پیامدهای گرانی لوازم هنری و محدودشدن فعالیت‌های خلاقانه بررسی شد:

هنر زیر سایه سیاست‌های ناتوان!

گروه فرهنگ و هنر
کدخبر: 557855
گرانی لوازم هنری به‌خصوص در شرایط اقتصادی کنونی، دسترسی هنرمندان و علاقه‌مندان به ابزارهای ضروری برای فعالیت‌های خلاقانه را محدود کرده و باعث کاهش انگیزه و کیفیت آثار هنری می‌شود.
هنر زیر سایه سیاست‌های ناتوان!

جهان صنعت– گرانی لوازم هنری فعالیت‌های خلاقانه را محدود کرده و دسترسی هنرمندان و علاقه‌مندان به ابزارهای ضروری را دشوار کرده است. افزایش قیمت رنگ، بوم، قلم‌مو، سازهای موسیقی و …، نه‌تنها روند آموزش و تجربه هنری را کند کرده بلکه انگیزه بسیاری از هنرجویان و هنرمندان تازه‌کار را کاهش داده است. این وضعیت بحران خاموشی در دنیای هنر ایجاد کرده که پیامدهای فرهنگی و اجتماعی آن به مرور زمان قابل لمس خواهد بود. طی سال‌های اخیر نوسانات اقتصادی و تورم در کشور باعث شده قیمت لوازم هنری به‌شکل چشمگیری افزایش یابد. گزارشی از فروشگاه‌های معتبر نشان می‌دهد که یک بوم نقاشی کوچک در یک‌سال گذشته بیش از دو برابر افزایش قیمت داشته است و حتی ابزارهای ساده‌ای مانند مداد رنگی و قلم‌مو، برای بسیاری از خانواده‌ها جزو کالاهای لوکس محسوب می‌شوند. این گرانی به‌ویژه در میان دانش‌آموزان، دانشجویان هنر و هنرجویان تازه‌کار مشکل‌ساز شده است زیرا توان مالی آنها محدود بوده و ابزارهای جایگزین، کیفیت و قابلیت‌های آموزشی لازم را ندارند.

فشار بر هنرمندان و کلاس‌های موسیقی

این محدودیت‌ها تنها به ابزارهای نقاشی و طراحی محدود نمی‌شوند؛ سازهای موسیقی نیز در شرایط مشابهی قرار دارند. قیمت گیتارهای معمولی، کیبورد و حتی سازهای سنتی ایرانی مانند تار و سه‌تار طی سال‌های اخیر به‌شکل قابل‌توجهی افزایش یافته است. هنرمندان آماتور و خانواده‌هایی که قصد داشتند فرزندان خود را در مسیر موسیقی هدایت کنند، اکنون با مانعی جدی روبه‌رو هستند. بسیاری از کلاس‌ها یا فعالیت‌های گروهی نیز به‌دلیل کاهش تعداد شرکت‌کنندگان یا توان مالی کم هنرجویان، متوقف شده یا به تعویق افتاده است. پیامد این شرایط تنها محدودیت مالی نیست؛ بحران انگیزشی و روانی نیز ایجاد شده است. وقتی فرد نمی‌تواند به‌دلیل هزینه‌های بالا به فعالیت‌های هنری خود ادامه دهد، انگیزه و شور خلاقانه کاهش می‌یابد. کودکان و نوجوانانی که ممکن بود با یک مداد یا یک ساز کوچک علاقه و استعداد خود را کشف کنند، اکنون فرصت تجربه و رشد هنری را از دست می‌دهند. این وضعیت در درازمدت، کمبود نسل جدید هنرمندان و کاهش تولید آثار هنری با کیفیت را به‌همراه خواهد داشت.

کاهش دسترسی عمومی و نابرابری فرهنگی

از سوی دیگر افزایش قیمت لوازم هنری موجب شده بسیاری از هنرمندان حرفه‌ای نیز به‌نوعی محدودیت فعالیت مواجه شوند. برخی نقاشان و هنرمندان تجسمی برای تامین بوم‌ها و رنگ‌های مورد نیاز خود مجبور به کاهش تعداد آثار تولیدی یا استفاده از مواد با کیفیت پایین‌تر شده‌اند. در موسیقی هنرمندان جوانی که در ابتدای مسیر حرفه‌ای قرار دارند به‌دلیل هزینه بالای ساز و نگهداری آن، نمی‌توانند تمرین کافی داشته باشند یا در کنسرت‌ها و فعالیت‌های گروهی شرکت کنند. این محدودیت‌ها به مرور به کاهش کیفیت و تنوع آثار هنری در جامعه منجر می‌شود. یکی از پیامدهای فرهنگی این گرانی، تضعیف دسترسی عمومی به هنر و آموزش‌های هنری است. بسیاری از خانواده‌ها ترجیح می‌دهند بودجه خود را صرف کالاها و خدمات ضروری کنند و فعالیت‌های هنری را کنار می‌گذارند. این تصمیم کاهش مشارکت جامعه در هنر را به همراه دارد و باعث می‌شود تنها طبقه‌ای محدود توانایی دسترسی به هنر و آموزش‌های هنری را داشته باشد. در واقع هنر از یک حق عمومی و وسیله‌ای برای توسعه خلاقیت و فرهنگ جمعی، به کالایی لوکس و محدود تبدیل شده است. همچنین تاثیر گرانی لوازم هنری بر بازار کار هنرمندان نیز قابل توجه است. فروشگاه‌ها و تولیدکنندگان لوازم هنری کوچک و متوسط، با کاهش خرید مشتریان و ناتوانی در رقابت با قیمت‌های بالای واردات، متحمل فشار مالی شده‌اند. این فشارها در نهایت به تعطیلی برخی کسب‌وکارهای مرتبط با هنر و کاهش عرضه محصولات با کیفیت منجر می‌شود. در نتیجه جامعه هنری با چرخه‌ای معیوب مواجه شده که در آن افزایش قیمت‌ها باعث کاهش تقاضا و در نهایت کاهش تولید و تنوع هنری می‌‌شود. گرانی لوازم هنری همچنین به‌شکل غیرمستقیم بر آموزش هنر در مدارس و مراکز آموزشی اثر گذاشته است. بسیاری از مدارس خصوصی و عمومی به‌دلیل هزینه بالای ابزارهای مورد نیاز مجبور شده‌اند برنامه‌های هنری خود را کاهش دهند یا حذف کنند. این امر باعث می‌شود دانش‌آموزان با کمبود تجربه عملی مواجه شوند و فرصت پرورش خلاقیت و علاقه‌مندی‌های هنری آنها محدود شود. به عبارت دیگر بحران اقتصادی و گرانی ابزار، نسل آینده هنرمندان را نیز تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.

کمبود حمایت‌های دولتی

یکی از انتقادهای جدی به مسوولان فرهنگی و اقتصادی کشور، کم‌توجهی به حمایت از بازار لوازم هنری و آموزش هنر است. در حالی که در بسیاری از کشورها، دولت‌ها و نهادهای فرهنگی با ارائه یارانه، تخفیف یا حمایت از تولیدکنندگان داخلی، تلاش می‌کنند دسترسی به هنر و آموزش‌های هنری را تسهیل کنند، در کشور ما چنین سازوکاری به شکل گسترده وجود ندارد. نبود سیاست‌های حمایتی مشخص باعث شده بازار لوازم هنری تحت‌تاثیر تورم و نوسانات ارزی، به‌صورت غیرقابل کنترلی رشد قیمت داشته باشد و بار آن به دوش هنرمندان و خانواده‌ها بیفتد. از سوی دیگر کمبود تولیدکننده داخلی و وابستگی به واردات نیز یکی از عوامل گرانی است. بسیاری از لوازم هنری مانند رنگ‌های تخصصی، بوم‌های باکیفیت و سازهای حرفه‌ای، عمدتا وارداتی هستند و نوسانات ارزی به‌طور مستقیم قیمت این محصولات را افزایش می‌دهد. این مساله نشان می‌دهد که بدون برنامه‌ریزی برای حمایت از تولید داخلی و تشویق کارگاه‌ها و کارخانه‌های داخلی به تولید لوازم هنری باکیفیت، مشکل گرانی همچنان ادامه خواهد یافت.

بحران خاموش هنر

به‌طور کلی گرانی لوازم هنری یک بحران پنهان در دنیای هنر است که پیامدهای آن به مرور زمان‌ بر فرهنگ و خلاقیت جامعه اثر می‌گذارد. محدود شدن دسترسی هنرمندان و علاقه‌مندان به ابزارهای لازم، کاهش انگیزه و شور خلاقانه، افت کیفیت آثار و کاهش مشارکت عمومی در هنر، تنها بخشی از اثرات ملموس این بحران است. در غیاب حمایت‌های هدفمند و سیاستگذاری‌های موثر، این مشکل نه‌تنها ادامه خواهد داشت بلکه می‌تواند نسل‌های آینده هنرمندان و جامعه خلاق را نیز تحت‌تاثیر قرار دهد. ضروری است مسوولان فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، علاوه‌بر مدیریت نوسانات اقتصادی، توجه ویژه‌ای به دسترسی همگانی به هنر و آموزش‌های هنری داشته باشند. هنر باید از یک کالای لوکس و محدود به یک حق عمومی و وسیله‌ای برای توسعه فردی و جمعی تبدیل شود. حمایت از تولیدکنندگان داخلی، ایجاد برنامه‌های حمایتی برای هنرمندان و هنرجویان و ترویج فرهنگ استفاده از هنر به‌عنوان ابزار رشد خلاقیت، می‌تواند راه‌حلی عملی برای مقابله با اثرات گرانی لوازم هنری باشد.

وب گردی