22 - 01 - 2020
نیمه پر لیوان مهاجرت
سیدمحمدرضا حسینی*- توسعه به معنای جایگزین کردن فقر با رفاه، نیازمند اصول اولیه و پیشنیازهایی است که در قالب مدلها و استراتژیهای مرسوم اقتصادی به آن پرداخته نمیشود.
تصور کنونی از ممالک توسعهیافته، تصویری مکانیکی است که پدیده توسعه را در مجموعهای از پروژههای زیربنایی و صنعتی خلاصه میکند. اما حقیقت این است که کشورهای توسعهیافته کنونی، خود مسیری ناهموار را پشت سر گذاشتهاند و پیشنیازها به مرر زمان در آن کشورها نهادینه شدهاند. پویایی اقتصادی در گرو شکوفایی نیروهای بالقوه در مردم یک سرزمین است و تمام اقداماتی که زمینه آزادی تفکر انسانی از جهل و جمود فکری را فراهم میآورد، زمینهساز توسعهیافتگی خواهد بود. رشد امری طبیعی است اما شتاب یا کندی در آن متاثر از شرایط حاکم بر جامعه است. استبداد، جهل فکری و خرافات بزرگترین مانع تاریخی کشورها برای ظهور توسعه بوده است.در طول سالهای بعد از انقلاب مساله مهاجرت از ایران به مساله سیاسی و ژورنالیستی تبدیل شد و از مهاجران اغلب به عنوان خائن و ضدانقلاب یاد میشد. در طول سالهای بعد و شدت یافتن موج مهاجرت، این نگاه به آرامی تعدیل شد اما هنوز هم تهمانده همان افکار در سازمانها و نهادهای دولتی کشور به وضوح نمایان است.بنا بر آمار در سال ۱۳۹۵ حدود هفت میلیون ایرانی در خارج از خاک ایران زندگی میکردند و تخمین زده میشود در حال حاضر این عدد به مرز ۹ میلیون نفر رسیده باشد یعنی تقریبا ۱۰ درصد جمعیت ایران. این آمار نگرانیهای زیادی را در ذهن مسوولان ایجاد کرده است و بعضا به گوش میرسد که کشور در حال تدارک سرمایهگذاری وسیع برای بازگرداندن نخبگان مهاجر به کشور است.اما بیایید این رخداد را از زاویهای دیگر بنگریم. ما در آیندهای نه چندان دور شاهد خواهیم بود که جامعه ایرانی خارج از کشور به عنوان یک پل ارتباطی بین ایران و جهان عمل خواهد کرد و شاید بتوان آن را مهمترین لابی فرهنگی- سیاسی با دنیا دانست. این حقیقت نشانه آن است که فرهنگ ایرانی برخلاف آنچه به نظر میرسد، مشغول تکاپو است تا به شیوهای نوین فرصتی برای خروج از موقعیت فعلی ناشایست خود بیابد. در این فضا غیراقتصادیترین و غیرمنطقیترین کار آن است که مسوولان و سیاستگذاران بکوشند با ایجاد امتیازات مصنوعی، روی مساله مهاجرت سرمایهگذاری کنند. البته نمیتوان منکر پدیده فرار مغزها شد که همراه با مهاجرت خود، هزینه هنگفت سرمایهگذاری برای تحصیل و رشد را به کشورهای دیگر برده و ثمره آن را در باغ دیگران عرضه میکنند اما روی دیگر این ماجرا بسیار مثبت است. میتوان آن را به منفعتی عظیم برای کشور تبدیل کرد.توسعه سریع صنعتی در کشورهای پیشرفته کنونی زمانی حاصل شد که علوم به ویژه علوم پایه در خدمت صنعت قرار گرفتند. ابتکار عمل دولتها در ایجاد ارتباط بین تحقیقات و صنعت، مهمترین اقدام کشورهای توسعهیافته در مسیر توسعه یافتن بوده است. حال که کشور ما در برههای از زمان قرار گرفته که قدرت سرمایهگذاری در علوم پایه و تربیت نیروی انسانی را از دست داده است، مهاجرت نخبگان و بالا رفتن سطح دانششان میتواند اتفاق مبارکی برای آینده ایران باشد. قطعا روزی که کشورمان در مسیر رشد و بالندگی قرار گیرد این حجم بالای نخبه علمی به کشورشان مراجعت کرده و در سرعت بخشیدن به حرکت توسعه تاثیرگذار خواهند بود.در طول تاریخ مهمترین عامل نشاط فرهنگی در ایران، تعامل پایدار با جهان بوده است. مردم ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود ناگزیر بودهاند با دنیا در تعامل باشند و این تعامل به سود کشور بوده است. پس اتخاذ سیاستهای نابجا جهت ممانعت از خروج نخبگان یا سرمایهگذاری روی بازگرداندن آنها در شرایطی که هنوز بستر پیشرفت مهیا نشده، کاری بس اشتباه است.
* اقتصاددان
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد