20 - 05 - 2020
هنوز خامفروش هستیم
سجاد وجدانیان- حدود چهل سال از عمر انقلاب میگذرد. طی این سالها و بنا بر گفتهها، کشور همواره رشد داشته است و باوجود همه مشکلات موجود، پیشرفتهایی درخور توجه هم حاصل شده است. همه این رشد و پیشرفتها در حالی محقق شده است که کارشناسان همواره در واقعی بودن آمارها، تردید داشتهاند. بارها گفتند و بارها هم تهدید شدند. اما الان که آمریکا تهدید کرده از اواسط آبانماه به بعد، هیچ کشوری نباید نفت ایران را بخرد و ما دربه در دنبال کشور یا کشورهایی هستیم که نفت خام را بخرند، کاملا مشخص میشود که چقدر این توسعه غیرواقعی بوده است، چراکه هنوز خامفروش هستیم و این یعنی که ما همین هستیم که بودیم. سالها پیش صادق زیباکلام کتابی با عنوان «ما چگونه ما شدیم» را نوشت و الان باید ادامه آن کتاب را با عنوان «ما چگونه ما ماندیم» را بنویسد. باید بیهوده بودن ادعاها و نتیجه ندادن آنها را پذیرفت. هر چند این برای کشوری که هیچکس در آن عادت به عذرخواهی ندارد، سخت است ولی چارهای هم جز این نیست. پایان تلخ بهتر از تلخی بیپایان است. اینکه بپذیریم و به این مشکلات پایان دهیم، خیلی بهتر از این است که نپذیریم و همچنان در این تلخی بمانیم. در این خصوص حداقل چیزی که میتوان با اطمینان گفت این است که یک جای کار مشکل داشته است. ولی این یک نقطه کجاست؟ این گره کور کجاست؟ برای پاسخ به این پرسش، باید یک تحلیل تاریخی کرد. برای این کار خیلی هم لازم نیست به عقب برگردیم و همه مشکلات را به قبل نسبت دهیم. همین بازه چهلساله برای هر گونه تحلیلی کافیست. یعنی اینکه حتی اگر بپذیریم رژیم قبلی به اصطلاح علمی ناکارا بوده، به هرحال از وضعیت کشورهایی مانند آلمان و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم که بدتر نبوده و ما خیلی بیشتر از آنها زمان داشتهایم که آن را اصلاح کنیم. اما تحلیل تاریخی که اینجا انجام میشود، برخلاف روش متداول، یک تحلیل تاریخی حال به گذشته است. به این صورت که مشکل یا مشکلات حاد زمان حال، برآیند ناکارایی سیستمی پذیرفته میشود که در حال اجراست. تردیدی نیست که مشکل حاد فعلی، نظام اقتصادی است. حال چهل سال به عقب برگردیم. ما طی این مدت هیچگاه نتوانستهایم یک نظام اقتصادی منطبق بر واقعیات کشور را پایهریزی کنیم تا به یک رشد و توسعه پایدار برسیم. در همین حال دولتهایی که میآمدند، نیاز داشتند که واقعیات را خوب جلوه دهند و افکار عمومی را به نفع خودشان نگه دارند. برآیند این دو سبب به وجود آمدن دولتهایی شده که باوجود همه تلاشهای فداکارانهای که انجام میدادهاند، به شدت پوپولیست باشند. و این همان گره کوری است که همواره وجود داشته و بر همه امور سایه افکنده است. امروز زمانی است که باید فارغ از هر گونه ادعای پوپولیستی، بر مبنای توان واقعی کشور در زمینههای مختلف از جمله اقتصادی، سیاسی، فرهنگی یا حتی دفاعی برنامهریزی کرد. باید مسایل را علمی نگریست. با دید علمی (دیدگاه سیستمی) نمیتوان پذیرفت که یک کشور در یک زمینه خاصی همتراز با قدرتهای اول منطقه و دنیا باشد ولی در همان حال در زمینه دیگری که جزیی از همان سیستم و مرتبط با آن است مثل اقتصاد، به همان قدرتها وابستگی شدید داشته باشد.
s.vojdanian@chmail.ir
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد