکلات جسمی شد اما با وجود گواهی پزشکی قانونی، مسوولان دادگاه ابتدا مدارک پزشکی قانونی را کافی ندانسته و دلایل شرعی را ملاک قرار دادند، همچنین آنها پیشنهاد دادند که برای حفظ آبرو از شکایت خود صرف‌نظر کرده و موضوع را پیگیری نکنند. در واقع بدون اقرار یا حضور چهار شاهد عادل، قابل اثبات نیست؛ این یک خلأ قانونی بزرگ است. در بسیاری از پرونده‌های مربوط به تجاوز و خشونت جنسی علیه مردان، مدارک پزشکی قانونی معتبر نیست و این موضوع باعث شده افراد آسیب‌دیده از شکایت خود صرف‌نظر کنند.

پسران و مردانی که خاموش شدند

در پایان گفتنی است بحث خشونت علیه مردان و پسران مساله‌ای است که به  اقدام جدی و کافی نیاز دارد. متاسفانه به علت وجود تابوها و نگرش‌های نادرست در جامعه و خانواده‌ها، بسیاری از افراد آسیب‌دیده این پدیده تلخ را فراموش می‌کنند تا آبروی خود را حفظ کنند. از سوی دیگر آن خلأ قانونی بزرگ که اثبات این موضوع را به شهادت چهار نفر واگذار کرده، مشکل‌زاست. آیا نباید در چنین مواردی از فرد آسیب‌دیده حمایت شود؟ این وضعیت نشان می‌دهد که در برخی موارد، آبرو از جان، آینده و زندگی فرد نیز مهم‌تر است. در واقع سکوتی که اکنون وجود دارد، علاوه بر گسترده کردن ضعف قوانین باعث شده پسران و مردانی که مورد آزار قرار گرفته‌اند، با این پدیده زندگی و از ترس جان و آبرو آن را پنهان کنند. آیا زمان آن فرا نرسیده که سکوت خود را بشکنند و اقدام فوری انجام شود.

وب گردی