27 - 04 - 2024
نمایشگاه اکسپو؛ برگ برنده سرمایهگذاران
افزایش قیمت به تنهایی ناترازی انرژی را رفع نمیکند
هما میرزایی- ایران به عنوان سومین تولیدکننده نفت اوپک و دومین تولیدکننده گاز در جهان با ناکارآمدی در پیادهسازی برنامههای بهینهسازی مصرف انرژی و تداوم تحریمهای مالی و نفتی با ناترازی در انواع حاملهای انرژی از جمله برق، گاز و بنزین روبهرو است. سیاستگذاریهای قیمتی نادرست، عدم دسترسی به سرمایههای خارجی، عدم استفاده از امکانات بخش خصوصی و نبود برنامه موثر در جهت بهینهسازی در تولید و مصرف حل معضل ناترازی را سختتر کرده است.
تاثیر محدودیتهای ناشی از این ناترازی بر واحدهای تولیدی در بخشهای مختلف هر روز بیش از پیش آشکار میشود. تولیدکنندگان با کمبود برق در تابستان و کمبود برق و گاز در زمستان روبهرو هستند و دچار آسیبهای جدی شدهاند، به طوری که همه کارشناسان بر سر این موضوع اتفاق نظر دارند که در صورت ادامه این مسیر، صنعت کشور با مشکل جدی و خطر تعطیلی واحدهای تولیدی روبهرو خواهد شد.
علاوه بر معضلات موجود بر سر راه تولید انرژی همچون عدم تخصیص بودجه و سرمایهگذاریهای لازم در جهت توسعه زیرساختها، مصرف بالای این سرمایههای ارزشمند نیز به این ناترازی دامن زده است، به گونهای که سرانه مصرف انرژی در ایران بیش از ۲ برابر مقدار مصرف جهانی است.
سوخت شدن منابع انرژی در زنجیره تولید تا توزیع
طبق آخرین ترازنامه انرژی منتشر شده، حدود ۲۰درصد از نفت و گاز تولیدی در مراحل ابتدایی و در خلال حمل و نقل به پالایشگاهها یا نیروگاهها هدر میرود. میزان این هدررفت معادل ۵/۳میلیون بشکه در روز است که نیاز جدی به سرمایهگذاری در بهینهسازی زیرساختها را به خوبی آشکار میکند.
در سال ۱۳۹۸ حدود ۷۲۱میلیون بشکه معادل نفت خام، انرژی در زنجیره نقل و انتقال و تا پیش از توزیع نهایی هدر رفته است همچنین ۵/۱۵درصد از گاز تولیدی در کشور معادل ۱۵۲میلیون مترمکعب پیش از رسیدن به نیروگاهها و مصرفکنندگان خانگی هدر میرود، به طور کلی برق با ۴۶درصد از کل میزان هدررفت انرژی در رتبه اول، گاز با ۳۴درصد در رتبه دوم و نفت با ۲۰درصد از کل هدررفت انرژی در رتبه سوم قرار دارند.
اصرار بر تولید خودروهای پرمصرف میزان مصرف سوخت را به دو برابر میانگین جهانی رسانده و منجر به ایجاد ناترازی بنزین شده است. ناترازی بنزین، ایران را از صادرکننده بنزین به واردکننده آن تبدیل کرده است. در سال ۹۹ درآمد ایران از صادرات بنزین ۳میلیارد دلار بوده و در حال حاضر واردات بنزین در حال رسیدن به رقم ۴میلیارد دلار است.
تاثیر ناترازی انرژی بر بنگاههای تولیدی
در طبقهبندی مصرفی، انرژی جزو کالاهای اساسی دستهبندی میشود که امکان حذف آن از سبد مصرفی خانوار وجود ندارد. به همین دلیل و به دلیل حساسیت اقتصادی و اجتماعی، امکان افزایش قیمت متناسب با تورم نیز برای انرژیهایی همچون بنزین متصور نیست. بنگاههای تولیدی در شرایط اقتصادی کنونی که با انواع نوسانات قیمت مود اولیه، افزایش دستمزد کارگر، افزایش اجارهبها و معضل مالیات دست به گریبان هستند، تحمل افزایش هزینه انرژی مصرفی را ندارند و در صورت مواجه شدن با افزایش قیمت دچار بحران جدی خواهند شد.
ابراهیم صیامی مدیرکل آیندهپژوهی وزارت اقتصاد گفته است: ناترازی انرژی درنهایت بر قیمت تمامشده کالا تاثیر میگذارد و موجب افزایش قیمتها میشود. تولیدکنندگان ما با این وضعیت قطعی برق و گاز نمیتوانند برای قراردادهای خارجی برنامهریزی کنند. به زودی تجارت خارجی از این ناترازیها اثر میگیرد.
افت فشار پارس جنوبی و چالش جدی در تامین گاز کشور
طبق آمار شرکت ملی گاز، با وجود افزایش سالانه تولید گاز، ناترازی در این حوزه سالانه حداقل ۱۰میلیارد دلار خسارت به کشور وارد میکند. بنا بر این گزارش، بیش از ۵۰درصد گاز تولیدی کشور در اختیار ۷۰۰ شرکت صنعتی و تجاری است که با روشهای غیربهینه از آن استفاده میکنند.
صندوق توسعه ملی در گزارشی اعلام کرده که تولید گاز در سال ۱۴۲۰ تنها کفاف یکسوم تقاضا را میدهد. براساس گزارش منتشر شده توسط دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، با در نظر گرفتن وابستگی بیش از ۷۰درصدی بخشهای مختلف تولید و مصرف به گاز و محدودیت تامین این گاز به میدان پارس جنوبی و افت فشار این میدان، تامین گاز در کشور با چالشی جدی روبهرو شده است. عدم سرمایهگذاری لازم در زیرساختهای این میدان باعث شده به خصوص در فصل زمستان با افت فشار درگیر شده و در روند گازرسانی اختلال ایجاد شود.
اخیرا جواد اوجی وزیر نفت درباره اهمیت سرمایهگذاری در پارس جنوبی گفته است: در حال حاضر مهمترین پروژه وزارت نفت، فشارافزایی در این میدان است زیرا هماکنون بیش از ۷۰درصد از گاز مورد نیاز کشور از این میدان تامین میشود. این پروژه نیاز به ۲۰میلیارد دلار سرمایهگذاری دارد.
براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، میزان عرضه گاز در سال ۱۴۰۲ حدود ۷/۸۹۷میلیون مترمکعب و میزان مصرف آن ۸/۱۴۱۰میلیون مترمکعب در روز خواهد بود. بر این اساس، در صورت عدم تلاش در جهت رفع معضل ناترازی این مشکل ابعاد بزرگتری پیدا کرده و اقتصاد کشور را با چالشی جدی روبهرو خواهد کرد.
گره ناترازی میتواند به دست بخش خصوصی باز شود
ابتداییترین راهحل برای پاسخگویی به معضل کمبود منابع انرژی که بخش عمده آن به مصرف بیش از حد بازمیگردد، افزایش ظرفیت تولید است. راهحلی که وزارت نفت و نیرو همواره از آن تمسک جستهاند. این در حالی است که به گمان اکثر کارشناسان راهحل اصلی بهینهسازی مصرف است. بهینهسازی در کل زنجیره تولید از مرحله پالایش، انتقال، توزیع و در مرحله آخر مصرف میتواند ناترازی انرژی را تا حد زیادی رفع کند. ایجاد بستر مناسب جهت ورود بخش خصوصی و جذب سرمایه آن در جهت ایجاد رقابت در عرصه تولید انرژی به بهینهسازی این حوزه و در نهایت رشد اقتصادی کمک شایانی خواهد کرد.
در ماده ۱۵ برنامه هفتم توسعه، بر اهمیت استفاده از سرمایههای بخش خصوصی، تسهیل مشارکت این بخش در توسعه میادین گازی و کاهش اتکا به بودجه دولتی تاکید شده است.
در شرایطی که دولت به دلیل محدودیت در منابع مالی توان سرمایهگذاری کافی در پروژههای نفت و گاز را ندارد، ورود بخش خصوصی به بازار بهرهبرداری از انرژی راه را برای سرمایهگذاری خارجی و ورود فناوریهای مدرن باز میکند و گره ناترازی انرژی را خواهد گشود. در حال حاضر رقبای ایران با سیاستگذاریهای صحیح در حال بهرهبرداری هرچه بیشتر از میادین مشترک هستند؛ اقدامی که در ایران به دلیل انحصار شرکت ملی نفت مغفول مانده است.
برای روشن شدن ابعاد ناترازی انرژی، چالشها و راهحلهای موجود، «جهان صنعت» با آرش نجفی رییس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران به گفتوگو نشست و درباره موضوعاتی همچون بهینهسازی مصرف، نقش صنایع در ناترازی، برنامههای زیرساختی و نقش بخش خصوصی صحبت کرد که مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
با توجه به تشدید مشکل ناترازی انرژی در ایران طی دهههای گذشته، بسیاری از کارشناسان قیمتگذاری دستوری و پایین بودن قیمت انرژی را دلیل اصلی ایجاد این بحران میدانند. به نظر شما مهمترین عوامل تشکیل و تشدید ناترازی انرژی کدامند؟
سالیان سال است که استراتژی اصلی در حل معضل ناترازی انرژی در تمام کشورهای دنیا بهینهسازی مصرف است. در ایران، دولت ذینفع نهایی هرگونه فرآیند در حوزه انرژی اعم از تولید یا کاهش مصرف است. دولت پایین بودن قیمت سوخت را دلیل اصلی ناترازی میداند. این حرف تا حدودی درست است، زیرا با افزایش قیمت انرژی، مصرفکننده با انگیزه کاهش هزینههای خود به فکر صرفهجویی در مصرف انرژی میافتد.
در ایران افزایش قیمت حاملهای انرژی کار سادهای نیست چون تناسبی بین ساختارهای اقتصادی کشور و بهروزرسانی قیمت سوخت وجود ندارد زیرا ساختار اقتصادی کشور شدیدا تورمی بوده و فرآیند بهروزرسانی قیمت سوخت به شرطی قابل تحقق است که ابزارها و مکانیسمهای کاهش مصرف را همزمان در اختیار داشته باشید تا بتوانید تعادل ایجاد کنید، در غیر این صورت افزایش قیمت سوخت تنها به تورم مضاعف خواهد انجامید و پس از مدتی باز قیمت سوخت پایینتر از سایر قیمتها خواهد بود. به عنوان مثال، در سال ۹۸ که قیمت بنزین به ۳هزار تومان افزایش پیدا کرد، قیمت هر دلار ۱۰هزار تومان بود، در نتیجه قیمت بنزین ۳۳سنت بود که تقریبا با قیمت فوب خلیجفارس برابری میکرد اما این افزایش قیمت باعث شد تا در اسفند ۹۸ قیمت دلار به ۱۹هزار تومان و عملا ارزش بنزین به زیر ۱۴سنت برسد.
به طور کلی و بر خلاف آنچه به نظر میرسد، قیمت گاز و برق ارزان نیست. به دلیل اینکه دولت ذینفع اصلی فرآیند افزایش قیمتها است، باید امکانی فراهم کند که زیرساختها و امکانات کافی برای کاهش مصرف در اختیار مصرفکننده قرار بگیرد. یکی از این اقدامات میتواند پرداخت تسهیلات بدون بهره بلندمدت به مصرفکننده برای جایگزینی تجهیزات فرسوده و پرمصرف با تجهیزات کممصرف باشد. در این صورت میتوان به تعادلی رسید که هم کاهش مصرف و هم واقعی شدن قیمتها اتفاق بیفتد.
با توجه به مواردی که اشاره کردید، ورود بخش خصوصی به حوزه انرژی توجیه اقتصادی دارد و میتواند به رفع ناترازی کمک کند؟
اگر دولت تضمین کند که مطالبات را به موقع و براساس تولید به سرمایهگذار پرداخت کند، سرمایهگذاری بخش خصوصی در تجهیزات تجدیدپذیر میتواند به ناترازی کمک بزرگی کند. متاسفانه دولت در تسویهحساب بدهیهای خود بسیار بدقول است و این بدقولی باعث میشود سرمایهگذار انگیزه کافی برای ورود به این حوزه نداشته باشد.
برای مثال افرادی که با ارز ۴۲۰۰تومانی اقدام به برپایی نیروگاه کردند، نتوانستند مطالبات خود را از وزارت نیرو دریافت کنند و امروز مجبورند بدهی خود را که ارزی است، با نرخ ارز ۶۰هزار تومانی پرداخت کنند. این موضوع نهتنها باعث شده افراد هیچ نفعی از سرمایهگذاری خود نبرند بلکه امکان پرداخت بدهی را نیز از آنها سلب کرده است.
یکی از راهکارهایی که همواره درخصوص حل مشکل ناترازی انرژی مطرح میشود، تغییر ترکیب سبد انرژی کشور و حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر است؛ فکر میکنید حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر در ایران قابلیت اجرایی دارد؟
بله، حتما دارد. دنیا در حال حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر است و ایران هم از این قاعده مستثنا نیست. زیرساختهای لازم موجود است و وزارت نیرو هم در این مسیر همدلی و همراهی دارد. باید سایر ساختارهای مرتبط در دولت هم با وزارت نیرو و سازمان بهرهوری همسو شوند و این کار را به نحو احسن انجام دهند.
البته این راهحل تنها به معضل ناترازی کمک میکند و راحل نهایی نیست. برای مثال، در حال حاضر با کمبود برق ۱۶هزار مگاواتی مواجه هستیم. در حالی که در کل کشور تنها ۳۰۰ الی ۴۰۰ مگاوات تجهیزات انرژی خورشیدی راهاندازی شده است.
رسیدن به تولید ۱۳ یا ۱۴هزار مگاوات نیروگاه نیازمند زمان و پول زیادی است، ضمن اینکه وقتی به ۱۶هزار مگاوات برسیم، کسری برق به ۲۵هزار مگاوات خواهد رسید.
در مورد گاز هم شرکت گاز به دنبال تامین منابع و سرمایهگذاری ۵۰-۶۰میلیارد دلاری است تا تولید گاز را ۲۰۰میلیون مترمکعب بالا ببرد. در صورت موفقیت این کار هم ناترازی گاز تنها حدود ۴ یا ۵ سال کنترل شده و از سال ۱۴۱۰ دوباره کشور درگیر ناترازی گاز خواهد شد. پس افزایش تولید به تنهایی راهگشا نیست و نیازمند کاهش مصرف و بهینهسازی در صنعت، بخش خانگی و نیروگاهها هستیم.
بسیاری از کارشناسان و سیاستگذاران بخش صنعت را مقصر ناترازی میدانند، به بیان دیگر گفته میشود صنایع ایران به دلیل آنکه براساس انرژی ارزان شکل گرفتهاند، از بهرهوری لازم برخوردار نبودهاند و در صورت نبود مزیت نسبی انرژی ارزان، زیانده خواهند شد. به نظر شما آیا صنایع ایران نسبت به جهان، انرژی ارزان دریافت میکنند؟ آیا صنایع ایران بدون انرژی ارزان مزیت رقابتی خود را از دست میدهند و چقدر صنایع کشور را در شکلگیری ناترازی انرژی مقصر میدانید؟
در بخش صنعت میتوان گفت نیروگاهها تا حدودی مقصر ناترازی هستند. راندمان نیروگاههای حرارتی پایین است، به طوری که راندمان متوسط نیروگاهها در ایران زیر ۳۹درصد است. شبکه توزیع و تحویل برق هم قدیمی است و عملا راندمان را به ۳۳ یا ۳۴درصد میرساند، بخش عمدهای از انرژی هم در زنجیره تولید و توزیع هدر میرود. بسیاری از نیروگاهها باید نوسازی شوند، تعدادی از آنها باید تعطیل و نیروگاههای جدید جایگزین شوند. ارائه ضمانتنامههای بانکی از سوی دولت به سرمایهگذاران به این روند کمک خواهد کرد.علاوه بر این، با ارائه ضمانتنامههای بینالمللی معتبر میتوانیم سرمایهگذار خارجی جذب کنیم. علیرغم تلاطمات اقتصادی موجود در کشور، ضمانتنامههای بانک مرکزی ما در جهان از اعتبار خوبی برخوردار هستند. انرژیهای تجدیدپذیر و بهینهسازی انرژی جزو تحریمها نیستند و کشورهای خارجی میتوانند به راحتی و بدون نگرانی در این زمینه سرمایهگذاری کرده و برق حاصل از سرمایهگذاری خود را صادر کنند.
به طور کلی صنایع ما فرسوده و نیازمند امکاناتی برای افزایش بهرهوری و افزایش تولید هستند. در حال حاضر و در شرایط ناترازی هم صنایع برق مورد نیاز خود را با قیمت بالاتر از بورس و تولیدکنندههای دیگر میخرند.
یکی دیگر از موضوعاتی که همیشه مطرح بود آسیبی است که صنایع ایران از ناترازی انرژی میبینند. به بیان دیگر، اولویت اصلی دولتها تامین انرژی بخش خانگی بوده که منجر به قطعی مکرر برق و گاز صنایع شده است. این قطعیها چه آسیبهایی برای صنایع کشور به همراه دارد و آیا عددی از میزان زیان اقتصادی آن داریم؟
نمیتوانم به عدد مشخصی اشاره کنم، اما آسیبها فوقالعاده زیاد هستند. مدیریت این موضوع برای دولت کار سختی نیست؛ کنترل مصرف ساختمانهای مسکونی و تعویض پنجرههای قدیمی با پنجرههای دوجداره میتواند کمک بزرگی به کاهش مصرف کند. ما در کشور نزدیک ۲۰میلیون بخاری گازی داریم که با تعویض آنها میتوان در روزهای سرد سال، مصرف گاز را تا ۱۲۰میلیون مترمکعب کاهش داد. همین کار باعث خواهد شد بخش عمدهای از ناترازی گاز در فصل زمستان حل شود.
آیا نمایشگاه ایران اکسپو میتواند در رفع این چالش کمک کند؟
در نمایشگاه ایران اکسپو دو وظیفه مهم داریم؛ یکی اینکه ظرفیتهای سرمایهپذیر ایران حول محور انرژیهای تجدیدپذیر، بهینهسازی، راندمان، پتروشیمی و تولید برق را به کشورهای دیگر معرفی کنیم و دیگری اینکه نکات مثبتمان را ارائه کنیم و این نوید را به سرمایهگذاران خارجی بدهیم که سرمایهگذاری در ایران آنها را برنده خواهد کرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد