هوشمصنوعی بر دوش بدهی

جهانصنعت– درحالیکه فناوری هوشمصنوعی با سرعتی خیرهکننده در حال متحول کردن صنایع و زندگی بشر است، پرسش مهمتری در پس این رشد مطرح شده: چه کسی هزینه این انقلاب را پرداخت میکند؟ گزارش اخیر اکونومیست نشان میدهد که پاسخ این پرسش، فراتر از تکنولوژی، به ساختارهای مالی و بدهی وابسته است؛ جایی که غولهای فناوری آمریکا با سرعتی بیسابقه در حال تبدیلشدن به ترکیبی از «سیلیکونولی نوآور» و «رورولی بدهکار» هستند.
رشد خیرهکننده، هزینه سنگین
تنها در سالجاری، شرکتهای فناوری بزرگ مانند آلفابت، مایکروسافت، متا، آمازون و اوراکل مجموعا بیش از ۴۰۰میلیارد دلار برای زیرساختهای مرتبط با هوشمصنوعی هزینه کردهاند. تخمینها اما بسیار بلندپروازانهترند. مورگان استنلی رقم نهایی این سرمایهگذاری را تا سال۲۰۲۸ بالغبر ۹/۲تریلیون دلار و مککنزی تا سال۲۰۳۰ حدود ۷/۶تریلیون دلار پیشبینی کرده است.
این موج سرمایهگذاری که بخش بزرگی از رشد اقتصادی آمریکا در فصل گذشته را به خود اختصاص داده، عمدتا معطوف به ساخت دیتاسنترها و خرید پردازندههای گرانقیمت NVIDIAاست؛ زیرساختهایی که اساسا هوشمصنوعی را ممکن میکنند.
شکاف مالی و حرکت بهسوی بدهی
تا سال۲۰۲۸ بین جریان نقدی حاصل از فعالیتهای عملیاتی و نیازهای سرمایهگذاری این شرکتها، حدود ۵/۱تریلیون دلار شکاف تامین مالی وجود خواهد داشت. این شکاف شرکتها را ناگزیر به ورود گسترده به بازار بدهی کرده است. حتی شرکتهایی مانند آلفابت و مایکروسافت که پیشتر به داشتن ترازنامههایی بدون بدهی معروف بودند.
در نیمه اول سال۲۰۲۵، استقراض شرکتهای فناوری با درجه اعتباری بالا، ۷۰درصد بیشتر از مدت مشابه سال گذشته بوده است. متا در حال مذاکره برای وامگیری ۳۰میلیارد دلاری از موسسات مالی خصوصی است و مایکروسافت نیز از طریق قراردادهای اجاره مالی مرتبط با دیتاسنترها، حجم بدهیهای خود را تقریبا سهبرابر کرده است.
انقلاب مالی در پی انقلاب فناورانه
همزمان با تحول در سیلیکونولی، بازارهای مالی خصوصی نیز در حال پوستاندازی هستند. موسسات سرمایهگذاری خصوصی مانند Carlyle و Brookfield که پیشتر بیشتر در حوزه خرید شرکتها فعال بودند، حالا در قالب «وامدهندگان» به پروژههای فناوری ظاهر شدهاند. از دید آنها زیرساختهای هوشمصنوعی با بازدهی بالا و تمرکز بر چند بازیگر محدود، جذابیت زیادی دارد.
بازار اوراق بهاداری که بر پایه بدهیهای مرتبط با دیتاسنترها ساخته شدهاند نیز رشدی تصاعدی داشته و تقریبا از صفر در سال۲۰۱۸ به حدود ۵۰میلیارد دلار رسیده است؛ مشابه مدل اوراق رهنی (MBS) که پیشتر در بحران مالی۲۰۰۸ نقشی کلیدی داشتند.
درحالیکه غولهای فناوری با قدرت وارد این میدان شدهاند، شرکتهای کوچکتری مانند CoreWeave یا Fluidstack نیز بهدنبال منابع تامین مالی از طریق بدهی هستند، حتی اگر مجبور شوند پردازندههای خود را وثیقه بگذارند. شرکت xAI متعلق به ایلانماسک نیز پس از جذب ۵میلیارد دلار، در حال مذاکره برای وام ۱۲میلیارد دلاری دیگر برای خرید تراشه است.
خطرهای پنهان؛ آیا دوباره با حباب سرمایهگذاری روبهرو هستیم؟
با وجود اینکه این موج سرمایهگذاری نشانهای از نبوغ و جسارت اقتصاد آمریکاست اما هشدارهایی جدی در آن نهفته است. اگر بازدهی این زیرساختها کمتر از انتظار باشد، یا موج سرمایهگذاری منجربه مازاد ظرفیت شود، شرکتهای بدهکار در معرض ورشکستگی قرار میگیرند. برخلاف سهامداران که ریسکپذیرند، بسیاری از وامدهندگان جدید مانند شرکتهای بیمه عمر یا موسسات اعتباری خصوصی، چنین ظرفیتی ندارند.
در بدترین سناریو ممکن است ترکیبی از ریسک فناورانه و ریسک اعتباری، موج جدیدی از بحرانهای مالی را ایجاد کند؛ ویژگیهایی که بهطور تاریخی در دورههای رشد سریع سرمایهگذاری تکرار شدهاند.
هزینه نوآوری چگونه و توسط چه کسانی تامین میشود؟
انقلاب هوشمصنوعی نهفقط یک جهش فناوری بلکه یک آزمون مالی است. در قلب این انقلاب، دیگر فقط مهندسان قرار ندارند بلکه سرمایهگذاران، وامدهندگان و بازارهای بدهی نیز نقشی کلیدی یافتهاند. پرسش کلیدی این نیست که آیا انقلاب هوشمصنوعی اتفاق میافتد یا نه بلکه این است که چه کسی هزینهاش را خواهد پرداخت و چه کسی خطر سقوط را به دوش خواهد کشید.
در جهانی که همزمان با کدهای یادگیری ماشین و قراردادهای بدهی مهندسی میشود، شاید پاسخ سادهای وجود نداشته باشد اما ریسک، دیگر فقط فناورانه نیست.