همقدم با بازارهای جهانی

جهانصنعت – در شرایط ناپایدار و پیچیده بازارهای مالی جهانی، استراتژیهای سرمایهگذاری به سرعت در حال تغییر و تحول هستند.
کلیف آسنس، بنیانگذار و مدیر ارشد سرمایهگذاری شرکت بزرگ AQR Capital Management، در مصاحبهای جامع با برنامه The Long View، به بررسی چند موضوع کلیدی پرداخت که اهمیت ویژهای برای سرمایهگذاران امروز دارد. او ابتدا بر قدرت و اهمیت سرمایهگذاری ارزشمحور تاکید کرد و توضیح داد که چگونه انتخاب سهام با قیمت کمتر نسبت به ارزش بنیادیشان میتواند در بلندمدت سودآور باشد، به شرط آنکه به شکل علمی و دقیق انجام شود. آسنس همچنین به نقش روزافزون هوش مصنوعی در تحلیل دادهها و تصمیمگیریهای سرمایهگذاری اشاره کرد و گفت که بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته، بهخصوص در زمینه استراتژیهای کمی، میتواند مزیت قابلتوجهی برای مدیران سرمایهگذاری فراهم کند. علاوه بر این، او به چالشها و فرصتهای بازارهای خصوصی پرداخت و دیدگاههای خود را درباره تفاوتهای عملکرد سهام ارزش و سهام رشد مطرح کرد. آسنس به نکتهای اشاره کرد که بازار سهام آمریکا طی دو دهه اخیر از طریق افزایش ارزش قیمتی نسبت به سایر بازارها پیشتاز بوده است اما این روند احتمالا ادامهدار نخواهد بود و سرمایهگذاران باید در انتخاب خود بیشتر تنوع جغرافیایی را مدنظر قرار دهند.
سرمایهگذاری ارزشمحور؛ استراتژی همواره جذاب
یکی از محورهای اصلی گفتوگوی کلیف آسنس، بنیانگذار و مدیر ارشد سرمایهگذاری شرکت AQR Capital Management، تاکید بر قدرت و دوام استراتژی سرمایهگذاری ارزشمحور است. با وجود برخی انتقادها و چالشها، او معتقد است این روش همچنان بازدهی مطلوب و پایداری دارد که نباید نادیده گرفته شود. آسنس تعریف ارزشمحوری را فراتر از شاخصهای سادهای مثل نسبت قیمت به درآمد یا قیمت به ارزش دفتری میداند. برای او، ارزش واقعی یک سهم باید در قالبی جامعتر و دقیقتر شامل کیفیت کسبوکار، سودآوری و میزان ریسک آن تحلیل شود. به بیان دیگر، سرمایهگذاری ارزشمحور یعنی انتخاب سهامی که نسبت به معیارهای بنیادیاش به طور ناعادلانه ارزانتر معامله میشود و این فرصت مناسبی برای سرمایهگذاری است. آسنس دوام استراتژی را ناشی از رفتارشناسی سرمایهگذاران میداند. او معتقد است مردم معمولا در ارزیابی ارزش شرکتها دچار خطا میشوند و قیمت سهام را بیش از حد پایین میآورند، در حالی که ارزش واقعی آنها پایینتر از این حد نیست. این موضوع فرصتهای مناسبی برای سرمایهگذاری ایجاد میکند که در نهایت منجر به بازدهی بلندمدت خواهد شد. با این حال، آسنس به محدودیتهای استراتژیهای سنتی اشاره میکند. به خصوص در دورههایی که بازار توسط چند شرکت بزرگ تکنولوژی آمریکایی که اصطلاحا هفت شرکت بزرگ یا Magnificent Seven نامیده میشوند، تحتسلطه بودهاند. در این شرایط، استراتژیهای ارزشمحور نتوانستهاند به خوبی عمل کنند و سرمایهگذاران با زیان مواجه شدهاند. یکی از نکات برجستهای که آسنس بارها روی آن تاکید میکند، ضرورت تنوع جغرافیایی و صنعتی در اجرای این استراتژی است. او میگوید: بهترین نتایج زمانی حاصل میشود که سرمایهگذاریها به شکل جهانی و با توزیع متعادل در صنایع مختلف انجام شود. به این ترتیب، ریسکهای مربوط به تمرکز بیش از حد در یک صنعت یا منطقه جغرافیایی کاهش مییابد و بازدهی بهتری در بلندمدت حاصل میشود. آسنس توصیه میکند که تمرکز صرف بر بازارهای داخلی یا سهام محدود به چند شرکت بزرگ میتواند سرمایهگذاران را در معرض نوسانات شدید و زیانهای قابل توجه قرار دهد. در نهایت، دیدگاه آسنس به سرمایهگذاران یادآوری میکند که ارزشمحوری یک رویکرد اثبات شده و موثر است اما برای بهرهبرداری کامل از آن، باید اصولی مثل تحلیل جامع، مدیریت ریسک و تنوع جغرافیایی و صنعتی رعایت شود تا در شرایط مختلف بازار، عملکرد قابل قبولی ارائه دهد.
سهام غیرآمریکایی یا بازیگری باارزش؟
آسنس در تحلیل تفاوت عملکرد بازار سهام آمریکا و بازارهای جهانی، به این نکته کلیدی اشاره میکند که در ۲۵سال گذشته، شاخصهای بورس آمریکا بهشدت افزایش یافتهاند. او توضیح میدهد که رشد شاخصهای بازار آمریکا عمدتا به دلیل افزایش نسبت قیمت به سود (P/E) و دیگر معیارهای بنیادی است، نه صرفا به خاطر رشد واقعی درآمد شرکتها. این یعنی قیمت سهام در آمریکا تا حد زیادی برپایه انتظارات و افزایش ارزشگذاریها بالا رفته و نهتنها براساس عملکرد مالی واقعی شرکتها. او معتقد است این روند افزایش قیمت که حدود ۸۰تا ۸۵درصد از عملکرد بهتر بازار آمریکا نسبت به بازارهای دیگر را توجیه میکند، احتمالا در آینده ادامه نخواهد یافت. به همین دلیل، آسنس به سرمایهگذاران هشدار میدهد که نباید فقط به بازار سهام آمریکا امیدوار باشند و به طور یکجانبه روی آن تمرکز کنند. در عوض، او توصیه میکند به فرصتهای موجود در بازارهای جهانی دیگر توجه کنند یعنی جایی که قیمت سهام معمولا پایینتر و ارزشگذاریها معقولتر است. آسنس تاکید دارد که داشتن یک پرتفوی متنوع جهانی میتواند ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهد و در عین حال با بهرهگیری از سهام ارزانتر بازارهای غیرآمریکایی، سرمایهگذاران میتوانند از یک استراتژی ارزشمحور بهرهمند شوند. او البته اذعان میکند که اختلاف رشد اقتصادی و درآمد شرکتها بین آمریکا و سایر مناطق وجود دارد اما این تفاوتها به تنهایی نمیتوانند توجیهکننده قیمتهای بالای سهام در بازار آمریکا باشند. در مجموع، توصیه آسنس به سرمایهگذاران این است که نگاهشان به بازارهای جهانی بازتر باشد و به جای تمرکز صرف بر آمریکا، با تنوعبخشی به پرتفوی، ریسک و فرصتهای بهتری را مدیریت کنند. این رویکرد میتواند سرمایهگذاری پایدارتر و معقولتری را در شرایط تغییرات آینده بازار رقم بزند.
هوش مصنوعی؛ دستیار هوشمند سرمایهگذاری کمی
یکی از نکات برجسته مصاحبه، توضیح آسنس درباره نقش هوش مصنوعی در فرآیندهای سرمایهگذاری شرکت AQR بود. او بیان کرد که استفاده از این فناوری پیشرفته به آنها امکان داده تا حجم بسیار گستردهای از دادههای بازار را به دقت تحلیل کنند. این تحلیل دقیق به شناسایی الگوهای رفتاری سرمایهگذاران و ریسکهای پنهان در بازار کمک کرده است که پیش از این به سختی قابل تشخیص بودند. آسنس توضیح داد که رویکرد AQR برپایه الگوریتمهای پیچیده یادگیری ماشین و پردازش دادههای بزرگ استوار است.
این تکنولوژی به شرکت اجازه میدهد تا استراتژیهای کمی متنوعی را توسعه دهد که هم ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهند و هم بازدهی بهتری برای سرمایهگذاران فراهم میکنند. به بیان دیگر، هوش مصنوعی در این فرآیند، ابزار کلیدی برای بهینهسازی تصمیمات سرمایهگذاری و افزایش دقت در پیشبینیها به شمار میرود.با این حال، آسنس تاکید کرد که هوش مصنوعی هرچند قدرتمند است اما جایگزین تحلیل و قضاوت انسانی نمیشود.
او معتقد است که این فناوری باید به عنوان مکملی در کنار دانش و تجربه تحلیلگران انسانی به کار گرفته شود تا بهترین نتایج حاصل شود. به این ترتیب، ترکیب هوش مصنوعی با دانش انسانی، کلید موفقیت در سرمایهگذاریهای مدرن است و میتواند به شرکتهایی مانند AQR کمک کند تا در بازارهای پیچیده و پرنوسان، عملکرد متمایزی داشته باشند.