5 - 05 - 2017
هویت شهری از بین رفته است
«جهان صنعت»- برنامهای با عنوان صدای تهران در خصوص بررسی اهداف شرکت برخی کاندیداهای اصلاحطلب در شورای شهر و برنامههایشان برای اداره این شهر ۱۲ میلیون نفری در دانشگاه پلیتکنیک امیرکبیر برگزار شد. در این برنامه پس از معرفی اجمالی مهمانان برنامه توسط مجری، مهدی پرنیانچی، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان ترقیخواه به بیان نکاتی پیرامون گزینش افراد اصلح متخصص و با تجربه در لیست انتخابی اصلاحطلبان برای شورای شهر پرداخت. سپس زهرا صدراعظم نوری در این زمینه و در خصوص انتخابات آینده شورای شهر، به پارهای از مسایل اشاره کرد: با راهنماییهای آیتاللههاشمی و رییس دولت اصلاحات، پس از سال ۸۸ اصلاحطلبان به یکدیگر همگرا شدند تا اینکه در سال ۹۲ با وحدت، کاندیدای واحد دکتر روحانی را برگزیدند. با تکرار رویه مذکور در سال ۹۴ به خصوص در شهر تهران، مجلس جدید دیگر مجلس تندرو قبل نشد و به مجلسی متعادل و منطقیتر مبدل شد. تجربه اخیر تا انتخابات ۹۶ تداوم یافت. در شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، ۲۴ نماینده از احزاب همراه با ۱۵شخصیت حقیقی ذینفوذ و سه نفر از فراکسیون امید مجلس گرد هم آمده و با هدف پرداختن به مسایل مرتبط با ریاستجمهوری و انتخابات شورای شهر آغاز به کار کردند. از میان داوطلبان شورای شهر، در نهایت ۴۲ نفر برگزیده در شورای سیاستگذاری طبق شاخصههای معین مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت که سطح تحصیلات و رشته، سوابق کاری و تجربه از جمله معیارهای گزینش افراد نهایی است. بستن لیست قابل دفاع در مقابل مردم از دغدغههای اساسی است. وی در پاسخ به اینکه نماینده انتخابی مردم براساس معیارهای جهانی باید از چه ویژگیهایی برخوردار باشد، عنوان کرد: ۱) توانمندی استفاده اخلاقی از قدرت در جهت خواستههای مردمی که از رای آنان به این قدرت رسیده است،
۲) شفافیت و پاکدستی به منظور جلوگیری و مبارزه با فساد (اقتصادی)، ۳) شجاعت در جهت دفاع بیقید و شرط از حقوق مردم. به عنوان مثال پلاسکو از بین رفت؛ عدهای نسبت به عملکرد شهرداری تقاضای تفحص دارند ولی افرادی با لابی و فشارهای مختلف مانع میشوند. پس از ادامه چنین رویهای باید جلوگیری شود،
۴) توانمندی مذاکره و گفتوگو و قانع کردن طرف مقابل از روی تخصص را داشته باشد.
صدراعظم نوری ادامه داد: برای کار انتخاباتی و زدن ستاد چه مقدار پول لازم است، میلیاردها! و شخصی این کار را چند باره تکرار میکند. آیا این شائبه که از جایی سوء استفاده میشود، پیش نمیآید؟ در واقع صداقت گفتار و اعمال، نکتهکلیدی ماست. متاسفانه بعد از ۳۹ سال قبح دروغ ریخته. امروز به مردم میگوییم قرار نیست من کاندیدا شوم و دو روز بعد کاندیدا میشود! کسی که چند روز قبل ستاد میزند و میگوید نمیخواهد کاندیدا شود میتواند نماینده مردم باشد؟ دروغ کوچک، میتواند دروغهای بزرگتر را ایجاد کند. ما به عنوان اصلاحطلبان، به خاطر جلوگیری از تندرویها پشت آقای دکتر روحانی میایستیم.
در این میان حضار پرسشهایی از شرکتکنندگان عنوان کردند با این عناوین: تهران بعد از ۱۲ سال ورشکسته شده. آیا با مشارکت مردم راهی برای حل این مساله هست، آیا نباید شهردار فعلی را براساس گزارش هیات ویژه بررسی ابهامات پلاسکو که مقصر حقوقی دوم شناخته شده، به دادگاه کشاند و پاسخ خواست؟
صدراعظم نوری در پاسخ بیان کرد: تهران به عنوان پایتخت دارای ۳۰ درصد اقتصاد ایران و قطب سیاسی کشور، دارای وضعیت حمل و دفن شایسته زباله نیست. شهرداری تهران در این زمینه ثابت کرده رفوزه است. طبق اطلاع ما، تهران امروز بسیاری از منابع را پیشاپیش مصرف کرده و شهری نامتوازن است که از لحاظ روحی به شهروندان آزار میرساند و به دلیل توسعه نامتوازن و بیبرنامه، زندگی در این شهر سخت شده است. اگر در شورای شهر پنجم، شهرداری شفاف داشته باشیم، با تعامل مردم حل این مشکل غیرممکن نیست. مردم خودشان قاضیاند. شهرداری باید عملکرد را به شورا بگوید و مورد بررسی قرار گیرد.لیلا ارشد سخنران بعدی بود که با بیان «کار و فعالیت وی در لایههای مختلف شهر» به عنوان محرک کاندیدا شدن، به ایراد سخنان خود پرداخت و عنوان کرد: پیمانکارها برای جمعآوری پسماند از کودکان استفاده میکنند زیرا شهرداری نقشی ندارد. به چندین مرکز سر زدیم؛ به شکل امنیتی ما را پس زدند و داستان تلخی بود که فرزندان مهاجران و کودکان در جعبههای یخچال بدون مهر و محبت عاطفی و تحت آسیبهای جدی زندگی کنند.اگر زنان پسماند را جمعآوری کنند، از آنها خریداری نمیشود و باید با قیمت کمتر به مردها بفروشند؛ زنی که با آسیب و رنج سوء مصرف مواد مخدر محدودیت دارد و آسیبهای جدی و کتک را تجربه میکند. «من» صدای جمعیت خاموش «شهر من» هستم. کودکان هیچ صندلی و کرسی در جایی که قرار است برایشان تصمیمگیری شود، ندارند. اگر میخواهند کالبد شهر را درست کنند، به بخش اجتماعی این شهر هم توجه کردهاند؟ احزاب چقدر توانسته اند با مردم ارتباط داشته باشند و بدانند زیر پوست شهر چه خبر است؟
جلسات رسمی شورای شهر از هیچ شبکهای پخش نمیشود
در ادامه محمد میرزایی، دبیر کمیته محیطزیست و مشاور آقایان حقانی و حافظی در جایگاه سخنران حاضر شده و با تاکید بر عدم تبلیغات در این برنامه بیان کرد: تبلیغات انتخابات شوراها ۲۱ اردیبهشت به بعد است؛ بحث ما مشخصا نقد عملکرد گذشته و پیشنهاد برای آینده است نه تبلیغ. عملا ۱۸ سال از عمر شورای شهر گذشته است و مجموعهای از نقدها به دوره کنونی وارد است. قرار بود شوراها هدایت و نظارت کنند؛ در شورای اول بیشترین نقش نظارت را شاهد بودیم. پس از آن، همه چیز صوری شد. گمان میکنند جوازهای عجیب برای مناطق ۱ و ۳ بدهند، توسعه است! ۱۸ میلیارد تومان اعتبار نهاد شهرداری تهران است که پول نفت نیست و مستقیم از جیب مردم است. ما به چه حقی سرانههای عمومی شهرمان را میفروشیم؟ شهرداری میگوید شورای شهر مصوب کرده. اعضای شورای شهر میپذیرند و وقتی میگوییم چرا به افزایش درآمد رای دادهاید، میگویند ما یک نفریم. وی تاکید کرد: حساسیت اجتماعی تنها دستاورد شورای چهارم است؛ اگر باغات نبود، حساسیت اجتماعی ایجاد نمیشد. ما باید سالی ۱۰۰ کیلومتر خطوط مترو بسازیم. امروز، متروی تهران به ۲۰۰ کیلومتر زیر خط بهرهبرداری هم نرسیده؛ باید ۷۵۰ کیلومتر مترو داشته باشیم ولی ۱۷۰ کیلومتر است. فساد که از ابتدا همراه ما نیست؛ فساد آنقدر زیاد و ریشهای است که ممکن است هر فرد پاکدستی به معنای واقعی را وارد این فضا کند. درحالی که آقای شهردار میگوید ما فساد نداریم. نقد به شخص شهردار نیست؛ شهردار فرآیندی را ایجاد کرده که در آن از بین رفتن هویت این شهر را به همراه دارد. مردم در این شهر تعلق خاطر ندارند و مدیریت ۱۲ساله مسوول آن است. وی همچنین در خصوص وضعیت تولید برق از زبالهها که قالیباف در مناظره نخست به آن اشاره کرد، میگوید: در تمام دنیا از زباله درآمد کسب میشود درحالی که در تهران هیچ. تقریبا هشت سال پیش نیروگاهی برای تولید برق از زباله تاسیس شد؛ در شهرداری کاری پیش نمیرود مگر اینکه درگیر فساد شود؛ قرار بود از کشورهای اروپایی برای راهاندازی بیایند که از چین آوردند و این نیروگاه حتی یک وات هم برق تولید نمیکند! وی تصریح کرد: مطمئنا معضل ۱۰ ساله آتی ما سیاسی نبوده و محیطزیست خواهد بود. چه بهتر که از امروز اجماع محیطزیستی را تدارک ببینیم.
یکی دیگر از پرسشهای حضار در خصوص سیاست اصلاحطلبان در خصوص نحوه سرمایهگذاریهای بخشخصوصی در نقاط مختلف سطح شهر بود. با این عنوان که آیا خصوصیسازی، سیاست کلان اصلاحطلبان نیز است؟ مساله شرکتهای پیمانکاری است و سود آنها در این است که یکسری منافع و امکانات در شمال شهر ایجاد کنند. در پایین شهر به خاطر کم بودن سود اقتصادی، شرکت پیمانکار کمتر سرمایهگذاری میکند. این خصوصیسازی است که بسیاری از مشکلات و آسیبها را ایجاد میکند و چندان سیاسی نیست. اصلاحطلبان در پی لیستی که ارائه میدهند سیاست خصوصیسازی را در پیش میگیرند یا خیر؟
زهرا صدراعظم نوری در پاسخ به این پرسش گفت: رقابت باعث میشود در قبال خروجی بهتر، تقاضا بیشتر شود. در تهران یک تیپ پیمانکار بسیار متمول است و اصلا رقابتی وجود ندارد. اگر بخشخصوصی را وارد کردیم، باید پیمانکارهای مختلف باشند و غیر از یک گروه خاص، گروههای دیگر نیز مطرح خواهند شد. آقای شهردار میگوید جنوب را به شمال شهر تبدیل کرده درحالی که شمال را به جنوب شهر تبدیل کردهاست.
محمد میرزایی نیز در پاسخ به این سوال عنوان کرد: دنیا به این نتیجه رسیده که خصوصیسازی توسعه یابد. نقد شما به رانتی است که در پیمانکاری موجود است نه به خصوصیسازی. به عنوان نمونه، پل صدر را در منطقه شمال شهر ساختند، در حالی که به دنبال ایجاد ارزش افزوده بودند، اما آن منطقه را نابود کردند.
یکی دیگر از پرسشهای چالشبرانگیز برای نامزدهای شورای شهر آینده این بود که اگر شهرمان آنقدر بد است چرا برای آمدن آنقدر ولع دارید؟ آیا احساس تکلیف کردید؟
محمد میرزایی در این زمینه گفت: اگر مبنای نگاه ما، پر کردن کولهپشتیهاست که چیزی جز فحش و ناسزا نمانده است. همانطور که دکتر روحانی دارد آواربرداری میکند، شورای بعدی هم باید آواربرداری کند. از سویی دیگر، بالاخره عملکرد آقای چمران را مردم میدانند. یکی از افراد موثر در فرآیند شهرداری، ایشان است. تغییر کاربریها به امضای وی میرسد. در واقع انتظار میرفت به واسطه اعتبار برادر شهیدشان رفتار دیگری داشته باشند.
پرسش دیگر این بود که در لیست اولیه اصلاحطلبان، برادر یکی از نمایندگان مجلس چه میکند؟ چرا هیچ وقت سازوکار شفافی برای افرادی که میخواهند در لیست باشند، وجود ندارد؟
صدراعظم نوری در این زمینه بیان کرد: برعکس مجلس که کمبود نیرو داشتیم، در شورای شهر با تراکم نیرو مواجهیم. هر لیستی تا به امروز، دروغ محض است. نقد باعث بالندگی است ولی اگر ما نخواهیم از تفکراتمان دفاع کنیم، یا شهرداری قالیباف است یا شورای شهر دوم روی کار میآید. کدام یک از وزرای دولت اصلاحات وارد مقام قضایی شد؟ اختلاس سه هزار میلیاردی و دزدیدن دکل نفتی در دولت اصلاحات رخ نداد بلکه در دولت پاکدستان که شعار پاکدستی داشتند، اتفاق افتاد! در کنار بیان نقاط ضعف و قوت، حمایت هم بکنیم.
پرسش بعدی در خصوص این بود که چه برنامهای برای مقابله با زمینخواری و چه راهکارهایی برای مقابله با فساد پیمانکاران برخی نهادهای خاص دارید؟
محمد میرزایی در پاسخ به آن گفت: لزومی ندارد چیزی پشت درهای بسته انجام شود. اگر آقای شهردار تهران اراده بر کار صالح دارد، شفافیت ایجاد کند. در سایت خودشان بیان کند که چگونه پروانه ساختمانی برای فلان جا صادر شدهاست. به جای ایراد به معلولها، به سراغ علت برویم. علت، شفافیت ایجاد میکند.
پس از پایان پرسش و پاسخ، پیام عبدالله مومنی که نتوانسته بود در مراسم حضور یابد، برای حاضران و دانشجویان قرائت شد. بخشی از پیام وی این بود: من همچنان معتقدم دانشجو تا زمانی که در کسوت دانشجویی است باید بر مطالبات کلان ملی و آرمانهای مردمی همچون آزادیخواهی، عدالتطلبی و تقویت ارزشهای دموکراتیک تاکید کرده و برای تحقق آنها فعالیت کند. فعالیت او نیز باید با دوری از قدرت و نزدیکی به جامعه و جامعه مدنی همراه باشد. من خاستگاه خود را نهاد دانشگاه و جنبش دانشجویی میدانم؛ جنبشی که به ویژه طی دو دهه اخیر در حمایت و پیشبرد جنبش اصلاحی ایفای نقش کرده است. رسیدن به وضعیتی دموکراتیکتر هیچ راه میانبری ندارد، جز تلاش برای ظرفیتسازی مشارکت همهجانبه اقشار مختلف مردم. مشارکت در اداره کشور در قانون اساسی ما جزو مبانی اصلی است. به باور من گسترش مشارکت مردم هم درمان درد است و هم به تنهایی یک هدف ارزشمند.
همه ما به خوبی میدانیم که تهران از پس یک دوره ۱۴ ساله مدیریت اصولگرایان و تندروها امروز دردمند است. بحرانهای موجود و پیش روی تهران نشان از آشفتگی مدیریتی میدهد که شهر تهران را در آستانه انفجار قرار داده است. امروز کیفیت زندگی در تهران در شأن شهروندان این کلانشهر نیست و سطح رضایت همشهریان ما در وضع بسیار نامطلوبی است. طبیعت شهر ما، آب و هوا و زمین آن را فروختهاند و در عین حال سازمانی با حدود ۷۰ هزار میلیارد تومان بدهی باقی گذاشتهاند؛ سازمانی عریض و طویل که تامین بودجه ماهانه آن خود به تنهایی به یک معضل جدی بدل شده است. اما جنس فعالیت ما عافیتطلبانه و منفعتجویانه نیست. برای من روشن است که فوریترین راهحل بحرانهای تهران تغییر در رویکردهای مدیریت شهری و احیای جایگاه شورای شهر به عنوان پارلمان شهری و مظهر مشارکت مردم است. سرمایه اجتماعی که مشارکت مردم در انتخابات پیش رو و صدالبته پس از آن در اداره امور شهر پدید میآورد، موتور حرکت تهران به سمت چارهجویی برای بحرانها و دردهایش است؛ راهی طولانی و دشوار که چارهای جز پیمودن آن نداریم.
دانشجویان عزیز، هرچند در سخن امروز به اقتضای زمان محدود و جمع دانشجویی تاکید را بر تقویت مشارکت شهروندان در اداره شهر گذاردهام، مایلم بگویم که ایجاد شفافیت برای مبارزه با فساد، ارتقای خدمات شهری و توجه بیشتر به اقشار آسیبپذیر، حاکمیت قانون و احیای جایگاه شورا به عنوان پارلمان شهر، ایجاد فضا برای سبکهای متنوع زندگی در شهر و پاسداشت محیطزیست از جمله محورهای سیاستهای کلان من است. بسیاری از شما شناختی از سوابق و تجارب گذشته من به عنوان عضوی از جنبش دانشجویی دارید چه آنکه در نگاه امروزی من محورِ سیاست، فعالیتهای مدنی است. زاویه ورود اینجانب به انتخابات شوراها و مدیریت شهری از این منظر است. بنابراین متناسب با حدود و ثغور قانونی به ویژه قانون اساسی و نیز آمال بنیانگذارانی چون مرحوم طالقانی اولا باید جایگاه شوراها را از طریق انتخاب نمایندگانی که این باور را داشته باشند احیا کرد تا بتوان شهرداری را که بودجهاش از عوارض مردم تامین میشود، در برابر شهروندان پاسخگو ساخت تا دیگر هیچ شهرداری شورا را نامحرم نداند و در برابر آن سرکشی نکند. جان کلام اینکه احیای شورای شهر یعنی مقابله با مدیریت آمرانهای که امروز در تهران حاکم است. تنها تصور از توسعه، نباید ساخت سازههای غولپیکر با هزینههای نجومی و مناقصههای آلوده به فساد باشد. در واقع امید داریم مدیریت شهر تهران در اختیار کسانی قرار گیرد که رویکردشان اصلاحطلبانه و به ویژه درخصوص لزوم بهبود ارائه خدمات به اقشار آسیبدیده و به حاشیه رانده شده و در یک کلام دسترسی عادلانه همگان به منابع شهر باشد که این هم از ضرورتهای امروز جامعه ماست و بدون شک باید از دغدغههای جنبش دانشجویی نیز باشد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد