24 - 12 - 2019
نگین رنگ باخته
گروه جامعه – دریای خزر با وسعت ۴۳۶۰۰۰ کیلومتر مربع بزرگترین دریاچه جهان است و طول پیرامون آن به ۷۰۰۰ کیلومتر میرسد. این دریاچه از نظر تنوع زیستی بسیار غنی بوده و حدود ۴۰۰ گونه آبزی، بومی آن هستند که ماهیان خاویاری از مهمترین آنها میباشند. حدود ۷۰ درصد کل میزان صید جهانی این ماهی در دریای خزر انجام میشود. علاوه بر منابع زنده، این دریا پس از خلیج فارس و سیبری، به لحاظ ذخایر نفت و گاز موجود در ساحل و زیربستر در مقام سوم قرار دارد. خزر برای حدود ۱۱ میلیون سکنه حاشیه خود، هزاران فرصت شغلی ایجاد کرده و منبع اصلی درآمد محسوب میشود.
در شمال کشور، دریای خزر با طول حدود ۹۰۰ کیلومتر خط ساحلی از سواحل جنوبی خزر از آستارا تا بندرترکمن با تنوع زیستی و حضور گونههای ارزشمندی چون ماهیان خاویاری و فک دریای خزر به عنوان گونههای بومی و حفاظت و حمایت شده ملی و بینالمللی قرار دارد. وجود مصبها و تالابهای متعدد و سایر زیستگاههای ساحلی- دریایی در طول خط ساحلی دریای خزر به عنوان مناطق حساس و زیستگاههای ارزشمند آبزیان و وجود مناطق حساس و تحت حفاظت در حاشیه دریای خزر مانند پارک ملی بوجاق، تالاب انزلی و پناهگاه حیاتوحش لوندویل در استان گیلان، اثر طبیعی ملی خشکهداران، پناهگاه حیاتوحش میانکاله، فریدونکنار و خلیج گرگان در استان مازندران و تالاب گمیشان در استان گلستان از مهمترین نقاط قوت در دریای خزر برای کشور است.
در کنار نقاط قوت و فرصتها مهمترین چالشها و مشکلات سواحل جنوبی دریای خزر عبارتند از افزایش جمعیت در سکونتگاههای نوار ساحلی خزر که منجر به افزایش برداشت از منابع و ذخایر خشکی و دریایی و تخریب آنها میشود، افزایش میزان استفاده در قالب فعالیتهای گردشگری ساحلی بدون توجه به توان سرزمین و ظرفیت برد و اثرات محیطزیستی، شکار و صید غیرمجاز پرندگان و آبزیان. به عنوان مثال صید بیش از حد ماهیان خاویاری که موجب کاهش ذخایر این گونهها شده است، برداشت بیرویه شن و ماسه از ساحل دریا و رودخانهها که موجب افزایش میزان فرسایش ساحلی شده است.
متاسفانه در حاشیه سواحل دریای خزر شاهد تغییر کاربری زمینها در ناحیه ساحلی و تبدیل باغها و زمینهای کشاورزی به مجتمعهای مسکونی، عدم وجود مدیریت یکپارچه نواحی ساحلی دریای خزر، تصرف ناحیه ساحلی توسط مالکان خصوصی و ارگانها و نهادهای حاکمیتی هستیم. این امر منجر به کاهش منطقه ساحلی مورد استفاده عمومی شده و موجب میشود بخش کوچکی از ساحل توسط تعداد زیادی از گردشگران مورد استفاده قرار گیرد که خود منجر به تخریب منابع ساحلی میشود.
نگرانی کشورهای ساحلی از وضعیت رو به تخریب محیطزیست این محدوده آبی، افزایش روزافزون فعالیتهای اکتشاف و استخراج نفت و گاز و صنایع وابسته به آن، کاهش روزافزون منابع آبزی به ویژه ماهیان خاویاری که گونههای در حال انقراض به شمار میروند و در نتیجه کاهش خاویار به عنوان یکی از منابع ارز خارجی، کاهش تنوع زیستی و تخریب زیستگاهها و ورود گونههای غیربومی مهاجم از جمله عواملی بودند که ضرورت استفاده از یک اهرم قانونی در قالب یک کنوانسیون منطقهای را برای حفاظت از محیطزیست دریای خزر بیش از پیش نمایانگر کردند.
از سال ۱۹۹۱ و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به دلیل وضعیت بحرانی این دریا، بر اساس تمایل پنج کشور حاشیه آن (آذربایجان، ایران، قزاقستان، روسیه و ترکمنستان)، برنامه محیطزیست دریای خزر با هدف همکاری در زمینه حفاظت از این دریا تدوین شد. در پی این رویکرد در سال ۱۹۹۵ همه کشورهای ساحلی برای جلوگیری از تخریب بیشتر محیطزیست دریای خزر و نجات آن، در مورد اجرای برنامهای به این منظور تحت عنوان برنامه محیطزیست دریای خزر (CEP) به توافق رسیدند. هدف اصلی این برنامه، اعمال مدیریت زیستمحیطی در دریای خزر و پیرامون آن و هدایت منطقه با توسل به راهبردهای توسعه پایدار به نحوی که منافع درازمدت و سلامت جوامع بشری تضمین شود و اصالت طبیعی محیط و پایداری منافع منطقه برای نسل حاضر و نسلهای آینده محفوظ گردد، بوده است.
خطرات ناشی از نوسانات آب
خطرات ناشی از نوسانات سطح آب که محیطزیست دریای خزر و خصوصیات اکولوژیکی و آب نگاری منحصر به فرد دریای خزر را تهدید میکند بسیار جدی است. از همین رو اهمیت حفاظت از محیطزیست دریای خزر با تصدیق اهمیت همکاری میان دولتهای ساحلی خزر و با سازمانهای بینالمللی مربوطه و با هدف حفاظت و نگهداری محیطزیست دریایی خزر امری بسیار ضروری است. ایران نیز با دارا بودن شرایط خاص جغرافیایی بیشترین زیان را به دلیل عدم ملاحظات زیستمحیطی کشورهای ساحلی متحمل میشود و تنها میتواند با اعمال فشارهای قانونی و حقوقی به بهرهگیران از این دریا از منافع خود دفاع کند.
داریوش یوسفی کبریا، مدیر مرکز مطالعات ملی دریای خزر چندی پیش اعلام کرد نگرانی کشورهای ساحلی از وضعیت رو به تخریب محیطزیست این محدوده موجب شده تا کشورهای ساحلی علاوه بر به رسمیت شناختن قوانین و مقررات هر یک از دولتهای متعهد و آگاهی از تخریب دریای خزر به لزوم و حفظ و احیای منبع زنده برای نسلهای حاضر و آینده توجه کنند. با حمایت سازمانهای بینالمللی و در قالب برنامه محیطزیست دریای خزر از اردیبهشتماه ۱۳۷۷ (۱۹۹۸ میلادی) اقدامات و تلاش مشترک برای حفظ و نجات محیطزیست دریای خزر آغاز شده است.
همچنین مدیر مرکز مطالعات ملی دریای معتقد است: در سال ۱۳۸۲ یک کنوانسیون منطقهای حفاظت از محیطزیست دریای خزر موسوم به کنوانسیون تهران امضا شد و در تاریخ ۱۲ آگوست ۲۰۰۶ برابر با ۲۱ مرداد ۱۳۸۵ جشن لازمالاجرا شدن این معاهدهنامه به عنوان یک واقعه مهم زیستمحیطی برپا شد. این کنوانسیون منطقهای تنها معاهده زیستمحیطی مورد توافق پنج کشور حاشیه دریای خزر و تنها بستر همکاری برای حفاظت و نجات اکوسیستم منحصر به فرد دریای خزر است. پنج کشور ساحلی دریای خزر با آگاهی از تخریب محیطزیست دریای خزر در اثر آلودگی ناشی از منابع مختلف فعالیتهای انسانی از جمله تخلیه مواد مضر، خطرناک و مواد زاید و سایر آلودگیهای ناشی از منابع دریایی و منابع مستقر در خشکی و برای حفظ منابع دریای خزر برای نسلهای حاضر و آینده و با آگاهی به ضرورت تضمین عدم مضر بودن فعالیتهای مستقر در خشکی برای محیطزیست دریای خزر کنوانسیون تهران را امضا کردند.
فوک خزری در خطر نابودی است
اما یکی از نکات مهم درباره شرایط محیطزیست دریای خزر تعداد فوکهای این دریاست که در اوایل سده بیستم به یک میلیون میرسید اینک به یکدهم کاهش یافته است. اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت، نسل این حیوان را «درخطر» اعلام کرده است. فوک خزری که یکی از کوچکترین نژادهای فوک محسوب میشود منحصر به این دریاست. در شهریورماه گذشته خبرگزاری ایرنا نوشته بود که هماکنون کمتر از ٧٠ هزار فوک در دریای خزر زندگی میکنند و در صورت ادامه صید از سوی روسیه، نسل این پستاندار با خطر نابودی مواجه خواهد شد. شیلات روسیه برای زمستان ٢٠١٩ جواز شکار دو هزار فوک را صادر کرده است، اما پیشبینی میشود دو تا سه برابر این رقم، به طور غیرمجاز شکار شود.
اما به نوشته خبرگزاری فرانسه عامل اصلی نابودی فوک خزر، آلودگی صنعتی است. آذر قارایف رییس انجمن حفاظت از حیوانات جمهوری آذربایجان به خاطر میآورد که حدود پانزده سال قبل، صدها فوک مرده را روی آبهای خزر دیده بود. او میگوید از آن زمان تا امروز هیچکس فکری به حال وضعیت آنها نکرده است. ولی منابع ایرانی مینویسند که اولین و تنها مرکز حفاظت از فوک خزری در سال ۲۰۱۰ در ایران شروع به کار کرده است. مشکل بزرگ دریای خزر این است که گذشته از محیطزیست متنوع و غنی، دارای ذخایر عظیم انرژی نیز هست. بنا بر ارزیابیهای گوناگون، خزر معادل ۵٠ میلیارد بشکه نفت و ٣٠٠ هزار میلیارد متر مکعب گاز دل خود پنهان دارد.
نهادهای وابسته به سازمان ملل گزارش دادهاند که آلودگی ناشی از استخراج و پالایش نفت و فعالیت سکوهای نفتی، زبالههای رادیو اکتیو نیروگاههای اتمی و همچنین آبهای پسمانده کارخانهها که اساسا از رود ولگا میآید، خزر را به شدت میآلاید. در حوالی شهر باکو، صیادان هنگام ماهیگیری هر روزه قطرات بزرگ نفت را بر سطح آب میبینند.
از سوی دیگر گذشته از صید محلی، صنعت پرمنفعت خاویار نیز به خطر افتاده است. آذر قارایف آذربایجانی میگوید: «زمانی خاویار کیلویی ۵ یورو بود. حالا به ٨٠٠ یورو رسیده است اما عملا دیگر گیر نمیآید. ماهی استورژن تقریبا از بین رفته.» علیحیدر ممدوف یکی دیگر از فعالان محیطزیست مقصر اصلی را شرکتهای بزرگ نفتی میداند که «در عمق آب و زیر زمین، برای اکتشاف نفت انفجار ایجاد میکنند.» به این ترتیب، آبهای عمیق که محیطزیست اصلی ماهی استورژن است به کلی تغییر ماهیت میدهد. اما نمایندگان شرکت ملی نفت آذربایجان میگویند که آلودگیها مربوط به دوران شوروی است و امروزه آنان در حال پاک کردن مناطق آلودهاند.
سطح آب و کابوس آرال
بنا بر تحقیقات آکادمی علوم آذربایجان سطح آب خزر سالانه شش سانتیمتر پایین میرود. کارشناسان بر این باورند که علت اصلی این پدیده تغییر آب و هواست. قرارداد امضا شده در سال ٢٠١٨ در مورد وضعیت حقوقی خزر، علاوه بر مسائل نظامی و منابع نفت و گاز، مسوولیتها در قبال محیطزیست را نیز مشخص کرده است. اما فعالان محیطزیست معتقدند که هیچ اقدامی برای جلوگیری از پایین رفتن سطح آب اجرایی نشده است. این نگرانی اما همچنان وجود دارد که آلودگی محیطزیست دریای خزر را به سرنوشت دریاچه آرال دچار کند که نابودی تقریبیاش یکی از بزرگترین فجایع زیستمحیطی است که علل آن مستقیما با فعالیتهای انسانی ارتباط دارد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد